مانی معتمد
مکان
در خبرها خواندم در قرن شانزدهم قانونی تصویب شد که در آن ضرب و شتم زنان بعد از ساعت نه شب ممنوع شد و البته این قانون بخاطر آن نبود که زنان در امنیت باشند، بلکه بخاطر این بود که خواب مردم بر اثر سر و صدا آشفته نشود. مطمئنم الان یک عده میگویند لینک معتبر خبر را بده. آخر احمق در قرن شانزدهم چه میدانستند لینک چیست؟ پدر جد هر که چیزی را مینویسد با درخواست لینک معتبر و منبع یک عده درآوردهاند. در قرن شانزدهم انقدری چهارگوش بودهاند که خواب مردم برای شان مهم بوده و بخاطرش حاضر بودند این قانون را اجرا کنند، ولی از صبح مردم اجازه داشتند بیفتند روی زنهای خودشان و با انواع و اقسام ادوات شکنجه آنها را آزار بدهند. دیگر مردم هم بیدار بودند و سر و صدای زنها خوابشان را آشفته نمیکرده.
اصلا سر و صدای زنها خواب خیلیها را آشفته میکند. از قرن شانزدهم کمی بیایید جلو و برسید به قرن بیست و یکم و در گوگل مپ بگردید و کشوری به اسم ایران را پیدا کنید، البته اگر منبع معتبر نمیخواهید و ببینید چند سال است یک حضور ناقابل در استادیومهای ورزشی خواب عدهای را آشفته کرده است. این چه خوابیست که با هر صدایی از طرف زنها انقدر زود به هم میریزد؟ این زنهای بیگناه مثلا قرار است چه اتفاقی برایشان بیفتد در آن ورزشگاه؟ فوقش میخواهند دو تا سوت بزنند. یا نکند میترسید با دیدن پر و پاچهی پشمالوی بازیکنان مرد به امر تحریک و تحرک رو بیاورند؟ شاید هم فکر کردهاید دلشان میخواهد به ورزشگاه بروند و در آن جا فساد خاصی صورت بدهند؟
فساد هم فسادهای قدیم. یک دیسکویی، یک لهو و لعبی. آخر در یک ورزشگاه که بوی شاش میدهد با یک سری پاچهی بز که دوان دوان و عرق کرده که شک نکنید عرقشان بوی سگمرده میدهد به جز تخمه شکستن چه فسادی میتوان صورت داد؟ یا شاید میترسند با سوت زدن زنان و تشویق بیامانشان فوتبالیستها تحریک شوند و با شلوارک باد کرده و فتق درد گرفته کلا بازی یادشان برود و بنشینند به تماشای تماشاچیهای زن؟ اصلا فلسفهی این صدای زنان چیست که انقدر آشفته کننده است؟
کمی به خودتان بیایید و باور بفرمایید همه و در همه حال در حالت فحل و آمادهی جفت گیری نیستند و به مسائل دیگری هم در این دنیا فکر میکنند. قرار نیست در دانشگاه تا وارد میشوند سریع هم را خفت کنند و جفت گیری کنند بلکه یک درصد احتمال بدهید می خواهند یک لیسانسی بگیرند و مثل گربهی صفرقلی بدوند دنبال کار. این تصویری که مسئولین از مردم ایران ساختهاند فقط این صحنه را به ذهن متبادر میکند که در تمامی بخشهای این مملکت یک عده روی هم افتادهاند و کار و زندگی را به کل فراموش کردهاند و یواشکی به حال و حول نادرست مشغولند.
آخر شما فکر کنید چجوری میشود مردم یک مملکت انقدر مصرف تستسترونشان بالا باشد؟ نمیشود. امکان ندارد. اگر اینجوری بود تمام چرخهای نصفه نیمهی مملکت کلا تا به حال از کار افتاده بود و باید با اره برقی زن و مردها را از هم جدا میکردی و میفرستادیشان پی کارشان. به هرحال هرچیزی یک جایی دارد و هر نکته مکانی.
بخصوص روی این موضوع تاکید موکد میکنم که بعضی از نکتههای اساسی، مکان خاص و ردیف خودش را میطلبد و اصلا تا مکان نباشد قابل اجرا نیست. بخصوص نکات ظریف و عمیقی همانند جفتگیری که تمرکز زیادی میطلبد و همینجور کشکی و پادرهوا وسط ورزشگاه نمیتوان به این امور پرداخت. حالا الان یک عدهی دیگر میگویند لینک بده و منبع خبرت را بگو که هر نکته مکانی دارد.
باید اعتراف کنم برای این خبر، معتبرترین منبعی که دارم منبع آب سر کوچهمان است. اگر میخواهید عکسش را پیوست کنم. اما همواره یادتان باشد نه فقط یک نکته که نکات بسیاری مکان و اماکن مناسب خودش را میطلبد و به هر حال شما خودتان استاد اینگونه امورید و بنده زیاده گویی نکرده و همین جا شما را به اماکن زیبا و سرسبز کشورمان میسپارم.
مکان
در خبرها خواندم در قرن شانزدهم قانونی تصویب شد که در آن ضرب و شتم زنان بعد از ساعت نه شب ممنوع شد و البته این قانون بخاطر آن نبود که زنان در امنیت باشند، بلکه بخاطر این بود که خواب مردم بر اثر سر و صدا آشفته نشود. مطمئنم الان یک عده میگویند لینک معتبر خبر را بده. آخر احمق در قرن شانزدهم چه میدانستند لینک چیست؟ پدر جد هر که چیزی را مینویسد با درخواست لینک معتبر و منبع یک عده درآوردهاند. در قرن شانزدهم انقدری چهارگوش بودهاند که خواب مردم برای شان مهم بوده و بخاطرش حاضر بودند این قانون را اجرا کنند، ولی از صبح مردم اجازه داشتند بیفتند روی زنهای خودشان و با انواع و اقسام ادوات شکنجه آنها را آزار بدهند. دیگر مردم هم بیدار بودند و سر و صدای زنها خوابشان را آشفته نمیکرده.
اصلا سر و صدای زنها خواب خیلیها را آشفته میکند. از قرن شانزدهم کمی بیایید جلو و برسید به قرن بیست و یکم و در گوگل مپ بگردید و کشوری به اسم ایران را پیدا کنید، البته اگر منبع معتبر نمیخواهید و ببینید چند سال است یک حضور ناقابل در استادیومهای ورزشی خواب عدهای را آشفته کرده است. این چه خوابیست که با هر صدایی از طرف زنها انقدر زود به هم میریزد؟ این زنهای بیگناه مثلا قرار است چه اتفاقی برایشان بیفتد در آن ورزشگاه؟ فوقش میخواهند دو تا سوت بزنند. یا نکند میترسید با دیدن پر و پاچهی پشمالوی بازیکنان مرد به امر تحریک و تحرک رو بیاورند؟ شاید هم فکر کردهاید دلشان میخواهد به ورزشگاه بروند و در آن جا فساد خاصی صورت بدهند؟
فساد هم فسادهای قدیم. یک دیسکویی، یک لهو و لعبی. آخر در یک ورزشگاه که بوی شاش میدهد با یک سری پاچهی بز که دوان دوان و عرق کرده که شک نکنید عرقشان بوی سگمرده میدهد به جز تخمه شکستن چه فسادی میتوان صورت داد؟ یا شاید میترسند با سوت زدن زنان و تشویق بیامانشان فوتبالیستها تحریک شوند و با شلوارک باد کرده و فتق درد گرفته کلا بازی یادشان برود و بنشینند به تماشای تماشاچیهای زن؟ اصلا فلسفهی این صدای زنان چیست که انقدر آشفته کننده است؟
کمی به خودتان بیایید و باور بفرمایید همه و در همه حال در حالت فحل و آمادهی جفت گیری نیستند و به مسائل دیگری هم در این دنیا فکر میکنند. قرار نیست در دانشگاه تا وارد میشوند سریع هم را خفت کنند و جفت گیری کنند بلکه یک درصد احتمال بدهید می خواهند یک لیسانسی بگیرند و مثل گربهی صفرقلی بدوند دنبال کار. این تصویری که مسئولین از مردم ایران ساختهاند فقط این صحنه را به ذهن متبادر میکند که در تمامی بخشهای این مملکت یک عده روی هم افتادهاند و کار و زندگی را به کل فراموش کردهاند و یواشکی به حال و حول نادرست مشغولند.
آخر شما فکر کنید چجوری میشود مردم یک مملکت انقدر مصرف تستسترونشان بالا باشد؟ نمیشود. امکان ندارد. اگر اینجوری بود تمام چرخهای نصفه نیمهی مملکت کلا تا به حال از کار افتاده بود و باید با اره برقی زن و مردها را از هم جدا میکردی و میفرستادیشان پی کارشان. به هرحال هرچیزی یک جایی دارد و هر نکته مکانی.
بخصوص روی این موضوع تاکید موکد میکنم که بعضی از نکتههای اساسی، مکان خاص و ردیف خودش را میطلبد و اصلا تا مکان نباشد قابل اجرا نیست. بخصوص نکات ظریف و عمیقی همانند جفتگیری که تمرکز زیادی میطلبد و همینجور کشکی و پادرهوا وسط ورزشگاه نمیتوان به این امور پرداخت. حالا الان یک عدهی دیگر میگویند لینک بده و منبع خبرت را بگو که هر نکته مکانی دارد.
باید اعتراف کنم برای این خبر، معتبرترین منبعی که دارم منبع آب سر کوچهمان است. اگر میخواهید عکسش را پیوست کنم. اما همواره یادتان باشد نه فقط یک نکته که نکات بسیاری مکان و اماکن مناسب خودش را میطلبد و به هر حال شما خودتان استاد اینگونه امورید و بنده زیاده گویی نکرده و همین جا شما را به اماکن زیبا و سرسبز کشورمان میسپارم.