مهم ترین اصول تربیتی برای تربیت فرزندان

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
قوانین تربیت فرزندانکودکان باید به طور کامل با حد و حدود و خط قرمزها آشنا باشند و به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته و کدام یک غیر قابل قبول هستند. با تعیین حد و حدود برای فرزندتان مشخص می کنید، از وی چه انتظاری دارید و محدوده آزادی عمل او تا کجاست.

این ده قانون تربیت مهم ترین اصول تربیتی هستند که بیش ترین کارآمدی را دارند و در اکثر موارد صدق می کنند.

1 - تحسین و پاداش
در اصول تربیتی فرزندان بهترین پاداش برای کودکان تعریف، تمجید، تحسین و محبتِ شماست.
استفاده از اسباب بازی و خوراکی های متنوع برای پاداش به کودکان الزامی نیست. شاید استفاده از تابلوی ساده ای که در آن ها رفتار خوب فرزندتان را با یک ستاره پاداش دهید، موثرترین تمجید از وی باشد.

2 - ثباتِ قدم و استمرار
وقتی مقرراتی را برای کودکتان تعیین می کنید، نباید آن را به سادگی تغییر دهید.
اغلب والدین برای برقراری آرامش در خانه و یا پایان دادن به گریه فرزندانشان، قوانین را نقض می کنند اما اگر قاعده ای را تعیین کردید، هیچ کس (همسرتان، مادربزرگ و حتی خود شما) نباید آن را نقض کند و همگی باید آن را محترم بشمارید. قانون وقتی قانون است که همه آن را رعایت کنند و در برابر آن مطیع باشند. اگر در جامعه امروزین ما رعایت قانون نهادینه نشده به علت این است که والدین قواعد مناسبی تعیین نکرده اند و اصول تربیتی را زیر پا گذاشته اند.
3 - برقراری روال معین
نظم و روال مشخصی را در خانه برقرار کنید. مهم ترین اصول تربیتی در برقراری روال معین در زندگی؛ تعیین وقت دقیق خوابیدن، بیدار شدن و غذا خوردن است. وقتی روال مشخصی را در زندگی برقرار کردید، فقط در موارد خاص مانند زمان سفر یا بیماری می توانید کمی انعطاف به خرج دهید.
تربیت صحیح فقط با وجود نظم امکان پذیر است اما این فقط فرزند شما نیست که باید نظم را رعایت نماید بلکه تمام اعضای خانواده باید منظم باشند تا کودک منظم زندگی کند و امکان تربیتش فراهم شود. تعیین روال مشخص، چهارچوبِ برنامه خانواده است و باید آن را حفظ کرد اما افراط نکنید و عاقلانه انعطاف به خرج دهید چرا که بی شک خانه پادگان نیست.

4 - حدو حدود و خط قرمزها
در اصول تربیتی کودکان باید به طور کامل با حد و حدود و خط قرمزها آشنا باشند و به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته و کدام یک غیر قابل قبول هستند. با تعیین حد و حدود برای فرزندتان مشخص می کنید، از وی چه انتظاری دارید و محدوده آزادی عمل او تا کجاست.

5 - اصول تربیتی و نظم
حفظ حد و حدود و خط قرمزها با رعایت نظم امکان پذیر می شود و نظم یعنی نظارتی قاطعانه و عادلانه. برای برقراری نظم راه های متفاوتی مانند قاطعیت در صحبت کردن یا هشداری ساده با حرکت انگشت سبابه وجود دارد، اما نکته پر اهمیت این است که هرگز نباید نظم را با استفاده از خشونت و تنبیه برقرار کنید.

6 - هشدارها
هشدار دو نوع است.در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک می رسانید. برای مثال به او اطلاع می دهید که به زودی باید آماده رفتن به تخت شود یا اینکه تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن می شود. در هشدار نوع دوم رفتارِ نامناسب فرزندتان را به او گوشزد می کنید ، با توجه به اصول تربیتی به او فرصت می دهید تا رفتار خود را تصحیح کند.

7 - انتظارها
بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را می پسندید. برای این منظور ، با او راجع به خواسته هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید؛ توضیح های خود را متناسب با سن فرزندتان بیان کنید و از آن ها سوال کنید آیا متوجه شده که چرا چنین انتظاری از او دارید یا خیر، تا این که به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرد.

8 - محدودیت ها
خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید، همچنین اجازه ندهید ، کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند

9 - مسئولیت پذیری
کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد پس به آن ها اجازه رشد بدهید. به آن ها امکان دهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیت های هر چند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارت های زندگی و توانایی های اجتماعی در آن ها تقویت شود. اما یادآوری می کنم که انتظارهای شما باید متناسب با سن و توانایی های آن ها باشد، در غیر این صورت به در اصول تربیتی به جای برنده شدن ، بازنده بودن را به فرزند خود می آموزید.

10 - آسودگی خیال و آرامش
وقتِ اختصاصی برای تمام اعضای خانواده (حتی خود شما) از اهمیت فراوانی برخوردار است.علاوه بر آن باید بدانید که قصه گفتن و در آغوش کشیدن کودک ، روش های مناسبی برای آرام کردن او و اصول تربیتی فرزند هستند.
به دلیل آن که توجه ترکیبی از تایید کلامی و غیر کلامی است، اعضای خانواده باید از طریق گفتار و رفتار، به یکدیگر اطمینان خاطر بدهند که برای همدیگر مهم و دوست داشتنی هستند و این قانون فقط شامل ِ حالِ کودکان نمی شود بلکه در مورد شما و همسرتان نیز صادق است.


منبع :tebyan.net
بیتوته
 

l-mohajeri

عضو جدید
ادوار تربیت کودک از نظر پیامبراکرم(ص)

از نظر رسول­خدا(ص) دوره تربیت کودک به دو دوره پیش از تولد و پس از تولد تقسیم می­شود دوره پیش از تولد که دربردارنده دوره­های انتخاب همسر و آداب زناشویی و مراقبت­های ایام بارداری می­شود مقدمه و زمینه­ساز و اساس تربیت کودک در بعد تولد است از این­رو مورد تأکید و توصیه فراوان آن حضرت قرار گرفته، مسلمانان و علی­الخصوص جوانان به این امر بسیار مورد سفارش قرار گرفته­اند.[3]

قبل از تولد
امروزه از لحاظ علمی نقش پدر و مادر در انتقال صفات ظاهری و باطنی که از آن به عنوان «عامل وراثت» در تربیت کودک نام می­برند، بر کسی پوشیده نیست از آنجا که فرزندی که در وجود مادر شکل می­گیرد از صفات ظاهری و معنوی پدر و مادرش بهره می­برد و پدران و به خصوص مادران اصل و ریشه کودکان به شمار می­آید. انتخاب همسرانی مناسب و شایسته می­تواند گامی اساسی در تربیت فرزندانی صالح و سالم در آینده به حساب آید از این­رو پیامبر(ص) ضمن تشویق جوانان به ازدواج، بدانها توصیه می­کنند که در انتخاب همسر بیشتر دقت کنند تا فرزندانی صالح و شایسته به ثمر برسانند. در حدیثی از رسول­­خدا(ص) روایت شده که فرمودند: «بنگر که فرزندت را در کدام رحم قرار می­دهی؛ چرا که [اصل و]ریشه تأثیرگذار است»[4] و در حدیثی دیگر از ایشان آمده: «برای نطفه­های خود بهترین رحم­ها را برگزینید؛ چرا که زنان فرزندانی همانند برادران و خواهران خود به دنیا می­آورند.»[5] ایشان جوانان را از ازدواج در خانواده­های پست نهی کردند و فرمودند: «ایاک و خضراء الدمن قیل: یا رسول­الله(ص) و ما خضراء­الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فی منبت السوء؛ بر حذر باشید از آن گلی که در مزبله روئیده گفتند: یا رسول­الله گلی که در مزبله روییده چه گلی است؟ فرمود: زن با جمال که در خانواده­ای پست بزرگ شده است.»[6]

غذای حلال
رسول­خدا(ص) لقمه حلال را نیز از عوامل بسیار مهم در شکل­گیری شخصیت آینده کودک برشمرده­اند، گرچه رعایت حلال و حرام الهی در تمام ادوار زندگی فرد لازم است؛ اما توجه به حلال و حرام در قبل و بعد از ایام بارداری از اهمیت بسیار بیشتری در شکل­پذیری شخصیت آینده کودکان برخوردار بوده از این­رو مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است. رسول­خدا(ص) در این باره می­فرمودند: «و لا یدخل الجنه من نبت لحمه من السحت النار اولی له؛ داخل بهشت نمی­شود کسی که گوشت و پوستش از مال حرام روییده باشد چنین کسی به آتش دوزخ[شقاوت] شایسته­تر است[تا سعادت]»[7] و در حدیثی دیگر آمده که ایشان به عبدالله بن مسعود می­فرمایند: «ای پسر مسعود حرام مخور، حرام نپوش، از [راه] حرام [زن] مگیر و نافرمانی خدا مکن؛ چرا که خداوند به ابلیس می­فرماید: با بانگ خویش هر که را می­توانی از جای برکن[هرچه عِده و عُده داری جمع کن] و با سوارگان و پیادگانت بر آنان[حرام­خواران] بتاز و در اموال و فرزندان آنان شریک شو و به آنان وعده بده و [البته] شیطان جز فریب وعده­شان نمی­دهد.»[8]

رعایت آداب زناشویی
سپس رسول خدا(ص) بر نقش رعایت آداب زناشویی به عنوان عوامل مؤثر در سلامت روحی و جسمی کودکان و عاملی در تربیت­پذیری آنها در آینده اشاره کرده بر لزوم رعایت آن تأکید می­ورزیدند. ایشان به نقش حالت­ها و زمان­ها در بسته شدن نطفه­ها اشاره کرده زوج­ها را به رعایت آن توصیه می­فرمودند. منابع روایی معتبر شیعه و سنی روایات بسیاری را در این باب از رسول­خدا(ص) نقل کرده­اند.

مراقبت­های ایام بارداری
دوران حمل از سرنوشت­سازترین و حساس­ترین دوران زندگی کودک است؛ در این دوره شالوده­ی سعادت و شقاوت شخص در شکم مادر پی ریخته می­شود، چنانچه در حدیثی از رسول­خدا(ص) آمده که «السعید مَن سعدفی بطن امه و الشقی مَن شقی فی بطن امه؛ فرد خوشبخت در شکم مادرش خوشبخت شده و بدبخت در شکم مادرش بدبخت شده است»[9] از این­رو والدین بخصوص مادران،به توجه و مراقبت بیشتر در این دوره و دوری از گناهان توصیه شده­اند.

اهمیت تغذیه در تربیت کودک
با توجه به اهمیت تغذیه در این دوره حضرت سفارشاتی را به مادران جوان کرده، دادن غذاهایی مثل کندر[10] و به[11] و خرما[12] و... را در شکل­گیری برخی خلقیات و روحیات و برآمدن برخی صفات شایسته در کودک مؤثر بیان کردند و به آن توصیه می­فرمودند.

مراحل تربیت کودک بعد از تولد
در خصوص مراحل تربیت و ویژگی­های هر یک روایت متعددی از رسول­خدا(ص) به دست ما رسیده­است. رسول­خدا(ص) مراحل تربیت کودک را به سه دوره هفت ساله تقسیم کرده فرمودند: «الولد سیّد سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین.» هفت سال اول دوران آقایی کودک است، هفت سال دوم دوران اطاعت[از مربیان] است و هفت سال سوم دوران وزارت و همکاری است.[13] از نظر رسول­خدا(ص) هفت سال اول زندگی فرزند، دوران سیادت و سروری کودک است بدین معنا که کودک در هفت سال آغازین زندگی باید در خانواده آقایی و فرماندهی کند، از این­رو هر چه می­خواهد در صورتی که برای او زیانبار نباشد و در توان پدر و مادر باشد، حتی­المقدور باید تأمین گردد. این دوره که دوره خودمداری است، دورانی است که کودک باید آزاد باشد و مسئولیتی متوجه او نشود، از این رو در روایات آمده­است که هفت سال اول، کودک را برای بازی رها سازید.[14] از نظر ایشان(ص) هفت سال دوم زندگی فرزند، دوره اطاعت و فرمانبرداری است. حالت عبودیت و بندگی کودک نسبت به پدر و مادر نتیجه همان اعتمادی است که در هفت سال آغاز زندگی نسبت به آنها پیدا کرده­است. پیدایش این حالت در کودک با عنایت به این که این ایام دوران تعلیم و تربیت اوست فوق­العاده برای سازندگی او اهمیت دارد.
پس از سپری شدن هفت سال دوم زندگی کودک، دوران وزارت او در خانواده فرا می­رسد. این مرحله، مرحله شکوفایی فکری و خود مدیری است که در این مرحله عواملی چون مشورت و تبادل افکار می­تواند در رشد عقلی جوان نقش مؤثری ایفا کند. این دوره ایجاب می­کند که او همانند وزیر خانواده مورد مشورت قرار گیرد و کارهایی که از او برمی­آید به وی واگذار گردد تا مسئولیت­پذیر شود و بدین­سان مسئولیت خانواده در تعلیم و تربیت کودک به پایان می­رسد.

اصل تکریم شخصیت کودک
از نظر رسول­خدا(ص) کودک چون کودک است، نباید تحقیر شود و احساس بی­ارزشی و یا کم­ارزشی کند؛ هر­چند کودک بیشتر محتاج محبت است؛ ولی این بدان معنی نیست که شخصیت کودک نباید محترم شمرده شود کودکی که با ارزش قلمداد می­شود و شخصیت او محترم شمرده می­شود به احساس خود ارزشمندی دست می­یابد و کسی که برای خود ارزش قائل باشد خود را به زشتی­ها آلوده نمی­سازد؛ چرا که «من کرمت علیه نفسه لم­یهنها بالمعصیه کسی که برای خودش ارزش قائل است خود را به واسطه گناه خوار نمی­سازد.»[15] کرامت نفس محور و اساس اخلاق و تربیت اسلامی است و مهم­ترین راه آن تکریم انسان در دوران کودکی است. یکی از مهم­ترین نکات تربیتی که در تکریم شخصیت کودک باید مورد توجه قرار گیرد، جدی گرفتن احساسات کودک در هفت سال نخست زندگی است.

سیره نبی­اکرم(ص) در تکریم و محبت به کودکان
محبت از دیگر اصول تربیت کودک از دیدگاه پیامبراکرم(ص) است، در سیره­ی نبوی(ص) محبت به شدت مورد توجه و تأکید قرار گرفته و از دریغ ورزیدن محبت نسبت به کودکان به شدت نکوهش شده­است؛ اما در عین حال از افراط در محبت نیز نهی شده­است.
ایشان مسلمانان را به دوست داشتن و محبت به کودکان تشویق می­کردند و می­فرمودند: «اگر کسی کودک گریانش را خشنود کند تا آرام گیرد خداوند عزوجل آن قدر از نعمت­های بهشت به او عطا می­کند تا خشنود شود.»[16] و در حدیثی دیگر فرمودند: «کسی که دختر بچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بنده­ای از فرزندان اسماعیل ذبیح(ع) را آزاد کرده باشد و آن کس که پسر بچه خود را مسرور سازد و دیده او را روشن کند مانند کسی است که چشمش از خوف خداوند اشک فرو ریزد.»[17]
رسول­خدا(ص) خود نیز پیوسته کودکان را مورد تفقّد و محبت خویش قرار می­دادند و در این محبت الگویی شایسته برای دیگر مسلمانان بودند نقل است که «مردم کودکان خود را جهت دعا و نامگذاری نزد رسول­خدا(ص) می­آوردند، گاه پیش می­آمد که کودکی را نزد پیامبرخدا(ص) می­آوردند حضرت طفل را می­گرفت و برای گرامی داشتن خانواده­اش او را بر دامان خویش می­نشاند، بسیار اتفاق می­افتاد که آن طفل بر روی دامان پیامبر(ص) ادرار می­کرد و در این هنگام صدای فریاد مردم بلند می­شد. پیامبر(ص) می­فرمود: «ادرار او را قطع نکنید» پس اجازه می­داد که ادرار طفل تمام شود بعد برای او دعا می­کرد یا آن که نامی برای او برمی­گزید.»[18] می­فرمود: «اکرموا اولادکم و احسنوا ادبهم یغفرلکم. کودکانتان را تکریم کنید و آنان را خوب تربیت کنید تا خدا شما را ببخشد.»[19]
گفته شده «کان رسول­الله(ص) من أفکه الناس مع الصبی. رسول­خدا(ص) شوخ طبع­ترین و بذله­گوترین مردم با کودکان بودند.»[20] ایشان هرگاه بر کودکان می­گذشتند به آنان سلام می­کردند[21] و این کار را یکی از پنج عملی عنوان می­کردند که تا هنگام مرگ آن را ترک نمی­کنند تا پس از ایشان سنت گردد.[22]
رسول­خدا(ص) هرگاه از سفر برمی­گشت، نخست با کودکان خانواده­اش دیدار می­کردند.[23] رفتار خوب و صمیمانه ایشان با کودکان به قدری کودکان مدینه را مجذوب و شیفته­شان کرده بود که هنگامی که حضرت از سفری برمی­گشت به شدت از سوی کودکان مورد استقبال قرار می­گرفت.[24] کودکان گرد ایشان را می­گرفتند، رسول­خدا(ص) به خاطر آنان می­ایستاد و سپس از آنان می­خواست که بالا بیایند برخی از آنان از جلو و از پشت ایشان بالا می­رفتند، پیامبر(ص) از همراهان خود نیز می­خواستند که کودکان دیگر را حمل کنند؛ چه­بسا پس از این ماجرا کودکان افتخار می­کردند و به هم می­گفتند، پیامبرخدا(ص) مرا در آغوش خود گرفت و تو را بر پشت خود سوار کرد، برخی هم می­گفتند که رسول­خدا(ص) از همراهان خود خواست که تو را به پشت خود سوار کند.[25]
نقل است که روزی پیامبر­خدا(ص) با یارانش نشسته بودند که حسن(ع) و حسین(ع) در حالی که خردسال بودند، به سوی ایشان رفته و از سر و دوش ایشان بالا می­رفتند، رسول­خدا(ص) گاهی سرشان را برای آنان پایین می­آورد و گاهی آنان را می­گرفت و می­بوسید در این حال یکی از هم­نشینان ایشان که با شگفتی به این رفتار نگاه می­کرد به رسول­خدا(ص) گفت: «ای پیامبرخدا(ص) به یاد ندارم، هیچ گاه فرزندی را گرفته و بوسیده باشم». پیامبرخدا(ص) چنان از گفته آن مرد برآشفت که رنگش برگشت، پس به آن مرد فرمود: «اگر خداوند مهربانی را از قلب تو گرفته من با تو چه کنم؟ کسی که به کودکان ما مهر نورزد و بزرگان ما را گرامی ندارد از ما نیست.»[26] شبیه این ماجرا روایتی است که در آن بیان شده اقرع بن حابس در محضر پیامبر(ص) بود که دید حضرت فرزندش حسین(ع) را می­بوسید. عرض کرد: «من ده فرزند دارم و تاکنون حتی یکی از آنان را نبوسیده­ام» پیامبر(ص) فرمود: «کسی که رحم نکند مورد رحمت قرار نمی­گیرد.»[27]
از امام صادق(ع) نیز روایت شده که فرمود: «مردی خدمت حضرت رسول(ص) رسید و گفت: هرگز کودکی را نبوسیده­ام؛ وقتی آن مرد باز گشت پیامبرخدا(ص) فرمود: این کسی است که در نظر من از اهل آتش است.»[28]
 

Similar threads

بالا