اغلب گفته می‌شود که ناامیدکننده‌ترین جنبه زندگی زمانی است که اوضاع آنطور که ما انتظار داشتیم پیش نمی‌رود. وقتی به توقعاتتان نگاه می‌کنید، و اینکه از کجا ناشی شده‌اند و چرا به آنها اعتقاد داریم، می‌توان گفت که برای ناامید شدنمان برنامه‌ریزی شده است.
انتظارات به این دلیل منجر به ناامیدی میشن که ما سعی میکنیم چیزها رو خلاف آنچه واقعاً هستند ببینیم. وقتی با آدمها برخورد میکنیم، تصور میکنیم که اعتقاداتی مشابه ما دارن و همه تاریخچه و تجربیاتمان رو با اونا در میون میذاریم. برای اینکه بفهمیم واقعاً که هستند وقت نمی‌گذاریم و به نظرات و اعتقاداتشان گوش نمی‌کنیم. براساس تجربه خودمان درمورد آن فکر میکنیم و کمتر پیش میاید قضاوت اولیه‌مان درمورد اونها رو زیر سوال ببریم.
آیا فکر می‌کنید…
همه مردها باید پول دربیارن؟؟
از خانواده محافظت کنن؟؟
گوشت و مرغ را تمیز کنن؟؟
ماشین برانن؟؟
چمدان‌ها رو حمل کنن؟؟؟
در رو باز کنن ….
اینا همه انتظاراتی است که از اونا میره و سوالی که پیش میاد اینه: «چه کسی گفته است؟»
آیا فکر می‌کنید…
همه خانم‌ها باید خانه بمانن و بچه‌ها رو بزرگ کنند؟؟؟
غذا بپزند
زیبا باشند
شما را سرگرم کنند…
اینا همه انتظاراتی است که از اونا میره و سوالی که پیش میاد اینه: «چه کسی گفته است؟»
وقتی به آنچه که انتظار دارید نگاه کنید و درعوض سعی کنید بفهمید واقعاً چه اتفاقی پیش رویتان می‌افتد، خواهید توانست با خودتان و دیگران صادق‌تر باشید.
ما هیچ وقت نمی‌توانیم بفهمیم که در هر موقعیتی واقعاً چه اتفاقی می‌افتد اما خیلی‌ها را می‌شناسیم که تصور می‌کنند همه چیز را می‌دانند زیرا موقعیت‌های مختلف را براساس تجربیاتی که در گذشته داشته‌اند ارزیابی می‌کنند. این ممکن است انتظارات آنها را منجر به ناامیدی کند. یکی از بهترین کارها برای برخورد با موقعیت‌ها و روابط مختلف این است که با دیدی باز با آنها مواجه شویم و اجازه بدهیم آینده همانطور که می‌خواهد اتفاق بیفتد.
انتظارات به این دلیل منجر به ناامیدی میشن که ما سعی میکنیم چیزها رو خلاف آنچه واقعاً هستند ببینیم. وقتی با آدمها برخورد میکنیم، تصور میکنیم که اعتقاداتی مشابه ما دارن و همه تاریخچه و تجربیاتمان رو با اونا در میون میذاریم. برای اینکه بفهمیم واقعاً که هستند وقت نمی‌گذاریم و به نظرات و اعتقاداتشان گوش نمی‌کنیم. براساس تجربه خودمان درمورد آن فکر میکنیم و کمتر پیش میاید قضاوت اولیه‌مان درمورد اونها رو زیر سوال ببریم.
آیا فکر می‌کنید…
همه مردها باید پول دربیارن؟؟
از خانواده محافظت کنن؟؟
گوشت و مرغ را تمیز کنن؟؟
ماشین برانن؟؟
چمدان‌ها رو حمل کنن؟؟؟
در رو باز کنن ….
اینا همه انتظاراتی است که از اونا میره و سوالی که پیش میاد اینه: «چه کسی گفته است؟»
آیا فکر می‌کنید…
همه خانم‌ها باید خانه بمانن و بچه‌ها رو بزرگ کنند؟؟؟
غذا بپزند
زیبا باشند
شما را سرگرم کنند…
اینا همه انتظاراتی است که از اونا میره و سوالی که پیش میاد اینه: «چه کسی گفته است؟»
وقتی به آنچه که انتظار دارید نگاه کنید و درعوض سعی کنید بفهمید واقعاً چه اتفاقی پیش رویتان می‌افتد، خواهید توانست با خودتان و دیگران صادق‌تر باشید.
ما هیچ وقت نمی‌توانیم بفهمیم که در هر موقعیتی واقعاً چه اتفاقی می‌افتد اما خیلی‌ها را می‌شناسیم که تصور می‌کنند همه چیز را می‌دانند زیرا موقعیت‌های مختلف را براساس تجربیاتی که در گذشته داشته‌اند ارزیابی می‌کنند. این ممکن است انتظارات آنها را منجر به ناامیدی کند. یکی از بهترین کارها برای برخورد با موقعیت‌ها و روابط مختلف این است که با دیدی باز با آنها مواجه شویم و اجازه بدهیم آینده همانطور که می‌خواهد اتفاق بیفتد.
