زیباترین وسوسه ها _یا نگار من_یکی از بزگان اهل تمییز
حکایت کن زبن عبدالعزیز
حالا نشسته خسته کنارم _کنار من_
یک اشتراک مبهم و زیبا نهفته است..
در بین چشم مست تو با روزگار من..
آری تمام خیل خدایان فسون گرند..
افتاده ام به دام تو پروردگار من!!
آخرین ویرایش: