کدام ترانه داریوش

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
معجزه خاموش

طبل خیس اندوه و اتفاق افتاده
یه آه خداحافظ یه فاجعه ساده

خالی شدم از طغیان حسی منو از من باش
یه سایه شبیه من پشت پنجره پژمرد

ای معجزه خاموش یه حادثه روشن شو
یه لحظه فقط یه آه از جنس شکفتن شو

از روزن این کنج خاکستری پرپر
مشغول تماشای ویرون شدن من شو

برگرد به برگشتن از فاصله دورم کن
یه خاطره با من باش یه گریه غرورم کن

از گرگر بی رحم این تجربه من سوز
پرواز رهایی باش به ضیافت دیروز

به کوچه که پیوستی شهرست و لبالب شد
لحظه آخر لحظه شب عاقبت شب شد

آغوش جهان روبه دلشوره شتابان بودچ
راهی شدن حرف نقطه چین پایان بود

ای معجزه خاموش یه حادثه روشن شو
یه لحظه فقط یه آه از جنس شکفتن شو

از روزن این کنج خاکستری پرپر
مشغول تماشای ویرون شدن من شو
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
راهی

در تب و تاب رفتنم، به فکر راهی شدنم
تو ای همیشه همسفر، مرا شناختی تو اگر

مرا پس از من بنویس، به هر کس از من بنویس
ای تو هوای هر نفس، هر نفس از من بنویس

مرا به دنیا بنویس، همیشه تنها بنویس
به آب و خاک، آتش و باد، برای فردا بنویس

تو جان من باش و بگو، به یاد من باش و بگو
میلاد من باش و بگو، جانان من باش و بگو

نفس اگر امان نداد، روی خوشی نشان نداد
رفت و دوباره برنگشت، مرا دوباره جان نداد

دست و زبان من تو باش، نامه رسان من تو باش
حافظه تبار من، نام و نشان من تو باش

بگو حکایت مرا، قصه هجرت مرا
توشه ای از غزل ببخش، راه زیارت مرا

تو جان من باش و بگو، جانان من باش و بگو
به یاد من باش و بگو، میلاد من باش و بگو

نفس اگر توان نداد، مرا دوباره جان نداد
به این همیشه ناتمام، زمان اگر امان نداد

تو جان من باش و بگو، زبان من باش و بگو
بر سر گلدسته عشق، اذان من باش و بگو

بگو که مثل من کسی، به پای عشق سر نداد
از آن سوی آبی آب، خبر نشد خبر نداد

تو جان من باش و بگو، به یاد من باش و بگو
میلاد من باش و بگو، جانان من باش و بگو…
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
کس نمی داند

رهگذار عمر سيری در دياری روشن و تاريك
رهگذار عمر راهی بر فضایی دور يا نزديك
كس نمی داند كدامين روز می آيد
كس نمي داند كدامين روز می ميرد
چيست اين افسانه هستی خدايا چيست
پس چرا آگاهی از اين قصه مارا نيست
صحبت از مهر و محبت چيست؟
جاي آن در قلب ما خالی است؟
روزی انسان بنده ی عشق و محبت بود
جز ره مهر و وفا راهی نمی پيمود
چيست اين افسانه ی هستي خدايا چيست؟
پس چرا آگاهی از اين قصه ما را نيست؟

كس نمی داند كدامين روز می آيد
كس نمی داند كدامين روز می ميرد
 

Similar threads

بالا