گفتگوی مرتبط با دروس برق،برنامه ریزی تحصیلی و کنکور کارشناسی ارشد 93

وضعیت
موضوع بسته شده است.

hts1369

کاربر فعال مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
دوست گرام فکر نمیکنم پروفسور مهرداد عابدی نقشی در نوشتن کتاب مدار مدرسان داشته باشند. آقای احسان عابدی و حسین نامی نویسنده این کتاب هستند

من به نقشش کاری ندارم
رو جلدش نوشته دکتر مهرداد عابدی_عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر حسین نامی و احسان عابدی
در مورد فرکانس طبیعی من مطمئن نیستم شایدم نداشته باشه-امیدوارم-
ولی یکی از دوستام میگفت که خودش سره یکی از کلاسهاش اینو گفته و گفته که دارم کتب رو ویرایش میکنم.
تو سایت اقای تقوی هم نوشته بود که کتاب اقای زرگر این فصل رو اشتباه گفته
 
آخرین ویرایش:

llvll.asoud

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
کتاب مهندس اسلام پناه برای دانشجویی که هیچی از الکترونیک نمیدونه خیلی مناسبه،جزوه ایشون هم مکمل خوبی در کنار کتابشان است.بعد از اتمام این دو باید سراغ تمارین مهم کتاب دکتر رضوی برید

در تکمیل صحبتهای آقا محسن اینم لینک دانلود جزوه استاد اسلام پناه که 56 صفحس فک کنم.
http://www.mseslampanah.blogfa.com/post/51
 

alidodar1

عضو جدید
من به نقشش کاری ندارم
رو جلدش نوشته دکتر مهرداد عابدی_عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر حسین نامی و احسان عابدی
در مورد فرکانس طبیعی من مطمئن نیستم شایدم نداشته باشه-امیدوارم-
ولی یکی از دوستام میگفت که خودش سره یکی از کلاسهاش اینو گفته و گفته که دارم کتب رو ویرایش میکنم.
تو سایت اقای تقوی هم نوشته بود که کتاب اقای زرگر این فصل رو اشتباه گفته
مهرداد عابدی تو نوشتن و ویرایش هیچ نقشی نداره
سیاست مدرسان بوده که از پارسال برای اینکه فروش کتاباش بره بالا رو جلد کتاب علاوه بر اسم نویسنده اصلی اسم یه آدم کله گنده رم بنویسه!
مثلا رو ماشینش نوشته پرفسورآقا میرسلیم یا رو بررسی اسم احدکاظمیو نوشته ولی کتابش مفتم نمیارزه!
و اسم نادر کمجانیم کنار اسم شفیعی رو مغناطیسش نوشته
ولی همش کشکه . نویسنده اصلی کتاب همونیه که تو سرشناسه کتاب (شناسنامه کتاب در صفحه دوم) اسمش نوشته شده که تو مدار فقط اسم احسان عابدی و حسین نامیه
 

پویان ط

عضو جدید
تقوی اصلا درس نداده
مرتبه اول رو فقط سه چهار صفحه درس داده
خود تقوی هم میگه اون کتاب برا تست زدن خوبه
مدار مدرسان بنظرم راحته یعنی سوال سخت کم داره ولی کاروزرگر سوال سخت و خوب زیاد داره
ولی میگن زرگر فرکانس طبیعی رو اشتباهاتی داره مدار مدرسان اخرین ویرایشش که مهرداد عابدی هم جزو تیم نویسندگان هست غلط داره-خودم یکی دو جا دیدم
بنظرم برا شروع مدرسان بد نیست ولی برای تسلط کاروزرگر
من چاپ پائیز 89 رو دارم.به نظرت نیازه جدیدشو بگیرم
 

پویان ط

عضو جدید
اینقدر درگیر منابع نباش دوست عزیز.یکی رو انتخاب کن و بخون.کتاب آقای تقوی در درس مدار کتاب قوی ای نیست.حداقل میتونم بگم که قوی تر از اون کتب دیگری هست.به حرف کسی گوش بدید که حرفی واسه گفتن داشته باشه و حداقل مدار رو خوب فهمیده باشه نه هر آدمی
کتاب پوران هم خیلی خوب نیست.کلن تو درس مدار برخلاف الکترونیک و سیگنال کتاب خیلی خوب نیست.به هر حال از راهنمائیت ممنونم عزیزم
 

پویان ط

عضو جدید
شما می تونید دوجلد زرگر رو بخونید.بعد از اون بستگی به شما داره که درصد مطلوب شمادر کنکور چقدر باشد و بسته به آن سراغ منابع دیگر می روید وگرنه کتب دوجلدی پوران کافی هستند.اگر برنامه تان برای مدار مبسوط است باید سراغ تستهای تالیفی مدار دکتر زرگر بروید
درصد خوبی میخوام.برا تالیفی پوران نارنجی منظورته
 

hts1369

کاربر فعال مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
من چاپ پائیز 89 رو دارم.به نظرت نیازه جدیدشو بگیرم
نه پدر من میخوای چیکار
داداش از من میشنوی اول مدرسان رو بخون بعد زرگر
مثلا فسل اول مدرسان رو بخون بعد برو زرگر رو بخون من اینجوری میخونم راضی هم هستم
من تمام کتابام دسته دومن
فقط ماشین حلم زاده رو نو گرفتم
مهرداد عابدی تو نوشتن و ویرایش هیچ نقشی نداره
سیاست مدرسان بوده که از پارسال برای اینکه فروش کتاباش بره بالا رو جلد کتاب علاوه بر اسم نویسنده اصلی اسم یه آدم کله گنده رم بنویسه!
مثلا رو ماشینش نوشته پرفسورآقا میرسلیم یا رو بررسی اسم احدکاظمیو نوشته ولی کتابش مفتم نمیارزه!
و اسم نادر کمجانیم کنار اسم شفیعی رو مغناطیسش نوشته
ولی همش کشکه . نویسنده اصلی کتاب همونیه که تو سرشناسه کتاب (شناسنامه کتاب در صفحه دوم) اسمش نوشته شده که تو مدار فقط اسم احسان عابدی و حسین نامیه
واقعا باید به مدرسان افرین گفت
باید به اون اساتید صد افرین گفت که اجازه میدن یه عده با اسم اونها کلاه برداری کنن

موفق باشید و سربلند
یا علی
 
  • Like
واکنش ها: Ti8

Ir. A. P

عضو جدید
کاربر ممتاز
فصل فرکانس های طبیعی جلد دو کتاب دکتر زرگر یکخورده گنگه،اما هیچ غلط مفهومی ای نداره دوست عزیز.حتی در این فصل اولین حرف رو توی بازار می زنه.تست کنکور 91 که نکتش این بود که جریان خازن و ولتاژ سلف فرکانس صفر نمی پذیرد،فقط در کتاب ایشون امده البته تا اونجایی که من میدونم.چون برای این فصل هم مدرسان و هم پوران را بررسی کردم

نه تو کتابای دیگه هم اومده

مهرداد عابدی تو نوشتن و ویرایش هیچ نقشی نداره
سیاست مدرسان بوده که از پارسال برای اینکه فروش کتاباش بره بالا رو جلد کتاب علاوه بر اسم نویسنده اصلی اسم یه آدم کله گنده رم بنویسه!
مثلا رو ماشینش نوشته پرفسورآقا میرسلیم یا رو بررسی اسم احدکاظمیو نوشته ولی کتابش مفتم نمیارزه!
و اسم نادر کمجانیم کنار اسم شفیعی رو مغناطیسش نوشته
ولی همش کشکه . نویسنده اصلی کتاب همونیه که تو سرشناسه کتاب (شناسنامه کتاب در صفحه دوم) اسمش نوشته شده که تو مدار فقط اسم احسان عابدی و حسین نامیه
جالبه منم وقتی ماشین میخوندم از رو مدرسان واقعا بعضی اشتباهاتش به نظرم خیلی ناجور بود برای یه پروفسورhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_surprised.gif
نگو اینطوری بوده پسhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_biggrin.gif
کتاب پوران هم خیلی خوب نیست.کلن تو درس مدار برخلاف الکترونیک و سیگنال کتاب خیلی خوب نیست.به هر حال از راهنمائیت ممنونم عزیزم

کتاب پوران برای مدار کافی و خوب است. http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_smile.gif
 
آخرین ویرایش:

saeed_telecom

عضو جدید
سعید جان قطعا دانشگاه محل تحصیل در آینده علمی فرد تاثیر داره.چطور ممکنه تاثیر نداشته باشه؟وقتی در یک دانشگاه معتبر درس میخونید امکان داره استاد راهنماتون کسی باشه که شما رو از فرش به عرش برسونه.
چطور ممکنه دانشگاهی که 1 عضو درست حسابی هیئت علمی هم نداره با دانشگاهی که 6 ابر عضو هیئت علمی داره برابر باشه؟ بماند آزمایشگاه و سایر امکانات.نمونه اش خود من! اگر به جای دانشگاه آزاد ضعیفی که قبول شدم و رفتم به دانشگاه امام رضا میرفتم با اون اساتید قوی مثل دکتر هدتنی باز هم یک سال پشت کنکور میموندم؟؟؟ آیا جو درسی اونجا با دانشگاهی که درس خوندم یکی بود؟؟آیا زودتر نمیفهمیدم مقاله یعنی چی؟ژورنال یعنی چی؟ انگلیسی خواندن کتاب ها یعنی چی؟

بنده هم در دانشگاه آزاد تحصیل کرده ام اما اصلا و ابدا وابسته به اساتیدم نبوده و نیستم... جو درسی را هم شخصا در بین دانشجوها و هم کلاسی هایم ایجاد میکردم... انواع مقاله و معنای ژورنال را هم خودم فهمیدم و در تمام طول تحصیلاتم چه در دوره ی کارشناسی و چه در دوره ی ارشد با انواع مقالات آشنا بودم و همیشه کتب مرجع را به زبان انگلیسی میخواندم... ضعف یا قوت اساتید هیچگاه مانعی برای مطالعه ی بنده نبود و روراست بگویم درست بود که در کلاسها جزوه مینوشتم اما فقط برای دانستن سرفصلهای دروس و نکاتی که استاد اشاره میکرد اینکار را میکردم... معیار من مطلقا و مطلقا کتب مرجع بوده و هست... بنده خودم را عرض کردم تا هم اغراق نکرده باشم و ببینید که هیچوقت دانشجو وابسته به دانشگاه نیست البته بنده منکر این نیستم که اساتید راهنما میتوانند کمک حال باشند اما اگر استاد یک دانشگاه انسان فرهیخته و دارای کمالاتی باشد باید برای جذب هر دانشجوی مشتاق علمی با تمام وجود اشتیاق داشته باشد نه نگران دانشگاهی باشد که دانشجو در آن تحصیل کرده... پس فردا شما استاد شدید، دانشجوی ممتاز دانشگاه آزاد را به دانشجوی تنبل دانشگاه خودتان ترجیح نمیدهید؟؟؟؟ بهتر است همیشه به جای نگاه با دید متعصب، با دید درست نگاه کنیم اما اگر بخواهیم روند دانشگاه ها و اساتید امروز را ادامه دهیم ایران هرگز جایگاهی برای توسعه ی علم نخواهد بود و مدرک تنها معظل جوانان خواهد شد همانطور هم که شده است!!!
یک سوال فنی: چند درصد از جوانانی که برای ارشد دست و پا میشکنند، فقط از شوق علم به ادامه ی تحصیل علاقمندند؟؟؟
 

Ir. A. P

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنده هم در دانشگاه آزاد تحصیل کرده ام اما اصلا و ابدا وابسته به اساتیدم نبوده و نیستم... جو درسی را هم شخصا در بین دانشجوها و هم کلاسی هایم ایجاد میکردم... انواع مقاله و معنای ژورنال را هم خودم فهمیدم و در تمام طول تحصیلاتم چه در دوره ی کارشناسی و چه در دوره ی ارشد با انواع مقالات آشنا بودم و همیشه کتب مرجع را به زبان انگلیسی میخواندم... ضعف یا قوت اساتید هیچگاه مانعی برای مطالعه ی بنده نبود و روراست بگویم درست بود که در کلاسها جزوه مینوشتم اما فقط برای دانستن سرفصلهای دروس و نکاتی که استاد اشاره میکرد اینکار را میکردم... معیار من مطلقا و مطلقا کتب مرجع بوده و هست... بنده خودم را عرض کردم تا هم اغراق نکرده باشم و ببینید که هیچوقت دانش به دانشگاه نیست البته بنده منکر این نیستم که اساتید راهنما میتوانند کمک حال باشند اما اگر استاد یک دانشگاه انسان فرهیخته و دارای کمالاتی باشد باید برای جذب هر دانشجوی مشتاق علمی با تمام وجود اشتیاق داشته باشد نه نگران دانشگاهی باشد که دانشجو در آن تحصیل کرده... پس فردا شما استاد شدید، دانشجوی ممتاز دانشگاه آزاد را به دانشجوی تنبل دانشگاه خودتان ترجیح نمیدهید؟؟؟؟ بهتر است همیشه به جای نگاه با دید متعصب، با دید درست نگاه کنیم اما اگر بخواهیم روند دانشگاه ها و اساتید امروز را ادامه دهیم ایران هرگز جایگاهی برای توسعه ی علم نخواهد بود و مدرک تنها معظل جوانان خواهد شد همانطور هم که شده است!!!
یک سوال فنی: چند درصد از جوانانی که برای ارشد دست و پا میشکنند، فقط از شوق علم به ادامه ی تحصیل علاقمندند؟؟؟

جواب سوال فنی : به نظر من اگر اون فقط رو ننوشته بودین همه.:smile:
 
آخرین ویرایش:

BalroG

عضو جدید
مدارهای الکتریکی

مدارهای الکتریکی

مدار یکی از مهمترین دروس کنکور ارشد برق می باشد که تاثیر فراوان این درس در رتبه فرد، بر هیچ کسی پوشیده نیست! دو درس ریاضی و مدار، در کنکور ارشد برق، بسیار موثر خواهند بود! ولی این دو درس یک تفاوت عمده با یکدیگر دارند! قبلا برای ریاضی مهندسی، یک پست چالش برانگیز زدم ( :D ) که در قسمتی از آن عرض کردم که سرمایه گذاری بیش از اندازه برای ریاضی مهندسی، دارای بازده کمی خواهد بود... ولی این مطلب برای درس مدار کاملا عکس می باشد! این طور بگویم که این درس ظرفیت بالایی برای سرمایه گذاری دارد! هرچقدر برای مدار بیشتر کار کنید، به نفع شما خواهد بود! در سال های گذشته، به وفور شاهد درصدهای بالا برای این درس بوده ایم! پس شدیدا توصیه می کنم که از این درس غافل نشوید و از همان ابتدای برنامه ریزی، این درس را نیز در برنامه خود قرار دهید! مدار درسی است که باید تمرین فراوانی برایش انجام شود!
برای کسانی که پایه ضعیفی در این درس دارند، ابتدا کتاب آقای عبدالعالی (پارسه) را پیشنهاد می دهم، ولی مطالعه این کتاب باید خیلی سریع انجام شود و سپس باید سراغ کتاب آقای زرگر (پوران پژوهش) یا کتاب آقای نامی (مدرسان شریف) رفت! من شخصا کتاب آقای نامی را ندیده ام، ولی با توجه به تجربیات دوستان، قطعا کتاب خوبی خواهدبود! ولی اگر بخواهم کتاب آقای زرگر را تحلیل کنم، جلد اول کتاب ایشان قوی تر از جلد دوم کتاب وی است! احساس می کنم که در جلد دوم کتاب، باید از کتابی مکمل (مانند کتاب آقای نامی یا حداقل کتاب آقای عبدالعالی) استفاده کرد! ولی پس از تسلط نسبی در این درس، باید بطور مداوم تست بزنید و دراین مرحله است که اگر زمان کافی داشتید، سراغ کتاب آقای تقوی بروید! ولی اگر زودتر از این مرحله (تسلط نسبی!) سراغ کتاب آقای تقوی بروید، به نفع شما نخواهد بود! گاها تعریف کتاب رهیافت مدار نیز به گوش می رسید! کسانی که به درصد بالایی فکر می کنند و برای مدار نیز بیشتر وقت خواهند گذاشت، از کتاب رهیافت مدار نیز غافل نشوند...
موفق باشید
:gol::gol::gol:
 

erwin88

عضو جدید
بنده هم در دانشگاه آزاد تحصیل کرده ام اما اصلا و ابدا وابسته به اساتیدم نبوده و نیستم... جو درسی را هم شخصا در بین دانشجوها و هم کلاسی هایم ایجاد میکردم... انواع مقاله و معنای ژورنال را هم خودم فهمیدم و در تمام طول تحصیلاتم چه در دوره ی کارشناسی و چه در دوره ی ارشد با انواع مقالات آشنا بودم و همیشه کتب مرجع را به زبان انگلیسی میخواندم... ضعف یا قوت اساتید هیچگاه مانعی برای مطالعه ی بنده نبود و روراست بگویم درست بود که در کلاسها جزوه مینوشتم اما فقط برای دانستن سرفصلهای دروس و نکاتی که استاد اشاره میکرد اینکار را میکردم... معیار من مطلقا و مطلقا کتب مرجع بوده و هست... بنده خودم را عرض کردم تا هم اغراق نکرده باشم و ببینید که هیچوقت دانشجو وابسته به دانشگاه نیست البته بنده منکر این نیستم که اساتید راهنما میتوانند کمک حال باشند اما اگر استاد یک دانشگاه انسان فرهیخته و دارای کمالاتی باشد باید برای جذب هر دانشجوی مشتاق علمی با تمام وجود اشتیاق داشته باشد نه نگران دانشگاهی باشد که دانشجو در آن تحصیل کرده... پس فردا شما استاد شدید، دانشجوی ممتاز دانشگاه آزاد را به دانشجوی تنبل دانشگاه خودتان ترجیح نمیدهید؟؟؟؟ بهتر است همیشه به جای نگاه با دید متعصب، با دید درست نگاه کنیم اما اگر بخواهیم روند دانشگاه ها و اساتید امروز را ادامه دهیم ایران هرگز جایگاهی برای توسعه ی علم نخواهد بود و مدرک تنها معظل جوانان خواهد شد همانطور هم که شده است!!!
یک سوال فنی: چند درصد از جوانانی که برای ارشد دست و پا میشکنند، فقط از شوق علم به ادامه ی تحصیل علاقمندند؟؟؟
دوست عزيز
برادر من حرف شما درمورد تلاش فرد قبول دارم.كاملا
اما قبول كني يا نه ما از اجتماعي كه توش هستيم شديدا تاثير مي گيريم
البته بحث آزاد و دولتي نيست اصلا
اما اگه تويي كه اينقدر به گفته خودت زحمت كشيدي ووو در يه موقعيتي بودي كه رقابت وجود داشت و... خوب (كلي مي گم )
مي تونستي بيشتر وبهتر استعداد خودت رو شكوفا كني
ببين در مورد استاد خوب بحث نمي كنم چون خيلي مفصل مي شه ولي بدون يه استاد خوب دنياي رو بهت نشون مي ده كه نه فقط اون درس بلكه تفكرت رو عوض مي كنه.حتي ديدت رو به زنگي بهتر مي كنه
 
آخرین ویرایش:

saeed_telecom

عضو جدید
جواب سوال فنی : به نظر من اگر اون فقط رو ننوشته بودین همه.:smile:

همه؟؟؟ امیدوارم همیشه همینطور فکر کنید... من در واقع خدمتتون عرض میکنم فقط 10%... چون در محیط دانشگاهی بوده و هستم... در انواع مختلفی از دانشگاه ها و با انواع مختلفی از دانشجوها از لحاظ علمی سر و کار داشته و دارم... متاسفانه "همه" ای ندیدم...
 

saeed_telecom

عضو جدید
دوست عزيز
برادر من حرف شما درمورد تلاش فرد قبول دارم.كاملا
اما قبول كني يا نه ما از اجتماعي كه توش هستيم شديدا تاثير مي گيريم
البته بحث آزاد و دولتي نيست اصلا
اما اگه تويي كه اينقدر به گفته خودت زحمت كشيدي ووو در يه موقعيتي بودي كه رقابت وجود داشت و... خوب (كلي مي گم )
مي تونستي بيشتر وبهتر استعداد خودت رو شكوفا كني
ببين در مورد استاد خوب بحث نمي كنم چون خيلي مفصل مي شه ولي بدون يه استاد خوب دنياي رو بهت نشون مي ده كه نه فقط اون درس بلكه تفكرت رو عوض مي كنه.حتي ديدت رو به زنگي بهتر مي كنه

این مشکل افراد جامعه است که تحت تاثیر جامعه قرار میگیرند... من هرگز تحت تاثیر جامعه قرار نگرفته ام و قرار هم نخواهم گرفت...هر کس دارای عقل و خرد و اندیشه است و خود آن فرد است که تصمیم میگیرد چگونه بیندیشد، چگونه زندگی کند و چگونه مسیر صحیح را برای رشد و تعالی خود پیدا کند... من نه میخواهم زحماتم را به رخ کسی بکشم و نه بخاطر کسی تلاش کرده ام... مطلقا و مطلقا بر مبنای اندیشه ی خودم و عشق و علاقه ای که به تحصیل علم داشته ام تلاش کرده ام و هرگز هم بر مبنای محیط اطرافم خودم را محدود نکردم... ما انسانها نیامده ایم تا با بهانه فرصتهای از دست رفته مان را از ذهنمان پاک کنیم، بلکه هر کدام از ما تواناییهای بیشماری داریم و قدرت تاثیر گذاشتن روی افراد... اتفاقا من رقابت دارم... من همیشه با دیروز خودم رقابت دارم... اگر امروز همانقدر بدانم که دیروز میدانسته ام یعنی زندگیم را تلف کرده ام... من رقیب خودمم و قله برای من نیاز به رقابت با همکلاسی ها و هم دانشگاهی ها را ایجاد نمیکند بلکه قله برای من رسیدن به اهدافیست که هیچگاه پایانی برای آنها نخواهم گذاشت... پایان زندگی من روزیست که شوق دانستن و علم در من خاموش شود... پایان زندگی من روزیست که به مدرکم بیشتر از علمم بنازم... استاد خوبی وجود ندارد... بزرگترین استاد هرکس عقل و اندیشه ی خود اوست و بزرگترین همکار، پشتکار و تلاش خود آن فرد... در دنیای ما کمند آدمهایی که برای موفقیت حتی شاگردشان راهنمایی باشند حتی استاد راهنماها هم هرگز راهنما نیستند... اگر کسی را یافتید که چون راهنمایی دلسوز راه را برایتان روشن کرد، طلا یافته اید، هرگز از دستش ندهید... اما بزرگترین طلا، تلاش است... شاید با تلاش بسیار حتی به مقصد دلخواهتان نرسید (به هر دلیلی) اما هرگز دست از تلاش بر ندارید، نه تحت تاثیر جامعتان قرار بگیرید و نه بگذارید محدودیت های موجود، محدودتان کند... سنگ بزرگ علامت نزدن نیست، بلکه سنگ بزرگ علامت سنجیدن است... من نه دشمن شما هستم و نه میخواهم شما را گمراه کنم... فقط میخواهم بگویم که هرگز بواسطه ی آنجایی که در آن هستید خودتان را محدود نکنید، هیچ محدودیتی برای ذهن انسانی که تلاش میکند وجود ندارد... موفق باشید...
 

MehranVB

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام دوستان
صفحات آخر تاپیک رو میخوندم و مثل همیشه دوباره بحث روی منابع!
من فقط خواستم یه چند جمله بگم و برم. بحث روی مدار بود، من کاری ندارم که شما از پارسه میخونید یا مدرسان یا جهش و ...
فقط دیدم خیلیا (تقریباً همه!) مینویسن که مدار پوران غلط زیاد داره، یا اینکه بعضی جاها رو خوب نگفته و ...
نمیدونم واقعاً کسی خودش مطالب کتاب رو خونده که این صحبتها رو میکنه یا حرفش از روی شنیده های دیگرانه؟ چون خیلیا به این تاپیک سر میزنن و همین جملات رو میبنینن و الان هم دارن از پوران میخونن یا میخوان بخونن و این باعث میشه فکر کنن تا الان مسیر اشتباهی اومدن.
خیلی دوست دارم اگه صحبتی میشه روش بحث بشه، اگه میگید فلان کتاب به درد نمیخوره و غلطه یا اینکه خوب توضیح نداده، با جزئیات بیشتر. من اینجا حاضر و آماده هستم تا در هر بحثی راجب پوران زرگر هست شرکت کنم و همینطور توجیه این دوستان برای صحبت هاشون.
اینها رو میگم چون تجربه شخصی خودم کاملاً برعکس دیگران هست. قبلاً گفتم، من پارسال مدار رو 8 زدم و امسال 58. امسال فقط دو دور پوران رو خوندم و بس.
و اینکه چون زبان و ریاضی هم زدم، فرصت نشد به دوتا سئوال دیگه که بلد بودم جواب بدم، و در واقع 75درصد رو میتونستم بزنم.
و این هم بگم که 100درصد سئوالات رو با استفاده از کتاب پوران میشد جواب داد.
البته درصد من و کسای دیگه ای که کتاب رو خوندیم ملاک نیست، اما واقعاً درست نیست ندانسته راجب کتابی نظر داد و با یه جمله مسیر خیلی از افراد رو عوض کرد.
واسه کسی که میخواد مدار رو 100 بزنه، پوران یکی از بهترین کتاباست.
اون چیزی هم که دوستان شنیدن و بهش میگن غلط، فقط یک جمله از فصل فرکانسای طبیعی (فکر کنم تذکر صفحه 67 بود) هست که در چاپ بعدی که تابستون باید بیاد اصلاح میشه.
موفق باشید:gol:
 

* F A R Z A D *

عضو جدید
واسه کسی که میخواد مدار رو 100 بزنه، پوران یکی از بهترین کتاباست.
اون چیزی هم که دوستان شنیدن و بهش میگن غلط، فقط یک جمله از فصل فرکانسای طبیعی (فکر کنم تذکر صفحه 67 بود) هست که در چاپ بعدی که تابستون باید بیاد اصلاح میشه.
موفق باشید:gol:

در تکمیل صحبتهای داش مهران هم این رو بگم که خود آقای زرگر تو سایتش همون قسمت یعنی تذکر ص 67 از مبحث فرکانسها بارها در پاسخ به بچه هایی که ازش پرسیده بودند دقیقا این طور جواب دادند که :

در مورد مجموع سلف ها و یا مجموع خازنهای معادل دقت کنیم که که فرکانس های صفر شبکه در خازنهای سری و سلف های موازی هستند و برای شمارش مرتبه مدار آنها را ساده نمی کنیم .

همین جمله رو تو همون صفحه بنویسید که بعد ها خیلی به دردتون میخوره ، در ضمن بین اساتید مدار هیچ کس به اندازه زرگر از کتابش پشتیبانی نمیکنه ، هر سوالی که تو سایتش ازش میپرسی کامل و سریع برات جواب میده و مثل اکثر اساتیدی که نزدیکای کنکور اصلا به هیچ سوالی جواب نمیدن نیستش ،در ضمن به نظر من این کتاب تو 5 سال اخیر مرجع شماره یک درس مدار هست .
 

Ir. A. P

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه؟؟؟ امیدوارم همیشه همینطور فکر کنید... من در واقع خدمتتون عرض میکنم فقط 10%... چون در محیط دانشگاهی بوده و هستم... در انواع مختلفی از دانشگاه ها و با انواع مختلفی از دانشجوها از لحاظ علمی سر و کار داشته و دارم... متاسفانه "همه" ای ندیدم...

درسته هر کسی بر اساس مشاهدات خودش حرف میزنه!
به نظر شما اگر علاقه نداشتن چرا دارن ارشد میخونن؟ برای کار ؟ برای مدرک؟ مجبورشون کردن؟
به نظر من اینا هیچ کدوم منطقی نیست اگر علاقه نباشه!
 

پویان ط

عضو جدید
بنده هم در دانشگاه آزاد تحصیل کرده ام اما اصلا و ابدا وابسته به اساتیدم نبوده و نیستم... جو درسی را هم شخصا در بین دانشجوها و هم کلاسی هایم ایجاد میکردم... انواع مقاله و معنای ژورنال را هم خودم فهمیدم و در تمام طول تحصیلاتم چه در دوره ی کارشناسی و چه در دوره ی ارشد با انواع مقالات آشنا بودم و همیشه کتب مرجع را به زبان انگلیسی میخواندم... ضعف یا قوت اساتید هیچگاه مانعی برای مطالعه ی بنده نبود و روراست بگویم درست بود که در کلاسها جزوه مینوشتم اما فقط برای دانستن سرفصلهای دروس و نکاتی که استاد اشاره میکرد اینکار را میکردم... معیار من مطلقا و مطلقا کتب مرجع بوده و هست... بنده خودم را عرض کردم تا هم اغراق نکرده باشم و ببینید که هیچوقت دانشجو وابسته به دانشگاه نیست البته بنده منکر این نیستم که اساتید راهنما میتوانند کمک حال باشند اما اگر استاد یک دانشگاه انسان فرهیخته و دارای کمالاتی باشد باید برای جذب هر دانشجوی مشتاق علمی با تمام وجود اشتیاق داشته باشد نه نگران دانشگاهی باشد که دانشجو در آن تحصیل کرده... پس فردا شما استاد شدید، دانشجوی ممتاز دانشگاه آزاد را به دانشجوی تنبل دانشگاه خودتان ترجیح نمیدهید؟؟؟؟ بهتر است همیشه به جای نگاه با دید متعصب، با دید درست نگاه کنیم اما اگر بخواهیم روند دانشگاه ها و اساتید امروز را ادامه دهیم ایران هرگز جایگاهی برای توسعه ی علم نخواهد بود و مدرک تنها معظل جوانان خواهد شد همانطور هم که شده است!!!
یک سوال فنی: چند درصد از جوانانی که برای ارشد دست و پا میشکنند، فقط از شوق علم به ادامه ی تحصیل علاقمندند؟؟؟[/QUOTچون مدرک بی ارزش شده.دختر خاله من که ایتالیا درس خونده و از بدو تولد اونجا بوده وقتی بهش گفتم مستر یا همون فوق لیسانس می خونی خندش گرفت گفت مستر و پی اچ دی خوندن اونجا برا کسیه که واقعن علاقه منده نه مثل ما که برا کار و احیانن کلاس گذاشتن ادامه تحصیل میدیم
 
آخرین ویرایش:

livewaves

کاربر فعال
در تکمیل صحبتهای داش مهران هم این رو بگم که خود آقای زرگر تو سایتش همون قسمت یعنی تذکر ص 67 از مبحث فرکانسها بارها در پاسخ به بچه هایی که ازش پرسیده بودند دقیقا این طور جواب دادند که :

در مورد مجموع سلف ها و یا مجموع خازنهای معادل دقت کنیم که که فرکانس های صفر شبکه در خازنهای سری و سلف های موازی هستند و برای شمارش مرتبه مدار آنها را ساده نمی کنیم .

همین جمله رو تو همون صفحه بنویسید که بعد ها خیلی به دردتون میخوره ، در ضمن بین اساتید مدار هیچ کس به اندازه زرگر از کتابش پشتیبانی نمیکنه ، هر سوالی که تو سایتش ازش میپرسی کامل و سریع برات جواب میده و مثل اکثر اساتیدی که نزدیکای کنکور اصلا به هیچ سوالی جواب نمیدن نیستش ،در ضمن به نظر من این کتاب تو 5 سال اخیر مرجع شماره یک درس مدار هست .

دقیقا
اینو هم به بچه ها در جهت فرمایشات شما عرض کنم که اگر هر کسی از کتاب ایشون توی سایت ازشون سوال کنه ایشون حاضرن در صورت عدم درک کافی از پاسخ مطرح شده توسط وی در سایت با وی تماس بگیرید تا برایتان پاسخ سوال را توضیح دهد.انصافا هیچ استادی در سطح ایشون این کارو نمیکنه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

پویان ط

عضو جدید
جواب سوال فنی : به نظر من اگر اون فقط رو ننوشته بودین همه.:smile:
چون مدرک بی ارزش شده.دختر خاله من که از بدو تولد ایتالیا بوده و اونجا مهندسی خونده می گه فقط ادمای علاقه مند ادامه تحصیل میدن منظورش مستر یا فوق لیسانس و پی اچ دی یا دکتراست
 

saeed_telecom

عضو جدید
درسته هر کسی بر اساس مشاهدات خودش حرف میزنه!
به نظر شما اگر علاقه نداشتن چرا دارن ارشد میخونن؟ برای کار ؟ برای مدرک؟ مجبورشون کردن؟
به نظر من اینا هیچ کدوم منطقی نیست اگر علاقه نباشه!

اتفاقا کاملا منطقیه... بنده به مدت یک سال مشاور تحصیلات تکمیلی یکی ازین موسسات مشهور علمی در این زمینه بوده ام و بسیار بسیار دیده ام کسانی را که بدلایل زیر به مقاطع بالاتر می آیند و خودشان به عینه اذعان میکنند که هیچ علاقه ای ندارند و این عدم علاقه هم از نحوه ی مطالعه و زمانی که برای یادگیری در دوره ی ارشد میگذارند کاملا واضح و مشهود است:
1- مدرک
2- ازدواج
3- که مهمترین دلیل بوده است کار... مطلقا مدرک بالاتر برای افزایش حقوق کاری و افرایش رتبه و درجه در محیط کاری...
چه بسیار افرادی را دیده ام که از من در دانشگاه حتی دولتی پرسیده اند که فلان استاد را میشناسید؟؟؟ و وقتی من جویای دلیل این سوال میشوم میگویند آیا میشود سر کلاس نیاییم چون کار داریم و نمیتوانیم مدام مرخصی بگیریم!!!!!!! واقعا علاقه به علم از وجناتشان میبارد... :biggrin:
4- "چون یکی از اعضای فامیل کارشناسی ارشد دارد، افت کلاس است که بنده نداشته باشم" این جمله را انقدر شنیده ام که برایم تکراری شده...
5- "دیگه همه کارشناسی (لیسانس) دارند... شده عین دیپلم!!!! دیگه باید کارشناسی ارشد بگیریم تا مثل بقیه نباشیم"... این از آن جمله هاست که فرکانس شنیدنش برای من از فرکانس رادیو ایران هم بیشتر بوده است...
6- یکی از دلایل مهم دیگر "فرار از سربازی" است... این هم جزو دلایلی بود که من اکثرا از آقایان میشنیدم به این بهانه که "لیسانس و دیپلم را در یک پادگان می اندازند و با آنها برخورد بدی دارند اما فوق لیسانس ها علاوه بر کسری خدمت با رفتار بهتری مواجه هستند همچنین شاید فرجی شد و دوره ی خدمت ضرورت بعد از دو سال کمتر شد"!!!!!

اینها نمونه هایی بود که از همه بسامد شنیدنش را بیشتر تجربه کرده بودم... دقیقا این دوستان به عشق علم ادامه تحصیل میدهند... اصلا عشق علم از تمام کلماتشان به وضوح پیداست!!! :eek:
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
این مشکل افراد جامعه است که تحت تاثیر جامعه قرار میگیرند... من هرگز تحت تاثیر جامعه قرار نگرفته ام و قرار هم نخواهم گرفت...هر کس دارای عقل و خرد و اندیشه است و خود آن فرد است که تصمیم میگیرد چگونه بیندیشد، چگونه زندگی کند و چگونه مسیر صحیح را برای رشد و تعالی خود پیدا کند... من نه میخواهم زحماتم را به رخ کسی بکشم و نه بخاطر کسی تلاش کرده ام... مطلقا و مطلقا بر مبنای اندیشه ی خودم و عشق و علاقه ای که به تحصیل علم داشته ام تلاش کرده ام و هرگز هم بر مبنای محیط اطرافم خودم را محدود نکردم... ما انسانها نیامده ایم تا با بهانه فرصتهای از دست رفته مان را از ذهنمان پاک کنیم، بلکه هر کدام از ما تواناییهای بیشماری داریم و قدرت تاثیر گذاشتن روی افراد... اتفاقا من رقابت دارم... من همیشه با دیروز خودم رقابت دارم... اگر امروز همانقدر بدانم که دیروز میدانسته ام یعنی زندگیم را تلف کرده ام... من رقیب خودمم و قله برای من نیاز به رقابت با همکلاسی ها و هم دانشگاهی ها را ایجاد نمیکند بلکه قله برای من رسیدن به اهدافیست که هیچگاه پایانی برای آنها نخواهم گذاشت... پایان زندگی من روزیست که شوق دانستن و علم در من خاموش شود... پایان زندگی من روزیست که به مدرکم بیشتر از علمم بنازم... استاد خوبی وجود ندارد... بزرگترین استاد هرکس عقل و اندیشه ی خود اوست و بزرگترین همکار، پشتکار و تلاش خود آن فرد... در دنیای ما کمند آدمهایی که برای موفقیت حتی شاگردشان راهنمایی باشند حتی استاد راهنماها هم هرگز راهنما نیستند... اگر کسی را یافتید که چون راهنمایی دلسوز راه را برایتان روشن کرد، طلا یافته اید، هرگز از دستش ندهید... اما بزرگترین طلا، تلاش است... شاید با تلاش بسیار حتی به مقصد دلخواهتان نرسید (به هر دلیلی) اما هرگز دست از تلاش بر ندارید، نه تحت تاثیر جامعتان قرار بگیرید و نه بگذارید محدودیت های موجود، محدودتان کند... سنگ بزرگ علامت نزدن نیست، بلکه سنگ بزرگ علامت سنجیدن است... من نه دشمن شما هستم و نه میخواهم شما را گمراه کنم... فقط میخواهم بگویم که هرگز بواسطه ی آنجایی که در آن هستید خودتان را محدود نکنید، هیچ محدودیتی برای ذهن انسانی که تلاش میکند وجود ندارد... موفق باشید...

این حرفهایی که شما زدید(به اضافه پست قبلی) گرچه زیباست ولی گمان می کنم ربطی به نکته اصلی صحبت هایی که مطرح شد ندارد.
در یک دانشگاه سراسری تزاز اول شما این شانس رو پیدا می کنید که با افراد نخبه و علمی بیشتری آشنا بشید.شما می تونید روابط موثری رو پایه گذاری کنید.چه با استاد چه با دانشجو و با افرادی آشنا میشید که می تونید با کمک و همکاری با اونها گام های بلندی بردارید.همیشه بودن در بین چنین افرادی به شما این شانس رو میده که اولا به منبع اطلاعات عظیمی وصل بشید و از بودن کنار این افراد یاد بگیرید و دوما با دوستان این افراد آشنا بشید و این یعنی با شبکه گسترده جدیدی از افراد که نگرش و هدفشون با شما یکسان هست آشنا میشی و سوما بودن در بین چنین افرادی نگرش شما رو تغییر میده.وقتی از این افراد جدا می شید روحیه بهتری برای تلاش پیشرفت و تعقیب کردن رویاهاتون پیدا می کنید.نگرش در اثر معاشرت و تاثیرپذیری با آدمها به طرز چشمگیری تغییر میکنه.ارتباطات انسان ها روی آنها تاثیر میگذاره.حالا فرض کنید که در فضایی قرار بگیرید که بیشتر افراد ضعیف هستند استاد مجبور میشه کندتر درس بده خیلی مطالب رو نگه و همچنین بودن بین این افراد به آدم نگرش بدی میده چون حس و حال درس خوندن ندارن و با رفتارها و کارهاشون روی آدم تاثیر میگذارن و همچنین این افراد توانایی علمی برای اینکه به شما چیزی بیاموزند هم ندارند.شما نمی تونید رد کنید که ما از آدم های اطرافمون تاثیر می پذیریم و حتی اگر از چنین افرادی شما تاثیر نپذیرید نمی تونید رد کنید که بودن در بین افراد دسته اول شما رو در پیشبرد هدف هاتون خیلی جلو میندازه.

دانشگاه سراسری خوب شما این شانس رو پیدا می کنید که از اطلاعات استادهای خیلی خوبی استفاده کنید(نمیگم استاد های خوب در دانشگاه های آزاد تراز اول وجود نداره) و این استاد زمان بیشتری هم نسبت به دانشگاه آزاد برای تدریس کردن داره.نتیجه اینکه شما هم مطالب بیشتری رو سرکلاس می آموزید و هم این مطالب رو با عمق بیشتری می فهمید.و این به معنای اینکه که شما مجبور نیستید برید خونه و تازه این مطالب رو بخونید و این یعنی صرفه جویی در وقت و انرژی شما.حالا شما می تونید وقتتون رو برای مطالعه مطالب تازه ای بگذارید و پیشرفتتون سریع تر بشه.همچنین این دانشگاه ها ارزش بیشتری برای علم و دانشجو قائل میشن و شما امکانات بیشتر و بهتری برای پیشرفت در اختیار دارید و همین موضوع در سرعت پیشرفت شما بسیار تاثیرگذار هست.

امیدوارم با نگرش درست این مطالب رو بخونید و به نکات کلیدی که من دارم بهش اشاره می کنم توجه کنید.
 
آخرین ویرایش:

nima1111

عضو جدید
سلام خدمت دوستان گل انجمن
یک سوال برام پیش اومده نمیدونستم کجا باید مطرحش کنم!!!(مدیریت محترم در صورت لزوم به بخش مربوطه منتقل کنند)
خلاصه داشتم در مورد تریستور و ترانزیستور و ترایاک مطالعه میکردم دیدم همشون شبیه هم هستند!!!
این شکلی images (2).jpg
از کجا بفهمم این الان تریستوره یا ترانزیستو یا ترایاک؟
ممنون میشم تفاوت ظاهریشون رو یکی برام توضیح بده.
 

samiessi

عضو جدید
سلام خدمت دوستان گل انجمن
یک سوال برام پیش اومده نمیدونستم کجا باید مطرحش کنم!!!(مدیریت محترم در صورت لزوم به بخش مربوطه منتقل کنند)
خلاصه داشتم در مورد تریستور و ترانزیستور و ترایاک مطالعه میکردم دیدم همشون شبیه هم هستند!!!
این شکلی مشاهده پیوست 145536
از کجا بفهمم این الان تریستوره یا ترانزیستو یا ترایاک؟
ممنون میشم تفاوت ظاهریشون رو یکی برام توضیح بده.



دوست عزیز
از رو ظاهر قطعه نمیشه دقیقا نوعش رو تشخیص داد. باید شماره درج شده روی اون رو ببینی بعد به Data Book های مروطه مراجعه و اطلاعاتشو در بیاری. تا اونجا که یادمه ترانزیستورها کد اولشون با BC شروع میشه و.... ضمنا بجز مواردی که گفتی رگولاتورهای ولتاژ هم سه پایه بوده و کاملا شبیه به همین شکلی که اوردی می مونن( یه سوال ساده تر؟ اگر شما به ظاهر یه اتومبیل نگاه کنی متوجه میشی که اوون چند سیلندره؟ معلومه که نه؟)
 

saeed_telecom

عضو جدید
این حرفهایی که شما زدید(به اضافه پست قبلی) گرچه زیباست ولی گمان می کنم ربطی به نکته اصلی صحبت هایی که مطرح شد ندارد.
در یک دانشگاه سراسری تزاز اول شما این شانس رو پیدا می کنید که با افراد نخبه و علمی بیشتری آشنا بشید.شما می تونید روابط موثری رو پایه گذاری کنید.چه با استاد چه با دانشجو و با افرادی آشنا میشید که می تونید با کمک و همکاری با اونها گام های بلندی بردارید.همیشه بودن در بین چنین افرادی به شما این شانس رو میده که اولا به منبع اطلاعات عظیمی وصل بشید و از بودن کنار این افراد یاد بگیرید و دوما با دوستان این افراد آشنا بشید و این یعنی با شبکه گسترده جدیدی از افراد که نگرش و هدفشون با شما یکسان هست آشنا میشی و سوما بودن در بین چنین افرادی نگرش شما رو تغییر میده.وقتی از این افراد جدا می شید روحیه بهتری برای تلاش پیشرفت و تعقیب کردن رویاهاتون پیدا می کنید.نگرش در اثر معاشرت و تاثیرپذیری با آدمها به طرز چشمگیری تغییر میکنه.ارتباطات انسان ها روی آنها تاثیر میگذاره.حالا فرض کنید که در فضایی قرار بگیرید که بیشتر افراد ضعیف هستند استاد مجبور میشه کندتر درس بده خیلی مطالب رو نگه و همچنین بودن بین این افراد به آدم نگرش بدی میده چون حس و حال درس خوندن ندارن و با رفتارها و کارهاشون روی آدم تاثیر میگذارن و همچنین این افراد توانایی علمی برای اینکه به شما چیزی بیاموزند هم ندارند.شما نمی تونید رد کنید که ما از آدم های اطرافمون تاثیر می پذیریم و حتی اگر از چنین افرادی شما تاثیر نپذیرید نمی تونید رد کنید که بودن در بین افراد دسته اول شما رو در پیشبرد هدف هاتون خیلی جلو میندازه.

دانشگاه سراسری خوب شما این شانس رو پیدا می کنید که از اطلاعات استادهای خیلی خوبی استفاده کنید(نمیگم استاد های خوب در دانشگاه های آزاد تراز اول وجود نداره) و این استاد زمان بیشتری هم نسبت به دانشگاه آزاد برای تدریس کردن داره.نتیجه اینکه شما هم مطالب بیشتری رو سرکلاس می آموزید و هم این مطالب رو با عمق بیشتری می فهمید.و این به معنای اینکه که شما مجبور نیستید برید خونه و تازه این مطالب رو بخونید و این یعنی صرفه جویی در وقت و انرژی شما.حالا شما می تونید وقتتون رو برای مطالعه مطالب تازه ای بگذارید و پیشرفتتون سریع تر بشه.همچنین این دانشگاه ها ارزش بیشتری برای علم و دانشجو قائل میشن و شما امکانات بیشتر و بهتری برای پیشرفت در اختیار دارید و همین موضوع در سرعت پیشرفت شما بسیار تاثیرگذار هست.

امیدوارم با نگرش درست این مطالب رو بخونید و به نکات کلیدی که من دارم بهش اشاره می کنم توجه کنید.

دوست عزیز، حرفهای شما متین اما گویا شما در "ایران" زندگی نمیکنید!؟ در ایران اکثر مردم علاقه ای به دیدن پیشرفت دیگران ندارند... هیچوقت فراموش نمیکنم صحبت اساتیدی در همان دانشگاه های تراز اول ایران که به من گفتند "هرگز راهی را که خودم یک عمر برای یافتنش زحمت کشیده ام در اختیار شما قرار نمیدهم... شما هم باید تلاش کنید... مثل ما"... واقعا موید کلام شماست!!!!!! این موضوع که قطعا بین دانشجویان ملموس تر است... در ایران اکثر ملت مدعی علم، برای بالا رفتن از پله های ترقی حاضرند روی یکدیگر پا بگذارند و از یکدیگر سو استفاده کنند، استاد و دانشجو هم ندارد... شما گویا در محیط دانشگاهی نبوده اید... همین اساتید تراز اول ایران دنبال دانشجوهایی هستند که وقتشان را کمتر در اختیارشان بگذارند و راحت تر نامشان گوشه ی مقالات این دانشجویان جا خوش کند... من یک سوال از شما میپرسم و امیدوارم روراست پاسخ بگویید: فرض کنید یکی از اساتید معتبر دانشگاه تهران هستید و دانشجوی ممتاز یک دانشگاه آزاد معتبر به شما مراجعه میکند برای پذیرش استاد راهنمایی پایان نامه... آیا قبول میکنید؟؟؟؟ آیا دانشگاهی که در آن دانشجویان به لطف لقمه های جویده شده ی اساتید چون دانش آموزان جزوه نویس رشد یافته اند را ارجح میدانید یا دانشجویانی که در دانشگاه های آزاد به لطف تلاش دانشجووار خودشان رشد یافته و وقت و انرژی بیشتری را خرج کرده اند؟؟؟؟
 

samiessi

عضو جدید
نه تو کتابای دیگه هم اومده


جالبه منم وقتی ماشین میخوندم از رو مدرسان واقعا بعضی اشتباهاتش به نظرم خیلی ناجور بود برای یه پروفسور:surprised:
نگو اینطوری بوده پس:biggrin:


کتاب پوران برای مدار کافی و خوب است. :smile:


با سلام به همه برو بچ گل باشگاه
دیروز با دکتر پژمانفر تو دانشگاه کلاس طراحی پست داشتم.معمولا 10 دقیقه استراحت بین کلاسها بچه ها ازش سوالای مرتیط با کنکور می پرسن. یکی از بچه هایی که ارشد 92 رو به قوله خودش عالی داده بود (میگفت ماشین 100 زده مدار 78 بررسی 59 و...) به استاد گفت من پارسال کتاب شما رو ورق به ورق خوندم و حدود 10 مورد اشتباه علمی یافتم. چرا شما که بقول خودتون 12 ساله درس میدید دچار این اشتباهات شدید. پژمان فر می گفت که اولا" اشتباهاتی که شما میگی علمی نیست محاسباتیه و ثانیا" تو کل کتاب حدود 1100 تا تست و مثالو حل کردم اگه 10 تا که هیچی 50 تا هم مشکل دار باشه میشه 4.5 درصد. ضمنا میگه تقصیر ویراستارهای کتابه که پول میگیرن و کار نمیکنن همشون هم از رتبه های برتر ارشد سالهای اخیرن میگفت پارسال حدود 2 میلیون تومن بابت وبراستاری دادم باز هم این اشکالات وجود داشت. البته گفت تو چاپ جدید که برا نمایشگاه کتاب میاد بیرون تقریبا همه اشکالاتش برطرف شده. میگه وقتی زیاد مسئله حل میکنی بعضا می بینی که به اشتباه با اطلاعات مسئله قبل مسئله بعدی رو حل میکنی؟ می گفت تو یه مسئله ضریب قدرت 0.6 داده بود من چون زیاد رو مسئله قبلی که ضریب قدرتش 0.8 بود فکر کرده بودم ناخود آگاه برا این مسئله هم همون0.8 رو استفاده کردم و جواب غلط بدست اومده. میگه تو چاپ چهادهم تقریبا اشتباه نداره. چون تو فاصله یکسال گذشته 9 بار از روش درس دادم . البته تو دانشگاه طراحی پست و تولید نیروگاه میگه و خیلی مسلطه. جزوات درسیش هم خیلی کاملا". آدم مرتب و منظمی . روز 28 اسفند اومده بود دانشگاه که کلاس تشکیل بده.
به نظر من اگه یه کتاب متن خوبی داشته باشه تا بتونی مطلبو بگیری از اشتبتهات کوچیکش میشه گذشت. همون قدر که اوون کتاب اونقدر خوب بوده که بعدش تو فهمیدی فلان مسئله اشتباه حل شده معلومه که کتاب خوبیه. اسم نویسنده و انتشارات هم اصلا مهم نیست. میخواد نویسنده کتاب قوچعلی باشه از انتشارات بالا برره یا دکتر فلانی باشه از انتشارات دانشگاه شریف. من یه کتاب کنترل خریده بودم برا پایان ترم درس کنترل خطی از روش بخونم ماله پوران پژوهش بود. کلی اشتباه محاسباتی داشت ولی مطلب رو خوب رسونده بود بطوریکه پایان ترمو 18.5 شدم. خوب مگه از یه کتاب چی میخوای ؟ نویسندش هم اصلا معروف نیود.اینکه رو کتاب بزنه دکتر عابدی یا پرفسور میرسلیم یا پرفسورجبه دار که برا ما نون و آب نمیشه(ضمن اینکه این استادا هر کدوم جند تا کتاب دارن که زیاد هم....). اگه جسارت نباشه بنظرم ادم های کم خرد عقلشون به چششونه تا می بینن که اسم یه استاد بزرگ رو جلده کتابه سریع می خرنش کاری هم به محتواش ندارن.
اینها اطلاعات من بود از کتاب ماشین که تازه بدست آوردم. خواهشن اگه کسی در مورد سایر کتاب های کنکوری اطلاعاتی داره همین جا به اشتراک بگذاره تا پولمون رو بابت کتابهای بیخودی هدر ندیم من که پول کلاس رفتن ندارم. امیدم فقط به همین کتابهاست.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا