کامل:
حضرت در امر حجاب بسيار مواظبت مي نمودند، تا آنجا كه در مقابل افراد نابينا هم بي مبالاتي نداشتند، مرد نابينايي وارد منزل ايشان شد. حضرت برخاستند و به اتاق ديگر رفتند. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: دخترم! اين مرد نابيناست.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمي بيند، ولي من كه او را مي بينم و او بوي من را استشمام مي كند....
فکر میکنم اگه روش فکر شه شاید بشه به یه جاهایی رسید
منابعش هم میذارم
فکر میکنم اینجا مشکل با حجاب نیست مشکل با مصادیقه و اینکه اسلام چه گفته ولزوم ثبات یا تغیر پذیری اون در عصر حاضره؟؟؟؟وبداشتهایی که میشه از ایات مربوط به حجاب؟
شايد تا به حال شنيده و يا خوانده باشيد که چارلي چاپلين در نامه اي به دخترش در مورد پوشش او چه مي گويد. او پس از آنکه به دخترش اجازه می دهد " فقط به خاطر هنر ميتوان لخت و عريان به رو صحنه رفت " و تأکيد ميکند که اين لختي منحصرا در روي صحنه و براي ضرورت هنر باشد ، مينويسد: " . . . برهنگ بيماري عصر ما است . من پيرمردم و شايد حرفهاي خندهآور بزنم . اما به گمان من تن عريان تو بايد از آن کسي باشد که روح عريانش را دوست ميداري . بد نيست اگر انديشه تو در اين باره مال ده سال پيش باشد ، مال دوران پوشيدگي . نترس اين ده سال ترا پيرتر نخواهد کرد . به هر حال اميدوارم تو آخرين کسي باش که تبعه جزيره لختيها بشوي . . . " .
و تمثیل مولانا هم زیباست که:
اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد میگويد :
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]زين للناس حق آراسته است [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]زانچه حق آراست چون تانند رست [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چون پی يسكن اليهاش آفريد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كی تواند آدم از حوا بريد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]رستم زال ار بود ، وز حمزه بيش[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هست در فرمان اسير زال خويش[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آنكه عالم مست گفتارش بدی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كلمينی يا حميرا میزدی[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آنگاه راجع به تأثير حريم و حائل ميان زن و مرد در افزايش قدرت و [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]محبوبيت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و سوز ، مثلی لطيف میآورد : آنها را به آب و آتش تشبيه میكند ، [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]میگويد مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش ، اگر حائل از [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ميان آب و آتش برداشته شودآب بر آتش غلبه میكند و آنرا خاموش [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]میسازد ، اما اگر حائل و حاجبی ميان آن دو برقرار گردد مثل اينكه[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] آب را در ديگی قرار دهند و آتش در زير آن ديگ روشن كنند ، [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آنوقت است كه آتش آب را تحت تأثير خود قرار میدهد ، اندك اندك [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]او را گرم میكند و احيانا جوشش و غليان در او به وجود میآورد ، تا [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آنجا كه سراسر وجود او را تبديل به بخار میسازد میگويد : [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آب غالب شد بر آتش از لهيب [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]زآتش او جوشد چو باشد در " حجيب " [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چونكه ديگی حايل آمد آن دو را [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نيست كرد آن آب را كردش هوا [/FONT]
و این شعر از نظامی که:
چه خوش نازیست ناز خوبرویان
ز دیده رانده را در دیده جویان