P
پسندها
361

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ان شاء الله به همه رویاهای رنگیتون رنگ واقعیت میزنید یه روز :gol:




    ??????قرار نیست دنیامون رو بزرگ کنیم
    که توش گم بشیم??????
    ??????تو همون دنیایی که هستیم
    آدم بزرگی باشیم??????
    ??????ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﻫﺴﺖ
    ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﻪ??????
    ??????ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﻣﯿﮕﯿﻢ : ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ??????
    ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ❕
    ⚜ﻭﻟﯽ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﯼ ﺑﺪى تو اين روزا بيفته☹️
    ??????که روزى صد بار دعا کنى
    کاش همون روزا بازهم تکرار شن??????
    ??????ﺧﺪﺍﯾﺎ
    ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ
    ??????اما بى مصيبت
    هزاران بار ﺷﮑــــر??????☺️
    ??????خدایا هزاران بار شکرت????????????
    ان شاء الله به همه رویاهای رنگیتون رنگ واقعیت میزنید یه روز :gol:


    ✨✨

    ??????قرار نیست دنیامون رو بزرگ کنیم
    که توش گم بشیم??????
    ??????تو همون دنیایی که هستیم
    آدم بزرگی باشیم??????
    ??????ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﻫﺴﺖ
    ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﻪ??????
    ??????ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﻣﯿﮕﯿﻢ : ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ??????
    ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ❕
    ⚜ﻭﻟﯽ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﯼ ﺑﺪى تو اين روزا بيفته☹️
    ??????که روزى صد بار دعا کنى
    کاش همون روزا بازهم تکرار شن??????
    ??????ﺧﺪﺍﯾﺎ
    ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ
    ??????اما بى مصيبت
    هزاران بار ﺷﮑــــر??????☺️
    ??????خدایا هزاران بار شکرت????????????

    مرررسی عزیزم...لطف دارین:redface:
    شما هم همین طور دوست خوبم:w16:
    سلام عزیزم...خواهش میکنم ...
    مطمئنا این حس خوب خودتون بود که باعث شد اون عکس و بین عکسای مختلف انتخاب کنم.....:redface:
    رویاهاتم رنگی بکش... حتی اگه مشکی هم بود بازخدا هست.....:gol:
    از بختِ بد، مغز آدمى‌زاد اين‌جورى طراحى شده انگار كه خاطره‌ها و وقت‌ها و جاى‌ها و چيزها را، با روشى مرموز و خارج از اراده‌ى خود آدم به هم ربط مى‌دهد. به زبان امروزى ما، تگ مى‌زند. مثلن تگ مى‌زند پاييز/ پله‌هاى ساعى/ قرمز مايل به نارنجى/ سين/ خداحافظى/ بوى چوب سوخته و چندتايى چيزِ انگار بى‌ربطِ ديگر. ژنده‌پوشِ خيابان مستوفى و تابلوى سرِ خيابان بيست و هفتم و ثانيه‌شمارِ چراغ قرمزِ سر چهارراه كه روى عدد هفت ماسيده است. حالا از قضا يك بارانى هم مى‌آمده است انگار. تگ اضافه مى‌شود: باران؛ مى‌نشيند كنار آن‌هاى ديگر.
    براى همين است شايد كه هر وقت باران مى‌آيد - همين باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست - آدم، بى كه بداند چرا، دلشوره مى‌گيرد؛ بى‌قرار مى‌شود. مثل آواره‌ها. مثل مصيبت‌زده‌ها. مثل خانه‌خراب‌ها.

    حسین وحدانی
    :gol::gol:
    نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید
    معشوقه اش از درخت متنفر نبود
    و در دفتر خاطراتش نمی نوشت :
    اشک های من هم به زمین می افتاد
    اما تو سیب را ترجیح دادی ....
    بگذﺭ ﺍﺯ " ﻧﯽ "،
    " ﻣﻦ " ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻣﻴﻜﻨﻢ ...
    ﻭﺯ "ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻫﺎ" ﺷﻜﺎﻳﺖ ﻣﻴﻜﻨﻢ ...

    ﻧﯽ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ؟
    ﻧﯽ ﻛﺠﺎ ﺩﺍﻧﺪ، "ﻧﻴﺴﺘﺎﻥ" ﺳﻮﺧﺘﻪ؟

    ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ "ﻣﻦ"...
    ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ "ﺭﺍﻭﻱ" ﻣﻨﻢ ...
    ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ،
    ﻫﻢ ﻧﯽ ﻭ ﻫﻢ ﻧﯽ ﺯﻧﻢ ...

    ﻧﺸﻨﻮ اﺯ ﻧﻰ، "ﻧﻰ "ﺣﺼﯿﺮﻯ" ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ ...
    ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ "ﺩﻝ"...
    "ﺩﻝ" ﺣﺮﻳﻢ ﺩﻟﺒﺮﻳﺴﺖ ...

    ﻧﻰ ﭼﻮ ﺳﻮﺯﺩ ﺧﺎﻙ ﻭ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﺷﻮﺩ ...
    "ﺩﻝ" ﭼﻮﺳﻮﺯﺩ، ﻻﯾﻖ "ﺩﻟﺒﺮ" ﺷﻮﺩ.
    به خانه می رفت
    با کیف
    و با کلاهی که بر هوا بود
    چیزی دزدیدی ؟
    مادرش پرسید
    دعوا کردی باز؟
    پدرش گفت
    و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد
    به دنبال آن چیز
    که در دل پنهان کرده بود
    تنها مادربزرگش دید
    گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش
    و خندیده بود..

    :gol:
    لحظه ی دیدار نزدیک است

    باز من دیوانه ام ..مستم..

    باز می لرزد دلم..دستم..

    باز گویی در جهان دیگری هستم..
    رسم خوب ما ايرانيها اينه که :
    وقتی می خواهیم كسي رو از عزا در بياریم براش لباس می بریم....
    خدايا بعد از 2ماه عزا...
    بر قامت امام عصر، لباس فرج
    و بر ما ، لباس تقوا بپوشان
    "حلول ماه ربیع الاول مبارک
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا