چرا لازم است هویت را بشناسیم؟
دلیل بسیاری از مشکلاتی که در دوره معاصر در معماری مان داریم انست که درک درستی از هویت خودمان نداریم
همانطور که در تاپیک
عمده ترین مشکل شما ، در "معماری" چیست ؟ بررسی شده در بعضی از ایتم ها مشکل از ان جهت است که دچار بی هویتی شده ایم
چطور؟
پس از ورود مدرنیته معماری ما برسر2راهی قرارمیگیره و برای عقب نماندن به صورت کورکورانه تقلید میکند ورو به زوال میرود بدون آنكه سازگار با فرهنگ واقلیم ما باشد،و بدون انکه انرا اموخته باشد ان را به نسل بعد اموزش میدهد در حالى كه همچنان به هويت اعتقاد داشتيم، نه به هويت ها و به نوعى هويت گذشته خود را اصيل مي دانستيم نه هويت هاى معاصررا. از اين رو براى اين كه به ظاهر به هويت هاى ايجاد شده اصالت ببخشيم شروع به تركيب كرديم و عناصرى شبيه به عناصر هويتى گذشته مان را با عناصرى شبيه به عناصر هويتى معاصرغرب تلفيق كرديم و آن را معمارى معاصر ايرانى نام گذاشتیم.در نتیجه چنین حالتی فراموشی فرهنگ عدم شناخت بر مبانی نظری معماری ملت ساختمان های بی قواره ای که به زور به مردم ونسل بعدش تحمیل شده و نگاه انها به زندگی را حدودی کدر کرده تقلید در همه امور از طراحی یک دانشجو گرفته تا مسائل اجرایی و....
ایا برای حفظ هویتمان لازم است راه گذشتگان را برویم؟
خیر
اصولاً ارزش يك معماري در هر دوره به اين است كه آن بنا بتواند پاسخ گوي واقعي نيازهاي زمان خود باشد. حال اگر قرار باشد ما در كنار يك اثر تاريخي بنايي احداث كنيم آيا براي احترام و ارزش گذاري و حفظ هويت آن بنا مي بايست ساختمان جديد مطابق همان معيارها به لحاظ فرم ، شكل و حتي استفاده از همان مصالح ساخته شود؟ در اين صورت يادمان هاي دوره ما براي آيندگان چه خواهد بود؟
حفظ هویت معماری چه تاثیری در زندگی ما دارد؟
معماري و زندگي آيينه تمام نماي يكديگرند. اگر امروز صحبت از تقليد در معماري مي كنيم به يقين در زندگي ما وجود دارد. اگر صحبت از فريب مي كنيم تجلي آن در زندگي اجتماعي ما مشهود است و اگر از سرگشتگي در معماري شكوه مي كنيم مگر در زندگي دچار آن نيستيم؟ معماري دروغ نمي گويد و انعكاس آرزوهاي جامعه و به خصوص صاحبان خود است. اين هويتي است كه به وجود آمده؛ خواه زشت باشد خواه زيبا، خوب باشد يا بد.
زیبایی و هویت مکان
بخش مهمی از ادراک زیبایی یعنی ادراک معنا، نشانه ها و نمادها، علاوه بر آنکه در ترجیحات زیبایی شناسی واجد اهمیت خاص اند، مشخص کننده خصوصیات ارتباط مردم با مکان نیز می باشند. هویت مکان به عنوان یکی از راه های ارتباط بین انسان و مکان از طریق فرهنگ، سابقۀ تاریخی، خاطرات جمعی، نوع و ماهیت فناوری ساخت، عملکردها، نشانه ها، فرم ها و نمادهای شهری و ویژگی های بصری و کالبدی ادراک می گردد بنابراین به لحاظ نظری با جنبه های زیبایی یک مکان ارتباط م ییابد.
پروشنسکی معتقد است هویت مکان زیرمجموعه ای از هویت خویش است. فرد تنها محیط را در ذهن خود ثبت نمی کند بلکه احساسات و ایده هایش را در مورد آن بسط م یدهد و با محیط خود از همان راهی ارتباط برقرار می سازد که هویتتش آن را مهم میداند
بنابراین میتوان
مکان را به
دو جنبه مختلف تقسیم نمود:
ابعاد درونی و بیرونی ادراک مکان.
ابعاد درونی :شامل درک هویت مکان از طریق تعلق فرد به گروه یا اجتماع خاص (بعد شناخت اجتماعی مکان)، و ادراک هویت مکان از طریق تشابه با ارز شهای خویشتن خویش (مکان انعکاسی از شخصیت خود) می باشد.
بعد بیرونی: ادراک هویت مکان از طریق تمایز با دیگر مکان ها (بعد شخصیتی مکان چگونگی تضاد با زمینه) نمود می یابد.
...
هویت مکان از ارزش های فردی و جمعی نشأت میگیرد و با گذر زمان عمق، گسترش و تغییر می یابد
مجموعه ای از رخدادها، شکل ها، رنگ ها، و بافت ها شخصیت یک مکان یا هویت آن را شکل می دهد
زیبایی یک مکان با هویت آن ارتباط تنگاتنگی دارد