ثانیه های خاکستری...

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
پشت پنجره بادزندگی میکند.
گاهی وقتهازوزه کنان به درمیکوبد.
گاهی وقتهاقاصدکی راباخودمی آورد.
گاهی وقتهاگل سرخی راپرپرمیکند.
پشت پنجره بادگیسوهای بلنددخترک رابه میهمانی چشمهامیبرد.
پشت پنجره بادمیرودگاهی وقتهابه شالیزار سرمیزند.
پشت پنجره بیدهامجنون میشوند.
بادبادک بازیچه ی باد
اسیرشاخه های خشک
باحسرت به آبی چشمهای خدامینگرد.
بادمیرودگاهی آفتابی میشود.
میرودگاهی بارانی میشود.
بعضی وقتهاعشقی رامی آوردزودمیبرد.
بعضی ازشبهاملایم میشودازعطرشب بوها.
بعضی شبهادلگیرمیشود.
گاهی فراموش میکندپنجره ی مارادرآغوش بگیرد.
بادبرکت آسیابهامیشود.
بادخوشه های برنج رامیرقصاند.
پشت پنجره بادزندگی میکند.
پشت پنجره بادبه آزادی زندگی میکند.
 

yassi66

عضو جدید
کاربر ممتاز
استکانهای خالی را که نگاه میکنم

گلویم به خاطر چای هایی که با تو نخورده ام

چقدر میسوزد...
 

yassi66

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی دست ” خـــودم ” را می گیرم،می برم هوا خوری
” یــاد ” تو هم که همه جا با من است
” تنــهایــی ” هم که پا به پایم میدود…
میبینی؟
وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است!
 

sweetest

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی چشمانم را روی هم می‌گذارم ...

خواب مرا نمی‌برد ...

تو را می‌آورد !
...
از میان فرسنگ‌ها ...

فاصله! ......
 

yassi66

عضو جدید
کاربر ممتاز
نداشتن تو يعني اينكه" ديگري" تو را دارد
نميدانم نداشتنت سخت تر است ...
يا تحمل اينكه ديگري تو را داشته باشد.............
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
گلوی آدم را
باید گاهی بتراشند
تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.
دلتنگی هایی که جایشان نه در دل
که در گلوی آدم است
دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند... .
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


كلافه ام . . .

درست شبیهِ لحظه ای كه مادربزرگ

نمی تواند سوزن نخ كند... !!
 

DOZI

اخراجی موقت
همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای
همیشه برایم به معنای واقعی یک عشق بوده ای
گرچه گهگاهی از تو بی وفایی دیده ام اما همیشه برایم باوفا بوده ای
گرچه دلم را میشکنی و اشکم را در می آوری اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای
 

DOZI

اخراجی موقت
به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ،

به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد

و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است
 

DOZI

اخراجی موقت
در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟
مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند
مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟
من به آن محتاجم !
 

DOZI

اخراجی موقت
پرستوهای رؤیا

هر شب تو را

در چشم من

تخم می گذارند

و سحرگاهان

فوج فوج

از شاخسار نگاهم

به باغ دلم پر می کشی

و مرا چون سازی

از نغمه های شیرین

پر می کنی

دنیای قشنگی دارم

با خیال بیدارت !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای تو می میرم ...

تــــو وانمود کن که تــــــب کردی ..

همین کافیست...






 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گلبرگ چشمانم
مي شكند
در سنگيني
اين هواي سرد
تو را با خود
به كوچه مي برم
تو را با آن لبخند روشن
انگشتانم را
از فكر بي حس





 

DOZI

اخراجی موقت
گریان نمی مانم


خندان برای ورودت ای عشق


وقتی که به یادت می افتم به یاد خاطراتت ...


نامه هایت را مرور میکنم ، یک بار ... نه صدها بار ...


وجودم را سراسر عشق فرا میگیرد ...



و اشک شوق
بر گونه هایم روانه می شود ...




تنها می گویم :




همیشه در قلب منی تو




می دانم که باز خواهی گشت .
..




می دانم !




به یاد لحظات خوش انتظار و تنهایی...





به یاد او



و تقدیم به او ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از تو که مينويسم

هم وزن را رعايت مي کنم، هم قافيه...

اگر خودت هم پيشم مي بودي

که ديگر همه چيز

رديف رديف ميشد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـن ویـرانــے ِ

بـعــد از عـــُـــبـور ِ تـوام ...
 

DOZI

اخراجی موقت
به تو عادت کرده بودم

اي به من نزديک تر از من

اي حضورم از تو تازه

اي نگاهم از تو روشن


به تو عادت کرده بودم

مثل گلبرگي به شبنم

مثل عاشقي به غربت

مثل مجروحي به مرهم

لحظه در لحظه عذابه

لحظه هاي من بي تو

تجربه کردن مرگه

زندگي کردن بي تو

من که در گريزم از من

به تو عادت کرده بودم

از سکوت و گريه شب

به تو حجرت کرده بودم

با گل و سنگ و ستاره

از تو صحبت کرده بودم

خلوت خاطره هامو

با تو قسمت کرده بودم

خونه لبريز سکوته

خونه از خاطره خالي

من پر از ميل زوالم

عشق من تو در چه حالي
 

DOZI

اخراجی موقت
براي چشم خاموشت بميرم

كنارچشمه ي نوشت بميرم

نمي خواهم درآغوشت بگيرم

كه مي خواهم درآغوشت بميرم
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
هوایت که به سرم می زند

دیگر در هیچ هوایی،


نمی توانم نفس بکشم!

عجب نفس گیر است

هوایِ بی توئی!


 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
من را به غیر عشق به نامی صدا نکن

غم را دوباره وارد این ماجرا نکن


بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن

با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن


موهات را ببند دلم را تکان نده

در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن


من در کنار توست اگر چشم وا کنی

خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن


بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود

تنها به وصف آینه ها اکتفا نکن


امشب برای ماندنمان استخاره کن

اما به آیه های بدش اعتنا نکن....
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض
یک طرف خاطره ها!​
یک طرف پنجره ها!​
در همه آوازها! حرف آخر زیباست!​
آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟​
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
 

DOZI

اخراجی موقت
تازگـــی ها از خوابــــــــ که بیــدار می شــــوم


تازه
کابـــوس هایــم آغـــاز میشـــود
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
در آغوشش عطرش را بو نکش !بوی تنش را به خاطر بسپار ،
عطرش در جایی تکرار خواهد شد

ولی بوی تنش تکرار نخواهد شد!!!
 

DOZI

اخراجی موقت
[SIZE=+0][SIZE=+0]درست يك روز است كه يكديگر را ترك كرده ايم…

[SIZE=+0]ولي بي تو لحظه ها آن قدر دير ميگذرند

[/SIZE][SIZE=+0]كه ميخواهم فردا…

[/SIZE]سالگرد جداييمان را جشن بگيرم !

[/SIZE]
[/SIZE]
[SIZE=+0]
[/SIZE]
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آغوشش عطرش را بو نکش !بوی تنش را به خاطر بسپار ،عطرش در جایی تکرار خواهد شد ولی بوی تنش تکرار نخواهد شد!!!
چه فايده ديگر صورتش بكري سابق را ندارد بوي عطري ديگري را مي دهد............
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نَبودَنــ هایتـ آنقَدر زیاد شُده اَنـد ..

کـه ـهَر رَـهگذری را شَبیهِـ تـو میـ ـبینَم ..!!!

نِمیـ ـدانَمـ غَریبهِـ ـها تـــ ـــو شُده اَنـد ..

یا تـو غَریبــــه ؟؟!!
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
تو را و تنها تورا می بویم و میبوسم
تا بدانی تنها چیزی که
بی هیچ هراسی مرا
بسوی آغوش تو میکشاند
عشــــــق است .....




 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

به سرنوشت بگویید...


اسباب بازی هایت بی جان نیستند...


آدمند....می شكنند...


آرام تر...

 
بالا