برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهربانیت را مرزی نیست.
یقین دارم فرشته ای قبل از آفرینشت قلبت را بوسیده...
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنیایم را می دهم برای لبخندت. هراسی نیست. شاد که باشی دوباره دنیا از آن من است

تو فقط بخند
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه مسخره است سوال امتحاني كه ميگويد جاي خالي را پر كنيد؟ من اگر ميتوانستم جاي خالي تو را پرميكردم
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
زمیـــــــــــن گــــــــــرد اســــــت
تویـــــــــــی کـــــــــه مــــــــرا دور زدی
اینجـــــــا زمیــــــــن اســـت
حــــــــــــال و روزت دیـــــدنیـــــــسـت
فـــــــــردا به خودم خـــــواهـــــــی رسیـــــــــد...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ماه من، غصه چرا ؟
آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبی و پر از مهر، به ما می‌خندد
یا زمینی را که دلش، از سردی شب‌های خزان
نه شکست و نه نگرفت
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
و در آغاز بهار، دشتی از یاس سپید ،زیر پاهامان ریخت تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست!
دل به غم دادن و از یأس سخن‌ها گفتن
کار آن‌هایی نیست که خدا را دارند
غم و اندوه، اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه‌ای‌ات، از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا، چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود، که خدا هست، خدا هست
او همانی است که در تارترین لحظه شب، راه نورانی امید نشانم می‌داد
او همانی است که هر لحظه دلش می‌خواهد، همه
غرق شادی باشد
غصه اگر هست، بگو تا باشد معنی خوشبختی بودن اندوه است
این همه غصه و غم، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین
ولی از یاد مبر؛
پشت هر کوه بلند، سبزه‌زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می‌خواند؛
که خدا هست، خدا هست
و چرا غصه؟! چرا؟
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهربانم!
هيچگاه باور نكن كه نبودنت را باور كنم!
هيچگاه باور نكن به نبودنت عادت كنم!
شايد به اجبار زمانه نبودنت را تحمل كنم!
اما اينكه نباشي...نه!نه!نه
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزهای دور از تو را هرگز نخواهم شمرد ، تا همیشه بگویم همین دیروز بود . . .
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
هميشه از همان ابتداي آشناييمان در هراس چنين روزي بودم و كابوس خداحافظي را ميديدم اكنون شد آنچه نبايد ميشد ...
خداحافظ دليل بودنم خداحافظ

 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]من [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]از تکرار این شبهای بی تو ...سخت دلگیرم

از این تکرار بیزارم .... از این تکرار میمیرم

قضاوت کن خودت ،یا اینکه خود را جای من بگذار

چگونه می شود دل کَند ؟!؟ وقتی پا به زنجیرم

وَ شاید مثل این ساعت و َ مثلِ بخت من خوابی

نمی بینی زمان رفته است از دستم زمین گیرم

تو حق داری نمی دانی چه حالی دارم این شبها

شدم دیوانه ایی تنها ......که با خود نیز در گیرم

حسادت میکنم!!! حتی به آن سایه که می افتد

به روی سایه ات وَ من ! در آغوشت نمی گیرم
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بغض هــــــــایـــم را

بـــــه ابــــرهــــا می دهــــم

و

قلبـــم را از نـــــام تــــــــو پـــر میکنـــم

بـــــاران کــــه ببــــارد

آواز قلبـــــم

شنیـــدنی ست...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـــن زیـــــر بـــاران ایستــاده ام

و انتظار تــــــو را می کشم

چتــــری روی سر من نیست

میخواهم قدمهــــایت را، بـــا تعــداد قطـــره هـــای بـــــاران شمـــاره کنم

تــــــو قبـــل از پـــایــــان بــــاران میرسی

یـــا بـــاران قبــــل از آمــدن تـــــــو بـــه پــایـــان میرسد؟

مـــــرا کـــه ملالی نیست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

هیچکس هیچ کس این جا به تو مانند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد

جانشین تو در این سینه خداوند نشد

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها

عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد ...
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا باور کن ...
همانطور که هستم... رنگ خودم !
و مرا آنگونه بخواه که ترسیم شده ام ...ساده ساده !
این دل کوچکم می شکند وقتی ...
از باورهای غلط جامه می بافی و به زور بر تنم می کنی !
آهسته فرو می ریزم ...
با صدایی بلند ...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم همچو اسمان پر از ابرهای بارانیست
ای کاش
دلم امشب بگرید
شاید که بغض عشق
در چشمانم بشکند .....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که
او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم
یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم
در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد
گویی بجای خورشید من زخم خورده بودم
وقتی غروب می شد وقتی غروب می شد
کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم...

که بهانه نزدیک تر نشستن مان می شود...

و من ...

روبه روی تو ...

می توانم تمام شعر های نگفته دنیا را یک جا بگویم....!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رفتی و قصر خيالم را فروريختی
رفتی و تاروپود عشق را گسستی
رفتی و از رفتنت داغها مانده به اين دل
رفتی و از رفتنت گُلها شدند گِل
رفتی و من ماندم و تاروپود از هم گسسته
تاروپود عشق،عشق گذشته
رفتی و من ماندم و خاطرات تلخ و شيرين
رفتی و من ماندم وياد ان روزهای ديرين
رفتی و ازآن پس نشد ماه تابان
رفتی و ازآن پس نبارید زابر باران
رفتی و از رفتنت خشکیدند جویبارها
رفتی و از رفتنت پژمردند گلزاران
رفتی و من شدم تنها ی تنها
رفتی اما،یادت ماند در این دل . . . رفتی
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
آمـدی جــانـم به قربــانـــت ولـی حالا چرا ؟ ----- بی وفا،بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چــرا ؟
نوشدارویی و بعد از مرگ ســهراب آمــــدی ----- ســـنگدل این زودتـر می خواســتی حالا چـــرا ؟
عمر ما ار مهـلت امروز و فـردای تو نیســــت ----- مـن که یـــک امـــروز مهـــمان توام فــردا چــرا ؟
نـــازنــینا ما به نــاز تــو جـــــوانی داده ایـــم ----- دیـــگر اکنـــون با جوانـان ناز کــن با مــا چـــــرا ؟
وه کــــه با این عمر هــــــای کوتـه بی اعتبار ----- این همه غافل شـدن از چون منی شیدا چــرا ؟
آسمان چون جمع مشتاقان،پریشان می کند ----- درشـگفتم من نمـــی پاشــد ز هم دنیا چــــرا ؟
شـــهریارا بی حبیب خود نمی کردی ســفر ----- راه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا ؟
بی مونس و تنها چرا ؟ ----- تنها چرا ؟ حالا چرا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر،ما بی رحم ‌تر.


برای دیدن عکس در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی 680x453 پیکسل میباشد
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی رفت حــــاشیه درختامون طلایی بودماه تو آسمون بود و قحطی روشنایی بودوقتی رفت غبار نشست رو رویاهای اطلسی دیگه هیچ كسی نشد عـــاشق چشمای كسیوقتی رفت دریا دیگه به ماهی ها نگاه نكرد ماه دیگه در نیومد ، سـتــــــــاره ادعا نكردوقتی رفت لونه هیچ پرنده ای ، چـراغ نداشت واسـه درد دل دلم هیچ كسی رو سراغ نداشتوقتـی رفت پرنده های كوچه بی دونه شدنعـــابرا رفـــتنشو دیــدن و دیـــونه شــــدنوقتی رفت یك قطره اشك از شهر چشمـــــــاش جاری بودهـمونو ازش گـــــــــرفتم آخــــــه یــــــــــادگـــــــاری بود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چشمانمان را بر گذر قاصدكها بازكنیم كه زمان؛
ساز سفر می زند،
دست به دست هم دهیم؛
دلهایمان را یكی كنیم,
بی هیچ پاداشی,
حراج محبت كنیم
و باور كنیم كه همه خاطره ایم؛
دیر یا زود همه رهگذر قافله ایم

 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]صندوق صدقات نیست دل من [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]، که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و پیش خدای دلت فخر بفروشی [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]که مستحقی را شاد کرده ای . [/FONT]

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگی برای من تمامی ندارد !

فرقی هم ندارد

جز در مقیاس اندازه و نوع

وقتی هستی یک جور

و وقتی نیستی هم ؛ کمی بیشتر !

من همیشه دلتنگ توام...
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب به چشمهایش نگاه کنید ... از نزدیک!

دستانش را بگیرید!

آنقدر نزدیکش باشید که گرمای نفس هایش را حس کنید!

خوب عطرش را بو بکشید!

موقع بوسیدنش از ته دل ببوسیدش ... از ته دل ببوییدش ... از ته دل لمسش کنید!

از ته دل نگاهش کنید ... از ته دل صدایش کنید!

از تمام لحظات با هم بودن نهایت استفاده را بکنید!

روزی می رود ...

و حسرت همه ی اینهایی که گفتم در دلتان می ماند ..
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیشب که باران آمد، میخواستم سراغت را بگیرم اما خوب میدانستم باز هم که پیدایت کنم، باز زیر چتر دیگرانی
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
شنیده ام که به جنگل قدم گذاشته ای، پلنگ وحشی من خوش به حال آهوها
 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
زتو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه !

تو دروغگو نیستی

من حواسم پرت است!

گفته بودی دوستم داری بی اندازه

خوب که فکر می کنم

تازه می فهمم که “بی اندازه” یعنی چه ..!!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا