۸ سوالی که کارآفرین‌ها به عنوان رهبری کسب و کار باید از خود بپرسند؟

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

۱. چه چیزی به من انگیزه می‌دهد؟​



راه‌اندازی یک کسب‌وکار و رهبری کردن یک تیم می‌تواند بسیار مشکل باشد. در زمان سختی به دنبال یک انگیزه باش که شما را برای ادامه مسیر و پیشرفت مصمم کند. چیزهایی را که برای شما الهام‌بخش و خوشایند هستند یادداشت کنید و وقتی‌که نیاز به شور و شوق تازه‌ای دارید به آن‌ها مراجعه کنید. رهبران خوب از چیزهایی که به آن‌ها انگیزه می‌دهد کاملاً آگاهی دارند و از این آگاهی در جهت مثبت استفاده می‌کنند.

۲. چه موانعی بر سر راه من وجود دارد؟​



موانع کارتان چیست؟ آیا دپارتمان خاصی در کسب‌وکار شما وجود دارد که با آن در ستیز و کشمکش هستید؟ آیا قادر به داشتن استراتژی قابل‌اجرا برای یکی از واحدهایتان نیستید؟ اگر چنین است، جاهایی را که نیاز به بهبود دارد و یا منابعی را که راه طولانی برای غلبه بر مشکل در پیش دارند پیدا کنید.

هنگامی‌که نقاطی را که در آن‌ها ضعف دارید پیدا کردید، یک تیم کوچک تشکیل دهید و در مورد زمینه‌هایی که در آن‌ها نگرانی وجود دارد صحبت کنید. ایده‌هایتان را با هم به اشتراک بذارید و با یکدیگر بر روی موضوع کار کنید. ساختن تیم و دخیل کردن افراد می‌تواند خیلی مفید باشد. به کمک تیم می‌توانید ایده‌های بهتری برای حل مشکل‌هایتان پیدا کنید.

۳. چه چیزی را می‌خواهم به دست بیاورم؟​



در پایان هر روز کاری، یک گام به عقب بردارید و بپرسید چه چیزی را به دست آورده‌ام. بررسی دستاوردها روحیه شما را بالاتر می‌برد و بهره‌وریتان را زیادتر می‌کند. تلاش کنید هر روز حداقل یک کار مهم که مستقیماً به اهداف نهایتان مرتبط است انجام دهید. اگر فکر می‌کنید که می‌توانید روزانه دستاوردهای بیشتری داشته باشید ناامیدی‌ را رها کنید و سعی کنید روز بعد سخت‌تر کار کنید.

۴. چه میراثی را می‌خواهم باقی بگذارم؟​



در آخر اینکه، چطور می‌خواهید که از شما یاد شود؟ این سؤال را هر روز در ذهنتان داشته باشید و هر روز در جهت دستیابی به این هدف نهایی کار کنید. آیا از راه و روش کنونیتان راضی هستید؟ این قاعده را به یاد داشته باشید:

ویژگی‌های شخصیتی شما از قبل از تولد شکل نگرفته‌اند بلکه باید شخصیت خود را از طریق تجربه‌ها، شکست‌ها و موفقیت‌ هایتان پرورش دهید.

۵. چه کارهای اشتباهی انجام دادم و چطور می‌توانم از آن‌ها درس بگیرم؟​



هر تصمیمی که شما می‌گیرد لزوماً درست نخواهد بود. در چنین مواردی بهترین کار این است که به اشتباه خود اعتراف کنید. یک ضرب‌المثل وجود دارد که می‌گوید «آدم‌ها از اشتباهاتشان می‌توانستند درس بگیرند اگر آن‌قدر وقتشان را صرف انکار آن‌ها نمی‌کردند.» این جمله از آن جملات خردمندانه مهمی است که بهتر است آن‌ را به یاد داشته باشید. همه اشتباه می‌کنند، اما اینکه چطور به آن پاسخ می‌دهند مهم است.

۶.کجا باید دیگر در کار دخالت نکنم؟​



اگر خیلی زیاد در کارها دخالت کنید شکست خواهید خورد. صاحبان کسب‌وکار و مدیران دپارتمان‌ها نباید مستقیماً در هر تصمیمی که در کسب‌وکارشان گرفته می‌شود درگیر شوند. بخشی از وظایف رهبر این است که بتواند به خوبی نیروی کار جذب کند.

تیمی را اطرافتان بسازید که به تصمیم‌گیری‌ها و کارهایی که انجام می‌دهند اعتماد داشته باشید. از کسب‌وکارتان دور نشوید ولی به کارمندانتان اجازه بدهید بخشی از مسئولیت‌ها و کارها را خودشان جلو ببرند.

این کار نه تنها باعث می‌شود که پیشرفت سریع‌تر اتفاق افتد بلکه با به اشتراک‌گذاری مسئولیت‌ها، فرهنگ همکاری نیز در شرکت جا می‌افتد. امروز از خودتان بپرسید که چه کاری را می‌توانید به دیگران بدهید؟

۷. آیا من امروز به موفق شدن شخص دیگری کمک کردم؟​



رهبران خوب کسانی هستند که بر روی موفق شدن افراد اطرافشان نیز تمرکز می‌کنند.

این باید شعار شما باشد که به دیگران برای موفق شدن‌شان کمک کنید. لازم نیست حتما یک اقدام بزرگ انجام دهید. مثلاً می‌تواند یک ‌چیز ساده مثل صرف ۲۰ دقیقه وقت برای کارمندانتان و صحبت در مورد عملکرد و پیشرفتتان باشد. تقویت کسانی که برای شما کار می‌کنند در نهایت موجب توسعه شرکتتان می‌شود.

۸. آیا کارهایی را که انجام می‌دهم در جهت رسیدن به اهدافم است؟​



وقتی که شما ناخدای یک کشتی هستید و در راس آن قرار دارید، عقلی است که مقصد را در ذهنتان داشته باشید. مدیریت یک کسب‌وکار و یا رهبری یک تیم نیز همین‌گونه است. باید اهدافی داشته باشید که همه بر روی آن تمرکز کنند و در یک مسیر حرکت کنند.

اهداف کسب‌وکارتان را لیست کنید و هر روز از خودتان بپرسید که آیا من در جهت رسیدن به این هدف کار کرده‌ام. اگر این‌گونه کار نکرده‌اید، مشخص کنید که چرا این‌چنین نیست و چطور می‌توانید این رویه را تغییر دهید و در مسیر درست حرکت کنید. هرگز اهدافتان را فراموش نکنید.
 
Similar threads
بالا