نبوووووووووووود؟
دیگه قزوینی نبود اینجا؟
دیگه قزوینی نبود اینجا؟
قزوینیاش بیان تو! سریع!
- شروع کننده موضوع Abolfazl_r
- تاریخ شروع
hosseinassar
مدیر ارشد
سلام الان یکی از دوستای من میاد
کو پس؟ چرا نیومد؟
hosseinassar
مدیر ارشد
قرار بود بیاد نمی دونم چرا نیومد
همین الان یه خانمی هم دیدم محل سکونتش قزوین بود پیام دادم. هنوز نیومده. 10 نفر بشیم خوبه!
سلام بر و بچ
چوشده آقا جان ؟ کسی نگامگا کردس؟
میام مندازمشان تو خورجین ترک موتور مبرمشان تو باغا....
سلام دادا! خوش آمدی! سر چشم!
نه داش گلم. تو خودته ناراحت نکن!
کدوم باغ؟سلام بر و بچ
چوشده آقا جان ؟ کسی نگامگا کردس؟
میام مندازمشان تو خورجین ترک موتور مبرمشان تو باغا....
این باغ کجاست؟باغ نشاط!
این باغ کجاست؟
در همسایگی میدان مینودر. (غریب کش)
آهان
راستی اون وسط غریب کش دارن چی می کنن چرا اینجوری شده من ماه پیش دیدم
تو یه تاپیک بودم باد زد و کلاهم رو انداخت تو این تاپییییکمن باید زودی برم
یکی برام بفرسته تو.............
نیدونم.
من باید زودی برم
یکی برام بفرسته تو.............
ایندفعه رو گذاشتم بری. دیگه نیایا! مسئولیتش پای خودته!
راستی تشکرام تموم شده. بعدا از خجالتت درمیام.
باغ که زیاده
نگران مکانش نباش اون با من
ولی اینها همه اش شوخیه و نباید شان شهرمونو پایین بیاریم!
ابوالفضل این دفعه اومدم قزوین میخوام ببینمت دادا.
اقا این تایپکو میبینم نمیدونم چرا دوست دارم فرتی بیام توش. کلا قزوینیها هر چیزی میبینند دوست دارند برند توش!!!
قدمت روی چشم داداش. تشریف بیار بریم یه حالی بکنیم با هم!
ای بابا. . . اینجا کجاست دیگه
آقا یه دقیقه اوطرف و نگاه کنین .. ما اشتباه اومدیم.. دور بزنیم .. مزاحمتون نشیم
خدایا .. پناه بر تو
اینجا همونجاست که دیگه...
نه داداش خوش اومدی. قدمت روی چشم. تا حالا قزوین اومدی؟
آره خدایی! اینقدر درگیر کار شدیم که حد نداره.
دقیقا 3 ماهه. یعنی 1 ماه قبل از عید. از شعاع 5 کیلومتری خونه و محل کار اونورتر نرفتم.
اینجا همونجاست که دیگه...
نه داداش خوش اومدی. قدمت روی چشم. تا حالا قزوین اومدی؟
قربون اقا..
قزوین که نه.. اما یکی از دوستان یه ترم مهمان گرفت باراجین.. تعریف میکرد
اقا به کسی نگین ها ( ما یه خانوم قزوینی داریم
احیاناا خطری که نیست ؟؟ 
)
قربون اقا..
قزوین که نه.. اما یکی از دوستان یه ترم مهمان گرفت باراجین.. تعریف میکرد
اقا به کسی نگین ها ( ما یه خانوم قزوینی داریم
به به مبارکه. با سلامتی. میگن مرد کجاست هر جا که زن اونجایی باشه. پس همشهری شدیم.
از جانب خودش نه ولی اگر احیانا داداش ماداش داره یکم ... جیزه!
به به مبارکه. با سلامتی. میگن مرد کجاست هر جا که زن اونجایی باشه. پس همشهری شدیم.
از جانب خودش نه ولی اگر احیانا داداش ماداش داره یکم ... جیزه!
خدایا تـــــوبه..
آقا نخواستیم... عطائشو به لقائش بخشیدیم
داداشش حالا بماند.. باباشو چه کنم
بگیم بالا چشمت ابرو .. میگیره *** میکنه
خدایا تـــــوبه..
آقا نخواستیم... عطائشو به لقائش بخشیدیم
داداشش حالا بماند.. باباشو چه کنم
بگیم بالا چشمت ابرو .. میگیره *** میکنه
نه نترس. اگه نیتت خیره بیا پیش خودم. حله! حتما میدونی که قزوینیا به رسم و رسوم خیلی پایبندن!
راستی میدونستی جهیزیه عروس قزوینی تو ایران معروفه!
آقا یه اطلاعات مرجعی بده.. ببینیم مزنه بازار چنده ... فی بالاست.. پایینه ؟؟ چجوریه ؟
اگه به صرفه نبود .. بیخیالش شیم
آقا یه اطلاعات مرجعی بده.. ببینیم مزنه بازار چنده ... فی بالاست.. پایینه ؟؟ چجوریه ؟
اگه به صرفه نبود .. بیخیالش شیم
قزوینی ها کلا هوای دامادو خوب دارن و زیر پر و بالشو میگیرن و بهش خیلی احترام میزارن.
شما بیشتر در قسمت خرید عروسی کمرتون با شکست مواجه میشه وگرنه جهیزیه خیلی سنگین پایه خانواده عروسه!
اگر اصالتا قزوینی باشن شامل این مراسم میشه:
خواستگاری:
پس از معرفی دختری به خانواده داماد معرفی شد، ابتدا مادر و چند تن از خانم های خانواده داماد به دیدن آن دختر می روند. اگر دختر را بپسندند، در جلسه بعد داماد را هم با خود می برند. در آن جلسه اگر داماد دختر را پسندید، مادر او هدیه ای را که به آن «نشانه» می گویند، به خانواده دختر می دهد.
شیرینی خوران (بله بران):
در صورت پسند هر دو طرف، جشنی در خانه عروس می گیرند. در آن روز زمان عقد و عروسی، مقدار مهریه و شیربها (باشلق) توسط بزرگترها دو طرف تعیین می شود.
عقد کنان:
در روز عقدکنان، خانواده داماد با توجه به تعداد میهمانان شیرینی، میوه و دیگر چیزها را با خنچه به خانه عروس می فرستند. پس از آن، خطبه عقد جاری می شود و آن دو به صورت رسمی به همسری یکدیگر در می آیند.
جهاز بران:
خانواده عروس بعد از آماده کردن جهاز، صورت کاملی از آن تهیه می کنند و در روز معینی، آنها را در خنچه ها چیده و به خانه داماد می برند.
حنابندان:
مراسم حنابندان مفصل ترین بخش عروسی به حساب می آید. در این شب ابتدا حنا از طرف خانواده داماد به خانه عروس سپس از طرف خانواده عروس به خانه داماد برده می شود. همه این مراسم همراه با رقص و پایکوبی است.
آستانه بوسان:
صبح روزی که در شب آن مراسم عروسی انجام خواهد شد، داماد به همراه دو ساقدوش به خانه عروس رفته، در می زند ولی وارد خانه نمی شود. پدر و مادر عروس گوسفندی را که از پیش آماده کرده اند، جلوی در خانه، در برابر پای داماد خود قربانی می کنند و داماد هم چهارچوب در را می بوسد.
عروس بران:
شب عروسی با حضور مطرب ها و نوازندگان شور و حال خاصی می گیرد، بعدازظهر روز جشن عروسی، عده ای از نزدیکان داماد به همراه او برای بردن عروس به خانه آنها می روند. داماد در میان دو ساقدوش با دسته گلی به خانه عروس وارد می شود.
بعد از پذیرایی از میهمانان، داماد به اتاق عروس می رود و دسته گل را به او هدیه می کند. سپس، یک پسر بچه نابالغ از سوی خانواده داماد به اتاق عروس می رود تا کمر عروس را ببندد. این کار به وسیله یک روبان یا روسری انجام می گرد. او باید سه بار این روسری یا روبان را از کمر عروس بیندازد و از پست پای او در بیاورد. پسر بچه در حین انجام این کار می گوید «هفت تا پسر یکی دختر» و با مشت ضربه ای آرام به پشت عروس می زند و پس از انجام این مراسم از سوی خانواده عروس هدیه ای به پسر بچه می دهند. بعد پدر عروس می آید و دست عروس و داماد را در دست یکدیگر می گذارد. سپس همه همراه عروس به خانه داماد می روند. بعد از پذیرایی و شادمانی، میهمانان خانه داماد را ترک می کنند.
پاتختی یا سربندان:
صبح روز بعد از جشن عروسی، فامیل داماد برای خوردن صبحانه و دادن رونما به عروس به اتاق عروس و داماد می روند. عروس با چای و شیرینی از آنها پذیرایی می کند و آنها نیز هر یک به عنوان رونما مبلغی در بشقاب می گذارند. در این روز جشنی در خانه داماد برپا می شود که فقط خانم ها در آن شرکت دارند. هر یک از شرکت کنندگان هدیه برای عروس می آوردند.
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
پس قزوینیاش کجااان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ | همشهری ها! | 26 | |
|
بچه های بهشهری بیان تو | همشهری ها! | 4 | |
|
|
بچه های بهشهری بیان تو | همشهری ها! | 61 | |
|
[ هرمزگان]► برو بچه های هرمزگان بیان | همشهری ها! | 135 | |
|
بیکار ها بیان اینجا......... | همشهری ها! | 303 |