برخی از مورخان و کارشناسان اخیراً کشف کردند دهه شصتیها خوشبختترین انسانهایی بودند که بعد از آدم و حوا پا به این کره خاکی گذاشتند! بر اساس این یافتهها دهه شصتیها از تولد تا بعد از وفات ۷ خوان را میگذرانند! خوانهایی که همواره با ناداوریها از آن سربلند بیرون آمدهاند!
خوان اول: بحران پوشک و شیرخشک
در دهه شصت اصطلاحی بین زوجهای جوان وجود داشت، آنها میگفتند: «بچه که عمر و نفسه ده تاش کمه، هزارتاش هم بس نیست!»
در همین راستا و همچنین برای گذراندن وقت در انتهای شب در بیرون از منزل، کانونهای خانواده گرم و گرمتر شدند. آنقدر گرم که برخی محققین بر این عقیده هستند که گرم شدن زمین و آب شدن یخهای قطب شمال و جنوب نتیجه اقدامات انجام گرفته شده در دهه شصت میباشد!
دهه شصتیها بسیار خوش شانس بودند. زیرا که به دلیل افزایش کمّیشان با بحران پوشک مواجه شدند. آن زمان هم مثل الان چینیها مهربان نبودند که هر چیزی که کم داریم برایمان صادر کنند. در نتیجه به طور متوسط هر دهه شصتی هفتهای فقط یکی دو روز پوشک میبست و در باقی ایام هفته در آزادی کامل به سر میبرد!
در کنار این بحران، بحران شیر خشک هم مزید بر علت بود تا آنها با دست و پنجه نرم کردن با این بحرانها در کودکی، امروز آمادهترین نسل حاضر برای اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانهها میباشند!
خوان دوم: مدرسه
دهه شصتیها کلاً خوشبهحالشان بود. در کلاسهای شونصد نفره درس میخواندند. آخرین یافتههای علم آمار و احتمال نیز ثابت کرده هر چه تعداد دانشآموزان یک کلاس بیشتر باشد احتمال اینکه معلم از دانشآموزی درس بپرسد کمتر است؛ البته این اصل در مورد دهه شصتیها صدق نمیکرد زیرا تا معلم اسامی بچهها را میخواند، تا حضور و غیاب کند وقت یک ساعت و نیمه کلاس تمام میشد.
خوان سوم: دانشگاه
کلاً مسئولان هوای دهه شصتیها را خیلی داشتند و مدام برایشان سدسازی میکردند. یکی از این سدهای سخته شده در آن سالها «سد کنکور» نام داشت که البته به جای آب پشت آن «داوطلب» جمع میشد. مزیت سد کنکور به سدهای دیگر این بود که اصلاً سوراخ نمیشد و لازم نبود کسی پتروس بازی دربیاورد!
خوان چهام: کار
دهه شصتیها کمکم از دانشگاه بیرون آمدند. البته خودشان چندان تمایلی به بیرون آمدن از دانشگاه نداشتند اما دهه هفتادیها آنقدر وارد دانشگاه شدند که دیگر در دانشگاه جایی نمانده بود و دهه شصتیها از آنطرف دانشگاه بیرون افتادند!
فرصتهای کاری بسیار بالایی برای آنها وجود داشت. از آبیاری گیاهان دریایی و گردگیری میز رایانه گرفته تا آسفالتسابی و متر کردن عرض خیابانها!
خوان پنجم: ازدواج
همانطور که دهه شصتیها سنشان بالا میرفت ازدواج هم سنش بالا میرفت! در همین راستا اکثر کارشناسان معتقد هستند دلیل بالا رفتن سن ازدواج نه بیکاری است و نه گران بودن مسکن، بلکه تنها دلیل بالا رفتن سن ازدواج، بالا رفتن سن دهه شصتیها میباشد!
خوان ششم: عزرائیل
در همین راستا پیشبینی میشود دهه شصتیها بسیار بسیار زیاد عمر کنند. زیرا همه آنها با هم به دنیا آمدهاند و در نتیجه همه با هم بزرگ شدهاند پس همه تقریباً در یک بازه زمانی فوت خواهند کرد! عزرائیل یحتمل در آن زمان که دهه شصتیها به آخر عمرشان برسند، آنقدر سرش شلوغ خواهد شد که دیگر بدون وقت قبلی جان کسی را نمیگیرد و در نتیجه دهه شصتیها چند سالی را در وقت اضافه سپری خواهند کرد!
خوان هفتم: آن دنیا!
بالاخره نمیشود همه چیز به کام دهه شصتیها باشد! یحتمل آنها در آن دنیا با مفهوم کمبود امکانات مواجه خواهند شد. پیشبینی میشود در آن دنیا به همه روحهای دهه شصتی بال نرسد و برخی از روحهای دهه شصتی نتوانند در آسمان پرواز کنند!!!
خوان اول: بحران پوشک و شیرخشک
در دهه شصت اصطلاحی بین زوجهای جوان وجود داشت، آنها میگفتند: «بچه که عمر و نفسه ده تاش کمه، هزارتاش هم بس نیست!»
در همین راستا و همچنین برای گذراندن وقت در انتهای شب در بیرون از منزل، کانونهای خانواده گرم و گرمتر شدند. آنقدر گرم که برخی محققین بر این عقیده هستند که گرم شدن زمین و آب شدن یخهای قطب شمال و جنوب نتیجه اقدامات انجام گرفته شده در دهه شصت میباشد!
دهه شصتیها بسیار خوش شانس بودند. زیرا که به دلیل افزایش کمّیشان با بحران پوشک مواجه شدند. آن زمان هم مثل الان چینیها مهربان نبودند که هر چیزی که کم داریم برایمان صادر کنند. در نتیجه به طور متوسط هر دهه شصتی هفتهای فقط یکی دو روز پوشک میبست و در باقی ایام هفته در آزادی کامل به سر میبرد!
در کنار این بحران، بحران شیر خشک هم مزید بر علت بود تا آنها با دست و پنجه نرم کردن با این بحرانها در کودکی، امروز آمادهترین نسل حاضر برای اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانهها میباشند!
خوان دوم: مدرسه
دهه شصتیها کلاً خوشبهحالشان بود. در کلاسهای شونصد نفره درس میخواندند. آخرین یافتههای علم آمار و احتمال نیز ثابت کرده هر چه تعداد دانشآموزان یک کلاس بیشتر باشد احتمال اینکه معلم از دانشآموزی درس بپرسد کمتر است؛ البته این اصل در مورد دهه شصتیها صدق نمیکرد زیرا تا معلم اسامی بچهها را میخواند، تا حضور و غیاب کند وقت یک ساعت و نیمه کلاس تمام میشد.
خوان سوم: دانشگاه
کلاً مسئولان هوای دهه شصتیها را خیلی داشتند و مدام برایشان سدسازی میکردند. یکی از این سدهای سخته شده در آن سالها «سد کنکور» نام داشت که البته به جای آب پشت آن «داوطلب» جمع میشد. مزیت سد کنکور به سدهای دیگر این بود که اصلاً سوراخ نمیشد و لازم نبود کسی پتروس بازی دربیاورد!
خوان چهام: کار
دهه شصتیها کمکم از دانشگاه بیرون آمدند. البته خودشان چندان تمایلی به بیرون آمدن از دانشگاه نداشتند اما دهه هفتادیها آنقدر وارد دانشگاه شدند که دیگر در دانشگاه جایی نمانده بود و دهه شصتیها از آنطرف دانشگاه بیرون افتادند!
فرصتهای کاری بسیار بالایی برای آنها وجود داشت. از آبیاری گیاهان دریایی و گردگیری میز رایانه گرفته تا آسفالتسابی و متر کردن عرض خیابانها!
خوان پنجم: ازدواج
همانطور که دهه شصتیها سنشان بالا میرفت ازدواج هم سنش بالا میرفت! در همین راستا اکثر کارشناسان معتقد هستند دلیل بالا رفتن سن ازدواج نه بیکاری است و نه گران بودن مسکن، بلکه تنها دلیل بالا رفتن سن ازدواج، بالا رفتن سن دهه شصتیها میباشد!
خوان ششم: عزرائیل
در همین راستا پیشبینی میشود دهه شصتیها بسیار بسیار زیاد عمر کنند. زیرا همه آنها با هم به دنیا آمدهاند و در نتیجه همه با هم بزرگ شدهاند پس همه تقریباً در یک بازه زمانی فوت خواهند کرد! عزرائیل یحتمل در آن زمان که دهه شصتیها به آخر عمرشان برسند، آنقدر سرش شلوغ خواهد شد که دیگر بدون وقت قبلی جان کسی را نمیگیرد و در نتیجه دهه شصتیها چند سالی را در وقت اضافه سپری خواهند کرد!
خوان هفتم: آن دنیا!
بالاخره نمیشود همه چیز به کام دهه شصتیها باشد! یحتمل آنها در آن دنیا با مفهوم کمبود امکانات مواجه خواهند شد. پیشبینی میشود در آن دنیا به همه روحهای دهه شصتی بال نرسد و برخی از روحهای دهه شصتی نتوانند در آسمان پرواز کنند!!!