پدیده دیفرکشن

mahsa.a.j

عضو جدید
سلام دوستان
یه سوال داشتم:que:
میشه درمورد پدیده ی دیفرکشن یا پراش توضیح بدید؟
من خیلی کم در موردش میدونم! درکش نمیکنم:warn:
یه سوال دیگه هم داشتم کاشف این پدیده کی بوده؟ بیشتر میخوام بدونم فیزیکدان بوده یا مهندس مخابرات؟
 

Campus

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان
یه سوال داشتم:que:
میشه درمورد پدیده ی دیفرکشن یا پراش توضیح بدید؟
من خیلی کم در موردش میدونم! درکش نمیکنم:warn:
یه سوال دیگه هم داشتم کاشف این پدیده کی بوده؟ بیشتر میخوام بدونم فیزیکدان بوده یا مهندس مخابرات؟


سلام
امیدوارم کافی باشه
==========================================

پراش یا یا تفرق (به انگلیسی: Diffraction) در فیزیک به پخش شدن یا خم شدن موج یا ذرات هنگام مواجه شدن با یک مانع گفته می‌شود. پدیده پراش نه تنها در امواج نوری که در تمامی امواج و حتی ذرات کوچک دیده می‌شود. اما پراش معمولاً در زمینه امواج الکترومغناطیسی بیشتر مورد بحث و بررسی است.






اولین مطالعه تفضیلی منتشر شده درباره انحراف نور از مسیر مستقیم توسط فرانچسکو گریمالدی در قرن هفدهم انجام گرفت و آن را پراشه نامید.




رنگ‌های روی تار عنکبوت تا اندارهٔ به علت پدیدهٔ پراش است.



در توصیف پدیده‌های نوری رویکردهایی متعددی وجود داشته‌است. در اولین رویکرد نور به عنوان یک پرتو با جهت انتشار مشخص و با انتشار خطی در نظر گرفته می‌شد. این رویکرد به نور، با نام نورشناخت هندسی شناخته می‌شود. هنگام مطالعه پدیده‌های متعددی که در طبیعت اتفاق می‌افتد، پدیده‌هایی مشاهده شدند که دیگر با این رویکرد قابل تفسیر نبودند. پدیده پراش یکی از این پدیده هاست. برای مطالعه این پدیده‌ها پس از کشف ماهیت الکترومغناطیسی و موجی نور، نورشناخت موجی بنیان نهاده شد. مشاهدات نشان می‌داد که انحراف از مدل هندسی نور در کناره مرزهای سایه‌ها و در جاهایی که تعداد زیادی از پرتوها به هم می‌رسند بیشتر خود را نشان می‌دهد. این انحراف که به صورت نواحی تاریک و روشن خود را نشان می‌داد. تئوری پراش عمدتاً به بررسی این انحراف‌ها می‌پردازد.


بررسی پراش نور

تئوری موجی نور با تئوری موجک‌های هویگنس آغاز شد. سپس فرنل با ادامه این تئوری و بر مبنای آن توانست پدیده پراش را تفسیر و توجیه کند. پس از او کیرشوف توانست مبنایی ریاضی برای کارهای فرنل بدست آورد که به تئوری انتگرالی کرشوف موسوم شد. البته تئوری موجی به دو بخش تئوری اسکالر موجی و تئوری برداری موجی تقسیم می‌شود. آخرین تئوریی، که به مطالعه ماهیت نور می‌پردازد به تئوری نور فوتونی یا نورالکترودینامیک کوانتومی یا همان نورشناخت کوانتومی موسوم است که در آن نور را به صورت کوانتاهایی به نام فوتون در نظر می‌گیرد.
 

mahsa.a.j

عضو جدید
ممنون از جوابتون :gol:
یه سوال دیگه؟ فرق پراش و تداخل چیه؟ اصلا به هم ربط دارن؟
این جمله رو یکی از اساتید دانشگاه در پاسخ به فرق پراش و تداخل گفته که منو گیج کرده!
"هرگاه موجی به یک سوراخ برخورد کند که عرض شکاف D در مقابل طول موج قابل مقایسه باشد یعنی نسبت D به طول موج عدد بزرگی نباشد بسته به به اندازه ی D یکی از دو پدیده ی پراش یا تداخل رخ میدهد اگر D تقریبا برابر طول موج باشد پدیده ی تداخل و اگر تقریبا 10 برابر طول موج باشد پدیده ی تداخل رخ میدهد! "
بالاخره پدیده ی پراش در برخورد با مانع به وجود میاد یا سوراخ! میشه یه کم موضوع رو بیشتر باز کنید واسم؟ درک این چیزها سخته!
 

mahsa.a.j

عضو جدید
یه چیزی رو فهمیدم :smile:
در حقیقت فواصل بین اتمیه مانعی که گفتید نقش همون روزنه ای که عرضش در مقابل طول موج قابل مقایسه است رو بازی می کنه درسته؟
ولی باز این مطالب واسم گنگه و هنوز مفهوم پراش و فرقش با تداخل رو نفهمیدم!
میشه لطفا راهنماییم کنید...
 

Similar threads

بالا