دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اگرمسیرزیباست...ابتدایقین پیداکن که به کجا میرود
    امااگه مقصدزیباست به مسیرتوجهی نکن وبه راهت ادامه بده

    مرسی که هستی♥
    و هستی را رنگ می‌‌آمیزی♥
    هیچ چیز از تو نمی‌خواهم
    فقط باش♥
    فقط بخند♥
    فقط راه برو♥
    نه
    راه نرو
    می‌ترسم پلک بزنم
    دیگر نباشی...
    عزیز ذلم باشه قربونت حتما دعات میکنم ایشالله موفق میشی من میدونم
    سلام دوست خوبم از محبتتون واقعا ممنونم از دیدن پیغامتون خوشحال شدم لطف کردین گلبانو :gol:

    ما ز فیض عاشقی مردانگی آموختیم
    گر چه از داغ محبت چون شقایق سوختیم
    سلام عسیسم من کسیرو دعوت نکرده بودم
    فقط مجاز شدم قبولی در کار نیست:D
    مرسی گلم خیلی لطف داری برام دعا کن
    ولی خیلی بی معرفتی اصلا بهم سر نمیزنی:cry:
    سنگ قبرم را نمیذارد کسی / مانده ام در کوچه های بی کسی
    دود شدم خاکسترم را باد برد / بهترینم ....
    بی خیال بقیه اش
    پیام دومت بیشتر توی الان جامعه و شاید دنیای ما و شاید خود ما دید میشه( شاید خود ما ...!!!!!)
    مرسی عزیزم خیلی قشنگ بود
    من کتابای پائولو رو خعلی دوست دارم
    بخاطر همین پیامای قشنگی که توش داره
    یک روز
    شبیه به تمام روزهای دیگر
    می ایی
    نمی دانم صدایت چه اهنگی دارد
    یا نگاهت چه درخششی
    اما خوب می دانم
    تو
    تمام دردها را درمان می کنی
    ارامش میشوی برای پریشانی ها
    برای بیقراری ها
    حتی دانه ها را به مقصد اصلیشان می رسانی
    و در دل خاک می نشانی
    تا جوانه بزنند و رشد کنند تا .................................................. .................................................. .................................................. ......................
    می دانستی تنها به همین امید
    زنده ام
    با اینکه بد م
    اما به همین امید زنده می مانم
    تا تو بیایی
    تا بگوییم چه گذشت بر تمام ثانیه هایمان
    اما
    نه
    نمی گویم
    چرا خاطرت را برنجانم
    تو که باشی
    نه دردی می ماند و نه غمی
    بیا
    بس است دیگر این انتظار طولانی................ بس است


    ازخودمان خسته ایم

    بیا
    سلاممممممممم دکتر خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    کجا بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    کم پیدا شدی خبر نمیدی از خودتتتتتتتتتتتتتتتتت
    داستاني از پائلو کوئیلو
    فولكلور آلماني ها چنین بیان می كند: مردي صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده. شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد براي همين تمام روز او را زير نظر گرفت. متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد ، مثل يك دزد راه مي رود، مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند، پچ پچ مي كند، آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض كند، نزد قاضي برود و شكايت كند! اما همين كه وارد خانه شد، تبرش را پيدا كرد! زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه مي رود، حرف مي زند، و رفتار مي كند. همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم!
    سلام خوبی عزیزم؟
    این دل گرفتنا ماله همه ست... منتها نباید گذاشت طولانی بشه;)
    گاهی بهتره بی خیال تر باشی و قدر خودتو بیشتر بدونی...
    قندان خانه را پُر کردم از حرفهایت ...




    تو که می دانی



    من چای را تلخ دوست ندارم




    هوس فنجانی دیگر کرده ام ...




    کــمــی بــیــشــتــر بــمــان !!!


  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا