من سال پیش از نمایشگاه کتاب ، کتابی گرفتم که مجموعه ای از طنزها و لطایف ملانصرالدین در اون جمع آوری شده بود که انصافا به غایت زیبا هستند و بیان کننده معنا و مفهوم واقعی " طنز " .
این کتاب مقدمه ای داره که بی ربط به موضوع نیست به این شرح :
" ... در هر زمان و مکانی مردمانی بوده اند که به بذله گویی و مطایبه و گفتن لطایف و مزاح و طرفه گویی و بیان هزل و ظرافت و طنز و فکاهت و نغزگویی و ایراد نوادر مشهور بوده اند ، و مردم حکایت آنها را برای یکدیگر نقل میکرده اند ، بدون آنکه در صحت و سقم آن بحث کنند . مانند گل خوشبو و رنگی که مردم از تماشای آن لذت ببرند بدون این که بدانند چه کسی آن را کاشته و پرورش داده است و اصل آن از چه زمینی بوده است .
بعدا کلمات و حالات این افراد باب در ادبیات شده است .
بی شک ملانصرالدین نابغه طنز است . ریشخند کننده خندان و فیلسوف نکته دان . کسی که به هر مشکلی که برخورد میکند یک راه حلی برای آن پیدا میکند .
از نظر تاریخی هیچ شکی نیست که شخصی به نام ملانصرالدین بوده است ، و در هر دوره ای از تاریخ ملانصرالدین هایی دیگر هم بوده اند که به شهرت ملا نصرالدین اولی نمیرسیدند و مردم لطیفه آنها را هم به پای اولی گذاشته اند .
صدها حکایت و لطیفه به ملانصرالدین منصوب است و همیشه مردم برای خلاصی از جور و ستم حکام به ملانصرالدین پناه میبردند و از او کمک میخواستند ، ملانصرالدین هم با هزل و وعظ رفع شر از مردم میکرده است .
ملا شخصیت منفردی است که ما او را در هر زمان و مکانی ،در هر ده و شهر ، با کشاورز در کشتزارش، با حاکم ظالم در قصرش ، با مظلوم مقهور در مخفی گاهش ، با قاضی و دزد و غیره و غیره میبینیم .
ملانصرالدین فصل مشترک عقل های مردمان است در زمان های مختلف .گاه او را میبینی که صاحب هوش و ذکاوت و مدبر و چاره اندیش است ، و گاه احمقی که حتی بدیهیات اولیه را هم نمی داند ، و گاه بخیل و تنگ گیرنده و گاه کریم و سخی و گاه قاضی، بین مردم و گاه خود به قاضی میرود و ... با این اوصاف او مجموعه ای از اشخاص است نه یک تن . "