رد پای احساس ...

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
راستـَـش را بِگــو

وَقتــی دَستـمــ را گِـــرفتــی

کُــدام خَـــطِ دَستــم را

دَستکــــاری کـــردیـــ

کِـــه سـَــرنِـــوشتَـــم از سَـــر نِــوشتــه شُــد!!!!!!!
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


خلوتم را نشکن...
من در خیال پردازی ها غرق شده ام
چه احمقانه است
خود را دور زدن
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
با توام..."تو"



با توام..."تو"

خود خود "تو"

تو که تمام ضمیرهای "-ِت"را به انحصار خودَت کشانده ای و عشق این و آن را به جان میخری

و عــــــــــــــــشـــــــ ق میکنی ...

میشوی بهانه ی شعر های این و بهانه ی اشک های آن ...

غزل غزل پیش میروی و تمام زیبایی های عالم را بنام خود مهر میزنی...

یک شب رقیب ماه شب چهاردهی و یک شب لطافت گل هارا مصادره میکنی....

یک دم نسیم بهار میشوی و یک دم ترنم باران

...یک نفس نجابت تاجیکی و یک نگاه الهه ی زیبایی....

یکی از تو جام می میطلبد و یکی لعل لب....یکی به خاطر تو بیستون میکند و یکی جان میدهد...

کیستی که هرشب معشوقه ی یک شاعر میشوی و استعاره ،استعاره،بیت هایش را شاه بیت میکنی....

کیستی که سیاهی چشم و شب موهایت شعر نازک خیالان را روشن میکند...

آنچنان که از تلخی هایت هم شیرین میسرایند؟!

با "تو"ام...."تو"یی که "نیما" هنوز "من چشم در راهم "را برایت زمزمه میکند...

"تو"یی که حافظ با آن همه وقارش هنوز برایت میخواند:

...ای پسته ی "تو"خنده زده بر حدیث قند محتاجم از برای خدا یک شکر بخند ...

با "تو"ام....ای مخاطب زمینی تمام غزل های خیس...

یک بیت ایهام میشوی و عاشق بیچاره را در ابهام کلمات غرق میکنی...

...یک مصرع تلمیح میشوی و تمام عاشقانت را به رخ شاعر میکشی....

یک آرایه کنایه میشوی و به دل زخم خورده اش نمک میپاشی...

...یک واژه تضاد میشوی و شاعر را به اشکی غرق لبخند مینشانی...

"تو"ای که تمام غزل سرایان عاشقانه برایت غزل میسرایند....

غزل های من "تو" ندارد....

میگویند غزل های بی "تو"غزل نیست....

اگر زحمت نیست...گاه گاهی به دل من هم سری بزن....

گاهی ایهام و تلمیح و استعاره های مرا هم هرس کن....

دستی به روی واژه های بی "تو"ام بکش....

کمی "تو"کنار "من"هایم بگذار...

"تو" بگذار

شاید "من" هم عاشق شدم
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

آدم هـا می آینـد
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ، تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه

آدمی می رود امــا نـمی میـرد!مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو
چنـان تـه نـشیـن می شـود

کـه تـــو می میـری

در حالـی کـه زنــده ای
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز




گـــاهی بـاید به دور خـود یکــ دیــوار تنهــــایی کشید
نـه بـرای اینکـه دیگـــرانــ را از خـودتــ دور کنی
بلکـه بـــرای اینکه ببینی
بــرای چه کســـانی اهمیتــ داری...
کــه اینــ دیوار را بشکنند
...
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
در زندگی برای هر آدمی


از یک
روز


از یک
جا


از یک
نفر


به بعد



...دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست!



نه روزها، نه رنگ ها، نه خیابانها



همه چیز میشود:



"دلتنگی"
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


گرچه نیستی
یـــادتــــــــــــــــــ ــــ امـــا
تمام قـــد
بی رحمانهـ ؛
میان دلـــــم ایستاده ... !
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
انسان باش !
چشم در چشمانی که گرفتار تواند بدوز
و بگو که دلت جای دیگری گرفتار چشم دیگریست...
انسان باش...
و انسان بمان.



برای دیدن عکس در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی 720x720 پیکسل میباشد
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز




تمامی مزرعه

کافر صدایش میزدند

گل آفتاب‌گردان کوچکی را ک


عاشق باران شده بود!




گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...

گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...

گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا به یاد بیاور با همان نشانهای ساده ی همیشگی

من همانم که وقتی گریه اش می گرفت

می خندید

مثل حالا كه ناراحتم اما فقط به خاطر تو

می خندم
 

banooyeariayi

عضو جدید
[FONT=&quot]میدانی پاییز می رود[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]و تو میروی[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]عشق میرود[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]و همه حس هایم تمام میشود[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]زمستان می آید[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]و فصل نو میشود[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]اینجا همه چیز یخ زده ست[/FONT]



 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزگاری, شهری

نفسی, همنفسی...

غیرتی بود سزاوار جهان...

نامردی تا کی؟؟؟

لذت عشق کثیف...

هوسی زودگذر...

و سکوت عاشق

در غم شهوت زشت معشوق...!

 

niloo66

عضو جدید
[FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه حالت چطوره و تو میگی خوبم ، کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم بگه میدونم خوب نیستی ![/FONT]
 

banooyeariayi

عضو جدید
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]شعر هایم حــــــــــرف ندارند[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تنهـــــــا ...[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] [/FONT] [FONT=arial,helvetica,sans-serif]بارش مکرر احساسات سیلی خورده اند .[/FONT]
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چیزیم نیست خرد و خمیرم فقط همین / کم مانده است بی تو بمیرم فقط همین
از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز / در عمق چشمهای تو گیرم فقط همین
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بیادش باده می نوشم ٬که با دردش هم آغوشم

به یک جرعه به صد جرعه٬نشد دردش فراموشم


بگو ای مهربان ساقی٬به اون نامهربون یارم
به حق حرمت مستی ٬ بیاد امشب به دیدارم



بیا ای سوته دل ساقی٬به مستی بی ملالم کن

خدایا امشب این می را حلالم کن٬حلالم کن



غریبی مونده تنهایم٬ازاین غربت دلم تنگه
بیا ساقی پناهم ده که سقف آسمون سنگه


مبادا ای رفیق امشب٬نگیری ساغرازساقی
نمی دونی چه کوتاه٬شب مستی ومشتاقی


 

narges224

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی پرسید اندوه تو از چیست سبب ساز دل دیوانه ات چیست؟
برایش عاشقانه مینویسم به مستی
برای خاطر آنکه باید باشد و نیست
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با این همهتقصیر من نبودکه با این همه...با این همه امید قبولیدر امتحان سادهْ تو رد شدماصلاً نه تو ، نه من!تقصیر هیچ کس نیستاز خوبی تو بودکه منبد شدم
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم
ز افسون‌هاش مجنونم ز افسان‌هاش سرمستم
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
ناز آن اندام نازت نازم ای ناز آفرین
ناز داری ناز کن ای سرو نازم نازنین
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چشمانم را می بندم و تو را در کنار خود می بینم. نمیدانم این چه نیروئی ست

که مرا به سوی تو می کشاند !

هروقت که تنهایی ها به سراغم می آید یاد توست که مرا از آن جدا می

کند،
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


به دنیا می آییم
عکس یه نفره میگیرم!!

بزرگتر میشویم
عکس دو نفره میگیریم

پیر میشویم
عکس یه نفره میگیرم

و بعد ....
دوباره نیستیم !!!
 
  • Like
واکنش ها: noom

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز



وقتی می روی
تمام چیزهای عادی
یادگاری می شوند
حساس می شوند
ترک بر می دارند

بر مبل نمی شود نشست
که تو آنجا نشسته بوده ای
هوا را نمی شود نفس کشید
که عطر تو آنجا بوده است

وقتی نیستی
همه چیز
تو را یادآوری می کند
تو را و نبودنت را...
 
  • Like
واکنش ها: noom

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


امـروز عـا شـقـى سـرمـایـه مـى خـواهـد ;

و قـت ِ آ زاد و حـواس ِ جـمـع

كـه مـن نـدارم ! ! !

...

حـوصـلـه ام كـم است ,

مـشـغـلـه ام زیـاد ;

و مـى خـواهـم سـر بـه تـن ِ هـیـچ رویـایـى نـبـاشـد . . .
 

niloo66

عضو جدید

[FONT=&quot]این روزها از میان تمام آلات موسیقی دلم فقط شور میزند[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا