مشاعرۀ سنّتی

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماهم این هفته برون رفت وبه چشمم سالیست

حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست؟

 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو اگر صاحب نوشی واگر ضارب نیش
دیگران راست که من بی خبرم با تو زخویش
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو اگر صاحب نوشی واگر ضارب نیش
دیگران راست که من بی خبرم با تو زخویش

[FONT=&quot]شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]تمام شب برای با طراوت ماندن[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم [/FONT]
[FONT=&quot]..[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا خود با تو چیزی در میان هست
و گر نه روی زیبا در جهان هست
 

Mahdi JooN

عضو جدید
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تبسم تو دلم را ستاره باران کرد
رسم به ماه، اگر خنده ی دوباره کنی
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دولت صحبت آن مونس جان ما را بس[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت
در شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت
برسان بندگی دختر رز گو به درآی
که دم و همت ما کرد ز بند آزادت
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت
شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
چشم بد دور کز آن تفرقه‌ات بازآورد
طالع نامور و دولت مادرزادت
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو خود نظیر نداری و گر بود به مثل

من آن نیم که بدل گیرم و نظیر از دوست
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
توانگرا دل درويش خود به دست آور ..... كه مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
در عهد لیلی این همه مجنون نبوده​اند

وین فتنه برنخاست که در روزگار اوست
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو همواره چه خرسندی
و این از تو نگیرند باز ;
که دو یار داری بی تشویش ;
جام شراب و آن دفتر اشعار .

گوته
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
توانگران را عیبی نباشد ار وقتی

نظر کنند که در کوی ما گدایی هست
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو هم درد مرا درمان نخواهی کرد میدانم
فقط آرامشم را میدهی بر باد میدانم
علیرغم تمام لحظه های آشنایی مان
تو هم روزی نخواهی کرد از من یاد می دانم
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
1. تو هیچ می دانستی از سکوت هم می شود الهام گرفت؟
که روشنی همیشه بشارت بخش
و پرواز همیشه هم رهایی بخش نیست؟
که باید ساعت ها فقط بنشست تا رهایی آموخت؟

آری آزادی همیشه رهایی بخش نیست
اسارت را بیاموز آن زمان که در اوج تمنایی!
بیاموز زیبایی هم صحبتی با دیوار را
همدلی با سایه را
بیاموز که آفتاب همیشه هم نوید بخش نیست
بیاموز تا نو شوی
از نو بیافرینی
از بند واژه ها به در آیی
و جهانی دگر آفرینی
بیاموز که دیگر امید حرفی برای گفتن ندارد
بیاموز تغییر را
تحول را
اما از بن و ریشه تغییر ده!
بیاموز که زلالی را نه فقط در آب های زلال
بلکه در گل آلودی مرداب ها هم می توانی بیابی
بیاموز که وفا همیشه هم وفا نمی آموزد
از بی وفایی وفا بیاموز!
از بی ثمری ثمر
از خشم مهربانی
از نفرت عشق
از مرگ زندگی
بیاموز که آموختن مرز ندارد
و بی مرزی آموزش رایگان طبیعت است!
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو که با جانب خصمت به ارادت نظرست
به که ضایع نگذاری طرف معظم دوست
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تو را من با زبان بی زبانی دوست می دارم[/FONT][FONT=&quot]
و شاید مثل یک دلدار جانی دوست می دارم[/FONT]
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا عشقت ز جان آذر بر آره
ز پیکر مشت خاکستر برآره
__________________
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر کسی را غم خویشست و دل سعدی را

همه وقتی غم آن تا چه کند با غم دوست
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot]همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot]تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot]غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترسم به یك تغافل بیجا خورد شكست

پاس دلم بدار كه بسیار نازك است
__________________
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تا دهن بسته ام از نوش لبان می برم آزار[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی اندر خاکت افتم ور به بادم می​رود سر

هر که محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ســر بجز از عشق هوای دگرم نیست

غیر از گل یاد تو کسی دور و برم نیست


آشفتــه تـــر از زلــــف پریشان تو هستم

آرامشــــی از بهـــر دل در به درم نیست


تو سبـــز تــر از باغ بهــــاری و من اما

خشکیده گیاهم که دگر برگ و برم نیست


خون شـــد دل ســرگشته ام از تیغ جدایی

بر تـن بجز از زخمـــه صدها تبرم نیست


تقدیر من این بود که چون شمع بســـوزم

زین آتش جانسوز دریغــــا حــذرم نیست


مجنـــون صفـت آواره صحــرای جنـونم

وقتی که به کوی تو عزیزم گذری نیسـت


ترسم همه آن است پس از این همه دوری

آن روز بیـایـی کــه نشــــان و اثرم نیست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا