کلا شما عادت به احوال پرسی ندارین!
-
مگر غرورها را برای آن نمی پروریم تا بر سر راه مسافری که چشم به راه آمدنش هستیم قربانی کنیم؟
سلام
مرسی شما خوبید؟؟
همیشه در سختی ها به خودم میگفتم "این نیز بگذرد".
هننوز هم میگویم....
اما حال می دانم آنچه می گذرد عمر من است نه سختی ها!
اینجا زمین است...
ساعت به وقت انسانیت خواب است!
عجب موجود سخت جانی است دل!
هزار بار تنگ می شود
می شکند
می سوزد
می میرد
و باز هم میتپد!
لنگه های چوبی درب حیاط گرچه کهنه اند و جیر جیر میکنند اما خوش به حالشان که لنگه ی همند
حسین پناهی
به شانه ام تلنگری زدی تا غم هایم را تکانده باشی.
به چه دل خوش کنم؟
به تکاندن برف از پیکر آدم برفی....؟؟!
و مهربانیت از دور چه نزدیک است.....
عجیب حس می کنم جغرافیا دروغی تاریخی است.
دستم
را کم بگیر !!
اما
مرا دست کم نگیر ...
جـــــا خــــوش کــــرده ای
دَر تــَــمامِ عاشِـــقـــانه هـــــام
میــــخواهـــم از نـــوشتــن استــِعفــا بـِـدَهَـــم
امــــا
نـــه تـــو رهـــا میکنــــی دلـــــم را
نــــه شـــاعـــرانـــه هام دل میـــکَننـد از تــــو.
به این میگن ماس ماوی!
سلام
یعنی چی؟
مرسی دوست من
همشون جالب و متفاوته
بازم ممنون
تاثیر یک زن
شبي اوباما و همسرش تصميم گرفتند كه كاري غيرعادي انجام دهند و براي شام به رستوراني
كه زياد هم گران قيمت نبود، بروند. وقتي آنها به رستوران رفتند صاحب رستوران از محافظان
رئيس جمهور پرسيد كه آيا مي تواند خصوصي با همسر رئيس جمهور صحبت كند و آنها هم اجازه
دادند. و همسر اوباما به طور خصوصي با آن مرد صحبت كرد. بعد از آن اوباما از همسرش پرسيد كه
چرا او اين همه مشتاق خصوصي صحبت كردن با تو بود؟ همسرش گفت كه صاحب رستوران گفته در
ايام جوانيش ديوانه وار عاشق او بوده است ... سپس اوباما گفت و اگر تو با او ازدواج مي كردي
اكنون صاحب اين رستوران بودي.
همسر اوباما در پاسخ گفت: اگر من با او ازدواج مي كردم او الان رئيس جمهور بود
پروانه های خشکت را وقتی نشانم دادی از دوست داشتن بیش از اندازه ی تو ترسیدم!
*حسین پناهی*
دست سرنوشت
گاهی باید خود را برداشتو رفت...
خدایا شاهد تنهاییم باش
بین غم ها تنها ناجی ام باش
پر پرواز من دیریست بسته
تو بگشا و در آزادیم باش
اسیر موج های تند خشمم
تو آرام دل دریاییم باش
دل خسته خریداری نداره
تو خواهان صفای ذاتی ام باش
در این آشفته بازار محبت
تو تنها شاهد ارزانیم باش
حالا که تمام راه را امده ام
حالا که تا تو هیچ نمانده
چقدر دیر یادش امده خدا
که ماقسمت هم
نیستیم.............
تســــبــیح میشوم زیر انگشــــتانت
دانـــه دانــــه میـــرانـــی ام
تا خــــودت را بالا ببـــــری . . .
سوت پایان را بزن
من حریف هرزگی تو
و احمق بودن خودم نمی شوم . . .
یه وقتایی هست که باید لم بدی یه گوشه و جریان زندگیت رو فقط مرور کنی...بعدشم بگی به سلامتی خودم که اینقدر تحمل داشتم!
آدمیست دیگر!
یک روز میرسد که دیگر حوصله ی خودش را هم ندارد!
دوست دارد خودش را هم بردارد بریزد دور!
حسین پناهی
چیزی نمی‌تونم بگم ، قراره از من بگذری
چیزی نگو می‌فهممت ، باید از این خونه بری
چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم
تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم
تنهاییامو بعد از این ، با قلب کی قسمت کنم؟
واسه فراموش کردنت ، باید به چی عادت کنم؟
تو باید از من رد بشی ، من باید از تو بگذرم
کاری نمی تونم کنم ، باید بیفتی از سرم
بعد از تو باید با خودم ، تنهای تنها سر کنم
یک عمر باید بگذره ، تا امشبو باور کنم
چند سال از امشب بگذره؟ ، با من یکی هم خونه شه
احساس امروزم به تو ، تنها یه شب وارونه شه....
اگه عشقم حقیره ! اگه جسمم کویره ! اگه همیشه تنهام ! اگه خالیه دستام ! برای تو عاشق ترین عاشق دنیام
آنان که رفته اند در آرزوی بازگشت و آنان که مانده اند در دل رویای رفتن دارند...
خدایا!
کدامین پل در کجای دنیا شکسته است که هیچکس به مقصد خود نمی رسد؟!
مردم کشور من با نفرت بیشتری به صحنه بوسیدن 2 عاشق نگاه می کنند تا صحنه اعدام یک انسان!
عجب قصه ایست ماجرای بی سوادی و سنت....
قابل توجه دخترا....
شتر هم آرایش کنه خوشگل میشه... :) -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...