مهندسی ارزش چیست؟

sheyda

عضو جدید
برای مهندسی ارزش تعریف های مختلفی ارائه شده است که مفهوم کلی آنها یکسان است .از جمله تعریف آقای مایلز مبتکر و بنیانگذار مهندسی ارزش:
مهندسی ارزش دیدگا هی خلاق و سازمان یافته با هدف شناسائی کار آمد هزینه غیر ضروری است.یعنی هزینه ها یی که :نه به کیفیت,نه به بهره برداری,نه به عمر مفید,ه به زیبایی ظاهری ونه به مشخصات در خواستی کارفرما مربوط می شود.

البته میتوان مهندسی ارزش را روشی برای تعیین الویت ها و هزینه کردن پول ومنابع برای کار های دارای ارزش بیشتر وهزینه کمتر و تخصیص بهینه منابع دانست.

مهندسی ارزش را نباید با تحلیل های متعارف مربوط به کاهش هزینه اشتباه کرد.زیرا روشی کارکرد گرا,خلاق,جامع و پویا است و بر اساس تحلیل کارکرد ها به بررسی جز به جز و خلاقانه
در مقاطع مختلف زمان,در طول عمر می پردازد.
مهندسی ارزش به صورت یک روش فنی ویژه,در سا لهای پس از جنگ دوم,در اواخر دهه 1940 شکل گرفت.
آقای مایلز (lawrence miles)مهندسی ارشد شرکت جنرال الکتریک که ماموریت یافته بود راه حلی برای جایگزینی مواد و قطعاتی که سبب کمبود,تولید را دچار مشکل می کرد پیدا کند,در یافت که در مواردی با تغییر مواد و قطعات بدون کاهش کیفیت و حتی با بهبود کیفیت,هزینه تولید کاهش میابد.با این تجربه ,شرکت جنرال الکتریک به وسیله آقای مایلز روش تحلیل ارزش را به عنوان یک استاندارد در شرکت خود برقرار نمود.

دوستان اگر اطلاعات بیشتری راجع به این موضوع دارید,با توجه به این که این موضوع به رشته صنایع بسیار ربط داره ,حتما" در اختیار من و دیگر دوستان قرار بدید.تشکر.:)
 

just in time

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
باسلام
و تشکر از انتخاب موضوع تون
جملات تون خیلی مقاله ای و انشایی
بیاید باهم تحلیلی صحبت کنیم
توی جملاتتون یه توافق ضمنی با هم داریم:
" مهندسی ارزش یه رابطه مستقیم با بهره وری داره"
پس رابطه اول مشخص شد حالا یه سوال کنیم:
توی چه موضوعی داریم صحبت از بهره وری میکنیم؟
توی کارخانه تولیدی مثل جنرال الکتریک
توی یه مرکز خدماتی مثل بیمارستان
و یا توی اجرای یه پروژه مثل یه پروژه It و یا پروژه نفتی
تعریف بهره وری واجرای روش های مهندسی ارزش توی هر کدوم کاملا متفاوته.
نظرتون رو در مورد این چند تا جمله بگین تا ادامه بدیم.
 

just in time

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با سلام
بعد از بحث را جع به Ve نظرتون رو به Triz هم جلب می کنم
اون هم موضوع جالبی
با تشکر
 

sheyda

عضو جدید
باسلام
و تشکر از انتخاب موضوع تون
جملات تون خیلی مقاله ای و انشایی
بیاید باهم تحلیلی صحبت کنیم
توی جملاتتون یه توافق ضمنی با هم داریم:
" مهندسی ارزش یه رابطه مستقیم با بهره وری داره"
پس رابطه اول مشخص شد حالا یه سوال کنیم:
توی چه موضوعی داریم صحبت از بهره وری میکنیم؟
توی کارخانه تولیدی مثل جنرال الکتریک
توی یه مرکز خدماتی مثل بیمارستان
و یا توی اجرای یه پروژه مثل یه پروژه It و یا پروژه نفتی
تعریف بهره وری واجرای روش های مهندسی ارزش توی هر کدوم کاملا متفاوته.
نظرتون رو در مورد این چند تا جمله بگین تا ادامه بدیم.


سلام
دوست عزیز از این که نظرتونو گفتید و سوالاتی پرسیدید ممنون.

ابتدا باید بگم مطلبی که در مورد مهندسی ارزش نوشتم رو از قسمتی از یک مقاله گرفتم که این دلیل انشا گونه بودنش هست,دوم این که از بیانات آقای مایلز استفاده شده و از لحاظ انشا و نگارش باید به این صورت بیان بشه.
در انتها هم در مورد پیدایش مهندسی ارزش توسط آقای مایلز گفته شده.

اما در مورد سوالتون,بحث بهره وری خیلی گسترده هست و توی همه ی مکان ها وجود داره به همین دلیل هر فردی برداشتی از بهره وری داره .
برداشتی که خود من از بهره وری دارم به عنوان کسی که رشته صنایع می خونه استفاده بهینه از منابع ,توانایی ها و امکانات هست.

به عبارت دیگه بهره وری در واقع ابتکار و راه حل جدید با استفاده از امکانات در دسترس و موجود برای بهبود سیستم هست که همیشه با کیفیت همراه است.

برداشت من از بهره وری تو این مقاله برای همه جا و همه چیز هست.حتی در زندگی,مثلا" استفاده صحیح از عمر برای زندگی نوعی بهره وری هست یا توی یک کارخونه استفاده صحیح از منابع در جهت اقتصادی ,بهره وری اقتصادی برای اون کارخونه هست(که این هنر مهندسی صنایع هست) یا استفاده از ضایعات و تولید محصول با کیفیت.
تو خیلی مکان های دیگه هم که شما فرمودید با استفاده ی بهینه از امکانات به بهره وری و بهبود سیستم میشه رسید.

به هر حال این نظر من در مورد بهره وری بود.در ضمن در مورد پیشنهادتون در مورد triz ممنون.البته دوستان قبلا" این مورد رو عنوان کرده بودند و من هم یک تعریف کوچیک نوشته بودم ولی سعی میکنم اطلاعاتم رو در این مورد بیشتر کنم و در اختیار بقیه هم قرار بدم.

ممنون از این که نظرتونو بیان کردید,امیدوارم این بحث ها و تحلیل ها توی تالار مهندسی صنایع ادامه پیدا کنه.
 

just in time

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با سلام
ممنون از جواب مفصل تون
اما من هدفم از اینکه خودداری کردم از بحث در مورد مفاهیم دلیل ش وجود مقالات زیاده
که شما حق می دید که بگم اگه بحث در مورد مقالات قرار توی این مرکز انجام بشه بهتره هرکی بشینه مقاله بخونه . من بیشتر هدفم از طرح این سوال ها به اشتراک گذاشتن تجربه های اجرایی در مورد مفاهیمه ، چیزی که من فکر می کنم توی مملکت ما قاطی شده با فراوانی مقاله. و دوست داشتم همگام با هم و همه دوستانی که علاقمندند یه آزمایشگاه اجرایی راه بندازیم.
شاید بیشتر جواب بده
با تشکر
 

dr.com

عضو جدید
مهندسی ارزش

مهندسی ارزش

به نام خدا
با سلام
می خواستم اطلاعاتی در مورد مهندسی ارزش در اختیارتون بذارم.( البته اگه قابل بدونید)
از یه دید کلی و آمیانه وارد می شم:
به صورت کلی برای رسیدن به بازدهی بهتر باید کیفیت رو بالا برد و سرمایه و زمان رو کاهش داد. یعنی بازدهی با کیفیت رابطه ی مستقیم و با سرمایه و زمان رابطه ی عکس داره. مثلا اگه شما بخواید با ثابت بودن بازدهی یه کارخونه، کیفیت محصول رو بالا ببرید یا باید هزینه ها رو افزایش بدید یا باید زمان فرایند رو زیاد کنید(که باز هزینه بره).
اما مهندسی ارزش میاد این قانون رو بهم می ریزه یعنی میگه هم کیفیت رو بالا می بریم هم هزینه رو پایین میاریم!! چطوری؟ حالا می گم.
یه مثال خیلی روشن و عامیانه میزنم. مثلا شما می خواید در فصل سرما از یه خونه ی 50 متری به یه خونه ی 100 متری نقل مکان کنید. بنابر این اگه خونه قبلی رو با یدونه بخاری گرم می کردید خونه ی جدید رو باید با دوتا بخاری گرم کرد(افزایش هزینه) یا اینکه سرمای خونه ی جدید رو باید تحمل کنید(کاهش کیفیت). اما مدیریت ارزش این وسط میتونه این قانون رو عوض کنه یعنی هم خونه گرم شه هم هزینه نشه. مثلا شما کافیه به جای خرید یه بخاری دیگه بازدهی بخاریتونو دو برابر کنید یا به روشهای مختف از هدر رفتن گرما جلوگیری کنید ( مثل پوشاندن دریچه ی کولر - درز گیری پنجره ها - بستن درب اتاقهای کم استفاده و ...).این طوری هم هزینه ی خرید یه بخاری دیگه رو دوشتون نمی افته هم کیفیت رو بالا بردید.
همینطور که در این مثال دیدید روشهای مهندسی ارزش برای هر کاری ابتکاریه و نمی شه نسخه ی عام پیچید.
فکر می کنم در این حد کافی باشه.;)
بدرود
 

yanic

عضو جدید
معرفی مهندسی ارزش

معرفی مهندسی ارزش

معرفي مهندسي ارزش:

مهندسي ارزش، تلاشي است سازمان يافته كه با هدف بررسي و تحليل تمام فعاليتهاي يك طرح، از زمان شكل‌گيري تفكر اوليه تا مرحله طراحي و اجرا و سپس راه اندازي و بهره برداري انجام مي شود و به عنوان يكي از كارآمدترين و مهم ترين روشهاي اقتصادي در عرصه فعاليتهاي مهندسي، شناخته شده است. مهندسي ارزش در چهارچوب مديريت پروژه، ضمن اينكه به تمام اجزاي طرح توجه مي كند، هيچ بخشي از كار را قطعي و مسلم نمي داند. هدف مهندسي ارزش، زمان كمتر براي رسيدن به مرحله بهره برداري بدون افزودن بر هزينه ها يا كاستن از كيفيت كار است.

افزايش پيوسته هزينه هاي اجرايي و توسعه روز افزون فن آوري، حذف آن بخش از هزينه ها را كه نقشي در ارتقاي كيفيت ندارند و از لحاظ اجرايي نيز غير ضروري مي باشند، الزامي ساخته است. به كارگيري مهندسي ارزش در پروژه هاي اجرايي با توجه به پيچيدگي كارها به ويژه در طرحهاي بزرگ اجرايي، مي تواند به ابزار بي چون و چراي مديريت در كنترل هزينه ها تبديل شود. هدف اين روش، از ميان برداشتن يا اصلاح هر چيزي است كه موجب تحميل هزينه هاي غير ضروري مي شود، بدون آنكه آسيبي به كاركردهاي اصلي و اساسي طرح وارد آيد. مهندسي ارزش، مجموعه اي متشكل از چندين روش فني است كه با بازنگري و تحليل اجزاي كار، قادر خواهد بود، اجراي كامل طرح را با كمترين هزينه و زمان تحقق بخشد. هزينه طرح در اين مقوله نه فقط هزينه هاي طراحي و اجرا بلكه هزينه هاي مالكيت شامل بهره برداري، تعمير و نگهداري و هزينه هاي مصرف در سراسر دوره عمر مفيد طرح را نيز شامل مي شود.
روشهاي مهندسي ارزش مي تواند موجب اصلاح و ارتقاي كيفيت فرايندهاي توليد صنعتي و انجام طراحي هاي جديد در هر مرحله از يك پروژه اجرايي گردد. برخلاف آنچه كه در صنايع توليدي مرسوم است و مي توان يك روش اصلاحي را همواره در مراحل بعدي توليد يك محصول خاص نيز اجرا كرد، در پروژه هاي ساختماني كه هر سازه داراي شرايط ويژه اي است، حدود به كارگيري يك روش اصلاحي مهندسي ارزش، محدود به همان پروژه است گذشته از اين، امكانات صرفه جويي در هزينه هاي يك پروژه اجرايي نيز در مراحل مختلف آن تفاوتهاي بسيار پيدا مي كند. با آنكه روش مهندسي ارزش را مي توان در تمام مراحل يك پروژه اجرايي به كارگرفت، بيشترين مزاياي آن زماني حاصل مي شود كه در نخستين مراحل برنامه ريزي و طراحي به كار گرفته شود. نوآوري و جنبه هاي كاربردي مهندسي ارزش، اين روش را از روشهاي سنتي و متعارف كاهش هزينه ها، متمايز مي گرداند. روشهاي سنتي كاهش هزينه ها، عموماً از تجربيات گذشته، نگرشها و عاداتي كه جنبه تكرار به خود گرفته است، تبعيت مي كند و اثري از خلاقيت در آنها ديده نمي شود. مهندسي ارزش برعكس، گردآوري اطلاعات، شناسايي عرصه هاي مشكل دار، پيشنهاد و تدوين روشها و طرحهاي ابتكاري، پرورش انديشه هاي نو و تلفيق همه جانبه ديدگاههايي را كه قرار است توصيه شود، مطرح مي سازد.

از سال 1961 كه لارنس مايلزدر كتاب ًروش هاي فني تحليل و مهندسي ارزش ً ،تحليل ارزش را همچون ديدگاهي خلاق و سازمان يافته در جهت شناسايي و حذف هزينه هاي غير ضروري ، تعريف كرد تا سال 1995 كه ساكسنا و كريشنان كتاب ً مهندسي ارز ش در مديريت پروژه ً را منتشر نمودند ، مهندسي ارزش به صورت يك روش فني پذيرفته شده در فعاليتهاي طراحي و اجرايي در بيشتر كشورها تثبيت گرديد و رسميت يافت ، به طوري كه بسياري از دست اندر‌كاران عرصه هاي اجرايي به ويژه طراحان ، پيمانكاران و كارفرمايان با مفاهيم و روش هاي فني مهندسي ارزش آشنا شدند .


سير تاريخي مهندسي ارزش
تحليل ارزش به صورت يك روش فني ويژه ، در سال هاي پس از جنگ جهاني دوم صورت گرفت . كار طراحي و تدوين اين روش به دستور هري ارليكر معاون فني بخش خريد هاي شركت جنرال الكتريك آغاز شد . وي معتقد بود كه برخي از مواد ومصالح وطرحهاي جايگزين، كه به طور ضروري و به علت كمبود هاي زمان جنگ به كار گرفته مي شدند داراي عملكرد بهتر با هزينه كمتر هستند . به دستور او در داخل شركت و به منظور ارتقاي كارايي توليد از طريق تامين مواد ، مصالح وروشهاي جايگزين براي مواد و مصالح پرهزينه ، كوشش همه‌جانبه اي به عمل آمد . در سال 1947 اين وظيفه برعهده لارنس مايلز مهندس ارشد شركت جنرال‌الكتريك نهاده شد . مايلز در مورد روش ها و فنون موجود به پژوهش پرداخت و از برخي روشهاي مرسوم به صورت تلفيقي با روش مرحله به مرحله خويش براي تحليل ارزش بهره گرفت . مايلز كه مبتكر و بنيانگذار مهندسي ارزش به‌شمار مي رود ، يك روش رسمي رابه اجرا درآورد كه در جريان آن چندين گروه از كاركنان شركت ، عملكرد محصولات توليدي شركت جنرال الكتريك را بررسي ميكردند . آنان به اتكاي روشهاي خلاق گروهي و بدون افت كارايي محصول ، تغييراتي در محصولات شركت بوجو د آوردند و هزينه هاي توليد را كاهش دادند. روش تحليل ارزش به عنوان يك استاندارد در شركت جنرال الكتريك پذيرفته شد و به تدريج شركت‌هاي ديگر و برخي سازمان هاي دولتي نيز اين رو ش جديد را به عنوان ابزاري براي كاستن از هزينه‌هاي خود به كار بستند . اين روش جديد ، همان مهندسي ارزش بود . با آنكه اغلب روشهاي به كار گرفته شده در آن روزها تازگي نداشت ، بهره گيري از فلسفه نگرش عملكردي و كاري نو بود .

در سال 1954 دفتر كشتي سازي نيروي دريايي ، در سال 1956 ستاد مهندسي ارتش و در سال 1961 نيروي هوايي آمريكا به دنبال به كارگيري تحليل ارزش و نتيجه بخش واقع شدن اين روش در تقليل هزينه ها ، به امكانات و تواناييهاي بالقوه آن علاقمند شدند . عنوان ً تحليل ارزش ً در اين مرحله و به منظور تاكيد بر جنبه‌هاي مهندسي به ً مهندسي ارزش ً تغيير يافت . در سال 1962 مك نامارا وزير دفاع آمريكا ، حيثيت و اعتبار خود را بر كارگيري مهندسي ارزش متكي ساخت . مهندسي ارزش عنصر اصلي حركت در جهت كاهش هزينه‌هاي دفاعي آمريكا شد . مك نامارا حركتي بزرگ در طراحي و اجراي سيستم هاي برنامه ريزي متكي بر شبكه- review tchnique -pert program evaluation and (روشهاي فني ارزشيابي و بازنگري برنامه) وcpm– critical path method – (روش مسير بحراني) ايجاد كرد و دستور داد تا اين روشها در تمام برنامه‌ريزيها و طراحيهاي وزارت دفاع استفاده شود.

پيش از آغاز استفاده از مهندسي ارزش در آئين نامه تداركات نيروهاي مسلح آمريكا، كاربرد آن در عرصه ساختمان و كارهاي اجرايي بسيار اندك و اتفاقي بود. ستاد مهندسي ارتش آمريكا درنخستين دهه كاربرد مهندسي ارزش حدود 200 ميليون دلار صرفه جويي كرد، كه بخش عمده اين صرفه جويي نيز نتيجه ارزيابي دوباره پروژه هاي اصلي توسط خود اين ستاد بوده است. در همان دوره بيش از 2200 پيمانكار براي كاستن از هزينه ها به كمك مهندسي ارزش، پيشنهادهايي ارائه كردند كه از آن ميان 1400 پيشنهاد پذيرفته شد و معادل 7 ميليون دلار صرفه جويي گرديد.

صنعت ساختمان تا سال 1972 به طور كلي، فقط تا حدودي به مهندسي ارزش ابراز علاقه كرده بود. در سال 1972 دوازدهمين كنفرانس سالانه ً انجمن آمريكايي مهندسان ارزش ً (Sive) بر به كارگيري تحليل ارزش در صنعت ساختمان تأكيد كرد. در سيزدهمين كنفرانس كه در شيكاگو برگزار شد، بيش از نيمي از حاضران را معماران، مهندسان و پيمانكاران تشكيل مي دادند. انجمن زمين شناسي آمريكا در مارس 1972، اعلام كرد كه شرايط مربوط به مهندسي ارزش در اغلب قراردادهاي معماري، مهندسي و مديريت اجرا، گنجانده شده است. در سال 1974 به دعوت انجمن زمين شناسي آمريكا ً شوراي سراسري مديريت ارزش ً به منظور توسعه و هماهنگ سازي كوششهاي مربوط به مهندسي ارزش، تأسيس شد.
چهاردهمين اجلاس ً انجمن آمريكايي مهندسان ارزش ً كه در سال 1973 به تشريح دستاوردهاي مهندسي ارزش پرداخت، مشخص نمود كه به ازاي هر يك دلار سرمايه گذاري براي اجراي مهندسي ارزش چيزي حدود 53/4 دلار صرفه جويي در هزينه هاي اجرايي بدست آمده است، به نحوي كه از زمان به كارگيري مهندسي ارزش در آمريكا تا سال 1973 معادل 8/1 ميليارد دلار صرفه جويي شده است. اين صرفه جويي تا سال 1989 به بيش از 3/4 ميليارد دلار افزايش يافته است. بازده مهندسي ارزش از سال 1973 تا سال 1995 براي هر يك دلار هزينه سرمايه گذاري شده، مبلغي حدود 15 تا 30 دلار بوده است.

آنچه از تجربيات اجراي مهندسي ارزش تا كنون حاصل شده است، كشف و تدوين برخي مفاهيم و اصول بنيادي است كه اساس رشد و تكامل روشهاي مهندسي ارزش قرار گرفته است. اين اصول بنيادي عبارتند از:

1- بهره گيري از كارشناسان چند تخصصي براي اعمال تغييرات.

2- تكميل تدريجي تغييرات از طريق مطالعه و بررسي عيني كار.

3- بهره گيري از يك منطق اساسي براي طرح پرسش ها.

4- برنامه ريزي انجام كار.

در طي چندين سال، روشهاي فني مهندسي ارزش همانند عرصه هاي به كارگيري آن، گسترش پيدا كرد. امروزه تحليل يا مهندسي ارزش، رشته اي شناخته شده براي ارتقاي ارزش توليدات يا خدمات به شمار مي رود.
فرآيند مهندسي ارزش، فرآيندي منطقي و ساختار يافته است كه در آن از يك گروه كارشناس چند تخصصي براي هدفهاي زير استفاده مي شود:

1- انتخاب پروژه يا محصول مناسب براي تحليل با توجه به زمان صرف شده براي مطالعه.
2- مشخص كردن و اندازه گيري كردن ارزش جاري يك پروژه و محصول يا اجزاي تشكيل دهنده آن با توجه به عملكردهايي كه نيازها، هدفها و خواستهاي يك پروژه را برآورد مي سازد.
3- تدوين و ارزيابي گزينه هاي جديد براي تخمين يا ارتقاي كيفيت بخشهاي وابسته با هزينه كمتر.
4- انطباق گزينه جديد با بهترين راه عملي كردن آن.

گروه مهندسي ارزش از طراحان، پيمانكاران، تحليل گران ارزش و كارفرماي يك پروژه اجرايي تشكيل مي شود. اين گروه گرچه در كنار يكديگر و در پروژه اي واحد كار نمي كنند اما از لحاظ موضوع به يكديگر مربوط بوده و با زمينه هاي تخصصي مجموعه نيز آشنايي دارند.

نقش گروه طراحي در به كارگيري موفقيت آميز تحليل ارزش، بسيار مهم است، زيرا بيشتر دست اندركاران عرصه اجرايي بطور كامل به توانايي مهندسي ارزش پي نبرده اند و به بهره گيري عملي از روشهاي فني اين تحليل نپرداخته اند. تحليل گر ارزش بايد راههاي متعادل سازي گروه را دريابد و با آنان همفكري و همدلي كند تا اعضاي مجموعه به تفكر مهندسي ارزش نزديك شوند. تحليل گر ارزش بايد با فراهم آوردن فرصت لازم براي يكايك افراد مجموعه، امكان ارائه ديدگاههاي آنان را ميسر سازد تا افراد بدون نگراني از اينكه ممكن است اظهار نظر آنها چندان فني و عملي نباشد، ديدگاههاي خود را مطرح نمايند. گاهي بهترين و ارزان ترين راه حل ها از پيشنهادها و ديدگاههايي كه به نظر كم ارزش و سطحي مي آيند، حاصل مي شود.

تعاريف و توصيف هاي مرتبط با مهندسي ارزش:

• مهندسي ارزش را بازنگري خلاق و سازمان‏يافته ارزشها (Value) و هزينه‏ها (Cost) به منظور بيشينه‏كردن شاخص ارزش (Function / Cost) تعريف نموده‏اند.

• هدف مهندسي ارزش از ميان برداشتن يا اصلاح هر عاملي است كه موجب تحميل هزينه‏هاي غيرضروري مي‏شود، بي‏آنكه آسيبي به كاركردهاي اصلي و اساسي سيستم وارد آيد. دستور كار مهندسي ارزش، بهبود مداوم طراحي و اجرا است.

• مهندسي ارزش صرفا برنامه‏اي براي كاهش هزينه‏ها نيست، بلكه روشي براي حداكثر نمودن ارزش طرح ها مي‏باشد، زيرا در بعضي موارد، كارفرما خواستار سهولت بهره برداري و كاهش هزينه‏ها به قيمت افزايش هزينه‏هاي مطالعاتي، طراحي و ساخت است.

• مهندسي ارزش با بررسي دقيق کارکرد اجزا و يافتن روش هاي جديدتر و بهتر، به انجام دادن بهتر كارها كمك مي‏كند.

• مهندسي ارزش تكنيكي مؤثر براي كاهش هزينه‏ها، افزايش سودآوري و بهره‏وري، بهبود كيفيت بدون كاستن از جاذبه‏هاي ظاهري و جلوگيري از تاثير سوء بر محيط زيست است.

• مهندسي ارزش به كارفرما اطمينان مي‏دهد كه پروژه‏ها مي‏توانند با بازدهي بيشتر انجام شوند.

• روش هاي مهندسي ارزش مي‏تواند موجب اصلاح و ارتقاء كيفيت محصولات يا روش ها يا فرآيندهاي توليد و انجام طراحي هاي جديد در هر مرحله از مراحل اجرايي يك پروژه شود.

• مهندسي ارزش يا تحليل ارزش يك تكنولوژي مديريتي است كه در پي برقراري توازن عملي ميان هزينه، قابليت اطمينان و عملكرد در يك محصول/خدمت، پروژه، فرآيند يا اجزاي هر يك از آنها است.
 

yanic

عضو جدید

توصيه هاي مهندسي ارزش :
• هزينه‏هاي تمام طول عمر پروژه را مد نظر قرار دهيد نه فقط مقاطعي از آن را

• شاخص ارزش (کارکرد به هزينه)سيستم يا زيرسيستم مورد نظر را بالا ببريد

• تاثير هر پيشنهاد مهندسي ارزش را در صورت جوابگوئي به عملکرد از نقطه نظر زمان، هزينه وكيفيت تحليل نموده وگزارش كنيد.

• در برنامه‏هاي مهندسي ارزش، نيازهاي تصريح شده ، تلويحي و تكويني رامورد توجه قرار دهيد

• براي خلاقيت ذهني طرفهاي ذيربط و ذينفع احترام قائل شويد و براي بروز آن، فضاي مناسب ايجاد كنيد.

• راي نهايي از آن كارفرما است، آن را بپذيريد

مهندسي ارزش مي تواند حلال مشكلات باشد، به شرط آنکه از طريق نظام طراحي، منسجم و تحت كنترل باشد و با مستندات شفاف و يكپارچه‏اي پشتيباني شود.

• بكارگيري مهندسي ارزش با استفاده از تحليل كاركرد عوامل و محصولات معمولا توسط يك گروه آموزش ديده و متخصص به نام گروه مهندسي ارزش صورت مي‏گيرد.

• گروه مهندسي ارزش مستقل از گروه طراحي است

• متخصصين مهندسي ارزش در زمينه تحليل پروژه‏ها از ديدگاه هزينه / كاركرد آموزش ديده‏اند

• گروه مهندسي ارزش با استفاده از ديدگاه هزينه / كاركرد به دنبالگزينه‏هاي طراحي هستند كه واجد بهبود در زمينه عملكرد، هزينه‏هاي ساخت و برپايي و هزينه‏هاي طول عمر پروژه باشند.

• گروه مهندسي ارزش، همچنين نقطه‏ نظرات خود را در زمينه بهبود روشهاي ساخت يا زمانبندي اجرا، كه بر بهينه‏سازي بهره‏برداري و تعمير و نگهداری مؤثر است به كارفرما ارائه مي‏كند.
عملكرد مهندسي ارزش:
آنچه از تجربيات اجراي مهندسي ارزش تا كنون حاصل شده است، كشف و تدوين برخي مفاهيم و اصول بنيادي است كه اساس رشد و تكامل روشهاي مهندسي ارزش قرار گرفته است. اين اصول بنيادي عبارتند از:

1- بهره گيري از كارشناسان چند تخصصي براي اعمال تغييرات.

2- تكميل تدريجي تغييرات از طريق مطالعه و بررسي عيني كار.

3- بهره گيري از يك منطق اساسي براي طرح پرسش ها.

4- برنامه ريزي انجام كار.

در طي چندين سال، روشهاي فني مهندسي ارزش همانند عرصه هاي به كارگيري آن، گسترش پيدا كرد. امروزه تحليل يا مهندسي ارزش، رشته اي شناخته شده براي ارتقاي ارزش توليدات يا خدمات به شمار مي رود.
فرآيند مهندسي ارزش، فرآيندي منطقي و ساختار يافته است كه در آن از يك گروه كارشناس چند تخصصي براي هدفهاي زير استفاده مي شود:

1- انتخاب پروژه يا محصول مناسب براي تحليل با توجه به زمان صرف شده براي مطالعه.
2- مشخص كردن و اندازه گيري كردن ارزش جاري يك پروژه و محصول يا اجزاي تشكيل دهنده آن با توجه به عملكردهايي كه نيازها، هدفها و خواستهاي يك پروژه را برآورد مي سازد.
3- تدوين و ارزيابي گزينه هاي جديد براي تخمين يا ارتقاي كيفيت بخشهاي وابسته با هزينه كمتر.
4- انطباق گزينه جديد با بهترين راه عملي كردن آن.

گروه مهندسي ارزش از طراحان، پيمانكاران، تحليل گران ارزش و كارفرماي يك پروژه اجرايي تشكيل مي شود. اين گروه گرچه در كنار يكديگر و در پروژه اي واحد كار نمي كنند اما از لحاظ موضوع به يكديگر مربوط بوده و با زمينه هاي تخصصي مجموعه نيز آشنايي دارند.

نقش گروه طراحي در به كارگيري موفقيت آميز تحليل ارزش، بسيار مهم است، زيرا بيشتر دست اندركاران عرصه اجرايي بطور كامل به توانايي مهندسي ارزش پي نبرده اند و به بهره گيري عملي از روشهاي فني اين تحليل نپرداخته اند. تحليل گر ارزش بايد راههاي متعادل سازي گروه را دريابد و با آنان همفكري و همدلي كند تا اعضاي مجموعه به تفكر مهندسي ارزش نزديك شوند. تحليل گر ارزش بايد با فراهم آوردن فرصت لازم براي يكايك افراد مجموعه، امكان ارائه ديدگاههاي آنان را ميسر سازد تا افراد بدون نگراني از اينكه ممكن است اظهار نظر آنها چندان فني و عملي نباشد، ديدگاههاي خود را مطرح نمايند. گاهي بهترين و ارزان ترين راه حل ها از پيشنهادها و ديدگاههايي كه به نظر كم ارزش و سطحي مي آيند، حاصل مي شود.

مهندسان مشاور در جريان طراحي و پس از ارائه طرح به سختي مي پذيرند كه ارزش داوري را كه براي كار خود قايلند ممكن است با روشهاي فني و عملي كه گروه تحليل ارزش ارائه مي دهد، ناسازگاري داشته باشد. حال آنكه مشاور و طراح هر چند كه بايد از بيشترين داده ها و آمار موجود در طراحي خود استفاده كنند باز ممكن است به دلايلي، دسترسي به كليه اطلاعات مورد نياز براي تهيه مناسب‌ترين طرح را نداشته باشند. گذشته از اين، بيشترين اشكالات و نارسايي هاي طراحي در مرحله اجرا پيش مي آيد، در مرحله اي كه بازشدن جنبه هاي مختلف كاري عوارض پنهان و ناشناخته كار را آشكار مي‌سازد و شرايط جديدي را به طرح تحميل مي نمايد.

مهندس مشاور بايد ظرفيت پذيرش مهندسي ارزش رابا ارزش هاي داوري خود داشته باشد و تغييرات را به راحتي بپذيرد و تحميل شرايط مهندسي ارزش را توهيني به مقام تخصصي خود تلقي ننمايد.

پيمانكاران، تقريباً همواره در حين اجرا با مسائل و مشكلات تازه اي روبرو مي شوند كه لزوم تغييرات در طراحي يا حتي بازنگري طراحي ضرورت مي يابد با آنكه بيشترين موارد به كارگيري روشهاي فني تحليل ارزش، در مرحله اجرا انجام مي شود، بايد پذيرفت كه موفقيت كامل اين كار به توانايي پيمانكاران مجرب براي مشاركت در تحليل ارزش بستگي دارد. يكي از مشكلات كنوني در عرصه اجرايي، دوگانگي بين طراحي و اجرا است.

به رسميت شناختن توانايي هاي مدير يا سرپرست كارگاه مي تواند به كارگيري روشهاي تحليل ارزش را تضمين نمايد.

كارفرما مهم ترين و اصلي ترين جنبه مشاركت كار را در حلقه تحليل ارزش به عهده دارد. پشتيباني فعالانه كارفرما، ضامن موفقيت و مؤثر واقع شدن كار است. كارفرما براي آنكه تمايل لازم را براي انجام اين پشتيباني پيدا كند، بايد با مسئوليت هاي مجموعه تحليل ارزش و حدود آن مسئوليتها در چهارچوب ساختار حق الزحمه اي موافقت نامه طرح، آشنا باشد. با توجه به اينكه بيش از 50 درصد از كل بودجه برنامه ريزي شده بيشتر كشورها صرف كارهاي اجرايي مي شود، از اين رو مجريان طرحها و پروژه ها، متحمل هزينه هاي بس سنگيني مي شوند. محدوديتهاي مالي و قيمت هاي اجرايي كه هر روز افزايش مي‌يابند، بازگشت ارزش كامل پولي را كه كارفرما هزينه مي نمايد و بايد به دور از هر گونه هزينه هاي غير ضروري باشد، به طورجدي مطرح ساخته است.

مهندسي ارزش يكي از ابزارهاي مؤثر براي دستيابي به اجراي طرحها با كمترين هزينه، همراه با اطمينان بخشي طرح، سودمندي، قابليت تعمير و نگهداري و حفظ جنبه هاي زيبايي كار است.

مهندسي ارزش چون موجب كاهش هزينه هاي اجرايي و صرفه جويي در هزينه ها مي شود، از اين رو كارفرمايان تمايل دارند تا با پرداخت حق الزحمه جداگانه اي به تحليل گران ارزش، همواره از حضور و تداوم فعاليت گروه تحليل گر ارزش در كنار خود، بهره مند باشند.

به كارگيري مهندسي ارزش كه در ابتدا از آمريكا آغاز شد با تأخير به ساير كشورها نيز انتقال يافت. كشورهاي اروپايي، ژاپن و هند بعد از آمريكا بيشترين استفاده را از امكانات بالقوه مهندسي ارزش بردند و با تلفيق روشهاي مهندسي ارزش در آمريكا با روشهاي رايج در كشورهاي خود، به صرفه جويي هاي قابل توجه اي دست يافتند. امكانات بالقوه به كارگيري مهندسي ارزش در طرحهاي عمراني، بيكران است. پيشگامان اين روش، راه را علامت گذاري و مشخص كرده اند. كشور ما هنوز در ابتداي راه قرار دارد، كارهاي بسياري بايد انجام شود تا بتوان گفت دست اندر كاران عرصه هاي اجرايي كشور ما نيز از فرصت هايي كه توسط مهندسي ارزش در كاستن از هزينه طرحها و پروژه ها فراهم مي شود، بيشترين بهره و فايده را خواهند برد.

مهندسي ارزش در دنيا كارايي خود را اثبات كرده است

در ژاپن از 698 شركت كه مورد بررسي قرار گرفته‌اند، حدود 71 درصد، مهندسي ارزش را در توليد محصولات و ارائه خدمات خود استفاده كرده‌اند
در آمريكا و كانادا استفاده از متدولوژي ارزش در صنايع عمده، عموميت داشته و در طرح‌هاي عمومي (دولتي) اجباري هستند. مهندسي ارزش در دايره عمران آمريكا در بين سال‌هاي 1996 تا 2000 بيش از 35 ميليارد دلار صرفه‌جويي در پي داشته و از 55 ميليارد دلار هزينه اضافي نيز جلوگيري نموده است ( در حدود در آمد نفتي ايران در همين مدت ) در حاليكه 85 درصد درآمد عربستان ، به عنوان ثروتمندترين كشور عربي ، از فروش نفت حاصل مي‌شود، بيش از بيست سال است كه مهندسي ارزش را در دستور كار خود قرار داده است.

درصد کابرد مهندسی ارزش در صنايع مختلف جهان:

درصد کاربرد رشته
9.79 برق و الكترونيك
3.91 حمل و نقل (راهسازي و ترافيك)
90 توليد تجهيزات
5.84 ماشين‌سازي و توليد خودرو
50 صنايع شيميايي
39 صنايع ساختماني
5.37 صنايع غذايي











جملات برتر از مهندسی ارزش:

1. مشكلات امروز ناشي از عدم برنامه‌ريزي ديروز است‌.

2. كيمياي جوامع ، نيروهاي خلاق و نخبه آنهاست .

3. قبل از اينكه ببينيم چگونه بسازيم ، ببينيم : چرا بايد بسازيم .

4. مهندسي ارزش مهندسان را در جايگاه مخترعان و نوآوران‌ مي‌نشاند

5. جمله نهايي : توسعه پايدار در ايران متكي بر كار گروهي و خلاقيت جامع نگري

6. تفكر خلاق عبور از الگوي متعارف حل مسئله است‌.

7. خلاقيت حاصل تخيل است ، به صورتي كه تركيبي جديد از افكار ايجاد شود .

8. تفكر خلاق وسيله اي براي حل مشكلات است‌.

9. براي آنكه با صورت به زمين نخوري ، لازم نيست بيش از حدبه عقب خم شوي.

10. از جالب‌ترين دستاوردها در ساخت سد كريبا اين است كه جاده دسترسي آن عليرغم تمام مشكلات موجود در ميان انبوه جنگل (با خلاقيت مهندسان ) بر روي مسير حركت فيل‌ها ساخته شد

 

myp2000

عضو جدید
با عرض سلام من رشتم مهندسي صنايع هست و مدرك مهندسي ارزش سطح 1 و 2 را دارم و در اين زمينه ميتونم به دوستان كمك كنم . شماره تلفن :09139083775
 

knight 3

عضو جدید
با عرض سلام بنده با آيدي myp2000در اين سايت فعاليت ميكنم و در رشته مهندسي صنايع درس ميخونم و در زمينه مهندسي ارزش تخصص دارم ( مدرك سطح 1 و2 مهندسي ارزش دارم )آيا من ميتونم در اين زمينه با شما مذاكره داشته باشم ؟
با سلام
ممکنه شمام یک مقدار دربارره همین موضوع توضیح بدین استفاده کنیم؟
این مهندسی ارزش در ایران تا چه حد اجرا می شه؟
ممنون از توضیحاتتون:)
 

Kaizen

عضو جدید
به نظرم در ابتدا اگر در مورد اهداف مهندسی ارزش صحبت کنیم بحث گام به گام جلو میره
به نظر شما هدف از به کارگیری مهندسی ارزش چیست ؟
 
آخرین ویرایش:

ie student

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرم در ابتدا اگر در مورد اهداف مهندسی ارزش صحبت کنیم بحث گام به گام جلو میره
به نظر شما هدف از به کارگیری مهندسی ارزش چیست ؟

موافقم.
تا اونجاييكه من اطلاع دارم،هدف از VE كاهش هزينه هاست.من تا اين حد ميدونم.دوستان اگه نظري دارند،لطف كنند بقيه رو هم از اطلاعاتشون بهره مند كنند.اما اگه به زبان خودمون باشه بهتره،صرف نريم يه مقاله اي رو كپي كنيم اينجا.مطالعه داشته باشيم و برداشت خودمون رو بنويسيم.

با تشكر
 

Kaizen

عضو جدید
موافقم.
تا اونجاييكه من اطلاع دارم،هدف از VE كاهش هزينه هاست.من تا اين حد ميدونم.دوستان اگه نظري دارند،لطف كنند بقيه رو هم از اطلاعاتشون بهره مند كنند.اما اگه به زبان خودمون باشه بهتره،صرف نريم يه مقاله اي رو كپي كنيم اينجا.مطالعه داشته باشيم و برداشت خودمون رو بنويسيم.

با تشكر

کاهش هزینه ها یکی از اهداف VE هستش به غیر از کاهش هزینه ها ، میشه به افزایش سود ، بهبود کیفیت ، انجام کار در زمان کوتاهتر و استفاده کاراتر از منابع هم اشاره کرد.

نظر بقیه دوستان چیه ؟
 

ie student

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقيقا اينطوره كه مي فرماييد.ميتونيم در يك جمله بگيم كه:

هدف مهندسي ارزش، زمان كمتر براي رسيدن به مرحله بهره برداري بدون افزودن بر هزينه ها

يا كاستن از كيفيت كار است.
 

zeraatkar.3238

عضو جدید
مهندسی ارزش یک کار تیمی است که افرادی از رشته های مختلف با هم کار می کنند تا راه های ممکن برای کاهش هزینه ها و افزایش کارکرد را بدست آورند.
در ضمن این فایلی که گذاشتم خلاصه ی یک کتاب در مورد مهندسی ارزشه ممکنه واسه آشنایی به دردتون بخوره
 

پیوست ها

  • ahmad6.pdf
    2 مگایابت · بازدیدها: 0
اینم یه مقاله

اینم یه مقاله

تحليـــل
مهندسی ارزش و مدیریت ریسک

محمد آزاد
قابلیت اطمینان در صنایع مختلف به علل متعدد از جمله تحمیل خسارت‌های کلان مالی، جانی و آلودگی محیط‌زیست مورد توجه و کاربرد قرار گرفته است. وقوع رخدادهای ناگوار طی دهه‌های اخیر، به ویژه لزوم توجه به ارزیابی قابلیت اطمینان، ایمنی و احتمال خطر را تعریف كرده است. نکته قابل‌توجه آن است که «خطر» (Hazard) تنها از نظر شدت قابلیت طبقه‌بندی دارد، در صورتی‌ که «احتمال خطر» علاوه‌بر شدت بر احتمال وقوع آن نیز تاکید دارد.
</B>
اصولا شیوه‌های ارزیابی قابلیت اطمینان بر ارزیابی «احتمال خطر» استوار است، البته در گذشته قابلیت اطمینان بر مبنای تحلیل‌های کیفی از سوابق و تجربیات در طراحی و بهره‌برداری ارزیابی می‌شد که این روش به‌عنوان یک قضاوت حرفه‌ای غیرقابل اتکاء بوده است.
قابلیت اطمینان یکی از مشخصه‌های ذاتی محصول است که بدین صورت تعریف شده است: «احتمال عملکرد رضایت‌بخش بودن یک سیستم تحت شرایط کاری مشخص و برای مدت زمان معین».
احتمال، اولین قسمت این تعریف است که با یک عدد بیان می‌شود و همان شاخص ارزیابی اطمینان است. سه بخش دیگر تعریف یعنی عملکرد رضایت‌بخش، زمان و شرایط کار مشخص پارامترهای حرفه‌ای یا مهندسی هستند که تئوری احتمال هیچ کمکی به تعیین آنها نمی‌کند. فقط متخصصین می‌توانند با استفاده از تئوری‌های مربوطه بحث قابلیت اطمینان را ارزیابی كنند که انتخاب آنها نیز به نوع مساله بستگی ندارد. با توجه به اینکه برای هر مساله، شاخص مناسبی در بیان قابلیت اطمینان سیستم منطبق بر مفاهیم کاربردی و کارآیی آن باید به‌کار رود، روش‌های ارزیابی مختلفی در ارتباط با شاخص‌های مناسب مسائل نیز مطرح است. به‌طورکلی دو گروه عمده برای روش‌های ارزیابی قابلیت اطمینان به شرح نمایه(1) وجود دارد.
هدف اصلی ارزیابی ریسک، تعیین میزان عدم قطعیت، هزینه‌های ناشی از آن و ارائه راهکارهای کاهش این هزینه‌ها است. بنابراین برای ارزیابی ریسک باید نگرش سیستمی داشت، به این معنی که بايد نتیجه عملکرد اجزاء پس از اثرات متقابل آنها بر یکدیگر مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد. یکی از مهم‌ترین اجزاء تاثیرگذار بر خروجی هر سیستم متغیرهای تصادفی هستند که شناسایی و تجزیه‌وتحلیل آنها باعث شناخت منابع خطاها خواهد شد.
ارزیابی ریسک
ریسک به دو روش سنتی و استفاده از تکنولوژی قابل ارزیابی است. امروزه با توجه به پیچیده‌تر شدن سیستم‌ها و توزیع شدت و مقدار عدم قطعیت بین متغیرهای مختلف، استفاده از روش تکنولوژیکی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
روش‌های دیگری نیز برای ارزیابی ریسک وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است.
الف- روش ماتریس ارزیابی خطر
در روش ماتریس ارزیابی خطر، ماتریسی تشکیل می‌شود که ردیف‌های آن نشان‌دهنده احتمال وقوع خطر در پنج سطح (مکرر، احتمالا، گاهی اوقات، با احتمال کم و با احتمال خیلی کم یا غیرممکن) بوده و ستون‌ها معرف شدت خطر در چهار سطح (فاجعه‌آمیز یا خیلی خطرناک، بحرانی، حوادث جزئی و بی‌خطر) است.
از تجزیه‌وتحلیل ماتریس مزبور، سطوح زیر مشخص می‌شود: غیر قابل قبول، نامطلوب (تایید مدیریت ضروری است)، قابل‌قبول (ولی با توجه به تصمیم مدیریت) و قابل‌قبول بدون نیاز به بررسی. خلاصه مطالب فوق در نمایه‌های 2 و 3 ارائه شده است.
ب- روش تعریف سناریو
در روش فوق با بهره‌گیری از نظرات متخصصان امر، سناریوهای مختلف تعریف و با استفاده از تکنیک‌های خاص اثرات و نتایج آنها مورد تجزیه‌وتحلیل (تحلیل حساسیت) قرار می‌گیرد. به‌عنوان یکی از تکنیک‌های مورد استفاده در این روش می‌توان به تکنیک «What if» اشاره کرد.
مهندسی ارزش
مهندسی ارزش عبارت است از نگرش نظام‌یافته‌ای که برای شناسایی کارکردهای یک کالا، تعیین هزینه‌های مربوط به هر یک از کارکردها و نهایتا شناسایی جایگزین‌هایی برای کارکردها با هدف حداقل کردن هزینه کل و ارتقا یا حفظ کیفیت.
به‌طور کلی ارزش اقتصادی بر چهار نوع است:
1 - ارزش استفاده: خواص و مشخصاتی که کالا نیازهای اصلی مصرف کننده را برطرف می‌سازد.
2 - ارزش اعتبار: خواص و مشخصاتی که موجب می‌شوند فرد برای بدست آوردن یک کالای خاص اشتیاق بیشتری داشته باشد.
3 - ارزش مبادله‌ای: خواص و مشخصاتی که امکان مبادله یک کالا را در عوض کالای دیگر فراهم می‌کند.
4 - ارزش هزینه‌ای: مجموع مبلغ مواد، دستمزد و سربار که برای تولید کالا مصرف می‌شود.
ارزش استفاده و هزینه‌ای را می‌توان به‌صورت کمی اندازه‌گیری و بیان كرد، ولی تعیین ارزش اعتبار و مبادله‌ای به‌صورت مجرد و ذهنی بوده و کمی کردن آنها تا حدودی دشوار به نظر می‌رسد. به‌طورکلی ارزش، زمانی به‌صورت کمی قابل بیان است که معادل مادی ارزش‌های متعدد یک کالا، تعیین شده باشد و مصرف‌کننده نیز معتقد باشد که «این یک قیمت عادلانه است.»
لذا برای طراحی یک کالای جدید، بايد مطمئن شد ارزشی که موردنظر مشتری است، در آن لحاظ شده که به‌عبارت دیگر یک فرآیند پیش‌گیرانه است. در مهندسی ارزش فعالیت‌های زیر انجام می‌شود: افزایش توانمندی‌ کارکنان و مدیران به‌منظور شناخت زمینه‌های بهسازی و افزایش خلاقیت در انتخاب و اجرای طرح، افزایش قابلیت ارزیابی هزینه‌های فرصت و بیان کمی آنها،‌ ایجاد فرصتی برای بحث، نظرسنجی و ارزیابی سناریوهای مختلف و مستندسازی دلایل تصمیم‌گیری در انتخاب پروژه‌ها، افزایش ارزش کالاها، خدمات و سرمایه‌گذاری، کاهش هزینه‌ها تا سطح قابل‌قبول، کاهش ریسک، ارائه یک استراتژی مشخص برای موقعیت‌های پیچیده، ارتقاي دانش اعضاي تیم،‌ تعیین اصول کاهش هزینه‌های آتی پروژه،‌ پیشبرد کار تیمی،‌ امکان ایجاد نقطه‌نظرات مختلف و ایده‌های جدید در بررسی‌ها، دستیابی به توان رقابتی در بازارهای داخلی و بین‌المللی،‌ تامین نیازهای کمی‌وکیفی مشتریان با بهترین قیمت، ساده‌سازی و کاهش بوروکراسی و بهبود کیفیت و برطرف کردن نیازهای خاص مشتریان.
با توجه به موارد مزبور هزینه انجام تغییرات، به زمان انجام مهندسی ارزش بستگی دارد. لذا هر چه مهندسی ارزش زودتر صورت گیرد، هزینه اجرای آن و در نتیجه هزینه‌ تغییرات کمتر خواهد شد.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک، فرآیندی سیستماتیک است که با تعیین، تحلیل و اعمال کنترل لازم برای غلبه بر ریسک، آن را تحت کنترل قرار می‌دهد. این امر به‌منظور حداکثر کردن نتایج مثبت و حداقل كردن پیامدهای منفی صورت می‌پذیرد. فرآیند مدیریت ریسک در نمایه (4) ارائه شده است.
همان طور که در نمودار (4) نشان داده شده است، ریسک و عدم اطمینان هر دو برای بیان وجود خطر به‌کار رفته‌اند ولی با یکدیگر متفاوتند. ریسک بیانگر شرایطی از احتمال وجود خطر است که احتمال و آثار ناشی از آن قابل برآورد بوده و در صورت مدیریت به موقع قابل پیشگیری است، در حالی که شرایط عدم اطمینان به زمانی اطلاق می‌شود که هیچ نوع اطلاعاتی از مقدار و احتمال وقوع ریسک در دسترس نباشد. عدم‌اطمینان بدترین حالت برای مدیریت ریسک است. به‌عبارت دیگر، ریسک معرف یک رویداد غیرمنتظره است که در رخداد آن عدم اطمینان وجود دارد.
در نتیجه هر چه عدم اطمینان بیشتر باشد، شناخت ریسک مشکل‌تر خواهد شد. در یک طبقه‌بندی کلی، مدیریت ریسک شامل شش مرحله زير است: برنامه‌ریزی مدیریت ریسک، شناسایی ریسک، تجزیه‌وتحلیل کیفی ریسک، تجزیه‌وتحلیل کمی ریسک، برنامه‌ریزی واکنش به ریسک و کنترل و پیگیری ریسک.
کاربرد مدیریت ریسک در مهندسی ارزش
مهندسی ارزش و مدیریت ریسک دو جزء جدایی‌ناپذیر از یکدیگرند. مدیریت ریسک برای همه شرکت‌ها ارزش می‌آفریند. هدف مهندسی ارزش، انتخاب و اجرای بهترین گزینه‌های عملکردی است که البته همواره نسبت به گزینه‌های انتخابی تا حدی عدم اطمینان وجود دارد. هدف از مدیریت ریسک نیز شناخت و مدیریت همین عدم اطمینان است.
بدیهی است که مدیریت ریسک نمی‌تواند عدم اطمینان موجود را در جهت رسیدن به اهداف به‌طور کامل حذف كند، اما روش‌هایی برای تعیین عناصری که باعث این عدم اطمینان می‌شوند را ارائه می‌کند تا مدیریت بتواند به‌جای غافل‌گیر شدن (Reactive Management)، آنها را به نحو احسن شناسایی و مدیریت (pro-active Management) کند. با این روش مدیر متوجه ارزش عناصر عملکردی کالا شده و در حد امکان خواهد توانست احتمال، شدت و نوع پدیده‌های ریسکی را شناسایی كند.
برنامه یکپارچه مدیریت ریسک و مهندسی ارزش باعث می‌شود هزینه قطعی موضوعات کیفی که کمی کردن آنها مشکل است نیز محاسبه شده و مساله دقیق‌تر تحلیل شود. تحلیل ریسک، مکانیزمی عالی برای مقایسه دقیق طراحی اولیه و گزینه‌های طراحی شده در فرآیند مهندسی ارزش دارد.
نتیجه‌گیری
اغلب حوادث مهم (از قبیل چرنوبیل، زیبراگ و کلافام) با روابط پیچیده انسانی مرتبط بوده‌اند. به بیان دیگر، خطاهای انسانی در اکثر حوداث و به طرق مختلف دخالت دارند. طی سال‌های اخیر یکی از موارد مهم در مدل‌سازی، فاکتورهای انسانی برای قابلیت اطمینان و ارزیابی ریسک است. همان طور که اشاره شد روش‌های مختلف کمی و کیفی، برای تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی ریسک وجود دارد.
مهندسی ارزش نیز به‌عنوان یکی از روش‌های کارآمد بهینه‌سازی طرح‌های بزرگ صنعتی، سال‌هاست که مطرح شده است. در مهندسی ارزش صدها جایگزین برای یک مساله ایجاد می‌شود، ولی اینکه آیا به نتایج مورد نظر خواهیم رسید یا نه، سوال دیگری است. بنابراین تحلیل ریسک نیز به‌عنوان یکی از اجزاي تفکیک‌ناپذیر مهندسی ارزش محسوب می‌شود. به‌علاوه مهندسی ارزش نیز هیچ مغایرتی با ابزارهای مدیریتی از جمله مدیریت ریسک ندارد.
منابع:
1 - مهندس نجف قراچورلو، ارزیابی و مدیریت ریسک، انتشارات علوم و فنون، چاپ اول، 1384.
2 - Project Management Institute (PMI), USA (2004),Project Management Body of Knowledge (PMBOK), Chapter 11 on Risk Management.
file:///E:/eghtesad/تحليـــل%20مهندسی%20ارزش%20و%20مدیریت%20ریسک_files/18-01.jpg </B>

 
سلام .مهندسی ارزش یعنی حذف هزینه های غیره ضروری
با توجه به اینکه من خودم دارای مدرک سطح یک و دو مهندسی ارزشم هستم فکر کنم بتونم کمکتون کنم .
من یه سری مقاله های در مورد مهندسی ارزش دارم اگه کسی بخواد میتونم کمکش کنم ایدیم (mehrdad_ansari_ma)با سپاس
 

mahzad

عضو جدید
طبق گفته just in time بهتره از تجربیات عملی تون در این زمینه بگین. گر چه من فکر می کنم اعضای این باشگاه که بیشتر دانشجویان و در واقع تازه کارهای این رشته هستن کسی نه در این زمینه و نه در هیچ زمینه تخصصی دیگر به معنی واقعی کار نکرده. ولی خوب می شه تحلیل کرد و از مغزمان کمک بگیریم.مثلا سازمانی را که بیشتر بچه ها می شناسن انتخاب کنیم و بگیم چطور می شه مهندسی ارزش در آن اجرا کرد.
من سازمان آموزش و پرورش را که عمری در آن سپری کردیم پیشنهاد می کنم.
چطوره؟
 

mahzad

عضو جدید
بهتره از تجربیات عملی تون در این زمینه بگین. گر چه من فکر می کنم اعضای این باشگاه که بیشتر دانشجویان و در واقع تازه کارهای این رشته هستن کسی نه در این زمینه و نه در هیچ زمینه تخصصی دیگر به معنی واقعی کار نکرده. ولی خوب می تونیم تحلیل کنیم و از مغزمان کمک بگیریم.مثلا سازمانی را که بیشتر بچه ها می شناسن انتخاب کنیم و بگیم چطور می شه مهندسی ارزش در آن اجرا کرد.
من سازمان آموزش و پرورش را که عمری در آن سپری کردیم پیشنهاد می کنم.
چطوره؟
 

mohammad u3fi

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهتره از تجربیات عملی تون در این زمینه بگین. گر چه من فکر می کنم اعضای این باشگاه که بیشتر دانشجویان و در واقع تازه کارهای این رشته هستن کسی نه در این زمینه و نه در هیچ زمینه تخصصی دیگر به معنی واقعی کار نکرده. ولی خوب می تونیم تحلیل کنیم و از مغزمان کمک بگیریم.مثلا سازمانی را که بیشتر بچه ها می شناسن انتخاب کنیم و بگیم چطور می شه مهندسی ارزش در آن اجرا کرد.
من سازمان آموزش و پرورش را که عمری در آن سپری کردیم پیشنهاد می کنم.
چطوره؟

بسیار عالیه ;)
شروع کنیم :smoke:
 

mahzad

عضو جدید
سلام
سازمان آموزش و پرورش تنها به جنبه آموزش می پردازد که برای ارتقای آن فکری نکردم.شاید تا زمانی که تصمیم به تغییر دروس دانشگاهی نداشته باشیم جواب بده چون مطالب با آموزش عالی پیوسته است.ساده سازی دروس نباید منجر به فشار در دوره دانشگاه شود.
اما جنبه نادیده گرفته شده پرورش نیاز به تحول دارد. در واقع برای داشتن بیشترین بازدهی باید دانش آموزان در بهترین حالت جسمی و روحی باشند.
طرح توزیع شیر که باید با مواد قندی همراه شود، شروع خوبی برای آمادگی جسمی است که برای تداوم باید به فرهنگ در خانواده ها تبدیل شود که خودش داستان دارد.
اما من بیشتر نگران روح بچه هام. مطمئنا یک دانش آموز استرسی بازدهی پایینی دارد.
باید معلمین ما از روان شناسی بالایی برخوردار باشند و نحوه رفتار را به صورت علمی آموزش ببینند.مسئله ای که خلا آن کاملا احساس می شود و تنها درصد کمی از بچه ها از حضور در کلاس راضی هستند:(
باید با رفتار دوستانه و جلب اعتماد بچه ها محیطی سالم و امن را فراهم کرد.
من همین قدر فکر کردم. شما چی فکر می کنین؟
(راستی این صفحه کلید، حروف فارسی نداشت، چه ریاضت های تایپی که برای ارتقای آموزش و پرورش نکشیدم)
 

aryoua

عضو
سلام
سازمان آموزش و پرورش تنها به جنبه آموزش می پردازد که برای ارتقای آن فکری نکردم.شاید تا زمانی که تصمیم به تغییر دروس دانشگاهی نداشته باشیم جواب بده چون مطالب با آموزش عالی پیوسته است.ساده سازی دروس نباید منجر به فشار در دوره دانشگاه شود.
اما جنبه نادیده گرفته شده پرورش نیاز به تحول دارد. در واقع برای داشتن بیشترین بازدهی باید دانش آموزان در بهترین حالت جسمی و روحی باشند.
طرح توزیع شیر که باید با مواد قندی همراه شود، شروع خوبی برای آمادگی جسمی است که برای تداوم باید به فرهنگ در خانواده ها تبدیل شود که خودش داستان دارد.
اما من بیشتر نگران روح بچه هام. مطمئنا یک دانش آموز استرسی بازدهی پایینی دارد.
باید معلمین ما از روان شناسی بالایی برخوردار باشند و نحوه رفتار را به صورت علمی آموزش ببینند.مسئله ای که خلا آن کاملا احساس می شود و تنها درصد کمی از بچه ها از حضور در کلاس راضی هستند:(
باید با رفتار دوستانه و جلب اعتماد بچه ها محیطی سالم و امن را فراهم کرد.
من همین قدر فکر کردم. شما چی فکر می کنین؟

سلام
شما روش (متدولوژی) مهندسی ارزش را تو درساتون بکار می برید یا می بردید؟
ما توی در طرحریزی یک فاز داشتیم که باید فرآیند را با استفاده از متد مهندسی ارزش بهتر کنیم یعنی پیشنهاداتی برای بهبود بدهیم.
راستش رو بخواهید زیاد از این متد چیزی یادم نمانده است (حدود 10 سال قبل) ولی کلاً روش مهندسی ارزش در طراحی محصول یا طراحی فرآیند ظاهراً هیچ شباهتی با این حرفها ندارد فکر کنم اول باید محصول یا فرآیندی که می خواهید بهنیه (بهتر) کنید را معرفی کنید بعد باید فازهای مهندسی ارزش رو برای اونها پیش ببرید.
1-فاز عمومی ۲- فاز اطلاعات ۳- فاز عملکرد ۴- فاز خلاقیت ۵- فاز ارزیابی ۶- فاز بررسی و توسعه ۷- فاز توصیه ۸- فاز پیگیری
 

mahzad

عضو جدید
با سلام
حق اندکی با شماست! باید در پست جدید می گفتم که هدف از انجام مهندسی ارزش در سازمان آموزش و پرورش بالا بردن یادگیری بچه هاست.
من با توجه به مقاله ای که zeraatkar (در صفحه ی 2 همین تایپیک) فرستادند مراحل مهندسی ارزش را به صورت ادغام شده نوشتم؛ این کار غیر علمی سریع را به خاطر جلوگیری از رکود تایپیک انجام دادم.
فاز اطلاعات نیاز به بسط ندارد؛همگی می دانیم که آموزش و پرورش چه سازمانی است و چه کاری باید انجام بدهد. هزینه هاش هم غیر از هزینه های مالی، 12 سال عمر گران بهای تک تک دانش آموزان است.
در فاز تحلیل هم توجه ام را روی کارکرد اصلی پرورش گذاشتم؛ در واقع تا حدی موافقت خودم را با کارکرد اصلی آموزش اعلام کردم.
(سازمان آموزش و پرورش تنها به جنبه آموزش می پردازد که برای ارتقای آن فکری نکردم.شاید تا زمانی که تصمیم به تغییر دروس دانشگاهی نداشته باشیم جواب بده چون مطالب با آموزش عالی پیوسته است.ساده سازی دروس نباید منجر به فشار در دوره دانشگاه شود.
اما جنبه نادیده گرفته شده پرورش نیاز به تحول دارد. در واقع برای داشتن بیشترین بازدهی باید دانش آموزان در بهترین حالت جسمی و روحی باشند.طرح توزیع شیر که باید با مواد قندی همراه شود، شروع خوبی برای آمادگی جسمی است که برای تداوم باید به فرهنگ در خانواده ها تبدیل شود که خودش داستان دارد.
اما من بیشتر نگران روح بچه هام. مطمئنا یک دانش آموز استرسی بازدهی پایینی دارد.)

در فاز خلاقیت به ارائه ی راه کار پرداختم و در واقع دغدغه ی اصلی ام بود.
(باید معلمین ما از روان شناسی بالایی برخوردار باشند و نحوه رفتار را به صورت علمی آموزش ببینند.مسئله ای که خلا آن کاملا احساس می شود و تنها درصد کمی از بچه ها از حضور در کلاس راضی هستند:(
باید با رفتار دوستانه و جلب اعتماد بچه ها محیطی سالم و امن را فراهم کرد.)

دیگر فاز ارزیابی و توسعه را انجام ندادم.امیدوار بودم با همراهی دوستان بحث را پیش ببریم.
حالا پیشنهاد می کنم خودتان هم قدری فکر کنین و راه هایی برای بالا رفتن یادگیری بچه ها (که همان بهره وری سازمان آموزش و پرورش می باشد) ارائه کنید.
 
آخرین ویرایش:

mohsenjoon

عضو جدید
تشکر

تشکر

به نام خدا
با سلام
می خواستم اطلاعاتی در مورد مهندسی ارزش در اختیارتون بذارم.( البته اگه قابل بدونید)
از یه دید کلی و آمیانه وارد می شم:
به صورت کلی برای رسیدن به بازدهی بهتر باید کیفیت رو بالا برد و سرمایه و زمان رو کاهش داد. یعنی بازدهی با کیفیت رابطه ی مستقیم و با سرمایه و زمان رابطه ی عکس داره. مثلا اگه شما بخواید با ثابت بودن بازدهی یه کارخونه، کیفیت محصول رو بالا ببرید یا باید هزینه ها رو افزایش بدید یا باید زمان فرایند رو زیاد کنید(که باز هزینه بره).
اما مهندسی ارزش میاد این قانون رو بهم می ریزه یعنی میگه هم کیفیت رو بالا می بریم هم هزینه رو پایین میاریم!! چطوری؟ حالا می گم.
یه مثال خیلی روشن و عامیانه میزنم. مثلا شما می خواید در فصل سرما از یه خونه ی 50 متری به یه خونه ی 100 متری نقل مکان کنید. بنابر این اگه خونه قبلی رو با یدونه بخاری گرم می کردید خونه ی جدید رو باید با دوتا بخاری گرم کرد(افزایش هزینه) یا اینکه سرمای خونه ی جدید رو باید تحمل کنید(کاهش کیفیت). اما مدیریت ارزش این وسط میتونه این قانون رو عوض کنه یعنی هم خونه گرم شه هم هزینه نشه. مثلا شما کافیه به جای خرید یه بخاری دیگه بازدهی بخاریتونو دو برابر کنید یا به روشهای مختف از هدر رفتن گرما جلوگیری کنید ( مثل پوشاندن دریچه ی کولر - درز گیری پنجره ها - بستن درب اتاقهای کم استفاده و ...).این طوری هم هزینه ی خرید یه بخاری دیگه رو دوشتون نمی افته هم کیفیت رو بالا بردید.
همینطور که در این مثال دیدید روشهای مهندسی ارزش برای هر کاری ابتکاریه و نمی شه نسخه ی عام پیچید.
فکر می کنم در این حد کافی باشه.;)
بدرود
خیلی مثال جالبی زدی من که در یک نگاه فهمیدم این مهندس ارزش چی ای ول;):D
 

mohsenjoon

عضو جدید
با سلام
حق اندکی با شماست! باید در پست جدید می گفتم که هدف از انجام مهندسی ارزش در سازمان آموزش و پرورش بالا بردن یادگیری بچه هاست.
من با توجه به مقاله ای که zeraatkar (در صفحه ی 2 همین تایپیک) فرستادند مراحل مهندسی ارزش را به صورت ادغام شده نوشتم؛ این کار غیر علمی سریع را به خاطر جلوگیری از رکود تایپیک انجام دادم.
فاز اطلاعات نیاز به بسط ندارد؛همگی می دانیم که آموزش و پرورش چه سازمانی است و چه کاری باید انجام بدهد. هزینه هاش هم غیر از هزینه های مالی، 12 سال عمر گران بهای تک تک دانش آموزان است.
در فاز تحلیل هم توجه ام را روی کارکرد اصلی پرورش گذاشتم؛ در واقع تا حدی موافقت خودم را با کارکرد اصلی آموزش اعلام کردم.
(سازمان آموزش و پرورش تنها به جنبه آموزش می پردازد که برای ارتقای آن فکری نکردم.شاید تا زمانی که تصمیم به تغییر دروس دانشگاهی نداشته باشیم جواب بده چون مطالب با آموزش عالی پیوسته است.ساده سازی دروس نباید منجر به فشار در دوره دانشگاه شود.
اما جنبه نادیده گرفته شده پرورش نیاز به تحول دارد. در واقع برای داشتن بیشترین بازدهی باید دانش آموزان در بهترین حالت جسمی و روحی باشند.طرح توزیع شیر که باید با مواد قندی همراه شود، شروع خوبی برای آمادگی جسمی است که برای تداوم باید به فرهنگ در خانواده ها تبدیل شود که خودش داستان دارد.
اما من بیشتر نگران روح بچه هام. مطمئنا یک دانش آموز استرسی بازدهی پایینی دارد.)

در فاز خلاقیت به ارائه ی راه کار پرداختم و در واقع دغدغه ی اصلی ام بود.
(باید معلمین ما از روان شناسی بالایی برخوردار باشند و نحوه رفتار را به صورت علمی آموزش ببینند.مسئله ای که خلا آن کاملا احساس می شود و تنها درصد کمی از بچه ها از حضور در کلاس راضی هستند:(
باید با رفتار دوستانه و جلب اعتماد بچه ها محیطی سالم و امن را فراهم کرد.)

دیگر فاز ارزیابی و توسعه را انجام ندادم.امیدوار بودم با همراهی دوستان بحث را پیش ببریم.
حالا پیشنهاد می کنم خودتان هم قدری فکر کنین و راه هایی برای بالا رفتن یادگیری بچه ها (که همان بهره وری سازمان آموزش و پرورش می باشد) ارائه کنید.

ببین دوست عزیز از نظر من تا سیستم واقعآ پر مشکل اموزش پرورش کشور این است اصلآ نبایددر مورد بهروری اون صحت کرد
العان شما دقت کن اگر از کتاب و محتوای اون سیستم داخل مدارس و اموزشش بگذریم
بحث اصلی معلم که روی دانش اموزان بسیار تأثیر داره
امروزه معلمان از اقشار بسیار ظعیف جامعه هستند این در حالی است که در کشورهای مانند چین و... به معلمان بسیار بها داده می شود و کشورهای بسیار پیشرفته ایجاد می کنند اما در ایران معلمان به جای این که تمام تمرکز خویش را در کلاس با بچه ها باشد در جاهای دیگری سر می کند و به هر حال مبلغی که به عنوان حقوق به وی داده می شود کفاف زندگی وی را نمی کند و او مجبور است به کار دیگری نیز اشتقال داشته باشد
ختم کلام ان که سیستم اموزش پرورش ما اشکال بنیادی دارد نه مشکلهای سطحی و یا کوچک که حالا ما بخاهیم ان را با روشهای علمی حل کنیم
مشکل کاملآ ریشه ایست
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تاپیک آپ ... دوستان به این تاپیک هم بپردازید ...
 

mohammad.ie69

عضو جدید
کاربر ممتاز

پیوست ها

  • آموزش کاربردی م&#1.pdf
    2 مگایابت · بازدیدها: 0
  • کاربرد روش مهند&#1.pdf
    118.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با سلام
حق اندکی با شماست! باید در پست جدید می گفتم که هدف از انجام مهندسی ارزش در سازمان آموزش و پرورش بالا بردن یادگیری بچه هاست.
من با توجه به مقاله ای که zeraatkar (در صفحه ی 2 همین تایپیک) فرستادند مراحل مهندسی ارزش را به صورت ادغام شده نوشتم؛ این کار غیر علمی سریع را به خاطر جلوگیری از رکود تایپیک انجام دادم.
فاز اطلاعات نیاز به بسط ندارد؛همگی می دانیم که آموزش و پرورش چه سازمانی است و چه کاری باید انجام بدهد. هزینه هاش هم غیر از هزینه های مالی، 12 سال عمر گران بهای تک تک دانش آموزان است.
در فاز تحلیل هم توجه ام را روی کارکرد اصلی پرورش گذاشتم؛ در واقع تا حدی موافقت خودم را با کارکرد اصلی آموزش اعلام کردم.
(سازمان آموزش و پرورش تنها به جنبه آموزش می پردازد که برای ارتقای آن فکری نکردم.شاید تا زمانی که تصمیم به تغییر دروس دانشگاهی نداشته باشیم جواب بده چون مطالب با آموزش عالی پیوسته است.ساده سازی دروس نباید منجر به فشار در دوره دانشگاه شود.
اما جنبه نادیده گرفته شده پرورش نیاز به تحول دارد. در واقع برای داشتن بیشترین بازدهی باید دانش آموزان در بهترین حالت جسمی و روحی باشند.طرح توزیع شیر که باید با مواد قندی همراه شود، شروع خوبی برای آمادگی جسمی است که برای تداوم باید به فرهنگ در خانواده ها تبدیل شود که خودش داستان دارد.
اما من بیشتر نگران روح بچه هام. مطمئنا یک دانش آموز استرسی بازدهی پایینی دارد.)

در فاز خلاقیت به ارائه ی راه کار پرداختم و در واقع دغدغه ی اصلی ام بود.
(باید معلمین ما از روان شناسی بالایی برخوردار باشند و نحوه رفتار را به صورت علمی آموزش ببینند.مسئله ای که خلا آن کاملا احساس می شود و تنها درصد کمی از بچه ها از حضور در کلاس راضی هستند:(
باید با رفتار دوستانه و جلب اعتماد بچه ها محیطی سالم و امن را فراهم کرد.)

دیگر فاز ارزیابی و توسعه را انجام ندادم.امیدوار بودم با همراهی دوستان بحث را پیش ببریم.
حالا پیشنهاد می کنم خودتان هم قدری فکر کنین و راه هایی برای بالا رفتن یادگیری بچه ها (که همان بهره وری سازمان آموزش و پرورش می باشد) ارائه کنید.
در مورد فاز خلاقیت هر کاربری باید حداقل یک ایده بده . شما هم فکر کنید و یک ایده برای بهتر شدن آموزش پرورش بدید تا به فاز بعدی یعنی ارزیابی و
توسعه بپردازیم .


البته شاید دوستان جدیدی که این تاپیک رو می خونن هنوز از مهندسی ارزش اطلاعی ندارن . من خلاصه می گم و وقتی همین مثالی که نقل قول کردم رو بخونن به خوبی باهاش آشنا می شن و می تونن اون ها هم نظر بدن .

هدف از مهندسی ارزش بالا بردن کیفیت و کاهش هزینه هاست . این بالا بردن و کاهش می تونه هم زمان نباشه . مثلا من می تونم کیفیت محصولم رو بدون افزایش هزینه هام بالا ببرم که در این صورت هم ارزش ایجاد شده . یا می تونم کیفیت رو ثابت نگه دارم اما هزینه هام رو کاهش بدم . باز هم ارزش ایجاد می شه . یا می تونم کیفیت رو بالا ببرم و هزینه رو کاهش بدم . یعنی بهترین حالت ایجاد ارزش .

مهندسی ارزش از چند فاز تشکیل شده : اطلاعات ، تحلیل (عملکرد) ، خلاقیت ، ارزیابی و توسعه ، اجرا .

با خوندن همین نقل قول بالا می تونید به ماهیت هر کدوم برسید اما اگر مطالعه بیشتر هم دوست دارید می تونید انجام بدید . خب الان بحث ایجاد ارزش در سیستم آموزش و پرورش بود که دوستمون تا فاز خلاقیت رفتن و ایده هم دادن .

الان ما هم می تونیم یک سری ایده بدیم و در فاز بعدی یعنی ارزیابی ، ایده ها توسط شما غربال و امتیاز دهی می شه و نهایتا ایده برتر به مرحله اجرا می ره .

ایده بدید ...

نظر من : بهتره در زنگ های تفریح برای بچه ها گاهی موزیک ملایم پخش بشه .

موقع دادن ایده و طوفان فکری : همه ایده ها داده می شن بدون در نظر گرفتن محدودیت ها . و هیچکس حق خرده گرفتن به ایده ها رو نداره . ایده ها فقط تولید می شن . مثلا من ممکنه بگم بچه ها رو ببریم مریخ بچرخونیم . هیچکس تو این فاز نباید چیزی در مورد این ایده بگه . فقط تولید ایده کنید . هر چند از نظر بقیه بی معنی .
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا