"زهرا"

چیزی نخواهد شد , خونی نخواهد ریخت
طوری نخواهد شد , دنیا همان دنیا است
هر کس که دوتا بود , امروز هم دو تا است
هر کس که تنها بود , امروز هم تنهاست

علیرضا آذر

می‌نشینم لب حوض و تو را می‌پایم :
بوسه‌هایت سرخ است
اشک‌هایت آبی
گونه‌هایت وسط آب و عطش حیران است
رنگ موهای تو بر عکس خیالات جمیع شعرا
شب ظلمانی نیست
ظهر تابستان است ..
تو زبان لب خاموش مرا می‌دانی
لهجه ی بوسه تو خیس‌تر از باران است ..
می‌نشینم لبه حوض و ترا می‌پایم :
پشت این پلک که وا می‌کنی و
می‌بندی
داستان‌های عجیبی داری
دوست دارم که بخوانم بازت
دوست دارم که ببینم این بار
در نگاه تو چه افسانه ی پر جاذبه‌ای پنهان است ..


{ سید علی میر افضلی }

گوش راستم سوت می کشد
حتما داری از من حرف می زنی
دلم را به این خرافات خوش می کنم
که از تو حرف بزنم ...
{ کامران رسول زاده }

تو رسوايی منی
و مرا توان پنهان کردنت نيست
مثل زخمی خون‌ريز
تو خون منی
چگونه پنهانت کنم ؟

چون دريايی خروشان
تو موج منی
چگونه پنهانت کنم ؟

بسان اسبی سرکش
تو شيهه‌ ی منی
چگونه پنهانت کنم ؟

چون تپشی هراسان در قلبم
چگونه پنهانت کنم
و نميرم ؟

{ قاسم حداد }

تو را می خواستم تا در جوانی ،
نمیرم از غم بی همزبانی
غم بی همربانی سوخت جانم ،
چه می خواهم دگر زین زندگانی ؟

{ فریدون مشیری }

از ستاره ها دورتر نمی روم
تو همین جا منتظر باش
به گنجشک ها گفته ام
هوای دلتنگی ات را داشته باشند
تا من برگردم
جایی میان همین ستاره ها
چشمه ای ست
پوشیده از علف های نقره ای
مگر تو نمی خواستی زیر نور ماه بنشینی
و درخت ها و گربه ها و شیروانی های نقره ای را
- تماشا کنی ؟
ماه ،
از آب همین چشمه نوشیده است
که این همه مهتابی ست
کنار پنجره منتظرم باش !


{ حافظ موسوی }

عشقت آتش به دل کس نزند تا دل ماست
کی به مسجد سزد آن شمع که بر خانه رواست ..
{ شاطرعباس صبوحی }

موهايت را می‌بندی
گوشواره‌هايت می‌رقصند
و دستی موسيقی كائنات را تنظيم می‌كند
موهايت را باز می‌کنی
باد نی‌لبک‌ها را فراموش می‌کند
و به ساز تو می‌رقصد ..



{ آرش شفاعی }

میان پرده
دوستت دارم است
که هی می ریزد توی دست هام
و من سبک می شوم
سه ساله می شوم
چقدر انگشتانم کرخت می شود
پرت می شوم به گندمزاری که لبخند کودکیم ست
و از این که تو خیلی دوست داری ام
شوکه می شوم
" و تنهایی من
شبیخون حجم تو را ..."
سرد است
دم غروب است که از خواب می پرم
تو نیستی
من نیستم
بهانه نیست ...
خواب بوده ام ، کاش !
گندم زار بوده ام ، کاش !
بی که اهلی شده باشم
بی که تو باشی اینجا ... من تمام شده باشم ...

اشتیاقی كه به دیـدار تـو دارد دلِ مـن
دلِ من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من ...

باسلام مجدد لطف کردی دوستی با شما افتخار است

سلام زهرای عزیز لطفا مارا در لیست دوستان خودت قرار بده لطفا

آمریکاییا یه قدم دیگه به ازام فضانورد به سیاره مریخ نزدیک شدن.ساعت 7:05دقیقه صبح جمعه فضاپیمای اوریون توسط موشک فوق سنگین دلتا5 با موفقیت از مقر پرتاب فضایی فلوریدا به فضا پرتاب شد.طی این آزمایش هیچ فضانوردی به مدار فرستاده نشد ولی اوریون قابلیت اعزام انسان به نقاط دورتر از کره ماه رو داره.





[IMG]



[IMG]

سلااااااااااااااااام

بیاید...
ﺩﻋﺎ کنیم هیچکی ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻪ ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺷﺪ ﺧﺪﺍ ﺯﻭﺩ ﯾﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ!

به حراج گذاشتن جان ....کاریست بس آسان ...
به حراج گذاشتن جسم آسان تر از خوردن آب است ...
اما روحت را چطور؟؟!!
آن را هم به حراج گذاشته ای؟؟
عقلت را چطور؟؟
ایمانت را چطور ؟؟
خدایت را چی؟؟
به حراج گذاشتن این همه حراج کار سحتی است !!
تبــــــــــــــــــریک رفیق!!
درنظرم خیلی ضعیف تر بودی !!!
تبریک به خاطر این همه قدرت ....
تبریک به خاطر به حراج گذاشتن تمام دارایی ات ...
تبریک به خاطر اینکه این چنین گذشتی از زندگیت ...
این همه تغییر در مدتی کوتاه !!!...کارت عالی بود!!!!!!!
انتظارم کمتر از این بود .........
انتظارم پاک بودنت بود ..........
نبودی ......
انتظارم صبوریت بود .......
نبودی .........
انتظارم محکم بودنت بود ........
نبودی ........
انتظارم ........
نبودی.......
میبینی تفاوت انتظارم وسطح رفتارت را ...
تفاوت از زمین تا آسمان است .........
من جایی نرفته ام .........خانه ام این جاست .........
تو اما به فرار مشغولی .........
فرار از من !
از عقل!
از خودت!
"زهرا"