baran256016
پسندها
2,291

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام دوست عزیز
    از عکس قشنگی که فرستادی ممنونم
    رفتم مغازه میگم ببخشید تخمه دارید؟
    میگه کیلویی؟
    گفتم پ... یهو داد زد خفه شو، چیه شما جوونا یادگرفتین میگین پ ن پ!
    گفتم پنیرم میخواستم!
    بدبخت کلی عذر خواهی کرد گفت :پنیر کیلویی بدم؟
    گفتم پ ن پ متری بده!!!
    بعد در رفتم... خخخخخ
    مامان من معلمه دبیرستان دخترونس(خداوکیلی حال میکنید؟؟؟خداچه نعمتی بهم داده؟)منم پیش دانشگاهیم.اونروز فکرخبیثانه زدبه سرم چهارشنبه ساعت2:15ماشین ازتوپارکینگ درآوردم بیرون رفتم دنبال مامان جلومدرسه وقتی رسیدم دیدم تک تک دارن تعطیل میشن قشنگ ماشین بردم جلوی درمنتظربودم که مامی من بیادحالاشیشه رودادم پایین وچنان باپرشیاژست گرفته بودم خودم خندم گرفت همه ی دختراهم داشتن منونگاه میکردن فکرمیکردن دنبال مخاطب خاصمم که یدفه مامانم ازدوردیدم یکم اومدجلودادزدم ماااااااااامااااااااان...یک آن کل دخترابرگشتن منونگاه کردن ومامانم که معلمشونه آخه اولین باربودمیدیدنم.خلاصه بین اون همه جمعیت یکی ازشاگردای شلوغ مامانم دادزدخانم مولایی عروس نمی خواید؟؟؟؟؟؟؟
    دختراداشتن میترکیدن
    عاغا این چ و ع ض ی؟گستاخی تا چ حد؟ دیگه شورشو درآوردن این دهه هشتادیا 0_0
    داداشم با گستاخی تمام زل زده تو چشام میگه: شاگرد اول شدم ^_^
    منم ی دونه زدم تو سرش ^_^
    بحث آبروی خانوادگی در میونه!!!تا الان همچین چیزی تو خاندان ما سابقه نداشته:-o نمیدونم این به کی رفته کصافطط...
    اصن پسری ک هر روز جلو دفتر نباشه مایه ننگه...o_O
    جون تو...^_^
    گاهی زمانه فرصت یاد کردن عزیزان را از ما میگیرد ، ولی مهرشان را هرگز.. به سلامتی هر چی رفیق با مرام و عزیز :gol:
    وقتی با خانومت دعوات شد خودت رو کنترل کن
    ببوسش.. نازش کن و بزار بخوابه...
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    وقتی خوابید ؛ قشنگ برو سر وسایل آرایشیش
    با ریملش کفشاتُ واکس بزن...
    کرم دور چشم و شبش رو بمال به تایرای ماشینت
    با مداد سیاه دور چشمش خش های روی کفشتُ پر کن
    با دستمال مرطوبش هـم میتونی میز کامپیوترت رو قشـــــــــــــنگ تمیز کنی..
    با موچینش یه حالی به موهای دماغت بدی...
    :smile:باشه هر موقع سوال داشتید بپرسیییید.... شما چی نمیخواید بخوابید دیر وقته خب!!!
    باشه قبول .... پس من منتظرم خدایی فرار نکردم واقعا دوستام ازم دلخور شده بودند.....:redface:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا