[مقالات سازه] شناخت رفتار سازه‌ پل و برآورد نیروهای وارد بر آن

yasi

عضو جدید
مقدمه

در سال‌های اخیر شناخت از رفتار سازه‌ها و برآورد نیروهای وارد بر آنها به خصوص در هنگام زلزله از پیشرفت قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است. جامعه مهندسی کشور ما نیز در بخش مشاوره (طراحی سازه ها) از این خوان دانش به مدد حضور آیین نامه‌های طراحی به روز و ابزارهای قدرتمند نرم‌افزاری وارداتی، بهره‌مند شده است. این موضوع در مراحل اول و دوم مطالعات طراحی به خوبی رخنمون داشته اما در اجرا متاسفانه فاصله قابل توجهی میان دانش نیروهای بخش طراحی با دانش نیروهای فنی دستگاه های نظارتی و پیمانکاران به وجود آمده که خود عامل مهمی در برآورده نشدن کیفیت مناسب در هنگام اجرای سازه‌ها شده است. البته این نکته نیز دور از ذهن نماند که گاهی اوقات نیز فاصله مذکور به طور معکوس و به دلیل عدم آگاهی بخش طراحی از روش‌ها و ظرفیت‌های موجود در صنعت ساخت و ساز به طرح‌هایی با قابلیت های اجرایی پایین ختم گردیده است.


مقاله حاضر به چند نکته از هر دو حیطه مورد اشاره در ارتباط با طراحی و اجرای پل‌های بتن مسلح می پردازد.

قطع پیوستگی آرماتور دورپیچ در ناحیه تشکیل مفصل خمیری در پای ستون‌های پل‌

برای استهلاک انرژی زلزله آیین نامه ها اجازه می دهند نواحی از پیش تعیین شده‌ای در سازه‌ها دچار تغییر شکل‌هاییری با حفظ سختی، مقاومت و شکل‌پذیری در چرخه های رفت و برگشتی امواج زلزله گردند. در پل‌ها این نواحی بطور معمول در زیر سازه (پایه ها) انتخاب می گردند. بطور خاص در ستون‌های بتنی پایه‌ها این تغییر شکل‌ها در پای ستون‌ها و در طول ناحیه تشکیل مفصل خمیری اتفاق می افتند. به منظور تامین شکل پذیری لازم در مناطق با خطر لرزه‌ای زیاد، آیین نامه‌ها همپوشانی overlap آرماتورهای دور پیچ در ناحیه تشکیل مفصل خمیری در پای ستون را ممنوع کرده‌اند. اما در شکل ذیل مشاهده می گردد که جدا از مساله همپوشانی، پیمانکار برای سهولت اجرا و به دلیل عدم آگاهی از این نکته اصولی، حتی آرماتورهای دورپیچ را هنگام اجرای فونداسیون درست در پای ستون قطع نموده است. انقطاع ایجاد شده باعث کاهش تنش‌های محصور کننده در پای ستون شده و عامل بسیار مهمی در کاهش قابل توجه شکل پذیری و ناپایداری پایه پل در هنگام زلزله خواهد بود.



وصله آرماتور طولی در ناحیه تشکیل مفصل خمیری در پای ستون‌های پل‌

بر اساس فلسفه مورد اشاره در قسمت قبل و مطابق مقررات آیین نامه ها وصله آرماتور طولی ستون فقط در ناحیه نیمه میانی ارتفاع ستون مجاز می باشد. لازم به توضیح است که حداقل طول وصله 60 برابر قطر آرماتور طولی بوده و باید ضوابط دورپیچی ویژه برای آن اعمال گردد. متاسفانه در شکل زیر مشاهده می گردد که وصله آرماتور دقیقاً در ناحیه غیر مجاز ستون قرار گرفته و آرماتورهای دورپیچ نیز در فونداسیون قطع شده‌اند. موضوع اخیر از مهمترین عوامل خرابی‌هاییا می باشد.


عدم تامین طول لازم برای نشیمن تیرهای بتن مسلح پیش ساخته عرشه پل‌



جانمایی نادرست نئوپرن در زیر تیرهای پیش ساخته عرشه پل‌

مطابق ضوابط آیین نامه ها، محور نئوپرن‌های چهارضلعی به دلیل جلوگیری از اعمال فشار غیر یکنواخت خارج از محور باید بر محور تیر منطبق بوده و اضلاع آن به موازات اضلاع تیر باشند. متاسفانه در شکل زیر مشاهده می گردد که هر دو مورد فوق در هنگام جانمایی نشیمن‌ها رعایت نشده و نئوپرن‌ها با خروج از مرکزیت قابل توجه نصب شده‌اند. این موضوع منجر به کاهش عمر مفید بهره‌برداری از نئوپرن و ایجاد تنش‌های قابل توجه در انتهای تیر می گردد.



عمل آوری نامناسب بتن عرشه و ایجاد ترک‌های انقباضی‌

در برخی موارد مشاهده می گردد که پیمانکاران برای عمل آوردن بتن دال عرشه از پهن نمودن گونی و مرطوب کردن آن استفاده می نمایند. در صورت وزش باد و با توجه به وجود منافذ باز در سطح گونی، در عمل رطوبت آب به سرعت تبخیر شده و در نتیجه ترک های سطحی فراوانی در سطح دال ایجاد می گردند. شکل زیر به وضوح این مساله را نشان میی مذکور باعث نفوذ مواد خورنده به سطح آرماتورهای دال با پوشش کم شده که به دنبال آن خوردگی آرماتور، پکیدن بتن اطراف آن و کاهش عمر مفید بهره‌برداری از پل به وقوع می پیوندد. به عنوان یک راه حل پیمانکاران می توانند بجای گونی یا همراه آن از نایلون های پلاستیکی استفاده نمایند به طوری که بخار آب در زیر پلاستیک محبوس شده و باعث عمل‌آوری بتن دال عرشه گردد. به علاوه عملیات بتن‌ریزی زمانی انجام شود که سرعت باد کم بوده و تابش شدید خورشید وجود ندارد. دهد.



اجرای نامناسب درزهای انبساط‌


اجرای نامناسب نرده های پل‌

نرده های پل ها به طور معمول دارای پایه های فولادی جعبه ای شکل در فواصل معین می باشند که توسط صفحه ستون به بتن پیاده رو اتصال می یابند. در شکل زیر مشاهده می گردد که به دلیل عدم پیش بینی فاصله مناسب بین سطح بتن نهایی و صفحه ستون به منظور گروت‌ریزی و تنظیم آن، نصب پایه دچار مشکل شده و پیمانکار مجبور شده است از صفحات پوششی پرکننده برای تامین فاصله استفاده نماید. این موضوع باعث کاهش مقاومت پایه فولادی در هنگام ضربه وسایل نقلیه می گردد.

یکی از مسئله سازترین قسمت‌های پل‌ها در زمان بهره‌برداری، درزهای انبساط پل می باشد. هر یک از ما روزانه چندین بار ضربه وارد بر اتومبیل خود را در هنگام عبور از همین درزها تجربه می نماییم. در شکل زیر یک نمونه درز انبساط در حال اجرا نشان داده شده است. زمان اجرای درزهای انبساط بطور معمول همزمان با بتن ریزی دال می باشد، در این هنگام با توجه به دقت کم لحاظ شده در اجرای درز انبساط و همچنین عدم وجود آسفالت پوششی، رویه درز و بتن اطراف آن دارایی بلندی هایی خواهد شد که در هنگام اجرای آسفالت امکان اصلاح آنها وجود نخواهد داشت. لذا توصیه می گردد محدوده درز انبساط تا زمان اجرای آسفالت پل، بتن ریزی نشده و در هنگام اجرای آسفالت با تنظیم مناسب درز و آنگاه ریختن بتن مرحله دوم از هم تراز بودن سطح درز و آسفالت اطمینان حاصل گردد. به علاوه از اجرای درزهای فولادی با پروفیل و ورق پوششی به دلیل شکست جوش‌های اتصالی و ایجاد مشکلات فراوان احتراز شده و به جای آنها از درزهاییکی مسلح استفاده شود. پست لاست

در پل‌های متشکل از عرشه با تیرهای بتن مسلح پیش ساخته در کشورمان استفاده از تکیه گاه نئوپرن الاستومری براییمن تیرها در محل کوله‌ها و پایه ها بسیار رایج می باشد. انتظار می رود در هنگام زلزله، تغییر مکان طولی پل به دلیل عدم وجود میرایی در این نوع نشیمنگاه‌ها قابل توجه باشد. لذا آیین نامه‌ها مقرر می‌دارند که طول نشیمن عرشه بر روییه پل از حداقل میزانی برخوردار باشد. این مهم به دلیل جلوگیری از سقوط عرشه از روی کوله و پایه به داخل دهانه می‌باشد. متاسفانه در شکل زیر مشاهده می‌گردد که طول مذکور رعایت نشده است. در حالی‌که این موضوع در هنگام تهیه نقشه های اجرایی و زمان اجرای کوله به راحتی و با تامین براکت در دیواره کوله امکان پذیر بوده است.
 

partco1

عضو جدید
ﭘل ﻓﻠﺰﯼ و اﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ آن

ﭘل ﻓﻠﺰﯼ و اﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ آن

[h=2]ﭘل ﻓﻠﺰﯼ و اﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ آن[/h]

ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﻮاﺑﻖ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻟﺮزهای ﭘﻠﻬﺎی ﻓﻮﻻدی در زﻟﺰﻟﻪ ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻣﻮارد آﺳﯿﺐ ﻣﺤﺪودی را ﻧﺸﺎن می دهد. درزﻟﺰﻟﮥ ﻣﺸﻬﻮرﺗﺮﯾﻦ ﺧﺮاﺑﯽ وارده ﺑﻪ ﯾﮏ ﭘﻞ ﻓﻮﻻدی، ﻓﺮورﯾﺰی ﯾﮏ دﻫﺎﻧﻪ از ﭘﻞ ﻓﻮﻻدی ﺑﻮد. در اﯾﻦ ﭘﻞ ﻋﺮض ﻧﺸﯿﻤﻨﮕﺎه در ﺣﺪود 125 ﺳﺎﻧﺘﯿﻤﺘﺮ ﺑﻮد و ﻧﯿﺮوﻫﺎی اﯾﻨﺮﺳﯽ در اﻣﺘﺪاد ﻃﻮﻟﯽ ﭘﻞ ﺑﺮای ﺑﺮﯾﺪن ﭘﯿﭽﻬﺎی ﺗﮑﯿﻪﮔﺎﻫﯽ و در ﭘﯽ آن ﻟﻐﺰش و ﻓﺮورﯾﺰی دﻫﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺣﺪﮐﺎﻓﯽ ﺑﺰرگ ﺑﻮدﻧﺪ.

ﭘﻠﻬﺎی ﻓﻮﻻدی در ﻃﯽ زﻟﺰﻟﻪﻫﺎی اﺧﯿﺮ از ﻧﻈﺮ ﺳﻄﺢ اﯾﻤﻨﯽ، ﺿﻤﻦ ﻧﺸﺎن دادن ﺑﺮﺧﯽ ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ، ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻟﺮزهای ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن داده اﻧﺪ. در ﻃﯽ اﯾﻦ زﻟﺰﻟﻪﻫﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﮐﻪ اﺗﺼﺎﻻت ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﭘﻞ ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط آﺳﯿﺐ ﭘﺬﯾﺮ ﻟﺮزهای ﭘﻞ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﻮاردی ﺑﺼﻮرت ﮐﻤﺎﻧﺶ ﮐﻠﯽ و ﻣﻮﺿﻌﯽ اﻋﻀﺎء ﻓﺸﺎری ﻓﻮﻻدی در ﭘﺎﯾﻪ ﻫﺎی ﭘﻞ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه اﺳت.

در زﻟﺰﻟﮥ ﻧﻮرﺗﺮﯾﭻ ﭘﻠﻬﺎی ﻓﻮﻻدی ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺧﻮﺑﯽ داﺷﺘﻨﺪ. ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ ﭼﻬﺎر ﭘﻞ آﺳﯿﺐ دﯾﺪه، ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮑﺪام از اﯾﻦ ﭘﻠﻬﺎ تحمل ﺧﺮاﺑﯽ ﺷﺪﯾﺪی در اﻋﻀﺎء ﺳﺎزه ای اﺻﻠﯽاﺷﺎن ﻧﺸﺪه ﺑﻮدﻧﺪ دﯾﺎﻓﺮاﮔﻢ ﻫﺎی ﻓﻮﻻدی، ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻫﻬﺎ، اﺗﺼﺎﻻت ﻋﺮﺷﻪﻫﺎی ﻓﻮﻻدی ﺑﻪ زﯾﺮ ﺳﺎزهﻫﺎی ﺑﺘﻨﯽ ، ﻗﺴﻤﺘﻬﺎﯾﯽ ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺧﺮاﺑﯽ ﺷﺪﻧﺪ. در ﻃﯽ اﯾﻦ زﻟﺰﻟﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻬﺎرﻫﺎی ﮐﺎﺑﻠﯽ در ﭘﻠﻬﺎی ﮐﺞ، زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی اﯾﻦ ﻣﻬﺎرﻫﺎ در درزﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﻤﻮد ﺑﺮ ﻣﺤﻮر ﭘﺎﯾﮥ ﭘﻞ ﺑﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﻬﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﻮازی ﺑﺎ ﺷﺎﻫﺘﯿﺮﻫﺎی ﻋﺮﺷﻪ داﺷﺘﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ دﯾﺎﻓﺮاﮔﻢﻫﺎی ﺗﻌﺒﯿﻪ ﺷﺪه ﺑﺼﻮرت ﻣﻮازی ﺑﺎ ﭘﺎﯾﻪﻫﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﻬﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دﯾﺎﻓﺮاﮔﻢﻫﺎی ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺼﻮرت ﻗﺎﺋﻢ ﺑﻪ ﺗﯿﺮﻫﺎی ﺣﻤﺎل از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ. در زلزله ﭘﻠﻬﺎی ﻓﻮﻻدی از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺮورﯾﺨﺘﮕﯽ در ﺣﺪ ﻣﻄﻠﻮﺑﯽ ﻋﻤﻞ ﮐﺮدﻧﺪ.

ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ زﻟﺰﻟﮥ ﻧﻮرث رﯾﭻ، ﻋﺮﺷﮥ ﭘﻠﻬﺎی ﻓﻮﻻدی ﺧﺮاﺑﯽ ﮐﻮﭼﮑﯽ را ﺗﺤﻤﻞ ﮐﺮدﻧﺪ و ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺧﺮاﺑﯽ ﻋﺮﺷﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺷﮑﺴﺖ اﻋﻀﺎی دﯾﮕﺮ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪ. ﺧﺮاﺑﯽ ﭘﻠﻬﺎی ﺗﺎزه ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه، ﻏﺎﻟﺒﺎ در ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻫﻬﺎی ﻓﻮﻻدی و ﻣﻬﺎرﻫﺎی ﻋﺮﺿﯽ ﺑﻮد. ﺧﺮاﺑﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻫﻬﺎی ﻓﻮﻻدی، ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺮﯾﺪن ﭘﯿﭻ ﻫﺎ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ زﻟﺰﻟﮥ Lomaprieta، ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮد ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎه، ﮐﻮﺑﯿﺪه ﺷﺪن ﻏﻠﺘﮏ ﻫﺎ و ﮔﺴﯿﺨﺘﮕﯽ ﭘﯿﭽﻬﺎی ﻣﻬﺎری ﺑﻮد. وﻟﯽ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺿﻌﻒ ﻟﺮزه ای ﭘﻠﻬﺎ در اﯾﻦ زﻟﺰﻟﻪ ﮐﻤﺎﻧﺶ ﮐﻠﯽ و ﻣﻮﺿﻌﯽ ﭘﺎﯾﻪ ﻫﺎی ﻓﻮﻻدی ﺗﻮﺧﺎﻟﯽ ﺑﻮد. ﺑﺮای ﭘﺮﻫﯿﺰ از ﺑﺮوز ﭘﺪﯾﺪه ﮐﻤﺎﻧﺶ در اﯾﻦ ﭘﺎﯾﻪﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ورﻗﻬﺎی ضخیم تر، و ﺳﺨﺖ ﮐﻨﻨﺪه ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺪاﻗﻞ 3 ﺑﺮاﺑﺮ ﺻﻠﺐ ﺗﺮ از ﺣﺪاﻗﻞ ﻻزم ﺑﺮای ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﮐﻤﺎﻧﺶ اﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﺷﺪ.

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺤﺪود ﮐﺮدن ﺗﻨﺸﻬﺎی ﻓﺸﺎری ﺑﻪ 1/10 ﺑﺮاﺑﺮ ﺗﻨﺶ ﺟﺎری ﺷﺪن ﺟﻬﺖ ﮐﺎﻫﺶ اﺛﺮات P − Δ و ﭘﺮ ﮐﺮدن اﯾﻦ ﭘﺎﯾﻪﻫﺎ ﺑﺎ بتن ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﯾﮏ دﯾﺎﻓﺮاﮔﻢ ﻓﻮﻻدی روی آن، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ روش ﺗﻘﻮﯾﺖ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﺷﺪ. اﯾﻦ روش، ﻣﻘﺎوﻣﺖ و ﺳﺨﺘﯽ ﺳﺘﻮن را اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺪﻫﺪ وﻟﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ آن روی ﺷﮑﻞ ﭘﺬﯾﺮی ﻫﻨﻮز ﻣﺸﺨﺺ ﻧﯿﺴﺖ. ﺑﻌﻀﯽ از ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت اﻓﺰاﯾﺶ ﺷﮑﻞ ﭘﺬﯾﺮی و ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺟﺬب اﻧﺮژی وﺑﻌﻀﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﺷﮑﻞ ﭘﺬﯾﺮی راﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻧﻤﻮدﻧﺪ.

دراﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﻌﺪ از ارزﯾﺎﺑﯽ آﺳﯿﺐ ﭘﺬﯾﺮی ﭘﻠﻬﺎی ﻓﻠﺰی در ﻣﻘﺎﺑﻞ زﻟﺰﻟﻪ ، ﻋﻤﻠﮑﺮد ﯾﮏ ﻣﺪل ﭘﻞ ﻓﻮﻻدی ﺑﺎ ﻋﺮﺷﮥ ارﺗﻮﺗﺮوﭘﯿﮏ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺳﺮﺑﺎرﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و روﺷﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻘﺎوم ﺳﺎزی ﺑﺮای اﯾﻦ ﭘﻞ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻋﻤﺮ ﺑﺎﻗﯿﻤﺎﻧﺪۀ اﺗﺼﺎﻻت ﻋﺮﺷﻪ از ﻧﻈﺮ ﺧﺴﺘﮕﯽ، ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻟﺮزهای ﻣﺪل ﭘﻞ، ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ.

 

DDDIQ

مدیر ارشد
ساختار کار پل ها

ساختار کار پل ها

ساختار کار پل ها

اين مقاله به بحث و بررسي پيرامون انواع پل ها و ساختارشان پرداخته است. شما در اين مقاله با انواع پل هاي تيري, پل هاي قوسي, پلهاي زيرقوسي و پل هاي معلق آشنا خواهيد شد. به علاوه اين که نيروهايي را که بر پلها تاثير مي گذارند را خواهيد شناخت. و نيز عکس هايي را از پلهاي معلق, پلهاي تيري و پل هاي قوسي و زير قوسي را تماشا خواهيد کرد. اين مقاله با زباني ساده و قابل فهم به بررسي پلها مي پردازد. اميد است مورد رضايت شما قرار گيرد.بدون شک تا به حال پلي را ديده ايد و يا به احتمال زياد از روي يکي از آنها عبور کرده ايد. حتي اگر شما تخته يا کنده درخت را براي جلوگيري از خيس شدن خود بر روي آب قرار دهيد در واقع شما يک پل ساخته ايد. حقيقتاً پل ها در همه جا وجود دارند و در واقع يک بخش طبيعي و بديهي از زندگي روزمره ي ما را تشکيل مي دهند. يک پل مسيري را بر روي مانع ايجاد مي کند که اين موانع مي تواند رودخانه, دره, جاده, خطوط راه آهن و ... باشد.در اين مقاله ما سه نوع اصلي از پل ها را مورد مطالعه و بررسي قرار خواهيم داد که شما مي توانيد بفهميد که هرکدام چگونه کار مي کنند. نوع پل بکار رفته در يک مکان به نوع مانع موجود در آنجا بستگي دارد. معيار اصلي در تعيين نوع پل وسعت و گستردگي آن مانع مي باشد. چه مسافتي ميان طرفين مانع وجود دارد؟ اين مسئله, فاکتور اصلي در تعيين نوع پلي است که قرار است در آن محل احداث شود. با سپري شدن زمان و مطالعه اي مقاله علت آن را متوجه خواهيد شد.
 

پیوست ها

  • pol va sakhtar kar.pdf
    899.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0
بالا