یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تو صبحی
    صا حب نوری
    عزززززززززززززززززیزززززززززززززززززززززززی:smile:
    ایمان نیروی خفته ی ادمی است
    این نیرو را که بیدار کنی
    غمی نداری
    دردی نداری
    جز دوری یار
    ان یار اصیل و بی قرار
    خدای خوبمان
    سلام داداش گلمیه دنیا شرمنده چون با موبایل وصل میشم هی میرمو میام شرمنده میدونم خیلی بی معرفت شدم تقصیره خودمم نیست وقت نمیشه بیام شرمنده ایشالا جبران میکنمجمله ای که الان فرستادی ( نیم ساعت پیش) واقعا خوشگل بود ارومم کرد
    ایمان ترانه ی آدمی
    ترانه ای روی زمین افتاده بود. قناری کوچکی آن را برداشت ودر گلوی نازک خود ریخت.ترانه در قناری جاری شد.با او در آمیخت. ترانه آب شد. ترانه خون شد. ترانه نفس شد و زندگی.
    قناری ترانه را سر داد. ترا نه از گلوی قناری به اوج رسید. ترانه معنا یافت.ترانه جان گرفت. قناری نیز؛ و همه دانستند که ازاین پس ترانه ، جان قناری است.
    ***
    ایمان، ترانه ی آدمی است. قناری بی ترانه می میرد و آدمی بی ایمان...

    خدایا
    سکوت ها را
    خودت می خوانی
    خود می دانی
    خدایا.................
    خدایا شکرت:smile:
    سلاملکم.ای بابا نیازی به عذرخواهی نیس.من کاملا درک میکنم خخخخخخخ اشتباه شد منظورم این بود:[IMG]
    :D
    ممنون تا حالا چیزی راجعبش نمیدونستم. این آیه رو خیلی دوست دارم. جواب یه سوالمو با این مطلبتون گرفتم. زنده باشید و در پناه حق:gol:
    سوره مبارکه نور
    آیه شریفه 35

    اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ

    معنای آیه:
    جابرین عبدالله گوید : وارد مسجد شدم و علی (ع) را ملاقات کردم. علی (ع) فرمود : تعجب می کنم از کسی که این آیه را بخواند و معنایش را درک نکند. گفتم : کدام آیه ؟ حضرت آیه را خواندند و فرمودند: (مشکاه) محمد (ص) است (مصباح) من هستم. (زجاجه) حسن و حسین هستند (کوکب درّی) علی بن الحسن است. (شجره مبارکه) محمدبن علی است. (زیتونه) جعفربن محمد (لا شرقیه) موسی بن جعفر ( لا غریبه) علی بن موسی الرضا (یکاد زیتها) محمد بن علی ( لم تمسه نار) علی بن محمد (نور علی نور) حسن بن علی (یهدی الله لنوره من یشا) مهدی (عج) است
    دارم یکی از آهنگ های مرحوم ناصر عبدالهی رو گوش میکنم. اینقدر دارم ازش لذت میبرم م م... :w40:
    بازم ممنون...شبتون قشنگه قشنگ...:gol:
    من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می دهم که

    خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی ، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است

    از اسلام فقط با یک نیرو می توان پاسداری کرد

    و آن علم است و آزادی به افکار مخالف و مواجهه ی صریح و روشن با آنها

    **شهید مطهری**
    سوره مبارکه نور
    آیه شریفه 35

    اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ

    معنای آیه:
    جابرین عبدالله گوید : وارد مسجد شدم و علی (ع) را ملاقات کردم. علی (ع) فرمود : تعجب می کنم از کسی که این آیه را بخواند و معنایش را درک نکند. گفتم : کدام آیه ؟ حضرت آیه را خواندند و فرمودند: (مشکاه) محمد (ص) است (مصباح) من هستم. (زجاجه) حسن و حسین هستند (کوکب درّی) علی بن الحسن است. (شجره مبارکه) محمدبن علی است. (زیتونه) جعفربن محمد (لا شرقیه) موسی بن جعفر ( لا غریبه) علی بن موسی الرضا (یکاد زیتها) محمد بن علی ( لم تمسه نار) علی بن محمد (نور علی نور) حسن بن علی (یهدی الله لنوره من یشا) مهدی (عج) است
    :w40: هی عکس دوستای من رو میذارید باز یاد خوابم افتادم...! تو خواب سلام علیک هم باهشون میکردم! :redface: البته اونا جواب نمیدادن فقط میچسبیدن بهم:heart: :biggrin:
    ممنونم... ایشالا برای شما هم...
    آره...، باورتون میشه از بچگی نگران میشدم که کسی اون وسط خفه نشه؟ یا اینکه دست و پاش نشکنه؟ ای کاش همه با آرامش و توی صف های منظم میرفتن زیارت که آدم تنش نلرزه که کسی آسیب ببینه :w05:
    راستی، پیام آخرتون خالی اومده. :redface:
    چشمان تو آفتاب گردان اند
    به هر طرف كه نگاه كني
    خدا آنجاست.

    حسين پناهي
    خالی از دغدغه ی ماندن بود
    و پر از وسوسه ی راه دراز
    رد پایی که بجا مانده از او
    شکل گلدانی است
    که «درختی» بشود دانه ی افتاده در آن.
    سایه بخشد به مسافر شاید
    و هنرمند ظریف اندیشی
    یادگاری بنویسد بر آن!
    سمت بن بست کدامین معنا
    دستهای تبرآلود
    بیابد او را
    باید از وسوسه ی کوچ پرستو ترسید
    باید از معجزه ی دست نجیبی که:
    "اسارت باف" است!
    سبد خاطره را
    پر بکنیم از "ماندن"
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا