معماری با مصالحی از جنس دل

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
براي هركسي كه رفتني است ،
فقط بايد ... كنار ايستاد و راه را باز كرد به همين سادگي . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دلیــل اینکه تــو را طلب نمیکنمــ ، بی نیازی نیست

گاهی وقت ها باید صبورـ بــود . . .​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن شب ...

که مـــاه عاشـــقــانه هـــایمـان را ...

تماشا می کرد ...




آن شب که شب پره ها ..

عاشــقـــانه تر ..




نــــور را می جســـتند ...!



و اتاقم ..



سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... !

دانستم..


تـــــو پـــژواک تمــــام عـــاشــقـانه های تاریخی...!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو کیستی؟
هان؟
یادم آمد...
...
تو همانی که روزی با پاهایت آمدی
...و نماندی و رفتی!!!
و من...
من همانم

که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز


خسرو شکیبایی می گفت :
بعضی وقت ها { روزگار} ؛
یکی طوری می سوزونتت که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن ،
بعضی وقت ها
یکی طوری خاموشت میکنه که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن .
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم واست تنگه....................
حیف که دیگه تو این دنیا نمی شه ببینمت...................
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا...
خدایا امشب مهمانم باش
به صرف یک قهوه تلخ!
وقتش رسیده طعم دنیایت را بچشی...!!
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز

دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم !

هر روز از تعدادشان کــــم میشود!

آخرین باری که شمردمشان

تنها یک دلیل برایم مانده بود..!

آنهـــــــم فقط تو بودی !
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدانم کدام را راضی کنم

دلی که میخواهد عاشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق باشد


یا عقلی که میخواهد عاقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل باشد؟!


باید بعضی از اوقات زیپ خواستن ها را بالا کشید


ودل را حبس کرد ..

بازار عاشقی تعطیل

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم برایت تنگ است ....یار من ...

دوست دارم .....تکیه کردن بر شانه هایت را .....زیرا تکیه گاه من تو هستی ....عشق من ...

یاد هست ؟؟

این منظره جزئی از خاطراطمان است .....فصلی از نگاهمان ....که ما را عاشقتر از همیشه کرد ...

نگاه خوشید ....دلمان را از همیشه گرم تر کرده بود ...

ترنم باد ....موسیقی عاشقی را مینواخت .....

باد دلدادگیمان را به همه ی عاشقان خبر میداد ...

بیا ....همراه من ....این خاطره را از دوباره تکرار کنیم ...

ای عشق ....دفتر خاطرات من و تو را همه ی عاشقان میدانند ....


مانی


 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
هـــــــر نفـــس ،

درد اســـت که میکشـــم !!!

ای کــاش یا بـــــــــــودی ،

یـــــا اصـــلا نبودی !!!

ایـــــن که هســـتی

و کنــــارم نیســــتی ...

دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد . . . .

 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif]گـاهــے دِِلــم مـے خـواد یڪے اَزم اجـــازه بـخـ ـ ـواد

ڪه بـیــاد تـو تـَنـهـایـیم

وَ مـטּ اجـازه نـَدم ، وَ اوטּ بــے تـَفـاوتـ بـه مــُخـالفَتــم

بیـاد وَ آروم بَـغــلم کــنه وَبگـه:

مَگــہ مـَטּ مـردَم کــہ تنـهـا بــمونـے ...



درد را از هر طرف نوشتم درد بود....[/FONT]
 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیــس !
کــــمی آرامــــتـــر تنـــــها شــــو
بی صـــــدا تــــر بـــشــــکــــن
آهــــســــتــــه تـــر سراغـــــش را بگـــــیـــــر
مـــمــــکــن است بــــیـــدار شــــود
وجــــــــدان نــــــداشتــــــه اش
...
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی وقتهــآ...

از شدت دلتنگیــــ ،

گریهــ کهــــ هیچ...!!!

دلــ♥ــَت می خــوآهــَد ؛

هــآی هــــآی بمیــــری...!
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم
برگرد!

می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم
برگرد!
باور کن تقصیر من نبود
من فقط می خواستم یک دل سیر
برای تنهایی هایت گریه کنم
نمی دانستم گریه را دوست نداری
حالا هم هروقت بیایی
عزیز لحظه های تنهایی منی
اگر بیایی من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
تو هم دوری کسانی که دور نیستند
در راهند
رفته اند
برای تاریکی هایت یک آسمان خورشید بیاورند
یادت باشد من
اینجا کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار آمدن تو
خط های سفید جاده را
می شمارم .
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی که دلم…
به اندازه ی تمام غروبها می گیرد…
چشمهایم را فراموش می کنم…
اما دریغ که گریه ی دستانم نیز مرا به تو نمی رساند…
من از تراکم سیاه ابرها می ترسم و هیچ کس…
مهربانتر از گنجشکهای کوچک کوچه های کودکی ام نیست…
و کسی دلهره های بزرگ قلب کوچکم را نمی شناسد…
و یا کابوسهای شبانه ام را نمی داند…
با این همه ، نازنین ، این تمام واقعه نیست…
از دل هر کوه کوره راهی می گذرد…
و هر اقیانوس به ساحلی می رسد…
و شبی نیست که طلوع سپیده ای در پایانش نباشد…
از چهار فصل دست کم یکی که بهار است…

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست اش مي دارم
چرا كه مي شناسم اش
به دوستي و يگانه گي .

شهر
همه بيگانه نگي و عداوت است .
.
هنگامي كه دستان مهربان اش را به دست مي گيرم
تنها يي غم انگيزش را در مي يابم .

اندوهش
غروبي دل گير است
در غربت و تنهايي.
هم چنان كه شادي اش
طلوع همه افتاب هاست
و صبحانه
و نان گرم
و پنجره اي
كه صبح گاهان
به هواي پاك گشوده مي شود
و طراوت شمعدا ني ها
در پاشويه حوض .

چشمه يي
پروانه يي و گلي كوچك
از شادي
سرشارش مي كند
و ياسي معصومانه
از اندوهي
گران بارش :
اين كه بامداد او ديري ست
تا شعري نسروده است .

چندان كه بگويم
((امشب شعري خواهم نوشت ))
با لباني متبسم به خوابي ارام فرو مي رود
چنان چون سنگي
كه به درياچه يي
و بودا
كه به نيروانا

و در اين هنگام
دختركي خردسال را ماند
كه عروسك محبوب اش را
تنگ در اغوش گرفته باشد .

اگر بگويم كه سعادت
حادثه يي ست بر اساس اشتباهي
اندوه
سراپاي اش را در بر مي گيرد
چنان چون درياچه يي
كه سنگي را
و نيروانا
كه بودا را
چرا كه سعادت را
جز در قلمرو عشق باز نشناخته است
عشقي
كه به جزتفاهمي اشكار نيست .

نخست
دير زماني در او نگريستم
چندان كه چون نظر از وي باز گرفتم
در پيرامون من
همه چيزي
به هيات او در امده بود .

ان گاه دانستم كه مرا ديگر
از او
گريز نيست .


احمد شاملو
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مي دونستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تره؟

چون لبخند رو به هر کسي مي توني هديه کني
اما
اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي !
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو...آنقدر بی همتایی... که بایک نگاه عاشقت شدم...


عطر نفسهایت را با تمام وجودم احساس کردم و به قلب وفادارت نبعید شدم...


آنقدر صداقت و روراستی در کلامت است که باور کردم


انسان نیستی...فرشته ای...!!!


تو محبت را براي هوسرانان معنا کردي و نشان دادی که چقدر به عشقمان وفاداري...


یک اعجاز دیگر با باران نفس های مهربان تو!


اعجاز خوشبختی با تو اي نگارم!


چقدر شور انگیز و چقدر خواستنی


آنقدر بی آلایش و بی ریایی که در همان لحظه اول شاهزاده قصر شیشه ای دلم شدی


مهرت مثل یک پروانه بر گل ، مثل قاصدکی از سوي تو ، چه صادفانه بر گلزار هستی ام نشست...


بن بست عشق را گریزی نیست...


تو بی نظیری ای بهترینم...


تواز تبار مجنونی ...


این زندگی تا انتها با تو به شکوه سبزه زاران است...



تو مرا به گل می نشانی...



آنقدر برایم اهمیت داری...



که قلبم با هر تپش تو را می خواند و منتهای آرزویش زیستن در آغوش تو بودن است...



عزیزم، از عمق جان می خواهم ... زمانی که در کنار تو هستم....



ترنم وجودم را حس کنی ... مرا مرحم راز خود بدانی و از دلتنگی هایت بگویی...



من مستانه آسمان سیاه چشمانت را ستاره باران می کنم... دستان با سخاوتت را می فشارم...



و نتدیش عشق را گرامی می دارم...


چه زیباست آن لحظه که شبنم های احساس کلبه عاشقانه مان را می پوشاند...



لحظه اي که تو غزل سرایی چشمانم را می خوانی و من نیز با ترنم وجودم نجوا می کنم
دوستت دارم


و سکوت را با این کلام دلاویز به نیستی می سپارم...


نگارم!


اگر بگویم تا آخرین نفس لیلی قصه های توهستم ، اگر بگویم که هیچ زمانی را بی تو نمی خواهم باور


می کنی؟




نازنین فاطمه جمشیدی








Click here to view the original image of 670x670px.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز هم می نویسم از اشکباز هم می نویسم از تو ... از غم دلتنگیت!1می نویسم از غم دلتنگیتکاش تو را می دیدمباز هم می نویسم از عشق ... از احساسی که من نسبت به تو دارم... حالا که دلتنگمحالا که بغض راه گلوم رو بسته ... می نویسم از اشکآره ... همون قطره ای که درونش دلتنگیست... غم عاشقیستهمون قطره ی پاکی که از چشمهایم سرازیر میشه ...!1برای نوشتن لحظه ای اشک ریختن باید صد بار کاغذای دفترم رو پاره کنم ...اما آیا کسی فهمید که این ها اشک است؟چرا اشک؟دلم گرفته است... به خدا دلتنگم ... !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی گم عوض شدی نه تو هنوزم مهربونی
حدسش رو من زده بودم نمی خوای پیشم بمونی
روزای اول این عشق اشتیاقت تازه تر بود
حالا با صد التماسم واسه من شعر نمی خونی
بعضی وقتا اگه حرف و خبری جایی نباشه
نمی ری دیگه سراغ قصه های خودمونی
گفتی تنها نامه ی من تو دس همه ست عزیزم
نامتو من بفرستم حالا به کدوم نشونی
بنویسم روی پکت با یه تیکه یاد غربت
برسه به یه ستاره به یه عشق آسمونی
پشت پنجره نشستم واسه ی تو می نویسم
که شاید رد شه از اینجا ایه ی محو جنونی
یه روزی خوندم یه جایی از عزیز بی وفایی
واسه ی دوام یک عشق عاشق و باید برونی
بهترین جمله ی دنیا فکر کنم همینه زیبا
عمری دنبال تو بودم اونی که می خوام همونی
صبر و حوصله نداشتن عادت همه ست عزیزم
تو که نیستی مثل اونها تو خود رنگین کمونی
نه جواب نامت این نیس اون و بعدا می نویسم
که سلام گلدونا رو به گلاشون برسونی
گفتم این رو بنویسم که دوست دارم عزیزم
بیشتر از تو می دونم که تو اینو نمی دونی
 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
آهای کافه چی,میزهایت را تک نفره کن...
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]نمی بینی همه تنهاییم![/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
 
بالا