سوال ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟ کسی میتونه جواب بده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟

sh@di

عضو جدید
حتما میدونید که میگن هدف از افرینش انسان رسیدن به کمال ، اما یکی از دوستام سوالی ازم پرسید که نمیدونستم چه جوابی باید بدم خواهش میکنم اگه کسی میتونه با منطق جواب بده ...ممنون ..................
هدف از افرینش حیوانات چی بوده ؟؟؟؟ ایا حیوانات یا نباتات هم به کمال میرسن ؟؟؟؟؟؟؟ ( شاید به نظر بعضی ها مسخره باشه ولی خب اینم یه سوال دیگه )
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
سوال بسیار قشنگیه! مطلبی که می نویسم، نظر شخصی خودم و اون چیزی هست که الان به ذهنم می رسه.

فرض کنیم ابتدای خلقت هست:

خدا انسان را خلق می کند. خب، انسان به مکانی برای زندگی نیاز داره.
زمین برای زندگی انسان خلق میشه.
خب، انسان برای بقا به تغذیه و زمین به زیبایی احتیاج دارند.
گیاهان خلق می شوند.
برای کنترل رشد گیاهان به وسیله ای نیاز هست.
حیوانات و حشرات گیاه خوار خلق می شوند.
برای کنترل این حیوانات و حشرات به وسیله دیگری احتیاج است.
حیوانات گوشت خوار خلق می شوند.

این جوری میشه که یه چرخه در جهان پیدا می شه و انسان بخشی از این سیکل است.




کلٌ فی فلک یسبحون (آیه 33 سوره یس)
 

hosseinassar

مدیر ارشد
این تفسیر آیه ای در باره این موضوع هست:

برپایى آسمان و آرامش زمین براى انسان و در خدمت اوست و نیز چرخه آب در طبیعت و حیات گیاهان براى روزى رسانى به انسان است
پس کیهان و طبیعت هدفمند آفریده شده و هدف آنها خدمت‏رسانى به انسان است. پس لازم است انسان این نعمت‏ها و نعمت آفرین را بشناسد و سپاسگزار او باشد و با شرک راه‏ناسپاسى را نپوید
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست عزیز صفات کمالیه خدا اقتضا می کنه که جهان به گونه‌ای آفریده بشه که بیشترین کمال و خیر ممکن رو داشته باشه یعنی از برکت نظام احسن که بر جهان آفرینش حاکمه‌، انسانی که از ماده زمینی خلق شده‌ بتونه با پیمودن راه تکامل از نظر مراتب کمال از هر موجود دیگه ای برتری پیدا کنه و به خدا تقرب پیدا کنه.
خلق جمادات و نباتات و حیوانات و... در راستای پیدایش نظام احسنیه که در مجموع زمینه رشد انسان رو فراهم می‌ کنه
.
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاملا اشتباه هست و انسان و حیوانات یکی هستند و فرقی ندارند و ما انسان تکامل یافته موجودی هستیم که از ان ها میمون ها و شامپانزه و گوریل ها تکامل یافتند و تنها دلیل اینکه این شکلی هستیم و هوشمون در بعضی از زمینه بیشتر هست تکامل و اتفاق هست.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
کاملا اشتباه هست و انسان و حیوانات یکی هستند و فرقی ندارند و ما انسان تکامل یافته موجودی هستیم که از ان ها میمون ها و شامپانزه و گوریل ها تکامل یافتند و تنها دلیل اینکه این شکلی هستیم و هوشمون در بعضی از زمینه بیشتر هست تکامل و اتفاق هست.
نظریه تکلما داروین! خیلی جالبه! یعنی شما واقعاً قبول کردید که جد انسان یک میمون یا یه ماهی بوده؟

دانشمندان آمریکایی اسناد جدیدی ارائه دادند که نشان می‌دهد نظریه تکامل بشری داروین اشتباه بوده است.

این تحقیقات که توسط گروهی از دانشمندان زیست شناسی در دانشگاه «کین ستیت» و «کالیفرنیا» ارائه شده در پی کشف اسکلت باقیمانده از یک انسان‌ اولیه در اتیوپی که عمری بیش از 4 میلیون سال دارد، مربوط می‌شود.

این اسکلت که «اردی» نامگذاری شده ثابت می‌کند که ابنای بشر از اسلاف تکامل یافته از خانواده میمون‌ها و شامپانزه نبوده است.

در این گزارش آمده است پیش از این دانشمندان غربی مدعی بودند که میمون‌ها و شامپانزه‌ها اجداد اولیه انسان‌ها بودند که در سیر تکامل تاریخی به انسان‌های امروزی بدل شدند.

این گزارش تصریح می‌کند: در حال حاضر هیچ شامپانزه‌ای کشف نشده که به «اردی» شبیه باشد.
به گزارش شبکه الجزیره، دانشمندان «اردی» را جزو نخستین انسان‌های ساکن روی کره زمین می‌دانند.
تابناک-تاریخ انتشار: ۱۸:۲۶ ۱۳۸۸/۷/۱۲
اگر مسأله تبدل انواع، یک قانون کلی می باشد پس چرا برخی از جانداران به نوع دیگری بدل شدند. و برخی دیگر از همان جانداران در همان سرزمین به حال خود باقی ماندند پس چرا بعضی از میمونها به آدم تبدیل و بعضی به همان حالت باقی ماندند. (منبع)

The Theory of Evolution Disproved

Top Ten Scientific Facts Proving Charles Darwin's Theory of Evolution is Wrong, False, and Impossible

بحث اتفاق هم که دیگه اصلاً جای بحث نداره!
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاملا اشتباه هست و انسان و حیوانات یکی هستند و فرقی ندارند و ما انسان تکامل یافته موجودی هستیم که از ان ها میمون ها و شامپانزه و گوریل ها تکامل یافتند و تنها دلیل اینکه این شکلی هستیم و هوشمون در بعضی از زمینه بیشتر هست تکامل و اتفاق هست.
نظریه داروین درکل دنیا ردشده ولی شماهنوز اصراربردرست بودن این نظردارید
عقلایی هم حساب کنیم با هیچ عقل سلیمی جوردرنمیاد
اگرما ازنسل میمون fبودیم چرا درطول سالیانی که انسان بوجودامده جتی یک میمون وشامپازه هم درسیرتکاملی خود تبدیل به انسان نشده
 
آخرین ویرایش:

sh@di

عضو جدید
نظریه داروین درکل دنیا ردشده ولی شماهنوز اصراربردرست بودن این نظردارید
عقلایی هم حساب کنیم با هیچ عقل سلیمی جوردرنمیاد
اگرما ازنسل میمون fبودیم چرا درطول سالیانی که انسان بوجودامده جتی یک میمون وشامپازه هم درسیرتکاملی خود تبدیل به انسان نشده

موافقم ;)
 

sh@di

عضو جدید
سلام،
سوال بسیار قشنگیه! مطلبی که می نویسم، نظر شخصی خودم و اون چیزی هست که الان به ذهنم می رسه.

فرض کنیم ابتدای خلقت هست:

خدا انسان را خلق می کند. خب، انسان به مکانی برای زندگی نیاز داره.
زمین برای زندگی انسان خلق میشه.
خب، انسان برای بقا به تغذیه و زمین به زیبایی احتیاج دارند.
گیاهان خلق می شوند.
برای کنترل رشد گیاهان به وسیله ای نیاز هست.
حیوانات و حشرات گیاه خوار خلق می شوند.
برای کنترل این حیوانات و حشرات به وسیله دیگری احتیاج است.
حیوانات گوشت خوار خلق می شوند.

این جوری میشه که یه چرخه در جهان پیدا می شه و انسان بخشی از این سیکل است.




کلٌ فی فلک یسبحون (آیه 33 سوره یس)

مرسی از جوابتون :gol:کاملا موافقم .... فقط سوال اینجاست که ایا این حیوانات در مسیر این چرخه به کمال میرسند یا هدفی جز کمک برای زندگی انسان ندارند ؟؟؟؟
 

sh@di

عضو جدید
کاملا اشتباه هست و انسان و حیوانات یکی هستند و فرقی ندارند و ما انسان تکامل یافته موجودی هستیم که از ان ها میمون ها و شامپانزه و گوریل ها تکامل یافتند و تنها دلیل اینکه این شکلی هستیم و هوشمون در بعضی از زمینه بیشتر هست تکامل و اتفاق هست.

ببخشید دوست عزیز چی کاملا اشتباه هست ؟؟؟ ........ یعنی اینکه ما الان گوریل نیستیم فقط یک اتفاق !!!!! :surprised::eek:
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
حتما میدونید که میگن هدف از افرینش انسان رسیدن به کمال ، اما یکی از دوستام سوالی ازم پرسید که نمیدونستم چه جوابی باید بدم خواهش میکنم اگه کسی میتونه با منطق جواب بده ...ممنون ..................
هدف از افرینش حیوانات چی بوده ؟؟؟؟ ایا حیوانات یا نباتات هم به کمال میرسن ؟؟؟؟؟؟؟ ( شاید به نظر بعضی ها مسخره باشه ولی خب اینم یه سوال دیگه )
كمال گوسفند
از اگاهي پرسيدم چرا گوسفندان بينوا ذبح ميشوند فرمود كمال گوسفند در ذبح ان است.
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید دوست عزیز چی کاملا اشتباه هست ؟؟؟ ........ یعنی اینکه ما الان گوریل نیستیم فقط یک اتفاق !!!!! :surprised::eek:

من در پست قبلی دقیق توضیح دادم.مجموع اتفاق و نیاز .
ما اینجوری تکامل یافتیم .چون برای بقا نیاز داشتیم اینگونه تکامل پیدا کنیم
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوتوله ها 'گونه تازه ای از انسان هستند'
نویسنده : بزن بریم - ساعت ۱:٠٥ ‎ب.ظ روز ۱۳۸۸/٢/۱٧
جامعه، خبرهای روز از سراسر دنیا



پای این موجود از بسیاری جهات کاملا بدوی است

دانشمندان شواهد بیشتری یافته اند از این که اسکلت "کوتوله" اندونزیایی به گونه تازه ای از انسان تعلق دارد.

به گفته دانشمندان این موجود یک متری (سه فوتی) و 30 کیلوگرمی احتمالا تا هشت هزار سال قبل در جزیره اندونزیایی فلورز می زیست.

از زمان کشف بقایای این موجود، پژوهشگران درگیر جدالی سخت درباره هویت این موجودات ریز اندام بوده اند.




دو مقاله علمی که در نشریه "نیچر" چاپ شده اکنون از این نظر پشتیبانی می کنند که این یک گونه کاملا جدید انسانی بوده است.

تیمی که بقایا را در غار لیانگ بوا در فلورز کشف کرد استدلال می کند که این موجود متعلق به گونه "هومو فلورسینسیس" (Homo floresiensis) - یعنی مجزا از گروه هومو سیپینز (Homo sapiens) است که انسان به آن تعلق دارد.

آنها می گویند که این "کوتوله ها" (Hobbits) از اعقاب یک گونه ماقبل تاریخ انسانی - شاید هومو ارکتوس - باشند که بیش از یک میلیون سال قبل به این جزیره جنوب شرقی آسیا رسیدند.

این محققان و بسیاری دیگر از دانشمندان ادعا می کنند که طی سالیان طولانی، اندام این موجودات به احتمال زیاد طی یک فرآیند انتخاب طبیعی موسوم به "انقباض جزیره ای" کوچکتر شد.

با این حال برخی محققان استدلال کردند که این نظریه نمی تواند اندازه مغز این موجود که 400 سانتیمتر مکعب به اندازه شامپانزه است - یک سوم مغز انسان مدرن - را توضیح دهد.
نظریه بیماری

این به گفته آنها یک معماست زیرا به نظر می رسد که این موجودات ابزارهای پیچیده سنگی ساخته بودند.

آنها گفتند که کوتوله ها احتمالا بخشی از یک گروه مدرن از انسان ها با مغز غیرعادی کوچک بوده اند.

یک تیم تحت هدایت ویلیام جانگرز از دانشگاه استونی بروک در آمریکا بقایای پای این کوتوله را تحلیل کرد.

این تیم دریافت که این پا از برخی جهات به طرز خارق العاده ای شبیه پای انسان است. انگشت بزرگ موازی سایر انگشت هاست و حالت مفصل ها به آن امکان کش دادن انگشتان به هنگام افتادن وزن کامل بدن روی پا را می دهد، خصوصیتی که در سایر پستانداران عالی یافت نمی شود.

اما از جهات دیگر، پا کاملا بدوی است. کف پای این موجود بسیار بلندتر از انسان امروزی است و انگشت بزرگ آن بسیار کوچک است. سایر انگشتان پا بلند و قوسدار هستند و ساختار آن در زمینه تحمل وزن شبیه شامپانزه است.

بنابراین براساس این نظریه یا این کوتوله ها در طول زمان بدوی تر شده اند - که سناریویی بعید است - یا باید حتی در دوره ای قدیم تر از خانواده انسان منشعب شده باشند.

در یک مطالعه دیگر، النور وستون و آدریان لیستر از موزه تاریخ طبیعی لندن فسیل های چندین گونه اسب آبی کهن را بررسی کردند. آنها سپس این فسیل های کشف شده در جزیره ماداگاسکار را با فسیل های آفریقایی که از آنها تکامل یافته بودند مقایسه کردند.

دکتر وستون فسیل شناس موزه تاریخ طبیعی لندن گفت: "این احتمال هست که جمجمه هومو فلورسینسیس متعلق به هومو ارکتوس باشد که در اثر زندگی در جزیره کوچک شده است نه این که، چنان که اشاره شده، یک فرد غیرعادی یا گونه ای باشد که جداگانه تکامل یافته است."

وی افزود: "بررسی اسب های آبی کوتوله ماداگاسکار که مغز آنها نسبت به جثه خیلی کوچک است، نشان می دهد که همین موضوع ممکن است برای هومو فلورسینسیس صادق باشد و اینکه این وضع نتیجه انزوا در جزیره است
__________________
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
مرسی از جوابتون :gol:کاملا موافقم .... فقط سوال اینجاست که ایا این حیوانات در مسیر این چرخه به کمال میرسند یا هدفی جز کمک برای زندگی انسان ندارند ؟؟؟؟
کمال وقتی مفهوم پیدا می کنه که کسی بتونه از بین خیر و شر، راه خودش رو انتخاب کنه و مسیر تعالی رو طی کنه، یعنی دارای اختیار باشه. برای همین، رسیدن به کمال فقط برای دو مخلوق جن و انس آورده شده و حتی برای ملائکه رسیدن به کمال ذکر نشده. حیوانات هم به همین شکل. حیوانات، اختیاری برای انتخاب کاری که انجام می دهند ندارند. شیر نمی تواند دست از کشتن و گوشت خواری بردارد و علف خوار شود چونکه در خلقت اون، اینطور در نظر گرفته شده. نمی دونم تونستم منظورم رو درست برسونم یا نه؟
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
کمال وقتی مفهوم پیدا می کنه که کسی بتونه از بین خیر و شر، راه خودش رو انتخاب کنه و مسیر تعالی رو طی کنه، یعنی دارای اختیار باشه. برای همین، رسیدن به کمال فقط برای دو مخلوق جن و انس آورده شده و حتی برای ملائکه رسیدن به کمال ذکر نشده. حیوانات هم به همین شکل. حیوانات، اختیاری برای انتخاب کاری که انجام می دهند ندارند. شیر نمی تواند دست از کشتن و گوشت خواری بردارد و علف خوار شود چونکه در خلقت اون، اینطور در نظر گرفته شده. نمی دونم تونستم منظورم رو درست برسونم یا نه؟

شیر از گوشت خوردن نمیتونه دست بکشه.چون از نظر بدنی گوشت خوار هست و اگر گوشت نخوره میمیره.
ولی انسان بخاطر اینکه در اصل گیاه خوار بوده و توانایی اینکار را داره.و اگر گوشت نخوره نمیمیره.
همانطور که میمون گیاه خوار هم داریم .میمون گوشت خوار هم داریم.
اصلا مثالتون درست نبود.
از نظر اختیار هیچ فرقی بین حیوان و انسان نیست.
سگ خودم را زدم.با من قهر کرد.48 ساعت غذا نخورد.داشت میمرد ولی صبر کرد تا خانواده از مسافرت برگردند و از دست اون ها غذا خورد.
من هم میتونم 1000 تا مثال بزنم از اختیار سگ و گربه
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/show...-به-فرگشت(تکامل)-اعتقاد-دارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/page2
 

rozmary3000

اخراجی موقت
شیر از گوشت خوردن نمیتونه دست بکشه.چون از نظر بدنی گوشت خوار هست و اگر گوشت نخوره میمیره.
ولی انسان بخاطر اینکه در اصل گیاه خوار بوده و توانایی اینکار را داره.و اگر گوشت نخوره نمیمیره.
همانطور که میمون گیاه خوار هم داریم .میمون گوشت خوار هم داریم.
اصلا مثالتون درست نبود.
از نظر اختیار هیچ فرقی بین حیوان و انسان نیست.
سگ خودم را زدم.با من قهر کرد.48 ساعت غذا نخورد.داشت میمرد ولی صبر کرد تا خانواده از مسافرت برگردند و از دست اون ها غذا خورد.
من هم میتونم 1000 تا مثال بزنم از اختیار سگ و گربه

با سلام

انسان به عنوان خليفه خدواند يا نماينده خداوند در زمين است

و حيوانان و گياهان و عيره همه براي رفاه و خدمت به انسان توسط خدواند خلق شده اند

در ضمن آقاي بي دين يعني شما خدا را قبول نداريد

پس اگر خدا را قبول داشته باشيد حتما كتاب خدا يعني قرآن را هم قبول داريد

كه انسان را خداوند آفريد و از اول هم به صورت انسان آفريد

لابد قيامت - مرگ - عالم برزخ را هم قبول نداريد

در ضمن داروين و نظريه اش خيلي وقت به آشغال داني تاريخ پيوسته

حتي افراطيان اروپايي و آمريكايي هم قبول ندارند چه برسد به روشنفكرانشان

حتي عده اي از بي دينان و كافران مثل شما هم آن نظريه را قبول ندارد

در ضمن اين قدر لجبازي نكنيد بريد قرآن را بخوانيد آن وقت خواهيد ديد

شما نظريه داروين را خوانده ايد اون هم چند بار اما شايد يك دفه هم قرآن را نخوانده ايد

 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام

انسان به عنوان خليفه خدواند يا نماينده خداوند در زمين است

و حيوانان و گياهان و عيره همه براي رفاه و خدمت به انسان توسط خدواند خلق شده اند

در ضمن آقاي بي دين يعني شما خدا را قبول نداريد

پس اگر خدا را قبول داشته باشيد حتما كتاب خدا يعني قرآن را هم قبول داريد

كه انسان را خداوند آفريد و از اول هم به صورت انسان آفريد

لابد قيامت - مرگ - عالم برزخ را هم قبول نداريد

در ضمن داروين و نظريه اش خيلي وقت به آشغال داني تاريخ پيوسته

حتي افراطيان اروپايي و آمريكايي هم قبول ندارند چه برسد به روشنفكرانشان

حتي عده اي از بي دينان و كافران مثل شما هم آن نظريه را قبول ندارد

در ضمن اين قدر لجبازي نكنيد بريد قرآن را بخوانيد آن وقت خواهيد ديد

شما نظريه داروين را خوانده ايد اون هم چند بار اما شايد يك دفه هم قرآن را نخوانده ايد


لطفا این مطلب را بخون.

به دوستان توصیه میکنم که این مطلب را حتما بخونید
فرگشت تنها یک نظریه است

کسانی که طرفدار تدریس آلترناتیوهایی در مقابل فرگشت در کلاس‌های علمی مدارس هستند، اغلب چنین استدلال می کنند که «فرگشت فقط یک نظریه است». این استدلال احتمالاً از برداشت نادرستی از معنا و مفهوم «نظریه» یا Theory، و «واقعیت» یا Fact در دانش سرچشمه می‌گیرد، که معنای علمی آن‌ها چیزی جز بار معنایی این واژگان در زندگی روزمره است.

در زندگی روزمره، یک نظریه بیشتر به معنای یک تصور مبهم همراه با یک پیشنهاد مشکوک و غیرمطمئن و حدسی می‌باشد. نظریه می‌تواند به یک ایدۀ غیرعملی که همیشه جواب نمی‌دهد دلالت کند. با این حال، در دانش «نظریه» یک اسکلت و چهارچوب استوار و محکم است که واقعیت‌های مشاهده شده را توضیح می‌دهد؛و واقعیت‌های دیگری را نیز پیش‌بینی می‌کند. یک نظریۀ علمی بایستی با تمام واقعیت‌های مربوطه سازگار باشد. اگر یک نظریه چیزی را پیشگویی کند که خلاف آن در مشاهدات رویت شود، آنگاه باید در نظریه تجدید نظر صورت گیرد، و یا اگر قابل اصلاح نبود به کلی رها شود. یک نظریۀ دانشیکِ قابل قبول، قابلیت رد شدن (ابطال‌پذیری) دارد، به این مفهوم که ما باید بتوانیم رویدادی را تصور کنیم که اگر در شرایط مشخص مشاهده شود توانایی آن را داشته باشد که نظریه را رد کند. اگر رویداد باطل کننده‌ای مشاهده نشود، ولی رویدادهایی که توسط نظریه پیشگویی شده‌اند مشاهده شوند، آنگاه نظریه اعتبار بالاتر و بیشتری پیدا می‌کند.

در کاربردهای معمولی، یک «واقعیت» مطلقاً درست و غیرقابل انکار فرض می‌شود، و اغلب به درستی همیشگی دلالت دارد. یک برداشت از واقعیت به این صورت در نظر گرفته می‌شود که – یا درست است و یا غلط – بدون اینکه هیچ حد وسطی وجود داشته باشد. به هرحال، دانش هیچ پیشنهاد مطلق و درستیِ غیرقابل رد نمی‌دهد. ادعای واقعیت در دانش در درجه‌های مختلفی از اعتبار گسترده شده است. برای نمونه، ادعایی که می‌گوید «زمین تخت و مسطح است» بسیار کم‌اعتبار است. شواهد و مدارک علیه این ادعا بسیار قوی هستند و همین امر سبب می‌شود که در نظر گرفتن اعتباری بیش از حد برای این ادعا بسیار نادرست و نابخردانه باشد. از سویی دیگر، ادعایی که می‌گوید «سیب‌ها به پایین سقوط می‌کنند» بسیار معتبر است، و بسیار نابخردانه و نادرست خواهد بود اگر اعتبار این پیشنهاد را انکار کنیم.

دانشمندان از راه‌های مختلفی به اعتبار و قابل قبول بودن یک واقعیت یا پیشنهاد پی می‌برند. مشاهده مستقیم در مواردی که امکان‌پذیر باشد استفاده می‌شود. به هر حال، مشاهدۀ مستقیم فرگشت در زمان گذشته امکان‌پذیر نیست، زیرا در میلیون‌ها سال پیش هیچ دانشمندی زندگی نمی‌کرده است! روش دیگر برای تعیین اعتبار استنتاج ساختی constructive یا ضمنی circumstantial است. اگر حجم زیادی از داده‌ها به یک ساخت اشاره کند و مقدار کمی، و یا هیچ داده‌ای آن را نفی نکند، اعتبار بالا خواهد بود.

بیشتر دانشمندان فرگشت را بعنوان یک «واقعیت» قلمداد می‌کنند، زیرا حجم بسیار زیادی از داده‌ها به رخداد فرگشت دلالت دارند و هیچ داده‌ای وقوع فرگشت را به چالش نمی‌کشد. برخی از داده‌هایی که واقعیت فرگشت را پشتیبانی می‌کنند عبارتند از :

۱. تمام موجودات زنده از والدین زاده شده‌اند، فرزندان ممکن است متفاوت از نیای خود باشند، و تفاوت‌های اندک می‌توانند جمع شوند.

۲. بیشتر حیوانات و گیاهانی که امروزه زنده هستند میلیون‌ها سال پیش وجود نداشتند.


۳. بیشتر حیوانات و گیاهانی که میلیون‌ها سال پیش زندگی می کردند اکنون وجود ندارند.

۴. چینش فسیل‌ها با توجه به دورۀ زمانی، پیچیدگی، و با توجه به نوع گونه‌ها، کاملاً طبقه به طبقه و به ترتیب است. گونه‌های ساده‌تر در نخستین دوره‌ها و گونه‌های پیچیده‌تر در دوران متاخرتر ظاهر شده‌اند.

۵. روابط قابل مشاهده میان بسیاری از گونه‌ها اشاره به نیای مشترک دارد.

۶. تغییرات و گونه‌های جدید هم در فسیل‌ها و هم در حال حاضر (در آزمایشگاه) مشاهده شده‌اند.

این داده‌ها قویاً به وقوع فرگشت اشاره دارند، و اکثر دانشمندان برای این گزاره که فرگشت روی داده است اعتبار زیادی قائل هستند، به همان اندازه زیاد که برای سقوط سیب به پایین اعتبار قائل هستند. و بیشتر داشنمندان برای این نظر که زمین تنها چند هزار سال قدمت دارد و همۀ گونه‌ها ناگهان خلق شده‌اند اعتباری در حد ادعای تخت بودن زمین قائل هستند.

نظریه‌ای که به طور گسترده پذیرفته شده است و توضیح می‌دهد که فرگشت چگونه اتفاق افتاده است «نظریه انتخاب طبیعی» چارلز داروین می‌باشد، که یک مکانیسم منطقی و قابل قبول برای نحوۀ وقوع واقعیت فرگشت ارائه می‌دهد. این تئوری عنوان می‌کند که تفاوت‌های میان فرزندان و والدین می‌تواند برای بقای فرزندان مفید باشد یا نباشد. تفاوت‌هایی که به بقای جاندار کمک می‌کنند امتیازی به جاندار برای تولید مثل می‌دهند و افرادی که دارای آن خصوصیات هستند به تدریج شمارشان در جمعیت بیشتر از دیگران می‌شود. خصوصیات مضر معمولاً از میان می‌روند. تفاوت‌های مفید میان فرزندان و والدین می‌تواند در طول نسل‌ها انباشته شود، و موجب به وجود آمدن گونه‌های جدید گردد. زمانی که محیط تغییر می‌کند – همانطوری که دائماً در طول تاریخ زمین تغییر کرده – خصوصیات متفاوت سازگار می‌شوند و گونه‌ها یا تغییر می‌کنند یا منقرض می‌شوند. نظریه انتخاب طبیعی پیش‌بینی می‌کند که مشاهدات بایستی (هم در فسیل‌ها و هم در حیات امروزی) با نظریه همخوانی داشته باشند؛ یعنی همان اصلی که خصوصیات سازگارتر تسلط می‌یابند، و مشاهدات کاملاً در توافق با این پیش‌بینی‌ها است.

نظریه انتخاب طبیعی قابل رد شدن (ابطال‌پذیر) است. اگر آشکارا اشکالی از حیات نامساعد مشاهده شوند که نسبت به اشکال سازگار و نافع حاضر در حال گسترش و زیاد شدن باشند، باید در نظریه تجدید نظر اساسی صورت گیرد یا به کل رها شود. با وجود تلاش‌های بسیار این رویدادهای باطل‌کننده تاکنون مشاهده نشده‌اند و این امر سبب بیشتر شدن اعتبار و مقبولیت نظریه شده است.

جزیئات نظریه – برای نمونه اینکه آیا فرگشت در بیشتر موارد به صورت تدریجی است یا بیشتر به صورت قطعه‌ای و با سرعت کم و زیاد ناگهانی روی می‌دهد، و یا اینکه آیا گونه‌های دختر برای مدت زمان طولانی با گونه‌های والد خود همزیستی داشته‌اند – در میان متخصصان مورد بحث و گفتگوست. این گفتگو به خاطر عدم توافق دانشمندان در مورد واقعیت فرگشت نیست، بلکه تنها اختلاف نظر در ریزه‌کاری‌های داخل نظریه است. عمدۀ دانشمندان، و تقریبا تمامی زیست‌شناسان قبول دارند که فرگشت اتفاق افتاده است.

چکیده:

تفاوت‌هایی در معانی اصطلاحات «واقعیت» و «نظریه» در دانش و زندگی روزمره وجود دارد. نظریه در دانش اشاره و دلالت بر کار حدسی و گمانی و غیرعملی ندارد. از نگاه علمی فرگشت یک واقعیت است. و انتخاب طبیعی یک نظریۀ قدرتمند و توانا در توضیح واقعیت فرگشت می‌باشد، که توانایی پیش‌بینی داده‌های آینده را دارد. هر چند برخی دانشمندان در جزئیات داخلی نظریه مناقشه می‌کنند، ولی اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها اصل آن را پذیرفته‌اند.
 

nahal_e77

عضو جدید
به نظر من :
ابروبادومه و خورشید فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر من :
ابروبادومه و خورشید فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

چه تاپیک جالبی رو از تو گور کشیدین بالا!

منم یکی از اینا داشتم!!!!!!!!!!!!!!!

اما ان کجا و این کجا هر چند دیگه حوصله ی صحبت در موردش رو ندارم وقتی که می بینم ملت ما عرب شدن!


منظظورم از عرب اون تعریف به خصوص از عرب هست!


منظظورم تاپیک معجزه ی طلای فرهاد اصلانی هست!
 

Similar threads

بالا