چگونه مدیری با اعتماد به نفس باشیم؟
نويسنده: نادیا گودمن
مترجم: زهرا آزموده
منبع: entrepreneur
به عنوان یک کارآفرین، ایجاد تصور ذهنی مناسب از داشتن یک مدير قابل اعتماد برای مشتریان و سرمایه‌گذاران امری ضروری است. اما اعتماد به نفس امری است که به راحتی برای افراد حاصل نمی‌شود.
آموختن اینکه چگونه همانند افراد بااعتماد به نفس فکر کنیم فارغ از اینکه برای شما مشکل ایجاد کند، در خویشتنداری به شما کمک خواهد کرد.
مریک جی فوکس، متخصص روان درمانی و نویسنده کتاب با اطمینان فکر کنید و مطمئن باشید؛ در این باره می‌گوید: قدرت اعتماد به این معنی است که شما بتوانید با مهارت و قدرت و با استفاده از توانایی‌هایی که در اختیار دارید در هر شرایطی با اطمینان گام بگذارید. در این شرایط شما می‌دانید که چطور با مسائل روبه‌رو شوید یا اینکه چگونه از کمک افراد برای حل مشکلاتتان بهره بگیرید.
عدم اعتماد به نفس مانع از اتخاذ ریسک‌های ضروری در کارتان می‌شود که منجر به موفقیت کاریتان خواهد شد. فوکس می‌گوید: در این حالت شما ریسک را در ذهنتان بیش از اندازه بزرگ می‌کنید و خود را آسیب پذیر می‌انگارید و توانایی‌ها و قابلیت‌هایتان را فراموش می‌کنید. او در ادامه می‌افزاید: اغلب اوقات عدم اعتماد به نفس ما ناشی از نگرانی‌های بی‌مورد در رابطه با اشتباهاتی است که در گذشته رخ داده یا ممکن است در آینده اتفاق بیفتد.
داشتن اعتماد به نفس به شما اجازه می‌دهد که در زمان حال متمرکز باشید، در واقع به شما کمک می‌کند که نگران مواردی باشید که اکنون در حال رخ دادن هستند. در این شرایط شما به حل مسائلی می‌پردازید که از پس آن بر می‌آیید، این امر به موفقیت و تقویت اعتماد به نفس شما کمک بزرگی می‌کند.
در ادامه به نکاتی اشاره می‌کنیم که رعایت آنها به شما کمک می‌کند که رهبری با اعتماد به نفس باشید:
1) در گام اول واقعیت را بفهمید:
احساس نگرانی یا تردید که هر دو نشان از عدم اعتماد به‌نفس دارد، با فکر‌های منفی شروع می‌شود.
برای کسب اعتماد به نفس، افکار منفی‌تان را به آزمایش بگذارید. برای مثال اگر فکر می‌کنید که سرمایه‌گذاران در مورد توانایی‌های شما مطمئن نیستند، از خودتان بپرسید که چه رفتاری از شما باعث شکل‌گیری چنین ذهنیتی شده است؟ برای حل این مشکل چه رفتاری باید داشته باشید؟ در اینگونه مواقع می‌توانید از تکنیک طوفان مغزی برای حل این مشکل استفاده کنید یا اینکه لیستی از رفتارهای خود تهیه کنید و مواردی را که دارای مشکل است کنار بگذارید.
2) به تمام کارهایی که انجام می‌دهید توجه کنید:
زمانی که هدف شما رسیدن به یک موفقیت بزرگ است، برای حفظ اعتماد به نفستان در مسیر دستیابی به هدف به موفقیت‌های روزانه خود توجه کنید.
فوکس در این باره می‌گوید: «اغلب ما روی کارهایی که نکرده‌ایم تمرکز می‌کنیم در این‌صورت ما نمی‌توانیم تصور درستی از روند پیشرفت خود داشته باشیم.» شما باید به تمام کارهایی که انجام می‌دهید توجه داشته باشید. در انتهای هر روز پنج چیزی را که طی روز یاد گرفته‌اید یا پنج کاری را که انجام داده‌اید یادداشت کنید. بنا به گفته فوکس: با انجام این کار به خود اعتبار می‌دهید و به هدف اصلی‌تان نزدیک‌تر خواهید شد.
3) به روز باشید:
زمانی که در مورد توانایی‌های خود شک می‌کنیم، عموما به یاد تجربه‌های ناموفق‌مان در گذشته می‌افتیم. اما اینها مواردی هستند که اغلب به یاد آورده نمی‌شوند. همچنین که فوکس می‌گوید: افراد زمانی که می‌خواهند در مقابل عموم سخنرانی کنند به یاد دوران دبستانشان می‌افتند که در مقابل کلاس به گریه افتادند!
در واقع، ما دائما در حال یادگیری هستیم و تجربه کسب می‌کنیم در این‌صورت آگاهی بیشتری پیدا می‌کنیم و می‌آموزیم که در شرایط مختلف چطور و چگونه درخواست کمک کنیم. زمانی که در حل مسائل دچار مشکل می‌شوید به همه مهارت‌هایی که تاکنون آموخته‌اید فکر کنید و سعی کنید اطلاعاتتان را همواره به روز کنید و نسخه‌ای به روز شده از خودتان بسازید که دارای تجربه است و راه‌های رسیدن به موفقت را نیز می‌داند.
نويسنده: نادیا گودمن
مترجم: زهرا آزموده
منبع: entrepreneur
به عنوان یک کارآفرین، ایجاد تصور ذهنی مناسب از داشتن یک مدير قابل اعتماد برای مشتریان و سرمایه‌گذاران امری ضروری است. اما اعتماد به نفس امری است که به راحتی برای افراد حاصل نمی‌شود.
آموختن اینکه چگونه همانند افراد بااعتماد به نفس فکر کنیم فارغ از اینکه برای شما مشکل ایجاد کند، در خویشتنداری به شما کمک خواهد کرد.
مریک جی فوکس، متخصص روان درمانی و نویسنده کتاب با اطمینان فکر کنید و مطمئن باشید؛ در این باره می‌گوید: قدرت اعتماد به این معنی است که شما بتوانید با مهارت و قدرت و با استفاده از توانایی‌هایی که در اختیار دارید در هر شرایطی با اطمینان گام بگذارید. در این شرایط شما می‌دانید که چطور با مسائل روبه‌رو شوید یا اینکه چگونه از کمک افراد برای حل مشکلاتتان بهره بگیرید.
عدم اعتماد به نفس مانع از اتخاذ ریسک‌های ضروری در کارتان می‌شود که منجر به موفقیت کاریتان خواهد شد. فوکس می‌گوید: در این حالت شما ریسک را در ذهنتان بیش از اندازه بزرگ می‌کنید و خود را آسیب پذیر می‌انگارید و توانایی‌ها و قابلیت‌هایتان را فراموش می‌کنید. او در ادامه می‌افزاید: اغلب اوقات عدم اعتماد به نفس ما ناشی از نگرانی‌های بی‌مورد در رابطه با اشتباهاتی است که در گذشته رخ داده یا ممکن است در آینده اتفاق بیفتد.
داشتن اعتماد به نفس به شما اجازه می‌دهد که در زمان حال متمرکز باشید، در واقع به شما کمک می‌کند که نگران مواردی باشید که اکنون در حال رخ دادن هستند. در این شرایط شما به حل مسائلی می‌پردازید که از پس آن بر می‌آیید، این امر به موفقیت و تقویت اعتماد به نفس شما کمک بزرگی می‌کند.
در ادامه به نکاتی اشاره می‌کنیم که رعایت آنها به شما کمک می‌کند که رهبری با اعتماد به نفس باشید:
1) در گام اول واقعیت را بفهمید:
احساس نگرانی یا تردید که هر دو نشان از عدم اعتماد به‌نفس دارد، با فکر‌های منفی شروع می‌شود.
برای کسب اعتماد به نفس، افکار منفی‌تان را به آزمایش بگذارید. برای مثال اگر فکر می‌کنید که سرمایه‌گذاران در مورد توانایی‌های شما مطمئن نیستند، از خودتان بپرسید که چه رفتاری از شما باعث شکل‌گیری چنین ذهنیتی شده است؟ برای حل این مشکل چه رفتاری باید داشته باشید؟ در اینگونه مواقع می‌توانید از تکنیک طوفان مغزی برای حل این مشکل استفاده کنید یا اینکه لیستی از رفتارهای خود تهیه کنید و مواردی را که دارای مشکل است کنار بگذارید.
2) به تمام کارهایی که انجام می‌دهید توجه کنید:
زمانی که هدف شما رسیدن به یک موفقیت بزرگ است، برای حفظ اعتماد به نفستان در مسیر دستیابی به هدف به موفقیت‌های روزانه خود توجه کنید.
فوکس در این باره می‌گوید: «اغلب ما روی کارهایی که نکرده‌ایم تمرکز می‌کنیم در این‌صورت ما نمی‌توانیم تصور درستی از روند پیشرفت خود داشته باشیم.» شما باید به تمام کارهایی که انجام می‌دهید توجه داشته باشید. در انتهای هر روز پنج چیزی را که طی روز یاد گرفته‌اید یا پنج کاری را که انجام داده‌اید یادداشت کنید. بنا به گفته فوکس: با انجام این کار به خود اعتبار می‌دهید و به هدف اصلی‌تان نزدیک‌تر خواهید شد.
3) به روز باشید:
زمانی که در مورد توانایی‌های خود شک می‌کنیم، عموما به یاد تجربه‌های ناموفق‌مان در گذشته می‌افتیم. اما اینها مواردی هستند که اغلب به یاد آورده نمی‌شوند. همچنین که فوکس می‌گوید: افراد زمانی که می‌خواهند در مقابل عموم سخنرانی کنند به یاد دوران دبستانشان می‌افتند که در مقابل کلاس به گریه افتادند!
در واقع، ما دائما در حال یادگیری هستیم و تجربه کسب می‌کنیم در این‌صورت آگاهی بیشتری پیدا می‌کنیم و می‌آموزیم که در شرایط مختلف چطور و چگونه درخواست کمک کنیم. زمانی که در حل مسائل دچار مشکل می‌شوید به همه مهارت‌هایی که تاکنون آموخته‌اید فکر کنید و سعی کنید اطلاعاتتان را همواره به روز کنید و نسخه‌ای به روز شده از خودتان بسازید که دارای تجربه است و راه‌های رسیدن به موفقت را نیز می‌داند.
