سپیده20
پسندها
27

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مـــ‌‌ ــ ـــادر

    زیـــبـــاتـــریــن نـــگـــاه خــ‌ ــ ـدا

    کــه در چــــشــــــــم بــرهــــم زدنـــــی

    تـــــپــــش نـــامــنــظم نـــگــــاهــــم را می خـوانـــد...
    سهم من ازتو


    نیم نگاهی است گاه و بیگاه

    میجویم خودرا

    درنگاهت در نفست درقلبت

    کلید صندوقچه قلبت را به من بده


    میخواهم خود را بیابم
    محکوم به عشقم گرفتار یار

    مثل پرنده هوادار یار



    مثل یه سایه به همراه یار

    بود و نبودم به دلخواه یار



    هرچی که یار گفت دلم گفت به چشم

    از گل و خار گفت دلم گفت به چشم



    هرجا که یار بود دلم گفت برو...

    با گل و خار بود دلم گفت برو...



    پر شد دل من به افسون یار

    فکر دل من پریشون یار



    گوشه چشمام فقط جای یار

    کار دو چشمام تماشای یار



    یار اگه جانانه خریدار شد

    دل گل سرخ توی بازار شد



    وای گل سرخ دل من خار شد

    هرچی شد از دست همین یار شد...
    برنامه ویژه تابستان 92 تالار معماری

    مســـــابقه طــــــــــراحـی داخــــــلی اســــپا SPA

    جوایزاین دوره:مبلغ 50 هزار تومان+کتاب طراحی داخلی+کسب تقدیر نامه

    و...:gol:

    خونه ی مادر بزرگه ، الان آپارتمانه
    خونه ی مادر بزرگه ، استخر و لابی داره
    خونه ی مادر بزرگه ، wifi ی مفتی داره
    خونه ی مادر بزرگه ، دیش و LNB داره
    کنار خونه ی اون ، همیشه پارتی برپاست
    پارتیهای محله ، پر شور و شوق و غوغاست
    مادر بزرگه الان ، مازراتی سواره
    رنگ موهاشم هر روز ، جور واجورو باحاله
    مادر بزرگه الان ، شلوار جین می پوشه
    کفش کالج و کیفش ، همیشه روبه روشه
    مادر بزرگه هرشب ، Gem Tv رو میبینه
    خرم سلطان و سنبل ، لامیارو میبینه
    خونه ی مادر بزرگه ، هنوز خیلی باحاله
    خونه ی مادر بزرگه ، حرفای خاصی داره
    ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد

    ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت

    ویرانه دل ماست که هر جمعه به شوقت

    صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
    موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
    هر روز صبح در آفریقا، آهویی از خواب بیدار میشود
    و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچرد
    آهو میداندكه باید از شیر سریعتر بدود
    در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد
    شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد
    میداند كه باید از آهو سریعتر بدود، تا گرسنه نماند
    مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ...
    مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت
    با تمام توان
    و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..
    اگر خدا دعاهای شما را مستجاب کند، ایمانتان را افزایش داده، اگر با تاخیر مستجاب کند، صبرتان را زیاد کرده و اگر مستجاب نکند، چیز بهتری برایتان در نظر دارد.
    چشمان بسته ........

    خوابی ارام ........

    اما دلی بیدار ....

    عشقی زنده .....که نه دوری را میشناسد ....نه فاصله را ...

    حتی اگر هیچگاه ندانی که کیستم ...

    من عاشقم ...

    و عشق را در دل ...برای تو میدانم ....

    عشق را برای چشمان همیشه خواب تو میدانم ....

    برای تو عشقم ...
    چوبی که در آتش خاکستر شده بود با خود گفت شاید داغی آتش را ببخشم اما ضربه هایی که تبر به من زد را نخواهم بخشید
    به دستای نیاز من نگاهی کن از اون بالا،
    من این ارامش محضو به تو مدیونم این روزا
    ،خـــــــدایـــــــــــــ ا دوستت دارم!!
    واسه هر چی که بخشیدی!
    همیشه این تـــــــــــو هستی که ، ازم حالم رو پرسیدی!
    بازم چشمامو میبندم که خوبی هاتو بشمردم،
    نمیتونم !!
    فقط میگم خدایـــــــــــــــــــــ ا دوستت دارم!!!
    یادت باشـــه هر کـــی بهـت گـفت “عاشقتم” ازش بپرســـی تا ساعت چند؟!
    از یاد نبر که از یاد نبردمت!

    از یاد نبر که تمام این سالها،
    با هر زنگِ نا به هنگام تلفن از جا پریدم،
    گوشی را برداشتم
    و به جا صدای تو،
    صدای همسایه ای،
    دوستی،
    دشمنی را شنیدم!
    از یاد نبر که همیشه،
    بعد از شنیدن ش آهنگِ «جان مریم»
    در اتاق من باران بارید!
    از یاد نبر که - با تمام این احوای-
    همیشه اشتیاق تکرار ترانه ها با من بودى
    همیشه این من بودم
    که برای پرسشی ساده پا پیش می گذاشتم!
    همیشه حنجره من
    هواخواهِ خواندن آواز آرزوها بود!
    همیشه این چشم بی قرار...


    - یک نفر صدای آن ضبط لاکردار را کم کند !
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا