گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

فرهنگ

مدیر بازنشسته
واییییییی چرا ؟

خوب پس کی ؟

تا اون موقع اوه اوه نتایج کنکور میاد از تو ام باید شیرینی بگیریم آخ جون


چي ميگييييييييييييي؟/
بيايد من بهتون شيرين بدم... قبا عيد اون موقع شيرين خوردن نداره كه... اونايي كه رتبه ميدن بايد بيان.
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
چي ميگييييييييييييي؟/
بيايد من بهتون شيرين بدم... قبا عيد اون موقع شيرين خوردن نداره كه... اونايي كه رتبه ميدن بايد بيان.

من که میدونم تو رتبه ات خوف میشه

شکسته بندی تا کییییییی ؟


به هر حال نهارو افتادیم هورااااااا
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
بچه ها لطفا به بحثا خاتمه بدين....
حداقل توقع اين هست كه به فعاليتتون ادامه بديد..علمي :)
تازه واردها هم به هرحال بايد پذيرفت كاراشونو ديگه ...._ منظورم از تازه وارد كسي كه اولين باره مياد اينجا
اگه جايي بود كه نياز به ابزارمديريت داشت به من خبر بديد.. هركاري از دستم بربياد ...
به هرحال رضا برميگرده و تعيين تكليف ميشه اينجا... انقدر دلخوري ايجاد نكنيد.. مديريت اينجا مصيبت عظماست:D
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا شب نرسیده فک کنم اکتیویته سنج من پر بشه

خودمونیما

چه زود پرید بالا
 

ho3in.s

عضو جدید
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست............................................................................... هر کجا هست خدایا به سلامت دارش


 

ho3in.s

عضو جدید
سعدیااااااااا

حافظاااااا
:D:D:D

حسینا! :biggrin:

وايييييييييييييييي
فعاليت علميت كو
حسش نیست! البته ما که علمی نداریم... چشم در اسرع وقت:)

منو تشویخ کنین

چن تا مقاله گذاشتم

آزمایشگاه پرسلان رو تکمیل کردم

بچه به این خوبی شدم

به به چه دختره ماهی

ای جان
:w14::w14::w14:
 

دغدغه مند

عضو جدید
من و دریایی ، پر از زیبایی
چه کنم که ندارم بینایی
من و صحرا و گرمایی فروزان
چه کنم ندارم حسی میزان
من و آسمانی برای جدایی
چه کنم ندارم بال پریایی
من و زمینی مملوء از جاه
چه کنم که ندارم به آن راه
ای کاش می رسیدم به علم
پله هایی می خواهم از حلم
دنیای من پهنه ای دارد عظیم
اما چه سود که ندارد نسیم
دنیایی می خواهم پر از موج
که به سوی من بیایند فوج فوج
صدای باد و نوازش صورت
ای کاش کمی می بوییدم سیرت
آتشی را که برای من فروزند
به ز جدایی ها که زمن دورند
هر چه فریاد سر می نهم:"ای رفیق"
رد می شود و من به امید شفیق
 

شنگول

عضو جدید
بچه ها لطفا به بحثا خاتمه بدين....
حداقل توقع اين هست كه به فعاليتتون ادامه بديد..علمي :)
تازه واردها هم به هرحال بايد پذيرفت كاراشونو ديگه ...._ منظورم از تازه وارد كسي كه اولين باره مياد اينجا
اگه جايي بود كه نياز به ابزارمديريت داشت به من خبر بديد.. هركاري از دستم بربياد ...
به هرحال رضا برميگرده و تعيين تكليف ميشه اينجا... انقدر دلخوري ايجاد نكنيد.. مديريت اينجا مصيبت عظماست:D

راس میگه دیگه اینقدر بحث مدیریت رو کش ندین...
حرف آخر رو من می زنم و نموم...
رضا زود معلوم کنه.....اگه موند که هیچ....اگه رفت چند نفر کاندید بشن و بچه ها رای بدن و در آخر هم پیرجو نظر بده....
به نظر من فرهنگ مدیر بشه و مهدی یا زینب یا rezab هم همکار مدیر...
والسلام.....
 

فرهنگ

مدیر بازنشسته
راس میگه دیگه اینقدر بحث مدیریت رو کش ندین...
حرف آخر رو من می زنم و نموم...
رضا زود معلوم کنه.....اگه موند که هیچ....اگه رفت چند نفر کاندید بشن و بچه ها رای بدن و در آخر هم پیرجو نظر بده....
به نظر من فرهنگ مدیر بشه و مهدی یا زینب یا rezab هم همکار مدیر...
والسلام.....

تكبير...;)
واي ببين كي اينجاس..:redface:
حرف اخرت كشت همنو :biggrin::biggrin:
آ>اي نانو فعاليت علميت در زمينه نانو كي شروع ميشه؟؟؟/ خداييش من ك هاز نانو چيزي حاليم نيس بيا زكات علمتو بده :redface:;)
 
آخرین ویرایش:

reza_tima

عضو جدید
راستی من امروز یه چیزی فهمیدم اونم اینه که هنوووز اخرین مدرک تحصیلیه من دیپلمه!!! واسه همین نمیتونیم مدیرتون شم!!! دلتون سوخت اره؟؟ می دونم ولی چاره چیه، باید ساخت.
 

setayesh 88

عضو جدید
تو ستایش خودمون بودی؟ مگه ایدیت رو گم کردی؟

سلام. اره. گم نکرده بودم ایدیم فارسیه....لپ تاپی که باهاش کانکت بودم فارسی نداشت....خیلی دوست داشتم اون شب باشم واسه همین با یه اکانت تازه اومدم.
 

setayesh 88

عضو جدید
سلام دوستان:smile:
شب نشینی بچه های قدیمی کی بود یا هست؟
میشه لطفا با ذکر تاریخ اطلاع رسانی کنین ؟
[/QUOTE]

سلام. خوبیییییییییی؟!!!
این ورا....؟

دلمون واست کلی تنگ شده بود:smile:
5شنبه همون 11 دور هم جمع شده بودیم...البته نمیدونم قراره هر هفته باشه یا نه
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام. اره. گم نکرده بودم ایدیم فارسیه....لپ تاپی که باهاش کانکت بودم فارسی نداشت....خیلی دوست داشتم اون شب باشم واسه همین با یه اکانت تازه اومدم.

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:

سلام دوستان:smile:
شب نشینی بچه های قدیمی کی بود یا هست؟
میشه لطفا با ذکر تاریخ اطلاع رسانی کنین ؟

آههههههههه خدای من ببین کی اینجاس:gol:


ازین به بعد هر پنج شنبه شب ساعت 11 به بعد شب نشینی برقراره



ببین کی اینجاس
 

EHSAN.E

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام به همه مهندسین عزیز:gol::gol:
من خیلی دلم میخواست پنج شنبه تو گپ .. شرکت میکردم
ولی صد افسوس که نشد
واسه همینم شرمنده همتون شدم
باید ببخشید مخصوصا m4material عزیز
 

دغدغه مند

عضو جدید
وارد اتوبوس شدم، جایی برای نشستن نبود، همانجا روبروی در، دستم را به میله گرفتم
پیرمرد با کتی کهنه، پشت به من، دستش به ردیف آخر صندلی های اقایون
میشود گفت تقریبا در قسمت خانم ها گره کرده!
خانم دیگری وارد اتوبوس شد، کنار دست من ایستاد، چپ چپ نگاهی به پیردمرد انداخت، شروع کرد به غرلند کردن!
ـ برای چی اومده تو قسمت زنونه! مگه مردونه جا نداره؟ این همه صندلی خالی!
ـ خانم جان اینطوری نگو، حتما نمی تونسته بره!
ـ دستش کجه نمی تونه بشینه یا پاش خم نمیشه؟
ـ خب پیرمرده ! شاید پاش درد میکنه نمی تونه بره بشینه !
ـ آدم چشم داره می بینه! نیگاه کن پاش تکون میخوره، این روزها حیا کجا رفته؟!…
سکوت کردم، گفتم اگر همینطور ادامه دهم بازی را به بازار می کشاند! فقط خدا خدا میکردم پیرمرد صحبت ها را نشنیده باشد!
بیخیال شدم، صورتم را طرف پنجره کردم تا بارش برفها را تماشا کنم
به ایستگاه نزدیک می شدیم و پیرمرد میخواست پیاده شود
دستش را داخل جیبش برد و پنجاه تومنی پاره ایی را جلوی صورتم گرفت و گفت : دخترم این چند تومنیه؟!
بغض گلویم را گرفت، پیرمرد نابینا بود!
خانم بغل دست من خجالت زده سرش را پایین انداخت و سرخ شد
 
بالا