کارآفرینی : آیا شما کار آفرین هستید ؟

bardinova

مدیر بازنشسته
یه بحثی بکنیم در مورد کارآفرینی ، این واژه گسترده ، مهم و عجیب !! . یه صبحتی داشته باشیم در مورد اینکه کارآفرینی چی هست ، چی باید باشه ، ما کجا هستیم ، دنیا کجاست ، و در مورد آدمهای کارآفرین موفقی که میشناسیم صحبت کنیم . این بحث پای ادعا و اتکا به نفس آدم رو به میون میکشه . میتونه بحث چالش بر انگیز و مناسبی از آب در بیاد .

قبل از اینکه صحبت بکنیم و (برای اونایی که نمیدونن) تعریف کنیم کارآفرینی چی هست ، یه سئوال مطرح کنیم : کارآفرین کی هست ؟؟؟

بر اساس گفتهء کتاب کارآفرینی از تئوری تا عمل (من این کتاب رو نخوندم) عنوان شده شما ابتدا باید به این 12 سئوال پاسخ بدین و بگین که این جملات درست هست یا نه :

1) دوست دارم تا اونجا که وقت اجازه میده کارها رو بهتر از آنچه که هست انجام بدم .

2) در انجام کارهام شور و هیجان دارم .

3) موقع دوش گرفتن ، رانندگی و دراز کشیدن قبل از خواب ، به ایده های جدید فکر میکنم .

4) وقتی راههای اجرای یک ایده جدید رو بررسی میکنم ، مراحل عملی انجام اون رو یدست و مرتبط و پیوسته تصور میکنم .

5) در انجام کارهایی که گه گاه خارج از اختیارات من هست مشکل دارم .

6) میتونم ایده هام را تا وقتی که آزمایش نکردم و طرح اجرایی نریختم ، مخفی نگه دارم و ذوق جار زدن اون رو سرکوب کنم .

7) وقتی با نشونه های شکست تو کار مواجه میشم میتونم با روحیه به کارم ادامه بدم .

8) بیش از حد معمول هم طرفدار و هم منتقد دارم .

9) دوستانی دارم که موقع نیاز میتونم ازشون کمک بگیرم .

10) به راحتی از آدمهایی که در اجرای درست ایده های من کوتاهی میکنن دلخور میشم .

11) سعی میکنم بجای اینکه همه کارها رو خودم انجام بدم ، گروه تشکیل بدم و ایده خودم رو با اونها سهیم کنم .

12) حاضرم برای تست کردن ایده خودم و امتحان کردن شانسم ، کار و حقوق فعلی خودم رو ول کنم .

هر چی پاسخهای مثبت بیشتر باشه ، شما کارآفرین تر هستین !! .
 

امیر Amir

عضو جدید
یه بحثی بکنیم در مورد کارآفرینی ، این واژه گسترده ، مهم و عجیب !! . یه صبحتی داشته باشیم در مورد اینکه کارآفرینی چی هست ، چی باید باشه ، ما کجا هستیم ، دنیا کجاست ، و در مورد آدمهای کارآفرین موفقی که میشناسیم صحبت کنیم . این بحث پای ادعا و اتکا به نفس آدم رو به میون میکشه . میتونه بحث چالش بر انگیز و مناسبی از آب در بیاد .

قبل از اینکه صحبت بکنیم و (برای اونایی که نمیدونن) تعریف کنیم کارآفرینی چی هست ، یه سئوال مطرح کنیم : کارآفرین کی هست ؟؟؟

بر اساس گفتهء کتاب کارآفرینی از تئوری تا عمل (من این کتاب رو نخوندم) عنوان شده شما ابتدا باید به این 12 سئوال پاسخ بدین و بگین که این جملات درست هست یا نه :

1) دوست دارم تا اونجا که وقت اجازه میده کارها رو بهتر از آنچه که هست انجام بدم .

2) در انجام کارهام شور و هیجان دارم .

3) موقع دوش گرفتن ، رانندگی و دراز کشیدن قبل از خواب ، به ایده های جدید فکر میکنم .

4) وقتی راههای اجرای یک ایده جدید رو بررسی میکنم ، مراحل عملی انجام اون رو یدست و مرتبط و پیوسته تصور میکنم .

5) در انجام کارهایی که گه گاه خارج از اختیارات من هست مشکل دارم .

6) میتونم ایده هام را تا وقتی که آزمایش نکردم و طرح اجرایی نریختم ، مخفی نگه دارم و ذوق جار زدن اون رو سرکوب کنم .

7) وقتی با نشونه های شکست تو کار مواجه میشم میتونم با روحیه به کارم ادامه بدم .

8) بیش از حد معمول هم طرفدار و هم منتقد دارم .

9) دوستانی دارم که موقع نیاز میتونم ازشون کمک بگیرم .

10) به راحتی از آدمهایی که در اجرای درست ایده های من کوتاهی میکنن دلخور میشم .

11) سعی میکنم بجای اینکه همه کارها رو خودم انجام بدم ، گروه تشکیل بدم و ایده خودم رو با اونها سهیم کنم .

12) حاضرم برای تست کردن ایده خودم و امتحان کردن شانسم ، کار و حقوق فعلی خودم رو ول کنم .

هر چی پاسخهای مثبت بیشتر باشه ، شما کارآفرین تر هستین !! .

شما که هنوز کتاب رو نخوندی پس چجوری از اون کتاب یه چکیده و چند تا سوال فانتزی مطرح کردین؟؟؟

جسارت در کار با کله خری خیلی فرق داره به نظر من...
جسارت در کار تا بزن به دل دریا خیلی فرق داره...


 

bardinova

مدیر بازنشسته
شما که هنوز کتاب رو نخوندی پس چجوری از اون کتاب یه چکیده و چند تا سوال فانتزی مطرح کردین؟؟؟

جسارت در کار با کله خری خیلی فرق داره به نظر من...
جسارت در کار تا بزن به دل دریا خیلی فرق داره...

عرض کردم این کتاب رو نخوندم !! .این 12 سئوال بخشی از یه مقاله در خصوص کارآفرینی بود که بعنوان مرجع اسم اون کتاب رو ذکر کرده بود . جسارت به تنهایی مفهوم خودش رو میرسونه . کارآفرینی چیزی فرا تر از جسارت هست .
 

bardinova

مدیر بازنشسته
کارآفرینی چیست ؟

کارآفرینی چیست ؟

اگه دقت کرده باشین جدیدا از این واژه زیاد استفاده میشه . بر خلاف استفاده های مختلفی که ازش میشه معنی کارآفرینی ایجاد یه کسب و کار نیست .

کارآفرینی که بنظر میرسه بخاطر سخت بودن واژه انگلیسیش (Entrepreneurship) در همه جا به همون صورت فارسی مطرح میشه به نوعی ترکیبی از چهار دیدگاه اقتصاد ، مدیریت ، جامعه شناسی و روان شناسی بشمار میاد . اینکه در گذشته این واژه چه مفهومی داشته زیاد مهم نیست . تعریفی که در حال حاضر در مورد این واژه بکار میره اینه که شما با تلاش زیاد و پشتکار و قبول تمامی خطرات مالی و روحی و اجتماعی برای رسیدن به اهداف مالی و رضایت شخصی و استقلال ، چیز جدیدی رو خلق کنین . این چیزی فراتر از جسارت ، ریسک پذیری و پشتکار هست و جنبهء خیلی سنگینی به نوآوری برمیگرده .

کارآفرینی چند تا جنبه وابسته به هم داره : اول از همه و مهمترین مسئله فرد کارآفرین هست که باید ویژگیهای خاصی داشته باشه که تبدیل به یه کارآفرین بشه . دوم وجود سازمان کارآفرین هست که اونجایی معنی پیدا میکنه که فرد جنبه استقلال رو در نظر نمیگیره و در قالب یه سازمان به اهدافی که داره میرسه .

تاکید زیادی توی این مبحث بر نوآوری (و نه خلاقیت) میشه . خلاقیت کنار هم گذاشتن چیزهای قدیمی برای رسیدن به رها جدید و حذف زواید برای خلق چیز ساده تر و بهتر هست . اما نوآوری یه قدم فراتر میره و بعنوان توانایی برای بکار بردن راه حلهای خلاق هست . یعنی وقتی شما یه محصول و خدمت رو از یه ایدهء خلاق تولید کنین ، به نوآوری رسیدین .

من برای این بحث این اسکوپ رو پیشنهاد میکنم :

1) در مورد همین چیزها تا الان کمی صحبت کنیم و نظر بدیم .
2) تعریف کنیم که یه آدم کارآفرین چه ویژگیهای منحصر بفردی داره .
3) بحث کنیم که سازمان کارآفرین چه ویژگیهایی داره .
4) در مورد آدمهای کارآفرین که میشناسیم و جایی خوندیم و نقاط شاخص و پر رنگ زندگی اونها تبادل اطلاعات کنیم .

اگه موافقین شروع کنیم .
 

mahtabi

مدیر بازنشسته
با سلام:
ضمن تشکر از جناب بردینوا بابت گذاشتن این بحث قشنگ.
خوب کار،رینی هم یه واژست که به قول شما مثل خیلی از واژه هیی که معنی شدن ، معنی کامل کلمه ی اصلیش رو نمیرسونه و این باعث میشه که اغلب اشتباه گرفته شه.

خوب باید بگم که ویژگی هایی که میشه در نظر گرفت شما گفتین ،یعنی همینکه پشتکار فوق العاد ای داشته باشه، از شکست در کارش دلسرد نشه و پیگیر باشه ،فردی خلاق باشه و بتونه با خلاقیتش به کسب سود بپردازه.ریسک پذیر باشه ، همواره دنبال ایجاد فرصت ها باشه و خیلی چیزای دیگه که میشه با سرچ درآورد.

در مورد سازمان هم یه سوالی برام پیش اومده . یه جا نوشته بود که کارآفرینی در سازمان و یه جای دیگه نوشت بود کارآفرینی در شرکت!
فرقشون چیه؟
 

bardinova

مدیر بازنشسته
با سلام:
ضمن تشکر از جناب بردینوا بابت گذاشتن این بحث قشنگ.
خوب کار،رینی هم یه واژست که به قول شما مثل خیلی از واژه هیی که معنی شدن ، معنی کامل کلمه ی اصلیش رو نمیرسونه و این باعث میشه که اغلب اشتباه گرفته شه.

خوب باید بگم که ویژگی هایی که میشه در نظر گرفت شما گفتین ،یعنی همینکه پشتکار فوق العاد ای داشته باشه، از شکست در کارش دلسرد نشه و پیگیر باشه ،فردی خلاق باشه و بتونه با خلاقیتش به کسب سود بپردازه.ریسک پذیر باشه ، همواره دنبال ایجاد فرصت ها باشه و خیلی چیزای دیگه که میشه با سرچ درآورد.

در مورد سازمان هم یه سوالی برام پیش اومده . یه جا نوشته بود که کارآفرینی در سازمان و یه جای دیگه نوشت بود کارآفرینی در شرکت!
فرقشون چیه؟

مهتابی عزیز دو تا مطلب الان به ذهنم میرسه که بگم :

1) توی فرمایشات شما اشاره به ریسک پذیری بود . من یه چیزی رو اضافه کنم و اون اینکه این ریسک پذیری با اون چیزی که شاید خیلی از ماها از این واژه تصور کردیم فرق داره . یه کارآفرین از جنبه مالی و روانی و اجتماعی ، موقعیت و امکاناتی رو که داره به مخاطره میندازه ، اما این خطر به هیچ وجه قمارگونه نیست . یعنی کارآفرین ارزیابی دقیق و حساب شده میکنه که ببینه احتمال خطر چقدر هست ، اونوقت برای رسیدن به هدفش تا اونجا که میتونه تلاش میکنه . مطلب اصلی اینه که این ارزیابی و محاسبات و پیش بینی باعث میشه که ریسکهای غیر ضروری بوجود نیاد .

2) این نکته که گفتی خیلی ظریف هست . اما اینجا چندان تفاوتی بین دو وآزه سازمان و شرکت وجود نداره . چون کارآفرینی به شکل گسترده ای در تمامی اونها نقش بازی میکنه . اما در کل عرض کنم خدمتتون یه تفاوتهای ظریفی بین بنگاه (Enterprise) ، سازمان (Organization) و شرکت (Corporation) وجود داره .
 

miepower2003

عضو جدید
بحث خوبيه
اگر امکانش هست از همون سئوالها شروع کنيم
يعنی هر کس که کار آفرينه بايد به تمامی سئوالها جواب مثبت بده يا نه سئوالها کليد داره
 

bardinova

مدیر بازنشسته
بحث خوبيه
اگر امکانش هست از همون سئوالها شروع کنيم
يعنی هر کس که کار آفرينه بايد به تمامی سئوالها جواب مثبت بده يا نه سئوالها کليد داره

اینطوری به قضیه نگاه نکنین . مطرح کردن چنین سئوالهای تفکیک شده ای لزوما دلیل بر کشف کارآفرینی شما نیست ! بلکه نشون دادن مشخصات عمده کارآفرینان هست . یعنی ما در اینجا برعکس عمل کردیم و از جواب به سئوال رسیدیم . شما یه نگاه به بازیهای NBA بکنین ، بعدا میتونین این لیست رو براحتی تهیه کنین : هرچه تعداد پاسخهای مثبت بیشتر باشه شما به قهرمان NBA شدن نزدیک تر هستین : قد بلند / قدرت بدنی / پشتکار / تمرین مداوم و ... . میخوام این رو بگم ، لزوما هر کسی که این خصوصیتها رو داره قهرمان نمیشه ، اما هر قهرمانی این خصوصیات رو داره !!! .
 

امیر Amir

عضو جدید
با سلام.

هدف از ارایه این مطلب چی هست؟
مگر کارآفرینی چیزی نیست جز :
1)شناخت هدف یا همون صنعتی که میخواییم راه اندازی بکنیم.
2)تهیه تجهیزات مربوط.
3)به دنبال بروکراسی های موجود برای گرفتن مجوز از 10 جا.
4)و و و

با احترام
 

bardinova

مدیر بازنشسته
با سلام.

هدف از ارایه این مطلب چی هست؟
مگر کارآفرینی چیزی نیست جز :
1)شناخت هدف یا همون صنعتی که میخواییم راه اندازی بکنیم.
2)تهیه تجهیزات مربوط.
3)به دنبال بروکراسی های موجود برای گرفتن مجوز از 10 جا.
4)و و و

با احترام


خیر . این تاپیک در رابطه با کارآفرینی هست ، و نه کارآفرینی در ایران و یا کارآفرینی که شما دوست دارید !!!! .

پ.ن : هدف من از ارایه این مطلب مشخص هست ! . هدف شما از درج این ریپلای چی هست ؟؟ . ممنون میشم این بحث رو مثل باقی بحثها به حاشیه نکشونین و احتمالا اگه در مورد فلسفه وجودی اون با مشکل مواجه هستین شیوهء بیان اون رو در راستای بحث به گفتگو بکشونین . به دوتا ریپلای شما در این تاپیک که نگاه میکنم ، احساس میکنم که شما هدف دیگه ای رو ، به جز رسیدن به جواب سئوالهایی که مطرح میکنین ، دنبال میکنین .
 

bardinova

مدیر بازنشسته
در مورد یه چیز باید تا همینجا یه صحبتی بکنیم و اون هم تاکید چند باره روی واژه نوآوری هست . تاریخ کارآفرینی خودش به 5 دوره تقسیم میشه که اگه یه صحبتهایی در موردش بکنم به هدفمون که نوآوری هست میرسیم :

دوره اول که برمیگرده به چندین قرن پیش واژه کارآفرین به این معنی بوده که شما یه پروژه بزرگ رو دست بگیری و مدیریت کنی . البته اون موقع خود این مدیر هیچ خطر و ریسک رو قبول نمیکرده ، چون اولا همه منبع ها رو خود حکومت میداده دوما که نیروی انسانی هم خود مردم عادی بودن . مثل ساخت کلیساها

دوره دوم که اون هم مال نمیدونم چند قرن پیش هست (البته معلومه ! جلوتر از دوره اول!) و همزمان شد با انقلاب صنعتی و اضافه شدن یه واژه خیلی مهم : مخاطره پذیری . اینجا تعریف کارآفرین عوض شد . توی این دوره به کسی میگفتن کارآفرین که مواد اولیه رو تهیه کنه و روی اون یه کاری انجام بده و بعدا با قیمتی که هیچ تضمینی نداره و توی بازاری که باز هم تضمین نشده است بفروشه . مثل تاجرها و بازرگان ها و اینجور آدمها .

دوره سوم که مال یه قرن پیش هست یه تفکیک خیلی مهم انجام شد و اون اینکه فردی که خطر میکنه و با فردی که سرمایه گذاری میکنه فرق داره . بخوام قشنگر این رو بگم یعنی اینکه کسی که سود سرمایه رو میگیره با کسی که سود مدیریتش رو میگیره فرق داره .

دوره چهارم که میشه مال حدود 50 - 60 سال پیش ، نوآوری شد واژه اصلی کارآفرینی . یعنی کارآفرین شد کسی که یه کسب و کار جدید رو شروع میکنه و اون کاری رو میکنه که تاحالا کسی به اون شکل اون رو انجام نداده .

دوره پنجم که همین دورهء خودمون باشه مسئله بازتر و جامع تر شد و رویکردهای چند جانبه مطرح شد . یعنی تا دوره قبل فقط بحث اقتصادی میکردن اما از این دوره مسائل جامعه شناسی و روان شناسی هم بهش اضافه شد و تعریف کارآفرینی این شد : یه روند پویا در جهت افزایش (یا ایجاد) سرمایه که اینکار توسط کسی انجام میشه که خطر از دست دادن زمان یا فرصت شغلی دیگه رو برای رسیدن به یک محصول / خدمت قبول کنه . این آدم رو بهش میگن کارآفرین .

واژه کارآفرینی یه واژه قدیمی هست . چیزی نیست که تازه بوجود اومده باشه . اما معنی و مفهوم و کاربرد اون توی این چند صد سال خیلی فرق کرده . الان مهمترین نکته توی کارآفرینی تبدیل خلاقیت به نوآوری هست . حالا در مورد این موضوع با هم صحبت میکنیم .
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

به زبان ساده, ”كارآفرینی“ همان فرآیند تاسیس یك كسب‌وكار (شركت) برمبنای یك فكر و ایده نو است. یك یا گروهی از افراد كه

به آن‌ها ”كارآفرین“ می‌گوییم, فرصتی نوین را كشف كرده و یا خلق می‌كنند و بر پایه آن شركت یا موسسه‌ای خصوصی را بنیان

نهاده و دل را به دریا زده و وارد عرصه بازار و رقابت می‌شوند.

كارآفرینی نیازمند وجود فرهنگ خاصی است. هر فردی نه توانایی و نه تمایل به كارآفرینی دارد. به همین علت و باتوجه به اهمیت

كلیدی كارآفرینی در اقتصادهای نوین (ایجاد شركت‌های كوچك و متوسط),‌ كشورهای مختلف مصممانه برنامه‌های مفصلی را برای

بسط چنین فرهنگی در جامعه خود تدارك دیده‌اند تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویایی‌شان را ادامه دهند موفقترین كشور در این

زمینه, آمریكا است. متاسفانه در كشور ما, افراد بیشتر روحیه ”كارمندی“ دارند تا كارآفرینی و ریسك‌پذیری. امیدواریم مدیران كشور

بكوشند برمبنای یك برنامه‌ریزی جدی, به ارتقای فرهنگ كارآفرینی در كشور نایل آیند.




تعریف فرهنگ

”فرهنگ“ را می‌توان مجموعه‌ای از باورها, آیین‌ها, اندیشه‌ها, آداب و رسوم, و ارزش‌های حاكم بر یك جامعه دانست. به دیگر سخن,

فرهنگ مقوله‌ای است كه در سطح جامعه و گروه, و در تعامل میان آن‌ها معنا می‌یابد و شیوه برقراری ارتباط و تعامل را میان افراد

آن جامعه بیان می‌كند. برمبنای فرهنگ است كه افراد تجارب,‌ تصورات و عقاید خود را با یكدیگر مبادله می‌كنند. فرهنگ را می‌توان

نظامی فكری دانست كه در گفتار و رفتار جامعه متجلی می‌شود.

در یك نگرش كلی و جامع, ”فرهنگ“ شیوه و اسلوب زندگی است. از این منظر, فرهنگ مقوله‌ای است در حال تحول, كه از بسیاری

از شرایط اجتماعی, اقتصادی و سیاسی حاكم بر جامعه تاثیر می‌پذیرد
.


اگر از دیدگاه ”شیوه زندگی“ به فرهنگ بنگریم نمی‌توانیم آن را از مقوله كار و نحوه كسب درآمد جدا بدانیم. كار و فرهنگ همواره و

در تمام جوامع بر یكدیگر تاثیر متقابل داشته‌اند. روش‌‌های رایج كسب درآمد تا حد زیادی بر نحوه رفتار افراد و تعامل آن‌ها با یكدیگر

موثر است.

گسترش كارآفرینی نیز به عنوان عامل ایجاد اشتغال و تولید ثروت در جامعه, نتایج فرهنگی ویژه‌ای را در پی خواهد داشت كه قابل

تامل و بررسی است



فرهنگ كارآفرینی


ارتباط میان كارآفرینی و فرهنگ, از دو سو قابل بحث است.

از یك سو, نتایج كارآفرینی است كه بر جامعه تاثیر می‌گذارد و از سوی دیگر, خود فرآیند كارآفرینی و فرهنگ حاكم بر آن است كه

هم متاثر از مبانی فرهنگ جامعه است و هم میتواند در آن تحولات اساسی ایجاد كند.

از یك سو, كارآفرینی با ایجاد فرصت‌های شغلی و تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی, پیش‌زمینه‌ای اساسی برای ارتقای سطح

فرهنگی جامعه است. با برآورده‌شدن نیازهای اولیه معیشتی, زمینه برای بروز نیازهای عالی‌تر انسانی فراهم می‌شود كه اگر

در مسیری درست هدایت شود, به شكوفایی و تعالی انسان‌ها و جامعه می‌انجامد
.


علاوه بر این نوآوری كه از مشخصه‌های اساسی كارآفرینی است, منجر به تولید محصولات جدیدتر و ارایه خدمات جدیدتر و متنوع‌تر

شده و به این ترتیب قدرت انتخاب مردم افزایش یافته و زندگی ساده‌تر می‌شود. با بالارفتن سطح رفاه و آسایش و افزایش اوقات

فراغت, فرصت‌های بیشتری برای فعالیت‌های فرهنگی ایجاد می‌شود. این امر در درازمدت موجب تشكیل و گسترش تشكل‌های

مردمی می‌شود كه با هدایت مناسب آن‌ها می‌توان گام‌های بلندی در جهت ارتقای فرهنگی جامعه برداشت.



از سوی دیگر, نحوه شكل‌گیری و ثمربخشی كارآفرینی, روش‌ها و شیوه‌های خاصی را میطلبد كه بر پایه باورها و ارزش‌های ویژه‌ای

استوار شده است. مجموعه این روش‌ها و باورها را می‌توان یك فرهنگ تلقی نمود.

در واقع فرآیند كارآفرینی در بطن خود فرهنگ خاصی را نهفته دارد.این فرهنگ را میتوان همان فرهنگ حاكم بر شركتهای كارآفرینی

كوچك دانست: مفهوم مشتركی است كه اعضای شركت پذیرفته‌اند و ارزش‌ها, باورها و روش‌های مشتركی است كه بر فعالیت

شركت حاكم است. ویژگی‌های این فرهنگ را به طور خلاصه می‌توان در چند عنوان كلی بیان كرد:



- كارآفرینی, فرهنگ درك تغییر و كشف فرصت

كارآفرینان و شركت‌های كارآفرین همگام با تغییرات گام برمی‌دارند و می‌كوشند فرصت‌های ایجاد‌شده در جریان این تغییرات را كشف

و از آن‌ها بهره‌برداری كنند. همگامی با تغییرات مستلزم بستری فرهنگی است كه به تغییر بها می‌دهد و به استقبال آن می‌رود.

بستری كه می‌تواند در صورت لزوم, رهیافت‌ها و عملكردهای سنتی و قدیمی را كنار گذاشته و رهیافت‌های نوینی را برگزیند.


در عمیق‌ترین لایه‌های فرهنگ كارآفرینی یك باور اساسی نهفته است و آن اینكه:

”نمی‌توان در امواج سهمگین تحولات, جزیره‌ای كوچك و باثبات ساخت و با قراردادن حصارهای به‌ظاهر مستحكم, جامعه را از تبعات

مثبت و منفی تحولات مصون نگاه داشت“.

این باور اساسی در جوامعی كه به تعمیق و گسترش مبانی فرهنگی خود اهتمام ویژه‌ای دارند, باوری ارزشمند و سرنوشت‌سازست.

دنیا به سوی جهان‌شدن پیش می‌رود. با گسترش سیستم‌های اطلاعاتی و ارتباطی, مرزهای فرهنگی میان ملت‌ها روزبه‌روز كمرنگ‌

تر می‌شود. فرهنگ‌ها در دنیای آینده تعاملی نزدیك و گسترده دارند.

فرهنگ كشورهای پیشرفته و ارزش‌های حاكم بر آن‌ها, چه درست و چه نادرست, همچون سیل عظیمی موجودیت فرهنگی سایر

ملت‌ها را به خطر خواهد افكند. بنای یك سد عظیم، راه رویارویی با این سیل نیست.

بلكه شناخت مسیر و پی‌ریزی آب‌راه‌های مناسب بر سر راه آن است كه میتواند آن را به سمت و سویی مناسب رهنمون شود. اگر

میخواهیم در مسیر تحولات فرهنگی جهان آینده نقشی فعال و مثبت ایفا كنیم، باید این تحولات را بشناسیم، موجودیت آنها را بپذیریم

و فرصت‌های موجود در آنها را تشخیص دهیم و به‌موقع از این فرصت‌ها بهره‌برداری كنیم
.



- كارآفرینی، فرهنگ مشاركت

در مسیر كارآفرینی, افراد باید بتوانند در سایه مشاركت و در قالب كار گروهی, فعالیت‌ها را انجام دهند تا شركت پا بگیرد. بعلاوه در

شركت‌های كوچك كارآفرین ساختار سازمانی ساده‌تری وجود دارد و سلسله مراتب, بسیار مختصر و مفید است.

درحالیكه در ساختارهای منسجم و گسترده سازمانهای سنتی، سلسله مراتب گسترده‌ای حكمفرماست.در این سازمانها فرهنگ

”تضمین امنیت شغلی“ در مقابل ”اطاعت“ شكل می‌گیرد. اما در كارآفرینی‌ها بیشتر ساختار شبكه‌ای وجود دارد و به‌جای فرآیندهای

عمودی، فرآیندهای افقی در آنها جاری است. با كم‌شدن سلسله مراتب و برداشتن مرزها، روابط بیشتر بر مبنای مشاركت و درك

متقابل شكل می‌گیرد و اطاعت سهم كمتری در این ساختار تشكیلاتی دارد.

در شركت‌های كوچك كارآفرین، كاركنان به تدریج می‌آموزند كه چگونه در مواضع برابر با یكدیگر همكاری و مشاركت كنند و این همكاری

را به سوی یك موقعیت برد-برد سوق دهند. بنای فرهنگ بر مفاهمه و گفتگو استوار است



- كارآفرینی، فرهنگ خلاقیت


فرهنگ كارآفرینی بر بهادادن به خلاقیت و نوآوری استوار است. كارآفرینان افراد خلاقی هستند كه ایده‌های نو تولید كرده و آن را در

قالب یك شركت به سرانجام می‌رسانند. بعلاوه در شركتهای كارآفرین, كاركنان می‌توانند به دنبال ناشناخته‌ها بروند و روشهای جدید

را به محك تجربه بگذارند. در این شركت‌ها افراد به خلاقیت و ابتكار عمل تشویق می‌شوند.

بها دادان به خلاقیت نه‌تنها در درازمدت باعث رشد و توسعه شركت‌ها میشود،‌ بلكه زمینه مناسبی را برای رشد و شكوفایی استعداد

ها و ظرفیت‌های انسانی فراهم می‌كند. و این شكوفایی خود بستر مناسبی برای رشد فضایل اخلاقی و معنوی در انسان‌هاست
.


- كارآفرینی، فرهنگ استقلال‌طلبی و قبول مسؤولیت


كارآفرینان افرادی هستند كه روحیه استقلال‌طلبی (روی پای خود ایستادن) را دارند و حاضرند مسؤولیت كار و اشتغال خود (و حتی

دیگران) را برعهده گیرند.

این افراد معتقدند باید برپایه توانایی‌ها, شایستگی‌ها و فكرهای خود, امرار معاش كنند و اساساً روحیه ”كارمندی“ ندارند. در ساختار

سازمان‌های گسترده و سنتی ”امنیت شغلی“ بهایی بود كه در مقابل ”اطاعت“ به كاركنان پرداخت می‌شد. اما در شركت‌های كوچكِ

كارآفرینی نه ”امنیت شغلی“ به معنای فراگیر آن وجود دارد و نه ”اطاعت“. در چنین شركتی كاركنان, خودگردان، خطرپذیر و مسؤولیت‌

پذیرند و همه خود را در برابر منافع خود و شركت و جلب رضایت مشتری مسؤول و پاسخگو می‌دانند. افراد در حیطه كاری خود تصمیم

می‌گیرند و مسؤولیت تصمیمات خود را بر دوش مدیران خود نمی‌گذارند.




- كارآفرینی, فرهنگ مخاطره‌پذیری

كارآفرینان باید مخاطره‌پذیر (ریسك‌پذیر) باشند یعنی بتوانند نسبت به موقعیت, شرایط, امكانات و در یك كلام آینده خود ریسك كرده و

برای كسب ”موفقیتی محتمل“ مبارزه نمایند. این یك بعد قضیه است. بعد دیگر آن, مخاطره‌پذیری پشتیبانان و حمایت‌كنندگان است.

همواره كارآ‏فرینان قادر به تامین تمامیِ سرمایه و امكانات موردنیازِ كسب‌وكار جدید خود نیستند.

به این علت, باید دولت یا دیگر حامیان مستقل, حاضر به پذیرش ریسك موردنیاز كارآ‏فرین بوده, ”سرمایه مخاطره‌پذیر“ برایش فراهم

نموده و او را در مراحل مختلف كارآفرینی همراهی كنند. افرادی كه دارای روحیه محافظه‌كاری ویا كارمندی هستند, اساساً كارآفرینان

موفقی نخواهند بود.

علاوه براین ویژگی‌ها، تعمیق و گسترش فرهنگ كارآفرینی، بستری مناسب برای بسط عدالت در جامعه است. در یك جامعه كارآفرین،

همه انسان‌ها فرصت‌های یكسانی پیش روی خود دارند. در این جامعه، سرمایه یا زمین منشأ تولید ثروت نیست و در چنین جامعه‌ای

افراد هوشمند، خلاق و صاحب‌اندیشه و نیز پرتلاش و مصمم، شانس بیشتری برای موفقیت دارند و صاحبان سرمایه‌های كلان نمی‌-

توانند ثروت را در انحصار خود نگه‌دارند. تمام این‌ها در كنار هم یك زمینه مناسب برای بسط عدالت در سطح اجتماع است.

 
بالا