حدیث مظفری
پسندها
2

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • افسانه ها را رها كن

    دوري و دوستي كدام است؟؟

    فاصله هايند كه عشق را مي بلعند …

    تو اگر نباشی……..

    ديگري جايت را پر ميكند!!

    به همين سادگي.!!!
    زندگی در دستان تو جای دارد
    زندگی را انگونه که دوست داری میتوانی بسازی
    فقط به خدای خود ایمان داشته باش
    وقتی به انچه خدای تو راضی باشد راضی باشی
    زندگی را انگونه که دوست داری ساخته ای
    ﺩﯾﺸﺐ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍﺯ ﻭﻧﯿﺎﺯ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ،

    ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﺟﻮﻥ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺑﺪ ﻣﯿﺎﺭﻡ؟؟ ﺁﺧﻪ ﮔﻨﺎﻫﻢ ﭼﯿﻪ؟

    ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ:
    .
    .
    .
    .
    ﮔﻨﺎﻩ ﺗﻮ ﺧﺸﮑﻠﯿﺘﻪ،

    ﺧﺸﮑﻠﯽ ﺩﺭﺩ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﻩ،

    ﭘﯿﺮ ﻭ ﺟَﻮﻭﻥ،ﺧﺮﺩ ﻭ ﮐَﻠﻮﻥ، ﻋﺸﻘﺘﻮ ﺯﯾﺮ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﻩ،

    ﻫﺰﺍﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺸﺘﻪ ﺩﺍﺭﯼ،

    ﻫﺰﺍﺭ ﻫﺰﺍﺭﺗﺎ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭ،

    ینی به جان خودم ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻗﺎﻧﻊ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ :|

    خخخخخ
    سلام دوستان عزیز..بعلت نزدیک شدن فصل امتحانات تا اواسط تیرماه باشگاه نمیام. سوالی اگه بود بعد از امتحاناتم در خدمتتون هستم.
    سلاملکم.........

    زیاد تند نرو مهندس..........خخ

    با وضعی که شما ج می دی فک نکنم از فامیل جلوتر بریم.......دوست اشنا پیش کش:mad::D
    منم خوبم........فقط درسم نمیاد.......فردا میانترم دارم.....ولی حوصله ندارم:confused:
    من فقط به مبحث خوردگیه غذا علاقه دارم.....مشکلی که نداره؟؟:biggrin:
    slm
    حالتون خوبه؟؟

    از احوالپرسیای شما!!! منم خوبم.....:confused:
    خـــدایا ...؛
    آسمــــانت چـه مــزه ایـست...؟
    مــن تا به حـــال فــقط زمـــیـن خــورده امـــ...!

    پاییز آمد اما باران نیامد ؛

    شاید آسمان به معشوقش رسیده است و دیگر دلش نمیخواهد گریه کند …
    خاطرات پاییز همه از آینده است

    برگ های درخشانی که با رویای پرنده شدن به دهان ابد ریختند.
    پرندگان بی برگ گیاهی که پاره قلبهایشان را به درختان بی ثمر آویختند خزان بی گذشته بر پله ی برفی دفتر خاطراتش را می بندد و دو برگ سوخته بر پلک سفیدش بال می زند.
    اهع...........چرا کودکستان حالا؟؟؟

    من زمینه تحقیقاتم روی بقیه خوردگیاست......:D
    خیلی نا امید کننده بود جوابم؟؟

    دوس داشتین یه فامیل محقق داشتین جای یه فامیل تنبل؟؟:redface:
    من هنوز ترم شیشم!!

    از خوردگی میکروبی؟؟!! نه!!:cool: متاسفم:redface:
    شلـــــوغ می کنــد تنهایــــــــی

    در ایــن روزگار ِ پاییـــــزی..



  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا