سر جلسه امتحان یه خانم بغل دستم نشسته بود منم داشتم بهش توضیح میدادم که چجوری تقلب کنه
اونم فقط گوش میداد ، امتحان که شروع شد پا شد ورقه هارو پخش کرد بعدشم خعلی شیک اومد
تهدیدم کرد سرت تکون بخره یا دس به تقلبات بزنی برگت رو گرفتم ......
شب جلو کامپیوتر خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ،
کلی هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد،
داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اینجا جای خوابه؟
عمو زنجیر باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون ...
شما که زنجیر ما رو بافتی..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختی..؟
مشکلتون دقیقاً چی بود؟
مرض داشتید این همه زنجیر بافته شده رو پشت کوه انداختید؟
یادش بخير ما بچه بوديم ، يه دستمال کهنه اي ، لنگ ماشيني چيزي پيدا ميکردن ميذاشتن لاي پامون بقچه ميکردن تا يه هفته بعد بازش کنن الان پوشک زدن واسه بچه با خروجي هوا از هردو طرف ، 8 لايه محافظ ، ويتامينه ، همراه با عصاره مالت ، 12 اير بگ ، کروز کنترل ، سنسور عقب ، تهويه مطبوع ، با ال سي دي... خلاصه فول آپشن ديگه ! از ال سي دي هم توشو نشون ميده ديگه لازم نيست را به را بازش کنن....