میزگرد فلسفی

Pantalasa

عضو جدید
وقتی دریا شکافته می شود

وقتی دریا شکافته می شود

دو بار در سال بین فوریه و ژانویه در نزدیکی جزیره جیندو (Jindo) که یکی از بزرگترین جزایر کره جنوبی در بین 250 جزیره آن است، آب به حدی فروکش میکند که جاده ای به طول حدودا 3 کیلومتر از زیر آب ظاهر میشود. عرض این جاده طبیعی از 3 تا 10 متر متفاوت است و ساکنان جزیره میتوانند با پای پیاده از وسط دریا عبور کنند. هالی جزیره جیندو با اشاره به دو نیمه شدن دریا برای عبور پیروان حضرت موسی (ع) از تعقیب لشکریان فرعون، این اتفاق را "معجزه موسی" نام نهاده اند. بطوریکه داستان ها در کتابهای مذهبی با کمی‌اختلاف همگی حکایت از آن دارد که در سه هزار سال پیش حضرت موسی (ع) و پیروانش تحت تعقیب نیروهای فرعون به سمت دریا حرکت می‌کنند. دریای سرخ در مقابل نیروهای پیشرو به دو نیمه تبدیل می‌شود و پس از آنکه این نیروها از دریا عبور می‌کنند دریا به حال اول برمی‌گردد و لشگریان فرعون غرق می‌شوند. گفتنی است در تحقیقات عصر جدید نشان می‌دهد که توصیف دو نیمه شدن دریا اساسی در قوانین فیزیکی دارد.

 

CHerchil

عضو جدید
من میگم حال بحث دینی رو ندارم شما ادامه میدی؟!
خب ببخشید اگه انسان خودش بدونه که چی خدا میخاد که الان باید بعد از این همه سال ، یه نفر مثل ایت الله بهجت، توی اروپاوو امریکا وو کلا کسای غیر مسلمون، داده باشن بیرون که!
باید ببینیم خدا چی میگه!
الکی قران و نازل نکرده که!!

بعدم من تکامل رو اینطوری که این بنده خدا میگه قبول ندارم!
باید تحقیقات بیشتری بشه!

سید جان خوب بیشتر تحقیق کن
هرچی رو همینطوری نباید پذیرفت
 

CHerchil

عضو جدید
وقتی بیانیه صادر میفرمایین بعد میگین حوصله ی بحث ندارم یعنی دارین با دست پس میزنین با پا پیش میکشین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تفاهم داریم چون منم حوصله ندارم;)
اینجا جای بحثه برادر من پس جای چیه؟
بحث کن دوستم بحث کن
باید در مورد این مسائل صحبت کرد

دو بار در سال بین فوریه و ژانویه در نزدیکی جزیره جیندو (Jindo) که یکی از بزرگترین جزایر کره جنوبی در بین 250 جزیره آن است، آب به حدی فروکش میکند که جاده ای به طول حدودا 3 کیلومتر از زیر آب ظاهر میشود. عرض این جاده طبیعی از 3 تا 10 متر متفاوت است و ساکنان جزیره میتوانند با پای پیاده از وسط دریا عبور کنند. هالی جزیره جیندو با اشاره به دو نیمه شدن دریا برای عبور پیروان حضرت موسی (ع) از تعقیب لشکریان فرعون، این اتفاق را "معجزه موسی" نام نهاده اند. بطوریکه داستان ها در کتابهای مذهبی با کمی‌اختلاف همگی حکایت از آن دارد که در سه هزار سال پیش حضرت موسی (ع) و پیروانش تحت تعقیب نیروهای فرعون به سمت دریا حرکت می‌کنند. دریای سرخ در مقابل نیروهای پیشرو به دو نیمه تبدیل می‌شود و پس از آنکه این نیروها از دریا عبور می‌کنند دریا به حال اول برمی‌گردد و لشگریان فرعون غرق می‌شوند. گفتنی است در تحقیقات عصر جدید نشان می‌دهد که توصیف دو نیمه شدن دریا اساسی در قوانین فیزیکی دارد.


جالب بود اما
ربطش با موضوع؟
 

CHerchil

عضو جدید
اقا به نظرم یه جورایی نظرت یه جوریه!
اخه توی قران دارین که میگه((ان العبدونی، هذا صراط مستقیم))
خب درنتیجه یه راه بیشتر نداریم برای رسیدن دیگه!
بنده اونه که خدا هرچی گفت بگه چشم!
نمیشه که از پیش خودمون بگیم که من این کارو میکنم و خداهم ازین کار من خوشش میاد!
خب ادم از کجا بدونه که خدا ازین کار من خوشش میاد یا نه؟!

حالا ولش کن ! حال بحث دینی رو ندارم! اصلا بلد نیستم!


ولی خیلی از فیلما و کارتونایی که برای بچه ها نشون داده میشه، داره داروینیزم رو القا میکنه اونم به طور غیر مستقیم!
مثلا وقتی یه فیل رو نشون میده با گوشای خیلی بزرگ که میتونه پرواز کنه، یعنی اینکه حیوان میتونه به تکامل برسه!

سید جان شرمنده اما حق با دوستمونه
اگه راه های رسیدن ب خدا یکی باشه ک ما همه کوسفندانی بیش نیستیم
میشه مثلمون مثل سیاست ک جامعمون مرده
 

CHerchil

عضو جدید
سلام
دقیقانظریه داروین میگه که هر نسل تکامل یافته نسل قبلش هست و اینکه اونی درصد بقاش بیشتره که ویژگیهاش با محیط سازگارتره درغیر اینصورت از بین میرن...
در ضمن این نظریه هیچ تناسبی با واقعیت نداره چون همه میدونن که خدا از همون اول از هر گونه ای ی جفت آفریده..
در ضمن ما میدونیم ک انسان با تأمل کردن تو جهان خلقت به فکر کشف حقایق افتاد که در پی اون چیزی به اسم علم به وجود اومد وبا گذشت زمان شاخه هاش بیشتر شد.معمولا علم، کشف حقایق هر شاخه است که میتونیم بگیم ما با کشف حقایق به راز آفرینش وقوانینی که خدا بر جهان حاکم کرده میرسیم...

شما صحبت بنده رو خوندید؟
اتفاقا این چیزی ک شما فرمودید ب شدت ب واقعیت نزدیکه و همه ما روزانه شاهدش هستیم
 

CHerchil

عضو جدید
اصلا همش تقصیر چرچیله آخه خدا و فیزیک(یه عده تو ربط خدا با فیزیکشم موندن!) چه ربطی داره به نظریه ی داروین ؟؟؟؟!!!!!
نظریه ی تکامل داروین که نمیگه از یه نسل به نسل بعد این تکامل طی میلیونها سال و خیلی تدریجی اتفاق میفته مثلا آفریقاییها چرا سیاه پوستن ؟ بچه که هستن سفیدن تو آفتاب سیاه میشن ؟! مگه ما همه از نسل آدم و هوا نیستیم ؟ پس این زرد و سیاه و سفید و ... که هرکدوم تو یه منطقه ی جغرافیایی هستن چجوریه ؟
منم نمیگم داروین درست گفته یا نه من فقط میگم پروفسورای زیست شناسیشم نظر قطعی ندارن در این رابطه اونوقت ما که نه زیستهه رشتمون نه پروفسوریم اومدیم داریم نظر قطعی میدیم !
میایم اینجا بحث کنیم یه چیزی یاد یگیریم دیگه نه؟! (یعنی وقتی میاین نظر میدین سید جان اومدین که ...؟)

اتفاقاuraniburg جان خیلی هم به فیزیک مربوطه تا بیشتر به علم ورزش و فلسفه و ...
ما ک فیزیک میخونیم خدا رو بیشتر احساس میکنیم تا اونایی ک فلسفه میخونن
اینو قبول داری؟
و فکر میکنم ک بیشتر اینکه همه عاشق فیزیک میشن همین خصلتش باشه
و نظریه داروین هم شروع بحثمونه همینطور ک دیدی
بحث کن دوستم بحث کن
ما اصلا برای کشف حقایق و تکامل زاده شدیم
 

uraniburg

عضو جدید
اتفاقاuraniburg جان خیلی هم به فیزیک مربوطه تا بیشتر به علم ورزش و فلسفه و ...
ما ک فیزیک میخونیم خدا رو بیشتر احساس میکنیم تا اونایی ک فلسفه میخونن
اینو قبول داری؟
و فکر میکنم ک بیشتر اینکه همه عاشق فیزیک میشن همین خصلتش باشه
و نظریه داروین هم شروع بحثمونه همینطور ک دیدی
بحث کن دوستم بحث کن
ما اصلا برای کشف حقایق و تکامل زاده شدیم

سلام
به نظر من خود شناسی و خداشناسی به رشته ها مربوط نمیشن به آدما مربوط میشن ولی خب بعضی رشته ها زمینه های بیشتری دارن برای خداشناسی و این که خودمون باشیم.
(ما اصلا برای کشف حقایق و تکامل زاده شدیم) <---------- این جمله رو خیلی دوس دارم!
منتظرم ...
 

uraniburg

عضو جدید
اتفاقاuraniburg جان خیلی هم به فیزیک مربوطه تا بیشتر به علم ورزش و فلسفه و ...
ما ک فیزیک میخونیم خدا رو بیشتر احساس میکنیم تا اونایی ک فلسفه میخونن
اینو قبول داری؟
و فکر میکنم ک بیشتر اینکه همه عاشق فیزیک میشن همین خصلتش باشه
و نظریه داروین هم شروع بحثمونه همینطور ک دیدی
بحث کن دوستم بحث کن
ما اصلا برای کشف حقایق و تکامل زاده شدیم

سلام
به نظر من خود شناسی و خداشناسی به رشته ها مربوط نمیشن به آدما مربوط میشن ولی خب بعضی رشته ها زمینه های بیشتری دارن برای خداشناسی و این که خودمون باشیم.
(ما اصلا برای کشف حقایق و تکامل زاده شدیم) <---------- این جمله رو خیلی دوس دارم!
منتظرم ...
 

a.inkare

عضو جدید
دوست عزیز نظریه داروین همان نظریه انتخاب طبیعی است وانتخاب طبیعی کلید تکامل است به این ترتیب که گونه های مختلف جانداران که خصوصیات آنها اعم از اکتسابی و وراثتی تطابق بیشتری با محیط اطرافشان دارد برای ادامه حیات شانس بیشتری دارند و افرادی از آن گونه که خصوصیات شان با محیط سازگار نیست به تدریج از بین میروند
از دیگر مسائل مهم در تکامل جهش ژنتیکی است که میتواند به ضرر یا سود موجود زنده باشد وعلاوه بر آن نمی توان از شرایط محیطی صرف نظر کرد مثلا این موضوع که مغز انسان در طی تکامل بزرگتر شده و قابلیت های جدیدی به دست آورده واین خصوصیات را حفظ کرده نتیجه آن است که عمدتا نسل انسان های کم هوش کمتر از انسان های باهوش دوام اورده به این ترتیب انسانهایی که به دلایل ژنتیکی مغز پیچیده تری داشته اند باقی مانده اند واین تکامل را ادامه خواهند داد
ضمنا بحث تلاش مبتنی بر نیاز که باعث برتری گونه ها شده است به هیچ وجه نظر داروین نیست بلکه این نظریه مربوط به "لامارک" است که امروز کاملا منسوخ شده است وبهتر است کمی با اطلاعات بیشتر اظهار نظر کنیم
همچنین قرآن نیز تناقضی با انتخاب طبیعی ندارد وتکامل گونه ها در چارچوب طبقه بندی های مشخصی که آنها را از دیگر گونه ها متمایز می سازد انجام میگیرد در غیر این صورت همانطور که بعضی از دوستان به غلط گفته اند انسان میتوانسته از پشه به وجود آمده باشد که چنین نیست
 

a.inkare

عضو جدید
به جز بحث داروین و اینا که من توش تخصص ندارم،

هر وقت بحث خدا میشه،به بینهایت و بی انتها یا صفر و پوچی میرسیم.اگر میشد اینها رو کانورت کرد به یه مبحثی که توش صفر و نهایت نباشه.بهتر باشه.مثل زبان کامپیوتر.سخته ولی مفهوم رو راحت تر میرسونه هرچند با اشکالات جزئی.

(در مثال زیر» کامپیوتر=انسان ||| سازنده ی کامپیوتر=خدا )
اگر خدا مثل یه سازنده ی کامپیوتر باشه و ما هم کامپیوتر باشیم،همونطور که میدونید،کامپیوتر میتونه تا حدودی کارهایی که سازندش(خدا) رو میخواد،انجام بده،با یه سری اشکالات و یه سری خاصیت ها.
احساس میکنم هر کاری که خدا میتونه انجام بده،ما هم میتونیم انجام بدیم،شاید در وسعت کم،ولی امکان پذیر هست.
فکر میکنم هر نامحدودیتی که خدا داره،ما هم داریم،ولی نه در این دنیا.شاید در دنیای دیگه یا یه سطح فکری دیگه.
فکر کنم همونطور که ما از خدا تشکیل شدیم،مجموعه ای از یک چیز مشترک انسان ها بتونه شبیه ساز خداوند باشه.مثلا Link کردن میلیون ها مغز،یا قرار گرفتن میلیون ها روح درون هم،بتونه شبیه ساز یک خدا باشه.هرچند ناقص و غیر واقعی ولی قابل فهم و تا حدودی صحیح!
با این مثال که جلو میرم،مرز بین انسان و خدا شکسته میشه و چیزهایی که تا دیروز خیلی غیر ممکن و غیر قابل بحث بوده،برام چالش بر انگیزتر میشه :D
:gol:
به هر حال توجه داشته باشید که بحث خدا بحث پیچیده ای است که بهتر است جای دیگری آنرا مطرح کرد ای کاش فعالیت دوستان متخصص بیشتر بود تا بحث مفصلی در این باره شکل میگرفت
 

Pantalasa

عضو جدید
ربطش رو که خیلی مطمئن نیستم به بحث شما داشته باشه یا نه!:huh: یعنی فکر کنم اصلا نداشت!:whistle:
ولی مطمئنننم که به موضوع تایپیک ربط داشت.
اصلا ربطم نداشته باشه من دوس داشتم این وسط 1مثال عینی از فیزیک و معجزه بیارم:cool:
به بزرگواری خودتون ببخشید:w05: راستی چرچیل چقدر به فیزیک ربط داره؟!!!;)
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
به هر حال توجه داشته باشید که بحث خدا بحث پیچیده ای است که بهتر است جای دیگری آنرا مطرح کرد ای کاش فعالیت دوستان متخصص بیشتر بود تا بحث مفصلی در این باره شکل میگرفت
واقعا خوشم نمیاد نظریه ی مردمان میلیون سال پیش رو استفاده کنم واسه ی اثبات یا فهم خدا.خیلی نامفهوم تر میشه تا مفهومی تر.البته برای من اینجوریه.
دوست داشتم بحث مستقیما به خدا،فیزیک،اتفاقاتی که میفته و ما ازش بی خبریم رو برای همدیگه بگیم،تصور کنیم چه کارهایی رو خداوند میتونه انجام بده چون ازین کلمه خسته شدم که خدا هرکاری میتونه انجام بده.دوست دارم با چشمام ببینم.دوست دارم نظم جهان رو با چشمام ببینم.از گوشام خسته شدم.


Haniye_r گفت:
ربطش رو که خیلی مطمئن نیستم به بحث شما داشته باشه یا نه! یعنی فکر کنم اصلا نداشت!
ولی مطمئنننم که به موضوع تایپیک ربط داشت.
اصلا ربطم نداشته باشه من دوس داشتم این وسط 1مثال عینی از فیزیک و معجزه بیارم
به بزرگواری خودتون ببخشید راستی چرچیل چقدر به فیزیک ربط داره؟!!!
فیزیک یعنی طبیعت،بحثی رو هم که شما نوشتی،مستقیما به طبیعت ربط داشت.برخی از دوستان فکر میکنند خدا رو توی چارتا دانشمند میشه پیدا کرد ولی این درست نیست.
دلم نمیخواد بحث رو محدود به چارتا فرمول و نظریه کنیم،بحث باید عظیم باشه،چون داریم در مورد شخصی عظیم صحبت میکنیم.
شخصا از دیدن یه سری اتفاقات و شگفتی های طبیعت یا حتی کارهای خارق العاده ی انسان خیلی لذت میبرم.چون باعث میشه مرز ها رو نامحدود تر برای انسان ، و محدود تر برای خداوند تعریف کنم که تویه مغزم بتونم خدا و انسان رو اونقدر بهم نزدیک کنم که تعریفاتی برای خدا داشته باشم.
 

Pantalasa

عضو جدید
ممنون دوستم:gol:
ولی من نتونستم معنی قائل شدن مرز محدود واسه خدا و نامحدود واسه انسان رو درکش کنم. ولی به نظرم هرکسی میتونه خدا رو تو وجود خودش ببینه. نیازی به دیدن صرف شگفتی ها نیست که اگه بود هیچ نا بینایی خدارو نمیدید. صرف بحثم کافی نیست 1جاهایی رو باید به حرف دل گوش کرد هر چند تو بحث و استدلال هم میشه صابتش کرد. به قول عرفا در طریق عشق پای عقل چوبین بود!
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوستم:gol:
ولی من نتونستم معنی قائل شدن مرز محدود واسه خدا و نامحدود واسه انسان رو درکش کنم. ولی به نظرم هرکسی میتونه خدا رو تو وجود خودش ببینه. نیازی به دیدن صرف شگفتی ها نیست که اگه بود هیچ نا بینایی خدارو نمیدید. صرف بحثم کافی نیست 1جاهایی رو باید به حرف دل گوش کرد هر چند تو بحث و استدلال هم میشه صابتش کرد. به قول عرفا در طریق عشق پای عقل چوبین بود!
مرز محدود برای خدا،و مرز نامحدود برای انسان رو در زیر میگم.
شما قدرت انسان رو اینقدر در نظر بگیر:
(انسان-واقعی) 1111111111
حالا قدرت خدا رو اینقدر در نظر بگیر:
(خدا-واقعی) 1111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111
وقتی که کمی انسان رو نامحدودتر و قدرتمند تر فرض کنیم:
(انسان-قدرتمند) 11111111111111111111111111111111111111111111
و کم یخداوند رو محدودتر فرض کنیم:
(خدا-محدود) 11111111111111111111111111111111111111111111
اون موقع خدا و انسان رو میتونیم در یه مبحث قرار بدیم و در موردشون بحث کنیم.

مثل این میمونه که شما بشینید پای تلویزیون و "کشتی کج" نگاه کنید و بگید "خُب منم اگر 10 سال میرفتم بدن سازی،میتونستم این هیکل رو داشته باشم". اینجا هم داریم همین کار رو میکنیم،شما رو قوی تر و خدا رو محدود تر میکنیم که قابل بحث باشن.

فقط بینایان نیستن که قدرت شکل گیری این دنیا رو میدونن،همه ی انسان ها اگر 5 دقیقه فکر کنن که (برای مثال»)
چرا دمای زمین حول و حوش تحمل ما انسان ها طراحی شده؟
چرا قدرت جاذبه اونقدر نیست که خون به مغز ما نرسه و بمیریم؟
چرا اکسیژن هوا تموم نمیشه که ما از بین بریم؟
چرا این همه سیاره با این همه ویژگی های مختلف وجود داره؟
چرا اینقدر کره ی زمین با ثبات ساخته شده؟

فقط 5 تا 10 دقیقه فکر این جملات رو میتونه بوجود بیاره.
حالا من نمیخوام خدا رو با این جملات اثبات کنم،کاری که معلم های دینی ـمون میکردن.من نمیتونم با این جملات به وجود خدا اعتقاد پیدا کنم.
دقیقا مثل این میمونه که شما داری توی خیابون راه میرید،بعد یک دفعه یه پسری برگرده به شما بگه: سلام داداشی!چطوری؟خوبی؟سلامتی؟منم "محمد" ! منو نشناختی؟ من برادرتم!
پذیرفتن یک عضو از خانواده یا یک عضو مهمی از زندگی با 2-3 تا جمله،غیر ممکن هست.حالا چه برسه به خدایی که قراره از پدر و مادر هم بهمون نزدیک تر باشه!

هرچقدر ساده تر خدا رو قبول کنید،ساده تر هم فراموشش میکنید و کافر میشید.
من همیشه به خودم یه جمله رو میگم:
بهتره نادان و بی خدا باشم تا اینکه به خدایی اعتقاد داشته باشم که نمیشناسمش و درکی ازش ندارم.
چون اگر نادان باشم،میتونم دلیل بیارم که چون بی خدا هستم،نادانم،و اگر بی خدا باشم،میتونم دلیل بیارم که نادانم و درکم پایینه.
ولی اگر به خدا اعتقاد داشته باشم ، یعنی نادان نیستم و هنگامی که درکش نکنم،یعنی دانایی هستم که هیچ درکی نداره.دانایی که درک نداره،یعنی از نادان هم نادان تره و فقط ادعاست!

:gol:
 

uraniburg

عضو جدید
مرز محدود برای خدا،و مرز نامحدود برای انسان رو در زیر میگم.
شما قدرت انسان رو اینقدر در نظر بگیر:
(انسان-واقعی) 1111111111
حالا قدرت خدا رو اینقدر در نظر بگیر:
(خدا-واقعی) 1111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111
وقتی که کمی انسان رو نامحدودتر و قدرتمند تر فرض کنیم:
(انسان-قدرتمند) 11111111111111111111111111111111111111111111
و کم یخداوند رو محدودتر فرض کنیم:
(خدا-محدود) 11111111111111111111111111111111111111111111
اون موقع خدا و انسان رو میتونیم در یه مبحث قرار بدیم و در موردشون بحث کنیم.

مثل این میمونه که شما بشینید پای تلویزیون و "کشتی کج" نگاه کنید و بگید "خُب منم اگر 10 سال میرفتم بدن سازی،میتونستم این هیکل رو داشته باشم". اینجا هم داریم همین کار رو میکنیم،شما رو قوی تر و خدا رو محدود تر میکنیم که قابل بحث باشن.

فقط بینایان نیستن که قدرت شکل گیری این دنیا رو میدونن،همه ی انسان ها اگر 5 دقیقه فکر کنن که (برای مثال»)
چرا دمای زمین حول و حوش تحمل ما انسان ها طراحی شده؟
چرا قدرت جاذبه اونقدر نیست که خون به مغز ما نرسه و بمیریم؟
چرا اکسیژن هوا تموم نمیشه که ما از بین بریم؟
چرا این همه سیاره با این همه ویژگی های مختلف وجود داره؟
چرا اینقدر کره ی زمین با ثبات ساخته شده؟

فقط 5 تا 10 دقیقه فکر این جملات رو میتونه بوجود بیاره.
حالا من نمیخوام خدا رو با این جملات اثبات کنم،کاری که معلم های دینی ـمون میکردن.من نمیتونم با این جملات به وجود خدا اعتقاد پیدا کنم.
دقیقا مثل این میمونه که شما داری توی خیابون راه میرید،بعد یک دفعه یه پسری برگرده به شما بگه: سلام داداشی!چطوری؟خوبی؟سلامتی؟منم "محمد" ! منو نشناختی؟ من برادرتم!
پذیرفتن یک عضو از خانواده یا یک عضو مهمی از زندگی با 2-3 تا جمله،غیر ممکن هست.حالا چه برسه به خدایی که قراره از پدر و مادر هم بهمون نزدیک تر باشه!

هرچقدر ساده تر خدا رو قبول کنید،ساده تر هم فراموشش میکنید و کافر میشید.
من همیشه به خودم یه جمله رو میگم:
بهتره نادان و بی خدا باشم تا اینکه به خدایی اعتقاد داشته باشم که نمیشناسمش و درکی ازش ندارم.
چون اگر نادان باشم،میتونم دلیل بیارم که چون بی خدا هستم،نادانم،و اگر بی خدا باشم،میتونم دلیل بیارم که نادانم و درکم پایینه.
ولی اگر به خدا اعتقاد داشته باشم ، یعنی نادان نیستم و هنگامی که درکش نکنم،یعنی دانایی هستم که هیچ درکی نداره.دانایی که درک نداره،یعنی از نادان هم نادان تره و فقط ادعاست!

:gol:

سلام
فکر نمیکنم نامحدود شدن (تازه اگه بشه گفت ما میتونیم نامحدود بشیم) ما خدارو محدود کنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خب شروع کنیم بحثو ؟
سوالامونو بپرسیم؟
بحث کنیم ؟
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
فکر نمیکنم نامحدود شدن (تازه اگه بشه گفت ما میتونیم نامحدود بشیم) ما خدارو محدود کنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خب شروع کنیم بحثو ؟
سوالامونو بپرسیم؟
بحث کنیم ؟
من نگفتم نامحدود کردن و قوی تر کردن خودمون،برابر هست با محدود شدن خدا.این اصلا ربطی به این موضوع نداره.
برای محدود کردن خدا،من همیشه از این 2 حربه استفاده میکنم:
1.چرا زمان بر روی خداوند که قدرت مطلق هست در آفرینش تاثیر گذار بوده؟(جهان در یک روز و انسان در 6 روز و یا بلعکس به تعابیر مختلف)
2.وقتی خدا قدرت بینهایت هست،پس ما هم که جزئی از خدا هستیم،قدرت بینهایت داریم،و قسمتی از بینهایت با کل بینهایت یکی هست.پس قدرت ما نیز بینهایت هست.

باید هر کسی یه سری نقص هایی که احساس میکنه در خدا وجود داره،رو کنه،و خووووب در موردش فکر کنه.نه اینکه اونها رو انکار کنه!

من اوکی ام!
آماده ام!
شروع کنید.لتس گووو :D
 

af.earthlover

عضو جدید
همه پست هارو خوندم ولی تعجب می کنم از یه چیز : اصل موضوع را شما یادتون رفت ....!!!
این که میگید قرآن با نظریه ی داروین تناقضی نداره ! خیلی عجیبه چون این دو کاملا در تناقض با یکدیگر هستند ...
چرا ؟؟ چون نظریه ی داروین ، وجود خدا رو کاملا منکر میشه ... یعنی داروین در آخر به این نتیجه رسید که اصلا خدایی وجود نداره !!!!
این مطالبی که تو مدرسه و دانشگاه راجع به داروین و نظریش به ما گفتن ، فقط قسمتی از اون بوده و اصل موضوع رو به ما نگفتن و نمیگن و این مورد را شما فقط با مطالعه ی کتاب های زبان اصلی و یا تماشای مستند هایی که در مورد نظریه ی داروین ساخته شده میتونید بفهمید ...!!!!!
یه مستند بهتون پیشنهاد میکنم : چارلز داروین و درخت زندگی ( ساخته شده توسط bbc ) واقعا مستند جالبی بود ...
خود من هم دچار تناقض شدم ... راستش نمیدونم چه چیزی را باور کنم ، از یه طرف یه دانشمند از طریق آزمایش و استدلال و ... به تو ثابت میکنه که خدا وجود نداره و از طرف دیگه ، عده ای می خوان بهت ثابت کنن که خدا وجود داره ولی نمی تونن این کارو بکنن !!! ولی شخصا دوست دارم که وجود خدا رو باور داشته باشم .... اما مطمئن هستم که از طریق استدلال ، نمیشه به وجود خدا پی برد و شاید تنها راه درک خدا ، عرفان باشه ...


 

Pantalasa

عضو جدید
من نگفتم نامحدود کردن و قوی تر کردن خودمون،برابر هست با محدود شدن خدا.این اصلا ربطی به این موضوع نداره.
برای محدود کردن خدا،من همیشه از این 2 حربه استفاده میکنم:
1.چرا زمان بر روی خداوند که قدرت مطلق هست در آفرینش تاثیر گذار بوده؟(جهان در یک روز و انسان در 6 روز و یا بلعکس به تعابیر مختلف)
2.وقتی خدا قدرت بینهایت هست،پس ما هم که جزئی از خدا هستیم،قدرت بینهایت داریم،و قسمتی از بینهایت با کل بینهایت یکی هست.پس قدرت ما نیز بینهایت هست.

باید هر کسی یه سری نقص هایی که احساس میکنه در خدا وجود داره،رو کنه،و خووووب در موردش فکر کنه.نه اینکه اونها رو انکار کنه!

من اوکی ام!
آماده ام!
شروع کنید.لتس گووو :D
دوستمM.A777، نمیدونم چقدر میشه بهتون انتقاد کرد ولی نتونستم بی تفاوت باشم. ببخشید رک میگم ولی حرفاتون شبیه سفسطه ست! 1سفسطه خام! اینو قبول دارم که به اندازه تمام انسانها راه رسیدن به خدا وجود داره ولی بهتره راه درست رو انتخاب کنیم که خدای ناکرده به بیراهه نریم.:smile: به نظر شما قدرت خالق و مخلوق یکی میشه؟! چطوری میتونیم نقص پیدا کنیم؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستمM.A777، نمیدونم چقدر میشه بهتون انتقاد کرد ولی نتونستم بی تفاوت باشم. ببخشید رک میگم ولی حرفاتون شبیه سفسطه ست! 1سفسطه خام! اینو قبول دارم که به اندازه تمام انسانها راه رسیدن به خدا وجود داره ولی بهتره راه درست رو انتخاب کنیم که خدای ناکرده به بیراهه نریم.:smile: به نظر شما قدرت خالق و مخلوق یکی میشه؟! چطوری میتونیم نقص پیدا کنیم؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
من هیچ تخصصی در سفسطه ندارم و هیچوقت علوم انسانی نخوندم و هیچ درک و ادعایی از علوم انسانی ندارم.
این یک!
دوم اینکه من از کره ی مریخ نیومدم و خودم انسانم مثل شماها و عاشق این هستم که به جواب برسم و عاشق این هستم که بتونم برای ذهن و فکر خودم اثبات کنم که خدا وجود داره و وجودش اینقدر قدرت داره و اینقدر کارایی داره و اینقدر هوش داره و اینقدر بزرگه و اینقدر قدرتمنده و ...
این هم از دومش.
سومندش هم بله!اگر مخلوق رو انسان فرض کنید،انسان به راحتی میتونه چیزی رو بسازه که عملکردش در حداقل یک مورد قوی تر و بسیار بهتر و بصرفه تر و سریعتر از انسان باشه.
انسان تا الان نتونسته چیزی رو طراحی کنه که کاملا شبیه به عملکرد های انسان باشه و عقل و شعور و درک و قدرت اراده هم داشته باشه،ولی در موارد جزئی،یعنی به کار گیری فلان قدرت انسان،چرا،شده،اگر جزئی بحث کنیم،تقریبا همه ی چیزهایی که از انسان سرتر هستند،ساخته شدند.
از کامپیوتر و علوم ژنتیکی گرفته تا علوم مکانیکی و سازه ها و عمران.در همه ی اونها،دستگاه ها از انسان ها در موارد جزئی بسیار قدرتمند تر و بهتر عمل میکنن.

در ضمن،من هر حرفی میزنم،شما لطفا مستقیما حرف من رو نقض کنید!اینکه بگیم نه این حرف اشتباست چون اشتباست،فرقی با جاهلیت نداره.من هم انسانم و نیاز دارم که هم درک کنم و هم درک بشم.
هیچکی توی این دنیا دوست نداره بی خدا و تنها و بی کس باشه،پس لطفا خودتون رو جای اصل قضیه قرار ندید،اینجا بحث سر "دفاع از خدا" نیست،اینجا بحث سر "اثبات وجود خدا در زندگی طبیعی بشر (فیزیک)" هست.
یه چیزی هم بگم:خدا خودش بلده از خودش دفاع کنه :D
:gol: (اگر تند برخورد کردم،جدی نگیرید،کلا شوخم :D )
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
سید جان شرمنده اما حق با دوستمونه
اگه راه های رسیدن ب خدا یکی باشه ک ما همه کوسفندانی بیش نیستیم
میشه مثلمون مثل سیاست ک جامعمون مرده

من نمیتونم جوابتو بدم چون رشتم این نیست ولی به نظرم این اقا بتونه:tehranUNIVERSITY[h=1][/h]
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
تورو خدا بزرگواران!!
داریم از بحث منحرف میشیم!
بابا بذارید بحث داروین تموم بشه بعد بریم سر ی بحث دیگه!
الان افتادین توی بحث،هرکسی داره نظرش رو درباره هرکسی میگه وو نمیدونن میخان به چی برسن!
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تورو خدا بزرگواران!!
داریم از بحث منحرف میشیم!
بابا بذارید بحث داروین تموم بشه بعد بریم سر ی بحث دیگه!
الان افتادین توی بحث،هرکسی داره نظرش رو درباره هرکسی میگه وو نمیدونن میخان به چی برسن!

هیچکس از بحث منحرف نشده.مگر اینکه بعضی ها نخوان قبول کنن که بحث دیگری شروع بشه.
من 4 صفحه منتظر موندم،بحثتون تموم نشده.در ضمن،شما میتونید با "نقل قول " کردن بحث خودتون رو پیش ببرید و ما هم با نقل قول دوستای دیگه!اینجوری راحت تره و هر کسی میتونه نظرش رو اعمال کنه.
اینجا قرار نیست پروژه ی موشک هسته ای راه بندازیم که فلان حرف ممکنه غلط باشه و آسیب برسونه!اینجا فقط قراره نظرات همدیگر رو بشنویم و در موردشون فکر کنیم و با هم صحبت دوستانه داشته باشیم!

پیشنهاد میکنم نظر بدید.من خیلی دوست دارم حرفم نقد بشه،خیلی دوست دارم باهام بحث بشه تا اینکه کسی برگرده بهم بگه چیکار کنم و چیکار نکنم و برام محدودیت ایجاد کنه!باور کنید منظورم شخص شما نیست،فقط دارم میگم بزارید کسان دیگه جرات کنن حرف بزنن و صحبتشون رو بگن تا ما هم بشنویم اونا چی میگن.

در باب راه های رسیدن به خدا:
عده ای که خدا رو قبول ندارن و اینا رو کاری ندارم،عده ای هم که تو شک ـَن کاری ندارم،برای کسانیکه دوست دارن در مورد این قضیه بدونن یه حرف کوچولو و مثال کوچولویی میزنم:
1.برای رسیدن به خدا،خیلی ها عقیده دارن چندین راه هست،از طریق علم،از طریق ریاضت،از طریق دینداری،از طریق غم و اندوه و .... و یا چند راه با هم.
2.خیلی ها بر این باورن که فقط از یک طریق یعنی یا دینداری،یا علم،یا ریاضت در زندگی،یا درد و غم های زندگی و ... میشه به خدا رسید!
3.خیلی های دیگه بر این باورند که همه ی این راه هافدر واقع یکی هستند و اون رسیدن به خدا هست.فرقی نمیکنه،در هر صورت فقط یک راه برای رسیدن به خدا هست.

من این مثال رو Convert میکنم به یه مثال ساده:
شما برای جا به جایی از "اهواز به دوبی"،میتونید هم از طریق راه دریایی،هم از طریق راه زمینی و هم از طریق راه هوایی،به مقصدتون برسید.
برخی مواقع نیاز هست از یک یا چند راه استفاده کنید.

1.گروه یک بر این عقیده هست که هم میشه از راه دریایی هم راه هوایی و هم راه زمینی و یا ترکیبی از این ها به مقصد رسید.
2.گروه دو بر این باورند که فقط یکی از این راه ها میشه به مقصد رسید ،یعنی یا راه هوایی،یا راه زمینی،یا راه دریایی!
3.گروه سه معتقد هست که در هر صورت شما قراره برید به دوبی و راه ها همه یکی هستند،از شمال به جنوب!

ایراد:
به گروه 3 میشه ایراد گرفت،چون داره صورت مسئله رو پاک میکنه!یعنی ما سوال کردیم که "چطور/به چند حالت میشه رفت؟"،و اون داره سوال رو تغییر میده به "آیا خواهید رسید؟"
به گروه 2 میشه این ایراد رو گرفت که همیشه،و برای هر شهری نمیشه فقط از یک راه استفاده کرد،برخی مواقع نیاز هست که از ترکیب چند راه و یا از راه های مختلف به جایی رسید.برای رسیدن به دوبی از طریق راه زمینی،شما مجبورید به استفاده از کشتی.پس شما از دو راه استفاده میکنید و برای رسیدن به دوبی از طریق راه هوایی،شما مجبورید که مسافت بین فرودگاه تا خود شهر دوبی رو با ماشین طی کنید! که باز هم دو راه میشه.
به گروه 1 کمترین اشکال رو میشه گرفت چون تمامی سلیقه ها و احتمالات رو پوشش میده.

با Convert معکوس جملات بالا،به جوابتون خواهید رسید :D

:gol:
(ببخشید اگر اشتباه بود!:D )
 

Pantalasa

عضو جدید
ببخشید منو، من اصلا قصد انحراف مباحث داروینیسم شما رو نداشتم. نمیخواستم به کسی توهین و بی احترامی کرده باشم. هیچ ادعاییم ندارم چون میدونم هنوز خیلی مونده که بشناسمش، اتفاقا منم 1جورایی مث شما..... اصلا بیخیال! بهتره من برم:( ولی 1چیزیم به این آقا سید بگم و اون اینکه من خودم محجبه م و فلسفه حجابو میدونم تا تهش!:D ولی خداییش، نمیشد جامون عوض میشد؟!!!! آقاجون شما ملک میشدید! ببینید کی اعتراض میکرد؟!!:biggrin:
 

R3iHan3H

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوشحال میشم اینجا توضیح بدید رابطه ی عالم و طبیعت و خدا رو
جوری که همه قانع بشن
با سند و مدرک، من به جون خودم تحقیق میکنم و اگه اشتباه باشه .....!!!
اولین سوال:کسی نظریه داروین رو میدونه و میتونه توضیح بده؟
جواب دارم برات امانمیتونم بنویسم!همیشه این مساله رو حضوری توضیح دادم به بقیه چون خودم بهش رسیدم و مکتوبش نکردم هنوز ...
اگه خیلی اصرار داری میتونم حضوری بهت بگم ...
 

Pantalasa

عضو جدید
هیچکس از بحث منحرف نشده.مگر اینکه بعضی ها نخوان قبول کنن که بحث دیگری شروع بشه.
من 4 صفحه منتظر موندم،بحثتون تموم نشده.در ضمن،شما میتونید با "نقل قول " کردن بحث خودتون رو پیش ببرید و ما هم با نقل قول دوستای دیگه!اینجوری راحت تره و هر کسی میتونه نظرش رو اعمال کنه.
اینجا قرار نیست پروژه ی موشک هسته ای راه بندازیم که فلان حرف ممکنه غلط باشه و آسیب برسونه!اینجا فقط قراره نظرات همدیگر رو بشنویم و در موردشون فکر کنیم و با هم صحبت دوستانه داشته باشیم!

پیشنهاد میکنم نظر بدید.من خیلی دوست دارم حرفم نقد بشه،خیلی دوست دارم باهام بحث بشه تا اینکه کسی برگرده بهم بگه چیکار کنم و چیکار نکنم و برام محدودیت ایجاد کنه!باور کنید منظورم شخص شما نیست،فقط دارم میگم بزارید کسان دیگه جرات کنن حرف بزنن و صحبتشون رو بگن تا ما هم بشنویم اونا چی میگن.

در باب راه های رسیدن به خدا:
عده ای که خدا رو قبول ندارن و اینا رو کاری ندارم،عده ای هم که تو شک ـَن کاری ندارم،برای کسانیکه دوست دارن در مورد این قضیه بدونن یه حرف کوچولو و مثال کوچولویی میزنم:
1.برای رسیدن به خدا،خیلی ها عقیده دارن چندین راه هست،از طریق علم،از طریق ریاضت،از طریق دینداری،از طریق غم و اندوه و .... و یا چند راه با هم.
2.خیلی ها بر این باورن که فقط از یک طریق یعنی یا دینداری،یا علم،یا ریاضت در زندگی،یا درد و غم های زندگی و ... میشه به خدا رسید!
3.خیلی های دیگه بر این باورند که همه ی این راه هافدر واقع یکی هستند و اون رسیدن به خدا هست.فرقی نمیکنه،در هر صورت فقط یک راه برای رسیدن به خدا هست.

من این مثال رو Convert میکنم به یه مثال ساده:
شما برای جا به جایی از "اهواز به دوبی"،میتونید هم از طریق راه دریایی،هم از طریق راه زمینی و هم از طریق راه هوایی،به مقصدتون برسید.
برخی مواقع نیاز هست از یک یا چند راه استفاده کنید.

1.گروه یک بر این عقیده هست که هم میشه از راه دریایی هم راه هوایی و هم راه زمینی و یا ترکیبی از این ها به مقصد رسید.
2.گروه دو بر این باورند که فقط یکی از این راه ها میشه به مقصد رسید ،یعنی یا راه هوایی،یا راه زمینی،یا راه دریایی!
3.گروه سه معتقد هست که در هر صورت شما قراره برید به دوبی و راه ها همه یکی هستند،از شمال به جنوب!

ایراد:
به گروه 3 میشه ایراد گرفت،چون داره صورت مسئله رو پاک میکنه!یعنی ما سوال کردیم که "چطور/به چند حالت میشه رفت؟"،و اون داره سوال رو تغییر میده به "آیا خواهید رسید؟"
به گروه 2 میشه این ایراد رو گرفت که همیشه،و برای هر شهری نمیشه فقط از یک راه استفاده کرد،برخی مواقع نیاز هست که از ترکیب چند راه و یا از راه های مختلف به جایی رسید.برای رسیدن به دوبی از طریق راه زمینی،شما مجبورید به استفاده از کشتی.پس شما از دو راه استفاده میکنید و برای رسیدن به دوبی از طریق راه هوایی،شما مجبورید که مسافت بین فرودگاه تا خود شهر دوبی رو با ماشین طی کنید! که باز هم دو راه میشه.
به گروه 1 کمترین اشکال رو میشه گرفت چون تمامی سلیقه ها و احتمالات رو پوشش میده.

با Convert معکوس جملات بالا،به جوابتون خواهید رسید :D

:gol:
(ببخشید اگر اشتباه بود!:D )

من هی میخوام چیزی نگم نمیشه:biggrin: ببین خیلی خوشم میاد که با مثالهای ساده و قابل فهم افکارتون رو میگید ولی 1کمی تعصباتتون رو نسبت به افکارتون کم کنید بهتر میشه. مثلا همین که میگن به اندازه همه راه رسیدن به خدا هست(گروه 3) به معنی پاک کردن صورت مسئله نیست. وقتی هر گروهی مث منطقیون و عرفا و یا حتی من و شما دنبال راه هستیم چه چیزی از این بهتر که بفهمیم جبری در کار نیست و هر کسی میتونه خدا رو اونطور که میبینه بشناسه. توحید سلمان و ابوذر هم یکی نیست! گروه سوم در جواب چطور میشه رفت؟ میگه تو مختاری و لزوما 1راه وجود نداره . به هر طریق و امکانات و وسع خودت تونستی برو چون مهم فقط رسیدنه ولی فقط مواظب باش بجای دوبی سراز ترکستان در نیارییییییییی;)
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
Haniye_r گفت:
من هی میخوام چیزی نگم نمیشه ببین خیلی خوشم میاد که با مثالهای ساده و قابل فهم افکارتون رو میگید ولی 1کمی تعصباتتون رو نسبت به افکارتون کم کنید بهتر میشه. مثلا همین که میگن به اندازه همه راه رسیدن به خدا هست(گروه 3) به معنی پاک کردن صورت مسئله نیست. وقتی هر گروهی مث منطقیون و عرفا و یا حتی من و شما دنبال راه هستیم چه چیزی از این بهتر که بفهمیم جبری در کار نیست و هر کسی میتونه خدا رو اونطور که میبینه بشناسه. توحید سلمان و ابوذر هم یکی نیست! گروه سوم در جواب چطور میشه رفت؟ میگه تو مختاری و لزوما 1راه وجود نداره . به هر طریق و امکانات و وسع خودت تونستی برو چون مهم فقط رسیدنه ولی فقط مواظب باش بجای دوبی سراز ترکستان در نیارییییییییی
شما از یه منظر دیگه دارید نگاه میکنید "مهم رفتنه".ما داریم از این راه بررسی میکنیم "چطور ممکنه برسیم؟"
پاک کردن صورت مسئله ممکنه واسه ی شما قابل قبول نباشه.واسه ی خیلی های دیگه هم همینجوره،دلیل نداره حرف من رو با آب طلا بنویسید بزنید به درب اتاقتون :D منم یه انسانم و نظر خاص خودم رو دارم.برای من "بررسی یه مسئله" مهم تر از "حتما به جواب رسیدن اون مسئله" هست.
بدم میاد از اینکه نادون باشم و نادون بمیرم.

در ضمن،من جزو هیچ کدوم از اون 3 دسته نیستم،من هنوز توی درک اینکه خدا وجود داره مشکل دارم چه برسه به اینکه بخوام اونو خیلی خوب معرفی کنم و بخوام به اون برسم و تکامل خودم ر در به خدا رسیدن ببینم!هنوز مونده تا اون جور صحبت های "درست یا نادرست" !

اصلا تعصبی در کار نیست و خوشحال میشم نقد کنید.

هر حرفی که انسان میزنه،دلیل نداره بر اون اعتقاد داشته باشه.اگر بحث اعتقادات شد،که یعنی خصوصی ترین چیزی که انسان داره،نمیشه توی یه تاپیک جلو یک میلیون آدم حرف زد چون برداشت های متفاوت و نادرستی ممکنه داشته باشن.برای همین هست هر کدوم از ما ها،با یک عدد ماسک روی چهرمون وارد این تاپیک و این سایت میشیم و این کاملا طبیعی هست.

موفق باشید :)
:gol:
 

فرهاد-ا

عضو جدید
سلام دوستان.
من چون آدمی هستم توی عالمی دیگه تحقیق میکنم به همون صورت میگم.
نظریه داروین میگه همه موجودات از یک تک سلولی به صورت امروزی در آمده اند.
جواب اسلام(قرآن):انسان را از گلی بدبو آفریدیم. جن را از آتش آفریدیم. فرشتگان را از نور و موجودات دیگر را از آب آفریدیم.

جواب علما اسلامی به نظریه داروین: داروین یگانه بودن خدا را نقض کرده به دو صورت:
1:اینکه هیچ خدایی وجود ندارد و این هستی بخودی خود با این نظم و ترتیب به وجود آمده.
2:اینکه هر موجودی میتواند خدای خود بوده و همچنین خدای دیگری و برعکس آن(تسلسل ). تسلسل نقض یگانه بودن خداست.

از طرفی اسلام دین مسیحیت امروزی را قبول ندارد چون دچار تثلیث شده یعنی مسیحیان خدا را سه تا می دانند(پدر،پسرو روح القدوس).این دیدگاه اسلام .

اگر در بحث فراماسونی تحقیق کرده باشید داروین این نظریه را تحت تعالیم دجال فراگرفته است. خود فراماسونها اقرار کرده اند. برای مقابله با یگانه پرستی.

برای اثبات وجود خدا هر کسی یک راهی را برگزیده به شخصه بنده در عالم اجنه و انس و به هیچ عنوان نمیتونم بگم خدایی وجود ندارد.
برای امتحان یک راه ساده میگم بی ایمان ترین آدم هستی را به یک باره تک و تنها در مسیر مشکل(حادثه) قرار بگیرد میگه خدایا کمکم کن ولی بعدش از یاد کردنش خدا رو دوباره نمیبینه.
 

Pantalasa

عضو جدید
سلام دوستان.
من چون آدمی هستم توی عالمی دیگه تحقیق میکنم به همون صورت میگم.
نظریه داروین میگه همه موجودات از یک تک سلولی به صورت امروزی در آمده اند.
جواب اسلام(قرآن):انسان را از گلی بدبو آفریدیم. جن را از آتش آفریدیم. فرشتگان را از نور و موجودات دیگر را از آب آفریدیم.

جواب علما اسلامی به نظریه داروین: داروین یگانه بودن خدا را نقض کرده به دو صورت:
1:اینکه هیچ خدایی وجود ندارد و این هستی بخودی خود با این نظم و ترتیب به وجود آمده.
2:اینکه هر موجودی میتواند خدای خود بوده و همچنین خدای دیگری و برعکس آن(تسلسل ). تسلسل نقض یگانه بودن خداست.

از طرفی اسلام دین مسیحیت امروزی را قبول ندارد چون دچار تثلیث شده یعنی مسیحیان خدا را سه تا می دانند(پدر،پسرو روح القدوس).این دیدگاه اسلام .

اگر در بحث فراماسونی تحقیق کرده باشید داروین این نظریه را تحت تعالیم دجال فراگرفته است. خود فراماسونها اقرار کرده اند. برای مقابله با یگانه پرستی.

برای اثبات وجود خدا هر کسی یک راهی را برگزیده به شخصه بنده در عالم اجنه و انس و به هیچ عنوان نمیتونم بگم خدایی وجود ندارد.
برای امتحان یک راه ساده میگم بی ایمان ترین آدم هستی را به یک باره تک و تنها در مسیر مشکل(حادثه) قرار بگیرد میگه خدایا کمکم کن ولی بعدش از یاد کردنش خدا رو دوباره نمیبینه.

ممنون دوستم
مثال ساده شما رو قبلا یکی از ائمه به یک تاجر میگن، وقتی که اون تاجر کافر نزد امام میاد و میگه من تاجرم همیشه در سفرم و در دریا! فرصت تحقیق در مورد وجود خدا ندارم تو 1جمله وجود خدا رو به من ثابت کنید. و امام در جواب میفرمایند زمانی که کشتی شما دچار طوفان می شود ته دلت کسی رو به کمک میطلبه اون خداست.
 

Pantalasa

عضو جدید
شما از یه منظر دیگه دارید نگاه میکنید "مهم رفتنه".ما داریم از این راه بررسی میکنیم "چطور ممکنه برسیم؟"
پاک کردن صورت مسئله ممکنه واسه ی شما قابل قبول نباشه.واسه ی خیلی های دیگه هم همینجوره،دلیل نداره حرف من رو با آب طلا بنویسید بزنید به درب اتاقتون :D منم یه انسانم و نظر خاص خودم رو دارم.برای من "بررسی یه مسئله" مهم تر از "حتما به جواب رسیدن اون مسئله" هست.
بدم میاد از اینکه نادون باشم و نادون بمیرم.

در ضمن،من جزو هیچ کدوم از اون 3 دسته نیستم،من هنوز توی درک اینکه خدا وجود داره مشکل دارم چه برسه به اینکه بخوام اونو خیلی خوب معرفی کنم و بخوام به اون برسم و تکامل خودم ر در به خدا رسیدن ببینم!هنوز مونده تا اون جور صحبت های "درست یا نادرست" !

اصلا تعصبی در کار نیست و خوشحال میشم نقد کنید.

هر حرفی که انسان میزنه،دلیل نداره بر اون اعتقاد داشته باشه.اگر بحث اعتقادات شد،که یعنی خصوصی ترین چیزی که انسان داره،نمیشه توی یه تاپیک جلو یک میلیون آدم حرف زد چون برداشت های متفاوت و نادرستی ممکنه داشته باشن.برای همین هست هر کدوم از ما ها،با یک عدد ماسک روی چهرمون وارد این تاپیک و این سایت میشیم و این کاملا طبیعی هست.

موفق باشید :)
:gol:

آقای مهندس جالب صحبت میکنید! البته اصلا قصد آب طلا کردنشونو ندارم:D " هر حرفی که انسان میزنه،دلیل نداره بر اون اعتقاد داشته باشه"!!!!! خیییییییلی جالبه که آدم حرفی رو بزنه و احتمالا بحث کنه ولی بهش معتقد نباشه! من بر خلاف شما اعتقادم اینه که ماسکی که رو صورت ماهاست "برای همین هست هر کدوم از ما ها،با یک عدد ماسک روی چهرمون وارد این تاپیک و این سایت میشیم و این کاملا طبیعی هست." به خاطر اینه که میخوایم خودمون باشیم! ولی به هر دلیل نمیخوایم دیگران از افکار و سروسرمون با خبر بشن! من نوعی اینجا حرفمو میزنم بزار برداشت نادرست کنن کی میدونه Haniye_r کیه؟؟؟!!!!!!!!
 

a.inkare

عضو جدید
سلام دوستان.
من چون آدمی هستم توی عالمی دیگه تحقیق میکنم به همون صورت میگم.
نظریه داروین میگه همه موجودات از یک تک سلولی به صورت امروزی در آمده اند.
جواب اسلام(قرآن):انسان را از گلی بدبو آفریدیم. جن را از آتش آفریدیم. فرشتگان را از نور و موجودات دیگر را از آب آفریدیم.

جواب علما اسلامی به نظریه داروین: داروین یگانه بودن خدا را نقض کرده به دو صورت:
1:اینکه هیچ خدایی وجود ندارد و این هستی بخودی خود با این نظم و ترتیب به وجود آمده.
2:اینکه هر موجودی میتواند خدای خود بوده و همچنین خدای دیگری و برعکس آن(تسلسل ). تسلسل نقض یگانه بودن خداست.

از طرفی اسلام دین مسیحیت امروزی را قبول ندارد چون دچار تثلیث شده یعنی مسیحیان خدا را سه تا می دانند(پدر،پسرو روح القدوس).این دیدگاه اسلام .

اگر در بحث فراماسونی تحقیق کرده باشید داروین این نظریه را تحت تعالیم دجال فراگرفته است. خود فراماسونها اقرار کرده اند. برای مقابله با یگانه پرستی.

برای اثبات وجود خدا هر کسی یک راهی را برگزیده به شخصه بنده در عالم اجنه و انس و به هیچ عنوان نمیتونم بگم خدایی وجود ندارد.
برای امتحان یک راه ساده میگم بی ایمان ترین آدم هستی را به یک باره تک و تنها در مسیر مشکل(حادثه) قرار بگیرد میگه خدایا کمکم کن ولی بعدش از یاد کردنش خدا رو دوباره نمیبینه.
دوستان سعی کنید واقع بین باشید واگر مطلب مهمی را درباره کسی ذکر میکنید منبع آن را هم اعلام کنید
ضمنا باید بدانیم که به جای تغییر دادن مباحث علمی پذیرفته شده مثل تکامل موجودات از تک سلولی به پر سلولی
یا انتخاب طبیعی وتکامل گونه ها برخی از باور های سنتی خود را تغییر دهیم همچنین باید دانست که قرآن وآیات ان هر یک تفسیری دارند ومن به عنوان کسی که قرآن وعلم را قبول دارم فکر نمی کنم این دو با هم در تناقض باشند
به عقیده من کسانی که قید نظریه داروین را با این نگرش که خلاف دین است میزنند همه ی بخش های این نظریه را مطالعه نکرده اند
این که شما گفته اید داروین به آن دو شکل خدا را زیر سوال برده نظر شماست وانتخاب طبیعی که به تکامل می انجامد به هیچ وجه اصل خلقت را زیر سوال نمی برد هیچ کجای نظریه داروین نمیتوانید این موضوع را بیابید که موجودی خودش خودش را خلق کرده است بلکه او میگوید موجودات زنده برای طی کردن روند طبیعی تکامل نیاز به عامل خارجی ندارند و این امکان همان اختیاری است که در خلقت به موجودات واگذار شده است
تسلسل که شما اشاره کرده اید از لحاظ فلسفی باطل است تا چه رسد به این که چیزی را نقض هم بکند
مساله مسیحیت اساسا ربطی به داروین ندارد نمدانم چرا آنرا مطرح کرده اید اگر زندگی علمی داروین را مطالعه کنید متوجه میشوید که او چاپ کتاب خود را چندین سال به خاطر ترس از مخالفت های مذهبی مسیحیان به تعویق انداخت
مشکل ما اینست که دوست داریم اشخاص را آن طور که می خواهیم ببینیم نه آن طور که بوده اند با این نگرش هیچ تعجبی ندارد که به داروین انگ فراماسونری بزنیم
این که شما چه نظری دارید محترم است ولی وقتی کار به نفی مسائل علمی پذیرفته شده می رسد باید آن را نقد کرد
 

Similar threads

بالا