ثانیه های خاکستری...

[khanommohandes]

اگه همه ي آدمهاي دنيا كنارت باشنهميشه دلتنگ كسي ميشيكه نميتوني كنارش باشي!
​

 

[S&M R]

بر تخته ی سیاه زندگی چه خوب احتمالات و فرضیات را به من آموختی !!!
گفتی احتمال اینکه عاشقت بمانم کم است​

پس فرض کن رابطه ای در کار نبوده …​

[FONT=&quot]

[/FONT]

 

[fahimeh89]

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ!
.
.
..
ﻋﻜﺎﺱ ﻣﺪﺍﻡ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ.
ﺍﺻﻼ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ،ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﺕ
ﺣﺘﻲ ﻳﻚ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻧﻴﺴﺖ.

 

[mani24]

یه کم انسان باشید...

بــــدون خـــداحـــافـــظــی ول نـــکــنـــیـــد بـــریــد

شـــایـــد پـــس فـــردا طـــرف مــُــرد .....

اونــجــاســت کــــه تـــا جـــا داره خـــودتـــونــو لــعــنــت مــیـــکــنـیـــد...

پایان یک رابطـــــــه ، فقط پایان یک رابطـــــــه نیست...

ممکـــــــنه پایان خیلی چیـــــــزها باشه ...

پایان حـــــــس و دیـــــــد مثبت ...

پایان دوســـــــت داشتن ...

پایان خـــــــوش بینی ...

پایان اعتمـــــــاد ...

پایان انسانیت ...

و حتی پایان یک زندگی ...

 

[F A R Z A N E]

چشماي منتظر به پيچ جاده
دلهره هاي دل پاک و ساده
پنجره ي باز و غروب پاييز
نم نم بارون تو خيابون خيس

ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
برام يه يادگاريه جز اون چيزي نمونده

چشماي منتظر به پيچ جاده
دلهره هاي دل پاک وساده
پنجره ي باز و غروب پاييز
نم نم بارون تو خيابون خيس

ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
برام يه يادگاريه جز اون چيزي نمونده

تو ذهن کوچه هاي آشنايي
پر شده از پاييز تن طلائي
تو نيستي و وجودم و گرفته
شاخهء خشک پيچک تنهایی

ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
برام يه يادگاريه جزءاون چيزي نمونده

 

[mani24]

صدا كن مرا صدا كن مرا.
صداي تو خوب است*.

صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است
كه در انتهاي صميميت حزن مي رويد.

در ابعاد اين عصر خاموش
من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنهاترم*.

بيا تا برايت بگويم چه اندازه تنهايي من بزرگ است*.
و تنهايي من شبيخون حجم تو را پيش بيني نمي كرد.
و خاصيت عشق اين است*.

كسي نيست*،
بيا زندگي را بدزديم*، آن وقت
ميان دو ديدار قسمت كنيم*.

بيا با هم از حالت سنگ چيزي بفهميم*.
بيا زودتر چيزها را ببينيم*.

 

[fahimeh89]

نیا باران !
زمین جای قشنگی نیست
من اهل زمینم خوب میدانم
که گل در عقد زنبور است
ولی سودای بلبل دارد و پروانه را هم دوست می دارد!

 

[F A R Z A N E]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گور پدر تمام لحظاتی که،[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نفهمیدی چقدر دوستت دارم....[/FONT]

 

[F A R Z A N E]

בلـــَم گرفتــﮧ...
​

​

از همــﮧ ی بــی تفآوتــی هآ...​

از همــﮧ فــَرآموشی هآ...​

از هَمﮧ بــی اعتمــآدی هآ...​

کــآش معلــمی بود و انشـ ـ ـــآیی مــی خوآســت...​

"روزگــآر خوב رآ چگونــه مــی گــُذرآنید؟؟؟ ​

 

[lopht]

کویر نشه دلای ما

مثل بارون شیم، بباریم

دستای احساسمونو

تو دستای عشق بزاریم...

(یادش بخیر)

 

[Melina666]

بعــב از تــــ ـــو آבم ها
تنها خــــراش های ڪوچـڪـے بوבنـב بــر پوستــــم
ڪﮧ هیچ ڪـــــــבامشان
بـﮧ پای تـــــ ــــــو نــــــرسیــבنـב
بـﮧ قلبــــــم نـــــــرسیـבنـב !!!!

​

​

 

[fahimeh89]

ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺵ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﺎﺷﻪ
.1 ﺑﺮﻭ ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﻧﻤﯿﺸﻢ
.2 ﻣﺚ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﺮﺕ ﺷﻠﻮﻏﻪ .ﺑﺎﯼ
.3ﺑﺮﻭ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺵ
ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻨﺎﺭﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﻧﺎﻣﻮﺳﺎ ﺑﺰﺍﺭ ﺩﻣﻪ ﺩﺭ ﺁﺷﻐﺎﻟﯽ ﺑﺒﺮﻩ
...ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻤﯿﺮ ﺍﻣﺎ ﺯﺍﭘﺎﺱ ﻋﺸﻖ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﻮ |:

 

[ESPEranza]

می خوآهی بـــــــروی؟

بـَهآنه می خــــــواهی؟

بگذار مـَن بهانه رآ دستت بدهم

برو و هر کس پرسید چــــــــــــرآ؟؟؟

بگو : لجــــــوج بود , همیشـــــه سـَرسختآنه عآشــــــقم بود

بگو : فـَریآد می کرد , همه جآ فریـاد می کرد که مرآ می خوآهد

 

[ESPEranza]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]هـــر روز[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] می گــذرم [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]و دســـت تکـان مـی دهــم[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
بـرای اتــفــاق های خـوبـی کـه[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] نیفتـاِده از مــن گــذشـتنــد...[/FONT]

 

[F A R Z A N E]

دل من از تبار دیوار های کاهگلیست، ساده می افتد، ساده می شکند، ساده می میرد، اما سخت "فراموش" میکند....

 

[F A R Z A N E]

نمي دانم تو ميداني
دل من در هواي ديدنت بي تاب گرديده
سراپاي وجودم در فراقت آب گرديده
زهجرت ديدگانم همچو دريائي زخون گشته

غم و دردم فزون گشته
واز تب، در ميان بسترم چون شمع مي سوزم
براي ديدن رويت دو چشم اشكبارم را بروي ماه ميدوزم
وبا او از غم و رنج درونم راز مي گويم
نمي دانم تو مي داني
من اكنون در فضاي خاطرم پيچيده عطر جانفزاي خاطرات عشق شيرينت
چه زيبا،عالمي داريم
هنوز اواي تو در گوش جانم سخت مي پيچد
نگاه اشنايت با نگاهم گرم مي خندد
​

 

[Melina666]

روزگاری خواهد رسید همچنان که در آغوش دیگری خفته ای ، به یاد من ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی ...
​

​

دلت هوایم را خواهد کرد ...​

​

به یاد خواهی آورد باهم بودن هایمان را ...​

​

به یاد خواهی آورد خنده هایم را ...
​

​

به یاد خواهی آورد اشک هایم را ...​

​

به یاد خواهی آورد آغوشم را ...​

​

مطمئنم در آن لحظه در دلت می گویی : من آغوشت را می خواهم ...​

​

 

[fahimeh89]

آرامم..
کنار ِ بغض هایم
که راه ِ گلو را بسته اند..
بین موج های ساحل
میخواهم در خیالــــم، نقش پاهایت را
به تصویر بکشم

 

[ESPEranza]

زن که سیگار می کشد یعنی یک تناقص پر معنی:

یعنی روحی ظریف …

با زخمی مردانه...

 

[ESPEranza]

چقــــבر بـבه ازشـــــ خبـــر نداشتهــــ باشیـــــ
​

sMs بـבیــــ جوابتـــو نـــבه​

​

ســآعتهـــا نگرانشـــــ باشیــــ ​

​

​

​

بعد بآ یه خطــ בیگهـــ بهشــــ زنگـــــ بزنیــــــ با בومینــــــ بوق گوشیـــــ رو برבآرهـــــ​

​

​

​

اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ تنهاییـــــــ ​

​

​

​

اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ בیگهـــ בوستتـــــ نـבآرهـــ ​

​

​

​

آבمــآ از همینـــ جـآ تنــهاییــــ رو وآســهـ خودشونــــ انتخابـــ میکننـــــ​

​

 

[F A R Z A N E]

بالاخره یاد می گیری
​

​

از یک دوستت دارمِ ساده، برای دلت یک خیالِ رنگارنگ نبافی...​

که رابطه یعنی بازی و اگر بازیگری نکنی، می بازی...​

که داستان های عاشقانه، از یک جایی به بعد رنگ و بوی منطق به خود می گیرند...
​

که سر هر چهار راهِ تعهد، یک هوسِ شیرین چشمک می زند...
​

یاد می گیری​

.. که خودت را دریغ کنی تا همیشه عزیز بمانی...​

که آدم جماعت چه خواستن های سیری ناپذیری دارد...و چه حیله هایی برای بدست آوردن...​

که باید صورت مسئله ای پر ابهام باشی، نه یک جوابِ کوتاه و ساده...​

که وقتی باد می آید باید کلاهت را سفت بچسبی، نه بازوی بغل دستی ات را...​

روزی می فهمی​

در انتهای همه گپ زدن های دوستانه، باز هم تنهایی...​

و این همان لحظه ای ست​

که همه چیز را بی چون و چرا می پذیری ​

با رویی گشاده​

و لبخندی که دیگر خودت هم معنی اش را نمی دانی !!!​

 

[fahimeh89]

شبي...
غرق در هجوم تنهايي خود،
كاغذي از جنس شعر را
به دور
ته ذره هاي خرده ريز باقيمانده از وجودم
مي پيچم و
سيگاري مي سازم...
و كام مي گيرم از آن براي مرگ....

 

[mani24]

---

تو را از دست دادم ، آی آدم* های بعد از تو!

چه کوچک می*نماید پیش تو غم*های بعد از تو

تو را از دست دادم، تو چه خواهی کرد بعد از من؟

چه خواهم کرد بی تو با چه خواهم *های بعد از تو؟

تو را از دست دادم از همین زخم است، می*بینی؟

دهـانش را نمی *بنـدند مرهـم* های بعد از تو

«تو را از یـاد خواهم برد کم*کم» بارهـا گفتم

به خود کی می*رسم اما به کم*کم*های بعد از تو؟

بیا برگرد ، با هم گاه... ، با هم راه... ، با هم... آه !

مرا دور از تو خواهد کشت «با هم» های بعد از تو​

 

[mani24]

بعـضـی آدم هـا رو نمیشهـ دوسـت داشتــ . . .

فقط میشـود یـکـ جور خـآصی دوسشـان داشـت ..!

بعـضی آدمهـ اَصـلـا برای ایـن نیســتـنـد کهـ بـرای تـ ـو بـاشـنـد !

اَصلـا به آخرش هـم فکـر نمیکـُنـی

آنها برای اینـنـد کهـ دوسـشـآن بـداری

آن هم نهـ دوست داشتـن مـَعمولی نه حـتی عــِشـق.. !

این آدمهـا حـتی وقتـی کهـ دیگـر هـم نیستنـد

در کـنج دلـت تـآ اَبـد یک جور خـآص دوستــ دآشتهـ خوآهـنـد شـُد....

 

[fahimeh89]

برای من

دوست داشتن
آخرین دلیل دانایی است
اما هوا همیشه آفتابی نیست
عشق همیشه علامت رستگاری نیست
و من گاهی اوقات مجبورم
به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم
چقدر خیالش آسوده است
چقدر تحمل سکوتش طولانی ست
چقدر...

 

[m.asn]

کدامین چشمه سمی شد که آب از آب می ترسد

که حتی ذهن ماهیگیر از قلاب می ترسد

گرفته دامن شب را، غباری آنچنان بر هم،

که پلک از چشم، چشم از پلک و پلک از خواب می ترسد ...

 

[F A R Z A N E]

[FONT=courier new, courier, mono]شقايق نشدي.........[/FONT] [FONT=courier new, courier, mono] زنداني زندان دقايق نشدي...[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]وقتي که مرا از دل خود مي راندي[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono] يعني که تو هيچ وقت عاشق نشدي[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]زرد است که لبريز حقايق شده است[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono] تلخ است که با درد موافق شده است[/FONT]

[FONT=courier new, courier, mono]عاشق نشدي وگر نه مي فهميدي[/FONT]

[FONT=courier new, courier, mono] پائيز بهاريست که عاشق شده است....[/FONT]

 

[F A R Z A N E]

فراموش شدی...


گاهی بدون گریـــه ،


بغـــــــــض، داد ،


...هـــــوار و....


باید قبــــــول کنی که فرامــــــــــــوش شدی

 

[F A R Z A N E]

ای کاش هرگز عاشقت نمی شدم
​

​

​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ای کاش هرگز تو را دوست نداشتم[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ای کاش هرگز به تو نمی گفتم که دوستت دارم[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ای کاش هرگز نمی فهمیدی که بی تو مجال نفس کشیدنم نیست[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ای کاش هرگز نمی دانستی افسون شده ام[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که سودا زده ام[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ای کاش هرگز به دانستن این دانسته ها[/FONT]
​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif] با عذابی جانکاه[/FONT]
​

به تاوان صداقتم
​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif] ای کاش هرگز تنهایم نمی گذاشتی[/FONT]
​

 

[zemestoon]

ای کاش هرگز عاشقت نمی شدم
​

ای کاش هرگز تو را دوست نداشتم

ای کاش هرگز به تو نمی گفتم که دوستت دارم

ای کاش هرگز نمی فهمیدی که بی تو مجال نفس کشیدنم نیست

ای کاش هرگز نمی دانستی افسون شده ام

که سودا زده ام

ای کاش هرگز به دانستن این دانسته ها




با عذابی جانکاه

به تاوان صداقتم
​

ای کاش هرگز تنهایم نمی گذاشتی
​

ای کاش.............