مشاعرۀ سنّتی

[shiva_21_2]

در 2 روز عمر كوته سخت جاني كرده ام
با همه نا مهربانان مهرباني كرده ام
هم دلي هم آشياني هم زباني كرده ام...

 

[2sadaf2]

منم من ميهمان هر شبت لولي وش مغموم
منم من سنگ تيپاخورده ي رنجور
منم دشنام پست آفرينش نغمه ي ناجور

 

[shiva_21_2]

روزگار غريبيست نازنين روزگار غريبيست!

 

[biita]

تا نگم خوبی تو انگار شعر من تموم نمیشه
برو تو قصر شکستم,تا ابد خودت امیری

 

[shiva_21_2]

يكي حالا پيدا شده قدر اونو مي دونه

رگ خواب يار منو رقيب من ميدونه

 

[nilofarane]

هرچی کردیمو نکردیم بنویسیمش یه جا
سه چهار روز دیگه ,یه بار بهش نگا کنیم

 

[shiva_21_2]

من تو رو به چشم ياري ديده بودم
تو منو اما به چشم يه خريدار

 

[يامين]

روح من نیز به دنبال تو گیرد پرواز
دگر از صحبت این دلشده سیر آمده است ​

 

[shiva_21_2]

تو رو بايد مي شناختم كه هزار تا چهره داشتي
روي احساس و دل من داشتي قيمت مي گذاشتي
تو نتونستي بفهمي كه وفا خريدني نيست
چيني شكسته دل ديگه پيوند شدني نيست

 

[يامين]

ترکيب طبايع چون بکام تو دمی است
رو شاد بزی اگرچه برتو ستمی است
با اهل خرد باش که اصل تن تو
گردی و نسيمی و غباری و دمی است





​

 

[booghbooghabbasy]

تا تورا دیدم ندادم دل به کس
عاشقم یارب به فریادم برس

 

[يامين]

سرو بلند من که به دادم نمی‌رسی
دستم اگر رسد به خدا می‌رسانمت ​

پیوند جان جدا شدنی نیست ماه من
تن نیستی که جان دهم و وارهانمت
​

 

[shiva_21_2]

تمام نه تمام نه
كه نا تمامي از تو اويخته ام

 

[booghbooghabbasy]

مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی درافتی به پایش چو مور

 

[shiva_21_2]

روزگار غريبيست نازنين روزگار غريبيست

 

[booghbooghabbasy]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

[shiva_21_2]

همه روز و همه شبها يادتم
نمي دوني كه چقدر عاشقتم

 

[booghbooghabbasy]

منم اون دسته گلی که پرپرم کردی هزار بار
گل مریمی که روزی منو بو می کردی صدبار

 

[shiva_21_2]

رازقي پر پر شد
باغ در چله نشست
تو به خاك افتادي
كمر عشق شكست

 

[booghbooghabbasy]

تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

 

[shiva_21_2]

ياد روزاي كه كوچه زير سايه تنم بود
مهربون درخت عاشق مست عطر نفسم بود

 

[booghbooghabbasy]

در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دوهزار کوزه گویا و خموش
هریک به زبان بی زبانی می گفت
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش؟

 

[rindoghlu]

شاه داغیم، چال پاپاغیم،ائل دایاغیم، شانلی سهندیم

باشی توفانلی سهندیم

باشدا حئیدر بابا تک قارلا قیروولا قاریشیبسان

سون ایپک تئللی بولودلارلا اوفوقده ساریشیبسان

ساواشارکن باریشیبسان

گؤیده ن ایلهام آلالی سیرری سماواتا دییه رسن

هله آغ کورکو بورون، یازدا یاشیل دوندا گییه رسن

قورادان حالوا یییه رسن

 

[shiva_21_2]

شب آغاز حجرت تو
شب در خود شكستنم بود

 

[يامين]

در دهر هر آن که نيم نانی دارد
از بهر نشست آشيانی دارد

نه خادم کس بود نه مخدوم کسی
گو شاد بزی که خوش جهانی دارد

​

 

[shiva_21_2]

دهان دختر زيبا تهي ز دندان است
كه هر شكسته دندان بهاي يك نان است....

 

[نازنین]

تا دل هرزه گرد من رفت بچین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند

حافظ

 

[aloche]

در هر نفسم بوی گلی تازه شکفته است
یک باغ تبسم شـده ام در خـودم امــشب

 

[melika62]

بي ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خود
دامي به راهي مي‌نهم مرغي به دامي مي‌زنم

 

[shiva_21_2]

من نه آنم كه حلال از حرام نشناسد
شراب با تو حلال است و آب بي تو حرام