یادت بسان سرو سهی، همیشه سبز در دل جوانه می زند...«E.H.S.A.Nُُُ S Birthday»

بانوی باران

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام عزیزم
در مورد نقاشی خود احسان جان میاد میزاره . یعنی باید بزاره . اصن ببینیم داره نقاشی رو . مال 4 سال پیش بوده !:D
مسئولین رسیدگی کنن...خخ:whistle:

سلامی دوباره ....

باشد که رستگار شویم :D.....آره خو , باید ببینیم براش ارزشمند بوده یا نه :whistle: ( وای وای وای , خدایا خودمو سپردم دستت :(:D )

مسئـــــــــــــــــــــــــــــــولین !!!!!!!!؟؟؟

این همه گفتی نسترن جون
درباره اون کادو هم بتوضیح
مهرو موم بود چرا خو:|:D

آی قربون دهنت مارال ...همه از کنجکاوی کم موندن به دیار باقی بپیوندند:D.....خوب شد که گقتی

کلید این سوالت هم پیش احسان هست :دی

پس سربازان ......آقا احسانو زود بیاورید.........باید محاکمه شد:smoke:

باید جواب پس دهد .....باید همه را از سر در گمی دربیاورد ..........:confused:

وگــــــــــــــــــــــرنه به دارش بکشید :whistle::Ph34r::child::biggrin:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
به رسم ِ قدردانی و سپاس ...

به رسم ِ قدردانی و سپاس ...

ســــلام ،
سلامی چو بوی خوش آشنایی ..
امیدوارم همه ی دوستان عزیزم خوب و عالی باشند و آرزومندم که چرخ زندگی شما خوبان، در مسیری هموار رو به سوی موفقیت،کمال و خوشبختی در حرکت باشه | :gol:

و امـــــا بعد ...
گفتن و نوشتن از محبت بی دریغ و لطف همیشگی ِ تک تک شما عزیزان، که در تمام لحظات تلخ و شیرین، شاد و غمین حضورتون رو عمیقا حس کردم ، واژه هایی ماورایی میطلبه که از بیانشون قاصرم. فقط میتونم صمیمانه و پرمهر از همه ی شما دوستای خوبم تشکر کنم و بابت حضور و تبریک و حس خوبی که به من هدیه دادید ، قدردان شما خوبان باشم.
به ویژه ، از مریم و نسترن که زحمت برپایی این تاپیک رو کشیدند ؛ رفقایی که وجود نازنینشون ، مصداق بارز یک دوست ِ خوب، مهربان، یکدل و همراه هستند و واقعا هر کسی از داشتن دوستانی این چنین ، به خودش می باله.
البته ادب حکم می کرد که از تک تک پست ها (علی الخصوص از پست هایی که حاوی خاطره بودن) نقل قول بگیرم، اما خب به علت تعداد زیاد پست ها و همچنین شرایط خاصی که این روزا دارم، فرصت نشد و از این بابت عذرخواهی میکنم. .
امیدوارم همیشه شاهد لبخند و شادی شما باشم و این دوستی ها، همیشه رو به ازدیاد و فزونی باشه .
و دیگر بقایتان ...:gol:

دوستدار شما - احـســان
1393.10.30
23:59







دیدگاه من :

نو زایش و تولد واژه ای ست در پی معنا شدن وقتی که همه ی معنای زندگی ات را گم می کنی ؛
مفهومی ست در تب و تاب رسیدن وقتی که همه ی راه ها به بیراهه می رود ؛
تولد گاه بهانه ای ست برای دلتنگ خود شدن وقتی همه چیز بوی کهنگی می دهد ؛
شانه ای ست برای جستجوی خویش وقتی چشمهای زندگی ات را می کاوی ؛
تولد گاهی بهانه ای ست برای یک جمع دوستانه برای چند لحظه با هم بودن و خندیدن؛
تولد علامتی است پر معنا که دریافت همه ی دستاوردها را به سخره می گیرد گاهی ، در سر رسید زندگی ما ؛
گاه بهانه ای ست برای نوشتن یک متن یا سرودن یک شعر ؛
تولد گاه بهانه ای ست برای فریاد بودن و خالی شدن ... خالی تر از باد ... خالی تر از فریاد ؛
تولد مفهومی ست ناپیوسته در زندگی امروز ما و عشق مفهومی ست پیوسته ...
(اگر دریابم! )


 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
خیلی دلم میخواد در مورد خاطرات بچه ها ، بیشتر صحبت میکردیم ( البته خاطرات که چه عرض کنم ، همه ش از سختگیری و اخطار و .. صحبت کردن نامردا :d ؛ شوخی میکنم ) ، ولی خب فعلا نشد که بشه ، تا بعدا ، چه پیش آید.
از اتاق فرمان ، و همچنین خواسته ی بچه ها در پست های صفحه ی آخر ، اشاره میکنن که یه سری مدارک و مستندات باید ارائه بدم :دی ؛ گویا چاره ای نیست :دی


گفنتم تا هنوز نیومدی و فرصت هست خاطره ای بگم
هر چند سخته گلچین کردن این همه خاطره تلخ و شیرین در این سال ها از کجاش بگم خو:دی

اون اوایل که بحث میکردیم تو بحثا همش میگفتی جناب همراهی: )))(مدارکش موجوده احسان کتمان نکن ):D

خاطره دیگه ای که یادم مونده یه مسابقه نقاشی تالار هنر داشت که اسم چند نفرو داده بودن باید خصوصیتشو نقاشی میکردیم
یکی از اونا تو بودی البته اون زمان زیاد نمیشناختمت ولی طبق گفته خودت 70درصد شبیه ت بود

اون زمانا خیلی قدیما شب بیدار بودی و تا سحر یع ریززززز در محافل علمی :دی تفت میدادی بخصوص ایام ماه رمضون که همیشه دیرت میشد خخخ بعدش دیگه شاغل شدی و ترک عادت و نصیحت مکررررر و...:-"

دیگه یه سری خاطرات مربوط به زمان پایان نامس که خیلی عالی دادی (همشم بخاطر کرکسیون با من بود =)) )
و من کلی درس معماری از مطالعات تا نحوه برخورد با موضوع ، ایده ، ارائه و ...گرفتم و راهنمای خوبی در این زمینه بودی...

و بعد از این جریان ؛ مرو ؛ یکی از بهترین دوستای الانمون به جمعمون اضافه شد:دیییی:heart:

سر نقشینه بعد از استارت این حرکت بزرگ هم یه سری خاطرات پیش اومد از شروعش تا شب تحویلاش استرساش بخصوص تحویل شماره دوم و شروع اون سفر طولانیت ... دبلیو 05
و یه سری خاطرات غم انگیز .. ولی کلا خاطرات خوبی ازت داریم رفیق و امیدوارم که ما هم خاطره خوب به جا بگذاریم ..

آنجا که
احساس مي کني
خاطره اي نخواهي ساخت
خواهي مُرد
زندگي چيزي ست
ميان خاطراتي که ساخته ايم
و خاطراتي که خواهيم ساخت

سيدمحمد مرکبيان


مرسی مریم جون...ف.ف:gol:

خیلی خوب بود نسترن . ازت ممنونم برای یادآوری خاطرات . یاد باد ، آن روزگاران ، یاد باد ...
اگه بخوام در مورد این سطوری که تعریف کردی ، بنویسم خودش یه تاپیک جداگانه می طلبه و تقریبا دویست سیصد پست :دی
فقط به دو سه تا نکته ی کوچیک و کوتاه بسنده میکنم ؛
اول اینکه من میدونستم پسر نیستی ، منتها چون خودت اصرار داشتی اصل موضوع مخفی بمونه ، منم به روت نمی آوردم ؛ مدارکش موجوده :d
یاد اون مسابقه هم بخیر . مدارک اونم موجوده . عکسی که تو دادی رو هنوز دارم ؛ یادم نیست چندم شدی :دی
تصور نسترن از من :
t2vzluu1tgqx980evhz.jpg
البته بچه ها باید در جریان مسابقه و خواسته هاش (#74 ) باشن ، تا متوجه شن چرا اینطوریه.

و حضور مریم هم که دیگر برگ زرینی بر دفترچه ی خاطرات ما بود . مریم اون اوایل هم خیلی از من خاطرات ِ خشن داره :دی ؛ ولی بعد فهمید که چه آدم ِ مهربونی هستم :دی


:gol:و :gol:



 
آخرین ویرایش:

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ســــلام ،
سلامی چو بوی خوش آشنایی ..
امیدوارم همه ی دوستان عزیزم خوب و عالی باشند و آرزومندم که چرخ زندگی شما خوبان، در مسیری هموار رو به سوی موفقیت،کمال و خوشبختی در حرکت باشه | :gol:

و امـــــا بعد ...
گفتن و نوشتن از محبت بی دریغ و لطف همیشگی ِ تک تک شما عزیزان، که در تمام لحظات تلخ و شیرین، شاد و غمین حضورتون رو عمیقا حس کردم ، واژه هایی ماورایی میطلبه که از بیانشون قاصرم. فقط میتونم صمیمانه و پرمهر از همه ی شما دوستای خوبم تشکر کنم و بابت حضور و تبریک و حس خوبی که به من هدیه دادید ، قدردان شما خوبان باشم.
به ویژه ، از مریم و نسترن که زحمت برپایی این تاپیک رو کشیدند ؛ رفقایی که وجود نازنینشون ، مصداق بارز یک دوست ِ خوب، مهربان، یکدل و همراه هستند و واقعا هر کسی از داشتن دوستانی این چنین ، به خودش می باله.
البته ادب حکم می کرد که از تک تک پست ها (علی الخصوص از پست هایی که حاوی خاطره بودن) نقل قول بگیرم، اما خب به علت تعداد زیاد پست ها و همچنین شرایط خاصی که این روزا دارم، فرصت نشد و از این بابت عذرخواهی میکنم. .
امیدوارم همیشه شاهد لبخند و شادی شما باشم و این دوستی ها، همیشه رو به ازدیاد و فزونی باشه .
و دیگر بقایتان ...:gol:

دوستدار شما - احـســان
1393.10.30
23:59







دیدگاه من :

نو زایش و تولد واژه ای ست در پی معنا شدن وقتی که همه ی معنای زندگی ات را گم می کنی ؛
مفهومی ست در تب و تاب رسیدن وقتی که همه ی راه ها به بیراهه می رود ؛
تولد گاه بهانه ای ست برای دلتنگ خود شدن وقتی همه چیز بوی کهنگی می دهد ؛
شانه ای ست برای جستجوی خویش وقتی چشمهای زندگی ات را می کاوی ؛
تولد گاهی بهانه ای ست برای یک جمع دوستانه برای چند لحظه با هم بودن و خندیدن؛
تولد علامتی است پر معنا که دریافت همه ی دستاوردها را به سخره می گیرد گاهی ، در سر رسید زندگی ما ؛
گاه بهانه ای ست برای نوشتن یک متن یا سرودن یک شعر ؛
تولد گاه بهانه ای ست برای فریاد بودن و خالی شدن ... خالی تر از باد ... خالی تر از فریاد ؛
تولد مفهومی ست ناپیوسته در زندگی امروز ما و عشق مفهومی ست پیوسته ...
(اگر دریابم! )



سلام آقای مدیر
درآخرین دقیقه از ماه تولدتون سرانجام موفق شدید تو تاپیک تولدتون پست بذارید.ب فال نیک بگیرید این اتفاق خوشایند رو:gol:
توضیحاتتون کامل بود ممنونم:دی

(جهت یادآوری) نسترن جون در اون مسابقه سوم شده.کاش تمام کارها بود خیلیهاشون حذف شده..
 
آخرین ویرایش:

parla_69

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
اوووووووووووووووووووووم

خوب خدارو شکر که یکی دیگه از مهمترین سوالات جهان هستی بی پاسخ نموند

نحوه ی ارائه ی مطلب طوری بود که همه رو به وجد میاورد شرلوک هلمز نهفته ش بیدار شه

و باز جوانان همیشه در صحنه حماسه آفریدن و راز این سر مخوف رو گشودن

وطنم پاره ی تنم

خخخ

حالا جدا از شوخی مر30 استاد احسان که با تولدتون این همه شادی به باشگاه هدیه کردین

در ضمن متن "دیدگاه من" خیلیییییییییییی عالی بود حدث میزنم قلم خودتونه نه!!!

اگه اجازه بدین میخواستم ازش یه کپی داشته باشم

:gol::gol::gol:
 
بالا