سلام * ۲.سلام سلام
منم را میدین؟
روش درس خوندن خیلی ساده است! شما از مثلا ۱۵ روز قبل از امتحان (تقریبا وقتی که برگه ورود منتشر میشه) شروع میکنی به استرس گرفتن! بعد میری منابع رو نگاه میکنی و چک میکنی که حجم هرکدوم چقدره و واسه هرکدوم چند روز وقت داری،عموما در این موقع بشتر استرس میگیری!منم ترماي پيش دير شروع ميكردم به درس خوندن ولي نهايتش2هفته قبل امتحان
يه مدتيه كتابخوندنم خيلي كند شده طوري كه از خوندن كلافه ميشم!
مهندس،شما كه سرعتتون بالاست ويه هفته اي كتابارو ميخونديد،اگه ميشه يه كم روش درس خوندنتون رو تشريح كنيد.
يه هفته اي كه ميگيد، از صبح تا شب كتاب ميخونيد و همه كتابارو تمام ميكرديد؟
چجوري ميشه7تاكتاب تو يه هفته خوند؟روزي يه كتاب!چجوري!
مثلا براي شبكه2چقدر زمان ميذاشتيد؟
ببخشيد اگه زياد پرسيدم.
البته شما هم توجه کن که اگه یه اتفاقی افتاده باشه،حتی اگه ما مطلع نباشیم دیگه نباید بگید پیشاپیش!!من پیشاپیش تبریک میگم
دلیلش رو بعدا میفهمید
1-
البته شما هم توجه کن که اگه یه اتفاقی افتاده باشه،حتی اگه ما مطلع نباشیم دیگه نباید بگید پیشاپیش!!
مگه اینکه آینده رو پیش بینی میکنی که باز هم من چون اعتقاد ندارم به پیش بینی آینده،نمیتونم تبریکت رو تا همون موقع قبول کنم و باز هم نمیشه پیشاپیش!
==================
2-
نسبت به روزهای دیگه شادتر نیستم؟ یه بحثی رو یه کاربری توی پیام خصوصی مطرح کرده و منم جواب دادم و بحث خیلی جالبی تبدیل شده! اصلا روح آدم شاد میشه! متاسفانه نمیتونم بدون اجازه اش بگم که جریان چیه.(اسمایلی حفظ حریم خصوصی و این صوبتا!)
سلام آقایا خانم TRONخوش آمدید
سلام * ۲.
خوش اومدید.
البته ما اگه بخوایم کاری کنیم اینه که شما رو "راه" بدیم،اما خب اینجا درش واسه همه بازه و راه دادن در کار نیست.همینکه اومدی تو دیگه صاحبخونه ای.
خواستم با این شعر ازت بخوام خودتو معرفی کنی : بدو گفت رستم که نام تو چیست / سر بی تنت را که خواهد گریست؟
اما دیدم اوضاع خشن میشه یهو برمیگردی میگی : مرا مادرم نام مرگ تو کرد / زمانه مرا پتک ترگ تو کرد
و بعد ما باید ۳ روز با هم مبارزه کنیم،از اون طرف دیگه الان سیمرغ گیر نمیاد....خلاصه بیخیال شدم.
روش درس خوندن خیلی ساده است! شما از مثلا ۱۵ روز قبل از امتحان (تقریبا وقتی که برگه ورود منتشر میشه) شروع میکنی به استرس گرفتن! بعد میری منابع رو نگاه میکنی و چک میکنی که حجم هرکدوم چقدره و واسه هرکدوم چند روز وقت داری،عموما در این موقع بشتر استرس میگیری!
اما مهم ترین نکته اینه که به این استرس غلبه کنید.سرتون رو به بازی و تفریح و کارهای غیردرسی گرم کنید تا استرس کم بشه،تا مثلا ۱۰ روز قبل از امتحان.
از ۹-۱۰ روز قبل امتحان برنامه میریزید که میخواید چیکار کنید : مثلا میدونید یه کتاب ۴۰۰ صفحه ای رو توی یه روز نمیشه خوند،پس باید روزهای دیگه هم واسش بزارید،یا یه درسی هست که توش بهترید،اونو بیخیال میشید واسه شب امتحان.
بعد مثلا رو ۷ام یا ۸ ام مونده به شروع امتحانات شما هم شروع به درس خوندن میکنید.اما درست حسابی بشینید بخونید! از آناتومی گری،اسکایریم و امثالهم بپرهیزید!
نحوهی این خوندن هم خیلی ساده است.از اول شروع میکنید میخونید تا آخر (البته قبلش حتما جدیدترین حذفیات رو چک کنید نرید ۲۰۰ صفحه حذفی بخونید )
من شخصا نمیتونم بعد از ساعت ۹ شب درس بخونم.اما در یکی دو مورد خیلی استثنایی تونستم تا ۱۱ هم درس بخونم.
اگه جزوه های بچه های ترم پیش بخصوص اونهایی که هم اهل درس و مشقن و هم اهل هایلایت کردن و خط کشی که دیگه عالیه! کلی توی وقت و انرژی صرفه جویی میشه (فقط دقت کنید با ماژیک صورتی فسفری هایلایت نکرده باشه،کم و بیش کور خواهید شد)
البته اینو لازمه بگم کسی که به این شیوه درس میخونه نه اهل گرفتن ۲۰ واحد هست و نه از نظر معدلی امکانش رو خواهد داشت!!! پس قضیه ۷ تا درس حله! اما از اونطرف این ۷ تا درس پشت سر هم که نیست خانم! (خانمی شما دیگه؟!) بالاخره حداقل یه روز بین اینا فاصله است دیگه.
شما شبکه ۲ رو مثال زدی اما خب مثال خوبی نبود! چون همون موقع که شبکه ۲ داشتم اصول مهندسی اینترنت هم داشتم که ۸۸ درصد مشابهت داشتن با هم
اما خب درسهای خیلی سخت گاهی تموم نمیشد،گاهی هم مثلا یکی دو ساعت قبل از شروع امتحان تموم میشد.
یه خاطره وحشتناکی از ترم ۲ (یا ۳؟) دارم : شما تصور کن ما ۱ روز امتحان نداشتیم،فرداش ++C بود،پسفرداش ذخیره و بازیابی اطلاعات (اونم نه روحانی رانکوهی،اون یکی افتضاحه).امتحان ++C رو دادم رفتم خونه که ۵۰۰ صفحه ذخیره رو بخونم! به جرات میگم ۳ فصلش رو نخوندم تا امروز هم دقیقا در مورد *B نمیتونم نظر بدم!
اما جدای از شوخی،سعی کنید سر کلاسها حتما حضور داشته باشید و این حضور هم یه حضورفعال باشه.با استاد حرف بزنید،سعی کنید درس رو همونجا بفهمید و از همه مهمتر سعی کنید تا وقتی که اون مطالب توی ذهنتون هست ازش استفاده کنید.امروز در مورد مهندسی نرم افزار یاد گرفتید؟ توی راه که دارید میرید ببینید (یا حداقل فکر کنید) برای فلان نرم افزار که همیشه ازش استفاده میکنید یا بهش علاقه دارید چطور این چیزهایی که یاد گرفتید در موردش اجرا شده؟ کاربردی یاد بگیرید،در واقع هرچیزی که یاد میگیرد سعی کنید کاربردهاش در دنیای واقعی رو هم یاد بگیرید تا هم بهتر یادتون بمونه هم یه درک بهتر پیدا کنید و هم بعدا حسابی به دردتون میخوره.
البته شما هم توجه کن که اگه یه اتفاقی افتاده باشه،حتی اگه ما مطلع نباشیم دیگه نباید بگید پیشاپیش!!
مگه اینکه آینده رو پیش بینی میکنی که باز هم من چون اعتقاد ندارم به پیش بینی آینده،نمیتونم تبریکت رو تا همون موقع قبول کنم و باز هم نمیشه پیشاپیش!
==================
نسبت به روزهای دیگه شادتر نیستم؟ یه بحثی رو یه کاربری توی پیام خصوصی مطرح کرده و منم جواب دادم و بحث خیلی جالبی تبدیل شده! اصلا روح آدم شاد میشه! متاسفانه نمیتونم بدون اجازه اش بگم که جریان چیه.(اسمایلی حفظ حریم خصوصی و این صوبتا!)
سلام سلام
منم را میدین؟
من پیشاپیش تبریک میگم
دلیلش رو بعدا میفهمید
سلام * ۲.
بدو گفت رستم که نام تو چیست / سر بی تنت را که خواهد گریست؟
مرا مادرم نام مرگ تو کرد / زمانه مرا پتک ترگ تو کرد
و بعد ما باید ۳ روز با هم مبارزه کنیم،از اون طرف دیگه الان سیمرغ گیر نمیاد....خلاصه بیخیال شدم.
==================
نسبت به روزهای دیگه شادتر نیستم؟ یه بحثی رو یه کاربری توی پیام خصوصی مطرح کرده و منم جواب دادم و بحث خیلی جالبی تبدیل شده! اصلا روح آدم شاد میشه! متاسفانه نمیتونم بدون اجازه اش بگم که جریان چیه.(اسمایلی حفظ حریم خصوصی و این صوبتا!)
سلام.خوش اومدين.سلام سلام
منم را میدین؟
خواستم با این شعر ازت بخوام خودتو معرفی کنی : بدو گفت رستم که نام تو چیست / سر بی تنت را که خواهد گریست؟
اما دیدم اوضاع خشن میشه یهو برمیگردی میگی : مرا مادرم نام مرگ تو کرد / زمانه مرا پتک ترگ تو کرد
و بعد ما باید ۳ روز با هم مبارزه کنیم،از اون طرف دیگه الان سیمرغ گیر نمیاد....خلاصه بیخیال شدم.
روش درس خوندن خیلی ساده است! شما از مثلا ۱۵ روز قبل از امتحان (تقریبا وقتی که برگه ورود منتشر میشه) شروع میکنی به استرس گرفتن!ا...البته اینو لازمه بگم کسی که به این شیوه درس میخونه نه اهل گرفتن ۲۰ واحد هست و نه از نظر معدلی امکانش رو خواهد داشت!!! یه خاطره وحشتناکی از ترم ۲ (یا ۳؟) دارم : شما تصور کن ما ۱ روز امتحان نداشتیم،فرداش ++C بود،پسفرداش ذخیره و بازیابی اطلاعات (اونم نه روحانی رانکوهی،اون یکی افتضاحه).امتحان ++C رو دادم رفتم خونه که ۵۰۰ صفحه ذخیره رو بخونم! به جرات میگم ۳ فصلش رو نخوندم تا امروز هم دقیقا در مورد *B نمیتونم نظر بدم!پس قضیه ۷ تا درس حله! اما از اونطرف این ۷ تا درس پشت سر هم که نیست خانم! (خانمی شما دیگه؟!) بالاخره حداقل یه روز بین اینا فاصله است دیگه.
شبكه2 (شبكه ويرايش جديد شده)و مهندسي اينترنت باهم دارم البته ديگه اصول نيست كتابش عوض شده. بجز زبانهاي برنامه نويسيش بقيه كليات شبكه است.شبكه2چون خودم بايد بخونم سخته!استادش با اينكه دكترا داره ولي به گفته خودش چندسال تدريس نكرده حضور ذهن نداره.شما شبکه ۲ رو مثال زدی اما خب مثال خوبی نبود! چون همون موقع که شبکه ۲ داشتم اصول مهندسی اینترنت هم داشتم که ۸۸ درصد مشابهت داشتن با هم
اما جدای از شوخی،سعی کنید سر کلاسها حتما حضور داشته باشید و این حضور هم یه حضورفعال باشه.با استاد حرف بزنید،سعی کنید درس رو همونجا بفهمید و از همه مهمتر سعی کنید تا وقتی که اون مطالب توی ذهنتون هست ازش استفاده کنید.امروز در مورد مهندسی نرم افزار یاد گرفتید؟ توی راه که دارید میرید ببینید (یا حداقل فکر کنید) برای فلان نرم افزار که همیشه ازش استفاده میکنید یا بهش علاقه دارید چطور این چیزهایی که یاد گرفتید در موردش اجرا شده؟ کاربردی یاد بگیرید،در واقع هرچیزی که یاد میگیرد سعی کنید کاربردهاش در دنیای واقعی رو هم یاد بگیرید تا هم بهتر یادتون بمونه هم یه درک بهتر پیدا کنید و هم بعدا حسابی به دردتون میخوره.
البته شما هم توجه کن که اگه یه اتفاقی افتاده باشه،حتی اگه ما مطلع نباشیم دیگه نباید بگید پیشاپیش!!
مگه اینکه آینده رو پیش بینی میکنی که باز هم من چون اعتقاد ندارم به پیش بینی آینده،نمیتونم تبریکت رو تا همون موقع قبول کنم و باز هم نمیشه پیشاپیش!
سلام
خیلی خوش اومدین
TRON جان لطفا خودت رو Introduce کن (معلم زبان ما اینجوری حرف میزنه )
سلام.خوش اومدين.
ممنون
من از مشتریا پر و پا قرص وبلاگتونما
زهراافسردگی گرفتم
من اگه بگم گریه میفتین:|
آخه فقط امتحان نيست.فعلا 2تا ارائه دارم.تا حالا ارائه ندادم.استرس شديد...
شيوه ارائه بايد هركي10دقيقه ارائه بده با رعايت تمام مسائل موضوع آزاده...
من برای هر کدوم از درس های اصول و مبانی مدیریت و همچنین کنترل پروژه های مدیریت فناوری اطلاعات . بیشتر از 1 ساعت داشتم اون جلو حرف میزدم. تازه اون موقع ترم 3 و 4 بودم. 10 دقیقه که کاری نداره .
برای کاهش استرس برید دانشگاه و یه کلاس خالی پیدا کنید. 2 تا از دوستاتون که عادت ندارن الکی بخندن رو بگید بیان تو کلاس بشینن . بعد خودتون شروع کنید جلوی کلاس براشون ارائه بدید. ترستون کاملا میریزه.
اگه ارائه دادن جلوی جنس مخالف هم براتون سخته. موقع تمرین از چند تا از پسرهای هم کلاسیتون که باهاشون راحت ترید. خواهش کنید ( ) که بیان تو کلاس بشینن و تمرین کنید .
موفق باشید
آخه فقط امتحان نيست.فعلا 2تا ارائه دارم.تا حالا ارائه ندادم.استرس شديد...شاپري اگه تو افسردگي گرفتي من فلج اطفال ...
شيوه ارائه بايد هركي10دقيقه ارائه بده با رعايت تمام مسائل موضوع آزاده...
نميدونم چه موضوعي انتخاب كنم كه هم بشه تسلط داشت و هم حوصله بچه ها سر نره.
گريه نكنيم آجي جونم ميگذره...
ببين آدمو وادار به چه كارايي ميكني!آجي حالت خوب شد؟
الان به جرم اسپم حالمونو ميگيرن.
۱.من یه بار داشتیم یه فیلمی میدیدیم با بابام،همینجوری پرسیدم چرا اسم استالینگراد رو گذاشتن استالینگراد؟ چه ربطی به استالین داره؟ بابا تو چشام نگاه کرد گفت چرا اسم خمینی شهر رو گذاشتن خمینی شهر؟! اینم مثل همون.هیچوقت تا حالا اونجوری قانع نشده بودم!! (ماجرا کاملا واقعی و شخصیه،کپی از هیچ جایی نیست!)1-
تا به امروز این همه قانع نشده بودم.
2- چه معنی داره بحث های شاد رو تو خصوصی انجام بدید؟؟ خب بحث شاد رو از اول بیارید عمومی کنید که همه شاد بشیم. چه کاریه اخه ؟؟
بابت چی؟ بده خواستم با شعر ازت استقبال کنم؟ فرهنگ ایرانی و زبان پارسی رو زیر سوال میبری؟! میخوای بگی عربی خوبه فارسی بده؟ میخوای بگی ایرانی ها بی فرهنگن؟ میخوای تاریخ هخامنشی رو زیر سوال ببری؟؟؟دس شما درد نکنه:|
والا! اون زمان عطار بود که سیمرغ بود،الان باید از ناگت مرغ کمک طلبید!تو بگو یه مرغ امیر جان .. سی تاش پیشکش
۱.چند تای مطلبت دیدم در مورد اینکه استادها خوب نیستن و به همین دلیل سر کلاس نمیری نوشته بودی.حتی اگه استاد خوب نیست،حتی اگه خودش هم نمیفهمه داره چی میگه (از بی تجربگی یا اینکه توی اون موضوع قوی نیست یا هر دلیل دیگه ای) باز هم سر کلاس برین.البته این روش منه،چون حتی از استادهایی که چیزی برای عرضه نداشتن خیلی چیزها یاد گرفتم و سر امتحان هم کمکم کرد.۱.استادا خوب نبودن
...
...
۲.اين ترم تصميم گرفتم كه قبل امتحان يه دور همه كتابارو بخونم!البته تا عمل كلي راهه و موانعه از خار مغيلان گرفته تا...
۳.البته،خانم هستم!(فك كنم قبلا هم گفتم)
۴.شبكه2 (شبكه ويرايش جديد شده)و مهندسي اينترنت باهم دارم البته ديگه اصول نيست كتابش عوض شده. بجز زبانهاي برنامه نويسيش بقيه كليات شبكه است.شبكه2چون خودم بايد بخونم سخته!استادش با اينكه دكترا داره ولي به گفته خودش چندسال تدريس نكرده حضور ذهن نداره.
۵.واي نرم افزار... ترم قبل نرم1 داشتم.اصلا واژه هاش و جملاتش تو ذهنم نمي موند.
۶.استادش [...] سره كلاس زياد درس نميده، بيشتر از مسائل روز صحبت ميكنه.
۷.
مشاهده پیوست 147466
موضوع آزاده اما من ازت انتظار دارم یه موضوع مرتبط با رشته انتخاب کنی.شيوه ارائه بايد هركي10دقيقه ارائه بده با رعايت تمام مسائل موضوع آزاده...
نميدونم چه موضوعي انتخاب كنم كه هم بشه تسلط داشت و هم حوصله بچه ها سر نره.
دقیقا همون دسته ای که نباید دعوت کنی!خودشون داطلبانه ميان تا ي آتو بگيرن
چقدر عالي!من هر ترم يه جوري ميپيچوندم ولي به قول معروف:1بار جستي ملخك ، 2بار جستي ملخك، 3امين بار ديگه نميشه!
.هفته پیش برای درس هوش ارائه دادم تموم شد شکر خدا فردا برای درس تاریخ باید یه ارائه بدم این هفته هم 2تا تحویل پروژه دارم برای درس نرم 2-(کار با نرم افزار های svn , finalbuilder )که تا الان اصلا باهاشون آشنا نبودم!به علاوه باید چندین مقاله دررابطه با wso2 stratosترجمه کنم .و هفته بعد هم اونارو تحویل بدم هم پاورپوینت بسازمو ارائه بدم(اصلا ترجمم خوب نیس!)
یه پروژه هم برای درس it2باید بنویسیم (نوشتن یک وب سرویس )و این هفته هم باید پروپوزال از پروژمون تحویل استاد بدیم.همچنین درس نظریه زبان و آیتی کوئیز داریم.هفته بعد هم میانترم محیط های چند رسانه ای.
و این اتفاقات تقریبا هر هفته تکرارمیشه.(با کمی پس و پیش).و هیچ کدوم از درسای این ترممو به طور کامل نخوندم که کمی تسلای خاطر از بابت امتحانای پایانی داشته باشم.با توجه به این که تاریخ امتحاناتم تغییر کرده!درسای سنگینی هم برداشتم این ترم.
امیدوارم کاری رو از قلم ننداخته باشم:دی
.
1-من یه بار داشتیم یه فیلمی میدیدیم با بابام،همینجوری پرسیدم چرا اسم استالینگراد رو گذاشتن استالینگراد؟ چه ربطی به استالین داره؟ بابا تو چشام نگاه کرد گفت چرا اسم خمینی شهر رو گذاشتن خمینی شهر؟! اینم مثل همون.هیچوقت تا حالا اونجوری قانع نشده بودم!! (ماجرا کاملا واقعی و شخصیه،کپی از هیچ جایی نیست!)
۲. راستش اونجوری که فکر کنی هم شاد نیست،یعنی واسه هردو طرف اینجوری نیست.من پهن شدم روی زمین دارم میخندم،ایشون هم ناراحت شده و هم به من میگه تو عصبانی شدی!
۳.اوف! خیلی ازم انتظار داری ها! من اسم همکارم که بغل دستم میشینه و هر روز شاید ده ها بار صداش میکنم یادم میره،بعد انتظار داری یادم بمونه یه فردی با آیدی asirebaran که آواتارش هم دقیقا جنسیتش رو مشخص نمیکنه جنسیتش چیه؟!
۶.قدر این استاد رو بدونید.سعی کنید با مطالعه و خبر داشتن از مسائل روز توجهش رو جلب کنید که اونم سر ذوق بیاد و از متکلم وحده بودن خسته نشه.
.
۱.
بابت چی؟ بده خواستم با شعر ازت استقبال کنم؟ فرهنگ ایرانی و زبان پارسی رو زیر سوال میبری؟! میخوای بگی عربی خوبه فارسی بده؟ میخوای بگی ایرانی ها بی فرهنگن؟ میخوای تاریخ هخامنشی رو زیر سوال ببری؟؟؟
(هول نشو! شوخیه)
ی ارایه پروژه دادم امروز خفن...خیلی خوب بود..سه ماه رو پروژش کار کردم.
ای آقا کجایی شما من که قبلا گفتم توی همین تاپیک!تبریک میگم. حالا دیگه مردم کار پیدا میکنن و شیرینی هم نمیدن. ببین دیگه وضعیت مملکت به کجا رسیده ؟
خب به سلامتی. کجا مشغول شدی؟
ما مگه واسه راحتی و خوشحالی و آسوده شدن کار بقیه بزنیم توی هدف! واسه خودمون که همیشه یا آفسایده یا اوت! توی هیچی شانس نیاوردیم،هیچکی هم نبود کمکمون کنه.ایول زدی تو هدف (خطاب به دراگو) سرتکون دادن خیلی قوت قلب میده به ارائه دهنده.
واقعا زندگی کنید یه زندگی به تمام معنا نه فقط برای زنده بودن زندگی کنید.
همچین میگی انگار چی شده! آره بابا بارها بوده امتحانمون جمعه باشه! ترم پیش آخرین امتحان پایان ترممون جمعه بود،این ترم هم اولین امتحان پایان ترم (و حتی میان ترم همون امتحان) جمعه است.تاحالاشده امتحان پایان ترمتون جمعه برگزاربشه؟
بیودیزل؟«زیست دیزل»
خوب برای من تواین مدت اتفاق نیفتاده بودواینکه زمان بعضی ازامتحاناتوتغییردادن گفتم شایداشتباه شده باشهسپاس بابت توضیحتونهمچین میگی انگار چی شده! آره بابا بارها بوده امتحانمون جمعه باشه! ترم پیش آخرین امتحان پایان ترممون جمعه بود،این ترم هم اولین امتحان پایان
بیودیزل؟
از گیاه میگیرن،آره؟ از اون یارو گیاهه که به شدت مزخرفه حتی بز هم نمیخورش؟ یه کم کلا در مورد بیودیزل توضیح میدی؟
سلام
ارائه که دیگ ترس نداره.وضعیت شما که خوبه-بذار یکم ازکارامو بگم روحیه بگیرین...
اسیر باران جونم الان فک کنم کلی انرژی گرفتی وبه خودت امیدوارشدی ،میبینی کارایی که داری هیچی نیست براحتی میتونی از پسشون بربیای
۱.
۱.اگه استاد خوب نیست،باز هم سر کلاس برین.چون حتی از استادهایی که چیزی برای عرضه نداشتن خیلی چیزها یاد گرفتم و سر امتحان هم کمکم کرد.
۲.اگه اشتباه نکنم مارک تواین بوده که گفته "ترک سیگار کار ساده ای است،من این کار را تا بحال صدها بار انجام داده ام!"...
۳.اوف! خیلی ازم انتظار داری ها! من اسم همکارم که بغل دستم میشینه و هر روز شاید ده ها بار صداش میکنم یادم میره،بعد انتظار داری یادم بمونه یه فردی با آیدی asirebaran که آواتارش هم دقیقا جنسیتش رو مشخص نمیکنه جنسیتش چیه؟!
۴.شبکه ۲ هنوز همون لایه انتقال به بالا رو میگن دیگه؟ شما مفهوم آی پی / پورت و سوکت رو بفهمی همه چی تمومه! چندتا الگوریتم هم هست که خیلی جالبن و چیز خاصی هم نداره.
دیگه کتاب دکتر ملکیان تدریس نمیشه؟ حیف! کتاب جدیده بهتره؟
۵.نرم افزار هنوز کتاب پرسمن تدریس میشه؟ پرسمن خوبه،اما قبلا هم توی این تاپیک گفتم : پروفسور گاهی وقتا زیادی حاشیه میره! کتاب از خودش حجمش زیاده،پروفسور هم هی کش داده مطلبو!
۶.قدر این استاد رو بدونید.سعی کنید با مطالعه و خبر داشتن از مسائل روز توجهش رو جلب کنید که اونم سر ذوق بیاد و از متکلم وحده بودن خسته نشه.
۷.این درست ترش توی مفاهیم مدیریت پروژه های آی تی اینجوری گفته میشه.(یحتمل لینک فیلــتر هست)
موضوع آزاده اما من ازت انتظار دارم یه موضوع مرتبط با رشته انتخاب کنی.
۱۰ دقیقه که خوبه،ما حداقلش ۲۰ دقیقه بود،هرچند ارائهی ۴۵ دقیقه ای هم داشتم و بچه ها حوصله اشون سر نرفته.
اون موضوعی که خودت علاقه داری رو انتخاب کن.چیزی که در موردش اطلاعات داری یا میتونی داشته باشی.اگه با هیجان (ناشی از علاقه ات به موضوع) و دست پر (واسه اعتماد به نفس) حرف بزنی و ارائه کنی،بچه ها هم توجهشون جلب مبشه.میدونی نظریه اطلاعات چیه؟ همونو مظرح کن.
دقیقا همون دسته ای که نباید دعوت کنی!
یه بار یادم نمیره هیچوقت،سر کلاس آی تی ۲ بودیم،یکی از خانمهای همکلاسیمون میخواست ارائه بده...
اصلا فکر نمیکردم انقدر تاثیر داشته باشه،اما ارائه اش که تموم شد اومد ازم تشکر کرد! اینکه یکی حمایتتون کنه خیلی خوبه.
هر وقت جایی خواستن سوالی بپرسن. یا نیاز به داوطلب دارن. یا کاری قراره انجام بگیره. حتما حتما اولین نفر داوطلب بشین برای انجام دادنش.
الان که این جمله رو مینویسم.حس میکنم خیلی قانع کننده نیست.
شما هم امتحان کنید . مطمئن باشید هیچوقت پشیمون نمیشید.
حالا چرا فکر میکنید که شما نمیتونید ؟
3- خب خب. تبریک میگم. حالا دیگه مردم کار پیدا میکنن و شیرینی هم نمیدن. ببین دیگه وضعیت مملکت به کجا رسیده ؟
خب به سلامتی. کجا مشغول شدی؟
واقعا ارتباط چشم خیلی تاثیرگذاره...
زهرایی الان خیلی خوبم آ خیلی
برعکس شماهااصلاموقع کنفرانس وجلورفتن نمیتونم توچشم کسی نگاه کنم .دست من باشه میگم همه چشماشونوببندن
اماسعی کردم تواین4ترم بخصوص این ترم داوطلب بشم واقعاتاثیرداره
خیلی سادس .. پا میشی میری جلو کلاس وایمیسی و همه رو درگیر افکار خودت میکنی .. این برای من یعنی لذت
پیشنهاد به ادائه کنندگان :
در کل اگر موضوع خوبی داشته باشی و مسلط باشی به موضوع .. دیگه نگران اینکه ترسی هست و اضطراب , بی دلیل هست .. راحت میری و ارائه میدی
این هم بگم باید در وهله اول به خودت ایمان داشته باشی
پ ن : فکر کنم قبلا در این مورد حرف زدم .. فقط برای دوستان عزیزی که به جمعمون پیوستن تکرار کردم
کسی10و16خردادامتحان داره؟تاحالاشده امتحان پایان ترمتون جمعه برگزاربشه؟
LOL بحث ارائه و این چیزاس؟ چرا خبرم نمیکنید؟ ...
کسی خواست میتونم تجربیاتم رو در اختیارش بزارم
بله فرمایشت کاملا متین ولی زنده بودن به چه قیمتی !!!! فقط به قیمت نفس کشیدن ؟؟ اگه اینجوریه پس بقیه اهداف زندگیمون چی ؟؟ باید نابودشن !!!ما مگه واسه راحتی و خوشحالی و آسوده شدن کار بقیه بزنیم توی هدف! واسه خودمون که همیشه یا آفسایده یا اوت! توی هیچی شانس نیاوردیم،هیچکی هم نبود کمکمون کنه.
البته یکی از مهم ترین اهداف زندگی هر انسانی زنده بودنه!
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
تولید محتوا در فضای مجازی - بحث و گفت و گو | مهندسی فناوری اطلاعات | 4 | ||
جمع آوری بحث های تاپیک گپ و گفت بچه های IT(bot net) | مهندسی فناوری اطلاعات | 7 | ||
جمع آوری بحث های تاپیک گپ و گفت بچه های IT(بلوتوث) | مهندسی فناوری اطلاعات | 12 |