چاق ترین گربه ی دنیا!!!!!!!!!!!!!

من...

عضو جدید
کاربر ممتاز
صاحب چاق ترین گربه دنیا سعی دارد با برنامه رژیم غذایی نیمی از وزن گربه 20 کیلیویی را کاهش دهد.

این گربه که "اسپونگ" نام دارد به دلیل ابتلای به بیماری چاقی مفرط نمی تواند همانند سایر گربه ها حرکت کند.

گفتنی است که چاق ترین گربه جهان با وزن 25 کیلوگرم ماه گذشته در آمریکا به دلیل وزن بالای آن مرد و در حال حاضر اسپونگ لقب چاق ترین گربه دنیا را دارد.





 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
پلنگ که نیست
یه پخ کنی فرار میکنه

آخه انقدر از گربه خاطره بد دارم که هر وقت می بینم 2متر می پرم هوا :cry:
پس چرا من هروقت پخ می کنم فرار نمی کنن ؟؟ همون جوری تو چشام زل می زنن و از جاشون تکون نمی خورن
 

FIFA20

اخراجی موقت
آخه انقدر از گربه خاطره بد دارم که هر وقت می بینم 2متر می پرم هوا :cry:
پس چرا من هروقت پخ می کنم فرار نمی کنن ؟؟ همون جوری تو چشام زل می زنن و از جاشون تکون نمی خورن
:):biggrin:میخان ببینن ازشون میترسی یانه اگه ترسیدی نمیرن اگه نترسیدی فرار میکنن:cool:
چه خاطره بدی داری؟
 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
:):biggrin:میخان ببینن ازشون میترسی یانه اگه ترسیدی نمیرن اگه نترسیدی فرار میکنن:cool:
چه خاطره بدی داری؟


ااااااااا خو من می ترسم.

یه دونشو برات می گم : سالی که داشتم واسه کنکور می خوندم یه شب ساعت 8 بود داشتم از کلاس برمی گشتم خونه...تو کوچه خیلی تاریک بود منم تو حال خودم بودم و داشتم تو ذهنم برنامه ریزی می کردم که بیام خونه بشینم چی بخونم... تو همین فکرا بودم که یهو پام رفت رو یه جسم بسیار نرم یهو دیدم یه گربه تمام موهای تنش سیخ شد و پرید رو هوا ...چشمت روز بد نبینه من رفته بودم رو دم گربه :cry:
گربه از اونطرف فرار کرد منم جیغ می کشیدم از این طرف... خلاصه نمی دونی مردم و زنده شدم :cry:

تازه این فقط یکیش بود...
 

FIFA20

اخراجی موقت
ااااااااا خو من می ترسم.

یه دونشو برات می گم : سالی که داشتم واسه کنکور می خوندم یه شب ساعت 8 بود داشتم از کلاس برمی گشتم خونه...تو کوچه خیلی تاریک بود منم تو حال خودم بودم و داشتم تو ذهنم برنامه ریزی می کردم که بیام خونه بشینم چی بخونم... تو همین فکرا بودم که یهو پام رفت رو یه جسم بسیار نرم یهو دیدم یه گربه تمام موهای تنش سیخ شد و پرید رو هوا ...چشمت روز بد نبینه من رفته بودم رو دم گربه :cry:
گربه از اونطرف فرار کرد منم جیغ می کشیدم از این طرف... خلاصه نمی دونی مردم و زنده شدم :cry:

تازه این فقط یکیش بود...
با ید 1 لگد محکم هم بهش می زدی:cool:
 

maede_s

عضو جدید
ووووووووووووووووووووووووووووووویییییییییییییییییییی! چه بزرگه!!! :biggrin:
 

من...

عضو جدید
کاربر ممتاز
:D............
ااااااااااااااای چندشم شد ....

من از گربه می ترسم :cry:
اخییییییییییی
پلنگ که نیست
یه پخ کنی فرار میکنه
هه هه هه
آخه انقدر از گربه خاطره بد دارم که هر وقت می بینم 2متر می پرم هوا :cry:
پس چرا من هروقت پخ می کنم فرار نمی کنن ؟؟ همون جوری تو چشام زل می زنن و از جاشون تکون نمی خورن
حتما دوست دارن:biggrin:
:):biggrin:میخان ببینن ازشون میترسی یانه اگه ترسیدی نمیرن اگه نترسیدی فرار میکنن:cool:
چه خاطره بدی داری؟
.................:redface:
 

من...

عضو جدید
کاربر ممتاز
ااااااااا خو من می ترسم.

یه دونشو برات می گم : سالی که داشتم واسه کنکور می خوندم یه شب ساعت 8 بود داشتم از کلاس برمی گشتم خونه...تو کوچه خیلی تاریک بود منم تو حال خودم بودم و داشتم تو ذهنم برنامه ریزی می کردم که بیام خونه بشینم چی بخونم... تو همین فکرا بودم که یهو پام رفت رو یه جسم بسیار نرم یهو دیدم یه گربه تمام موهای تنش سیخ شد و پرید رو هوا ...چشمت روز بد نبینه من رفته بودم رو دم گربه :cry:
گربه از اونطرف فرار کرد منم جیغ می کشیدم از این طرف... خلاصه نمی دونی مردم و زنده شدم :cry:

تازه این فقط یکیش بود...
وایییییییییی:confused:
:biggrin:اره:biggrin:
با ید 1 لگد محکم هم بهش می زدی:cool:
خو هیچی دیگه......
وای وای تا همونجاشم کلی ترسیدم :cry:
درکت میکنم.......
فکر کن مرغ بود:cool:از مرغ که نمیترسی:cool:

عجب:warn::warn::warn::warn:
 

من...

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه من فقط از گربه می ترسم
اخییییییییی
از سگ و پلنگ هم نمیترسی:cool:
من فقط از پلنگ میترسم از سگ نه زیاد:D
نه از سگ نمی ترسم..از پلنگ دیگه باید بترسم اون دیگه طبیعیه اما از سوسک و موش و ملخ نمی ترسم
من از سوسک و موش و ملخ میترسم:D
بسی تعجب ناک برانگیز می باشد که از سوسک نمیترسید:surprised:
اره راست میگه:surprised:
فـــــقــــط گربه :cry:

اخی عجیجم:smile:
 

victoria_r

عضو جدید
منم از گربه ها میترسم مخصوصا اگه انقد بزرگ باشن...:cry:
بهتره لاغر شه اینجوری خیلی بده.:confused:
 

atefeh_72

عضو جدید
ااااااااا خو من می ترسم.

یه دونشو برات می گم : سالی که داشتم واسه کنکور می خوندم یه شب ساعت 8 بود داشتم از کلاس برمی گشتم خونه...تو کوچه خیلی تاریک بود منم تو حال خودم بودم و داشتم تو ذهنم برنامه ریزی می کردم که بیام خونه بشینم چی بخونم... تو همین فکرا بودم که یهو پام رفت رو یه جسم بسیار نرم یهو دیدم یه گربه تمام موهای تنش سیخ شد و پرید رو هوا ...چشمت روز بد نبینه من رفته بودم رو دم گربه :cry:
گربه از اونطرف فرار کرد منم جیغ می کشیدم از این طرف... خلاصه نمی دونی مردم و زنده شدم :cry:

تازه این فقط یکیش بود...
:w15:خیلی باحال بود.چه صحنه دیدنی بوده.من که بودم در جا سکته رو زده بودم.
 

Similar threads

بالا