MisyoMasoud
پسندها
9,151

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • پایان زندگیمان زمانی آغاز میشود که

    درمورد مسائل مهم ساکت میمانیم ....

    روزی اگر نبودم ،

    تنها آرزوی ساده ام این است :

    زیرلب بگویى

    یادش بخیر
    پدربزرگ مرد
    از بس كه سيگار كشيده بود
    مادر بزرگ ساعت زنجير دار او را
    كه هميشه به جليقه اش سنجاق ميشد
    به من بخشيد
    بعد ها كه ساعت خراب شد
    ساعت ساز عكسي به من داد
    كه در صفحه ساعت مخفي شده بود
    دختري كه شبيه
    جواني مادربزرگ نبود
    پـيــرمــرد چــقــدر ســــيـــگـــار كــشــيـــده بــود ...
    زنـــــدگی ڪردن،
    نایاب ترین چیز در دنیاستـــــ ،
    بیشتر مــــــــــردم فقط وجـــــود دارنـــــد
    هــــــــــمین!

    اسکار_وایلد
    چه زجری می‌کشد مردی
    که تنهایی‌اش را هم
    به اندازه‌ی #تو
    دوست دارد!

    #علیرضا_قاسمیان
    عبور تنها مسافت یک فاصله نیست
    می‌توان روی یک نیمکت نشسته باشی
    اما رفته باشی!

    #امیر_سنجوری
    روزی
    زمین را
    ترک می کنم

    به مقصد
    جایی که..
    در آنجا
    دوگانگی نباشد

    مثلا وقتی هستی؛
    حتما باشی!
    بچه تر که بودم وقتی مهمان می آمد
    مانند یک گربه جلویشان قِل میخوردم و تمام شیرین کارهایی که بلد بودم انجام
    میدادم تا بیشتر بمانند.
    فقط میخواستم بیشتر بمانند، دیرتر بروند، اصلاً نروند!
    بعد مامان من را میبرد به گوشه ای و میگفت هیچ وقت اصرار نکن، هر کسی خودش
    دوست داشته باشد می مانَد، بیشتر هم می ماند.
    مامان هیچ وقت اهل تعارف کردن نبود اما من باز مهمان بعدی که می آمد می رفتم
    جلویش قِل میخوردم که بمان،
    دیرتر برو!
    بزرگتر که شدم وقتی جلوی دوستم قِل میخوردم که بماند و آن قدر قِل خوردم و
    افتادم روی سراشیبی و پرت شدم، فهمیدم مامان راست میگفت...
    مهمان و دوست و شوهر و همسر ندارد،
    هر کسی بخواهد می ماند، نخواهد میرود.
    حالا تو هی قِل بخور...هی شیرین کاری کن...
    خداحافظی
    بزرگترین دروغ تاریخ است
    وقتی
    آن را به کسی میگوییم
    که قصد دارد برود
    اما نه از دل ما
    گاهی خداحافظی
    مترادف تمام واژه های
    عاشقانه است ...
    ممنونم خوش بن یاخوا..... انشالا به دل خوش و سلامتی بو خوتان و خانواده تان:gol::gol:
    دارد پاییز می‌رسد
    انار نیستم که برسم
    به دست‌های تو؛
    برگم، پر از اضطراب افتادن..!

    #یاشار_عبدالملکی
    خوب است آدمی جوری زندگی کند که آمدنش چیزی به این دنیا اضافه کند
    و رفتنش چیزی از آن کم …!
    حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد
    باید که جای پایش در این دنیا بماند
    آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنیا برود
    نیامده ایم تا جمع کنیم
    آمده ایم تا ببخشیم
    آمده ایم تا عشق را ؛
    ایمان را ؛
    دوستی را ؛
    با دیگران قسمت کنیم و غنی برویم
    آمده ایم تا جای خالی ای را پر کنیم
    که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس !
    بی حضور ما نمایش زندگی چیزی کم داشت
    آمده یم تا بازیگر خوب صحنه ی زندگی خود باشیم ...
    پس بهترین بازی خود را به نمایش بگذاریم
    ماه از پنجره کوچید
    بهار از درخت
    گوزن از قصه
    و شعری که می گفتم
    دیگر ادامه نیافت
    همه چیز تمام شد
    سوار قطار شدی و رفتی
    حالا باید
    در شهری دور باشی
    در قلب من چکار می کنی !؟


    { رسول یونان }
    گاهی
    شلوغی پیاده رو بهانه ی خوبیست
    که دست های کسی را برای همیشه گم کنی
    درست در لحظه ای که تکه ای از دوستت دارم هنوز
    در دهانت است ..
    آنوقت دیگر چه فرق می کند
    بر پیاده روهای خلوت همیشه باران ببارد
    یا دست هایت را به هر که نشان می دهی به جا نیاورد ؟
    او با تمام رهگذران بی تفاوت از کنارت می گذرد
    با تمام مسافران چمدان می بندد
    و هر روز با اولین قطار صبح آنقدر دور می شود
    که تمام مزارع قهوه هم نتوانند
    حرفی در دهان فنجان ها بگذارند ..
    { لیلا کردبچه }
    ما مردمان عادی گاهی دلمان می خواهد خوشبخت باشیم ،
    نان گرم بخوریم یا بندرهای دنیا را نه در کارت پستال ها بلکه به صورت زنده ببینیم
    ما مردمان عادی خیلی آرزوهای دیگر هم داریم
    که ما فرصت شمردنش را نداریم و شما حوصله ی شنیدنش را ندارید ..

    { احمدرضا احمدی }
    سلام.... پیامکانتان اموزنده و قشه نن..... دستان خوش بیت ;);)
    همه‌اش منتظرم که جمعه بیاید
    و همه‌ی تقصیر‌ها را
    بندازم گردن آن بیچاره!

    اصلاً خودم هم می‌دانم
    روزها هیچ تقصیری ندارند
    #تو نیستی و هر روز
    پر از دلتنگی‌ام

    چه فرقی می‌کند
    سه‌شنبه باشد یا جمعه؟!

    #بهنام_محبی_فر
    جمعه هيچ تقصيرى ندارد
    جمعه‌ها را ديگران به كاممان تلخ كردند!
    با رفتن‌شان، با نيامدن‌شان، با نماندن‌شان

    وگرنه كه جمعه به خودىِ خود بد نيست
    غروبش خيلى هم آرام است
    خيابان‌ها خلوت، سكوت است
    همه انگار آرام مى‌گيرند جمعه‌ها!

    اگر ديگران جمعه را
    به كاممان تلخ نكرده باشند
    جمعه‌ها را می‌شود دست در دست
    در خيابان راه رفت
    می‌شود ساعت‌ها گوشه‌اى لميد و كتاب خواند
    می‌شود سينما رفت و پاپ كرن خورد
    و از صداى "خرچ خرچ"اش هم لذت برد

    اصلاً
    اصلاً جمعه‌ها را می‌شود خانه ماند!
    می‌شود خانه ماند
    و راحت خوابيد و رويا ديد

    #مژده_خردمندان
    باید کم باشی، کم که باشی عزیز می شوی، اصلا زیاد که باشی زیاد می آورندت، بعد همان کار را با تو می کنند که با نان خشکهای توی سفره می کنند، می ریزندت جلوی گنجشکها، کفترها، کلاغ ها...باید یاد گرفت کم بود، کم که باشی دلشان برایت تنگ می شود، سراغت را می گیرند، هی زنگ می زنند کجایی؟ خوبی؟...زیاد که باشی یادشان می رود دلتنگی، یادشان می رود نبودنت را...
    زیاد بودن خوب نیست، دل را می زند، مثل شکری که زیادی ریختی توی چای، مثل نمکی که شور می کند غذا را، حالا هی بیا سیب زمینی بریز توی غذا، شوریش را بگیر، نمی شود خب، از اول حواست باشد به اندازه شوری و شیرینی غذا. زیاد که باشی، دور ریختنی می شوی، می ریزندت دور، با اضافه ات همان کار را می کنند که با غذای مانده ی دیشب کرده اند...
    حواست باشد به کارت، به بودنت، نبودنت...
    دلتنگی مال نبودن است یادت باشد، باید یاد گرفت کمتر بود...
    روزهایی میرسد که تاریک ست ... دلت میگیرد از هوای سکون و ساکن اطراف
    آن کشتی ِ به گل نشسته را میمانی که در سرزمینی غریب میان اندوه دریا ، مانده ست
    موج می آید ، اما قادر به تکان دادنش نیست ...

    دلت میخواهد این روزها را زودتر ورق بزنی شاید به قسمتی که درانتظار آنی برسی ...
    اما گویی این کتاب هیچ قسمتی برای تغییر این ریتم ندارد .. و داستان به پایانی خوش نمیرسد
    دیگر هیچ چیزی باعث امیدواری نیست ... و رنگ زمان ، همیشه خاکستریست
    دست میکشی به رویاها ، اما حتی رویاهایت هم دیگر قشنگ نیست

    لحظه های ِحُزن ،بی هیچ ردی از خود همواره جاریست
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا