مقابله با پایان یافتن یك رابطه

negar_hamzad

عضو جدید
در عالم تجرد و تلاش برای یافتن شخص مناسب، همیشه این امكان وجود دارد كه پس از مدتی معاشرت با شخصی جذاب یا قابل قبول، با جمله ناراحت كننده ای از این دست روبرو شوید: "ما به درد هم نمیخوریم" یا " این رابطه به جایی نمیرسه."
گذشته از این كه دنیا بر سرتان خراب میشود، چه كار دیگری میتوانید انجام دهید؟ گریه كنید؟ سعی كنید او را به ادامه دادن رابطه تشویق كنید؟ وسایلش را از پنجره به بیرون پرتاب كنید؟ آنچه مسلم است این است كه شما خود را در یك كشمكش احساسی شدید خواهید یافت. اما برای بازگشت به زندگی طبیعی، روشهای متعددی وجود دارد كه در اینجا به آن اشاره كرده ایم.

یك دقیقه بعد از به پایان رسیدن رابطه
آنچه میخواهید انجام دهید:
شما یك یا چند مورد از صدها واكنش ممكن را تجربه خواهید كرد، از جمله خشمی شدید و طوفانی، حمله اشك و داد و فریاد یا بهت زدگی.

روش بهتر مقابله:
دكتر دن نوهارت (Dan Neuharth) روانپزشك و نویسنده كتابهای بسیار مفید خودشناسی میگوید: "هنگامی كه خبر بدی را میشنویم، بدن وارد حالت وحشت شدید و جنون آمیز شده و همه چیز در آن سرعت میگیرد."
او میگوید كه بهترین روش در دست گرفتن كنترل در چنین لحظات سرسام آوری، متوقف شدن، نگاه كردن و گوش دادن است.

"بر وجود خودتان متمركز شوید، به تنفس خود توجه كرده و كوشش كنید كه سرعت حركات و واكنشهای بدن خود را پایین بیاورید."
این خودآگاهی میتواند به شما كمك كند تا در 60 ثانیه پر تنش اولیه منطقی و هوشیار باقی بمانید. به محض اینكه آرام شدید، از یار سابق خود دور شوید تا مدتی تنها یا با دوستان خود باشید و به تدریج موقعیت جدید را درك و هضم كنید. بیهوده در كنار او نمانید و برای یافتن پاسخ به این در و آن در نزنید زیرا كار عاقلانه ای نیست و نتیجه ای هم نخواهد داشت. قطع رابطه نوعی مذاكره نیست و هر كاری كه پس از آن برای تغییر نظر طرف مقابل یا تنبیه او انجام دهید، در نهایت موجب ناراحتی خودتان خواهد شد.


یك ساعت بعد
آنچه میخواهید انجام دهید:
كوشش میكنید كه حال خود را بهتر كنید. مینشینید و اندوه خود را در الكل غرق میكنید، به خریدی بی قید و بند میروید یا نیمه شب به یار سابق تلفن میكنید تا "آخرین حرفتان" را به او بزنید.

روش بهتر مقابله:
انجام دادن كارهایی كه به شما آرامش روحی ببخشند، بسیار عالی است به شرط اینكه با انجام دادن آنها دچار پشیمانی نشده و حال خود را بدتر نكنید. به گفته نوهارت: "گاهی در زمانی كه دل شكسته شده اید فكر میكنید كه تنها عامل تسكین بخشی كه به آن نیاز دارید میتواند دو كیلو شكلات باشد. اما اگر علاوه بر تنها شدن، احساس چاقی هم به سراغتان بیاید، باید به فكر روش مقابله دیگری باشید. و اینرا هم بگویم، اثبات اینكه دوست سابقتان اشتباه كرده است تاثیری در اصل ماجرا كه رها شدن شما باشد، نخواهد داشت. اینكار تنها موجب میشود كه شما كمی نامتعادل به نظر برسید. شما دونفر میتوانید "بعدا" گفتگویی منطقی با یكدیگر داشته باشید."

از جمله رفتارهای مثبت میتوان به موارد زیر اشاره نمود: گفتگو با یك دوست نزدیك كه بتواند فقط به درددل شما گوش كند یا رفتن به باشگاه ورزشی. میزان اندورفین (endorphin) (نوعی پروتئین مسكن) دریافتی شما پس از ورزش یا حتی یك پیاده روی طولانی، میتواند امواج اندوه را خنثی كند.

یك روز بعد
آنچه میخواهید انجام دهید:
عمل از روی انگیزه آنی و بدون تفكر. شما میل فراوانی برای تماس با او احساس میكنید، با 50 نفر از دوستان اینترنتی خود قرار میگذارید، روی بدنتان خالكوبی میكنید یا نیمی از موهای سرتان را میتراشید.

روش بهتر مقابله:
كنترل نكردن انگیزه های ناگهانی و غیر عقلانی، واكنش دفاعی ذهن برای كنار راندن صدمه روحی وارده است. دكتر نوهارت میگوید: "در این زمان اطلاعات هنوز در حال هضم هستند. كسانی وجود دارند كه صبح روز بعد هنگام بیدار شدن، به خاطر نمی آورند كه از طرف شخص مورد علاقه خود رها شده اند."

هنگامی كه این افراد متوجه میشوند آنچه به یاد می آورند، تنها یك خواب بد نبوده است، به این فكر می افتند كه شاید یك تغییر بتواند همه چیز را بهتر كند یا لااقل آغازی تازه باشد. " باید متوجه باشید كه این ایده جدید، تنها در اثر یك انگیزه آنی ایجاد شده است و بلافاصله آنرا عملی نكنید." او در این زمان نوشتن خاطرات روزانه را تمرینی مفید میداند. هیچ كس نمیخواهد طرد شود، اما تراشیدن مو هم نمیتواند فایده ای داشته باشد.

سه روز بعد
آنچه میخواهید انجام دهید:
خزیدن در یك حفره تاریك، ماندن در رختخواب، بارها و بارها شنیدن یك ترانه غمگین.

روش بهتر مقابله:
بله، حقیقت تلخ است. "بین یك روز و سه روز تفاوت كیفی بسیاری وجود دارد. حالا زمانی است كه این قطع رابطه به خوبی درك شده و حالاست كه شما درهم شكسته خواهید شد."

ترشح آدرنالین (و خشم) موجب میشود كه دو روز اول را بگذرانید، اما پس از تحلیل رفتن این هورمون، خود را با همان میزان درد و خستگی ناشی از حركت در طوفان احساسات مختلف، خواهید یافت. سیل اشكهایی كه تصور میكردید فرو نخواهند ریخت، جاری میشوند. لحظه ای خشمگین و لحظه ای غمگین خواهید شد و در مراحل مختلف اندوه به حركت درخواهید آمد. در اینجا باید حواس خود را به اینكه استراحت كرده، غذا خورده و در كل از خود مراقبت كنید، معطوف نمایید زیرا بخشی از وجود شما، از درون زندگیتان كنده شده است. اگر به یك روند مشخص كه شما را مشغول نگه دارد بچسبید، كار عاقلانه ای انجام داده اید.

یك هفته بعد
آنچه میخواهید انجام دهید:
تلفن كردن به او، ورود به صندوق پست اینترنتی او، چك كردن مدام و وسواس گونه پیامهای روی تلفن، چك كردن پیامهای دوستان او در صفحات عمومی مانند یاهو 360.

روش بهتر مقابله:
تبریك! شما اكنون در مرحله "او را برمیگردانم" هستید! نوهارت میگوید: "در این مرحله شما سعی میكنید به شیوه ای عقلانی از این شوك خارج شوید، اما این تصور كه شاید دل او برایتان تنگ شده باشد، فقط وضعیت را بدتر خواهد كرد."

فكر كردن مداوم به او تنها درد و رنج شما را افزایش خواهد داد. پذیرفتنش مشكل است، اما اگر شخص مورد نظر واقعا نخواهد با شما باشد، شما نمیتوانید هیچ كاری برای بازگردانش انجام دهید. در برابر وسوسه تحلیل تمام دلایل او برای پایان دادن به رابطه مقاومت كنید و تصور نكنید كه تنها با تغییر دادن یك بخش كوچك از این موارد میتوانید دوباره وارد زندگی وی شوید. اما اعتقاد به اینكه میتوانید از میان این حادثه با بلوغ بیشتر خارج شوید و رنج فعلی را دور بیاندازید بسیار مفید خواهد بود. شاید در این مرحله متوجه نشوید، اما بدانید همانطور كه زخمها، بدون اینكه از آنها بخواهید، درمان میشوندف قلب شكسته هم التیام میابد.

دو هفته بعد
آنچه میخواهید انجام دهید:
فكر كردن به اینكه در روزها و موقعیتهای آتی، داشتن یك یار و یك زوج بودن چگونه میتوانست باشد، یادآوری نكات مثبت و مواهب بودن در یك رابطه عاشقانه و فكر كردن به اینكه دیگر عاشق نخواهید شد.

روش بهتر مقابله:
از خود بپرسید كه آیا واقعا برای او دلتنگ شده اید یا دلتان برای آنچه در رابطه بوده، مانند نجواهای عاشقانه و قرارهای معمول شبهای تعطیل تنگ شده است. در حال حاضر شما تنها به یاد لحظات خوش گذشته و وارونه و زیبا جلوه دادن تاریخچه رابطه خود با كسی هستید كه عملا شما را از زندگی خود بیرون انداخته است. آیا این شخص ارزش این همه اشك و آه را دارد؟ آیا زمان دور ریختن نشانه های حضور وی در زندگی شما نرسیده؟ عكسها را در جایی دور از دید قرار دهید، ای-میلهای مشتركتان را پاك كنید، خانه را مجددا و به میل خود بچینید تا با نگریستن به آنها مدام به یاد اطرات گذشته نیافتید.

نوهارت میگوید: "روابط عاشقنه در اصل عادت هستند، و شما باید این عادت را ترك كنید. اگر نشانه های این شخص را مدام در اطراف خود ببینید، خارج كردن وی از ذهنتان دشوارتر خواهد شد."

یك ماه بعد
آنچه میخواهید انجام دهید:
سعی میكنید حضور این شخص ناراحت كننده را در زندگی خود فراموش كنید، انگار هرگز او را نمیشناخته اید.

روش بهتر مقابله:
قبل از اینكه معشوق سابق خود را به كلی فراموش كنید، با توجه با فاصله ای كه در این مدت ایجاد شده، مدتی صبر كنید تا بیشتر درباره او فكر كنید. نه به خاطر اینكه دوباره وی را به دست آورید، بلكه برای اینكه این رابطه را مرور كرده و از تكرار اشتباهات اجتناب كنید. (البته اگر هنوز به اندازه روز سوم احساس درماندگی میكنید، برای پیشگیری از افسردگی با یك مشاور تماس بگیرید.)

یك خط زمانی مشخص را در نظر بگیرید و از زمان آشنایی خود، اولین قرار ملاقات عاشقانه، اولین مشاجره و هر واقعه مشخص دیگر یادداشتهایی بردارید. اكنون دورنمایی از این رابطه در دست دارید و میتوانید از بیرون به آن نگاه كنید و نكات مثبت، منفی و زمانی كه هشدارهای پایان رابطه آغاز شده و شما آنرا ندیده گرفته بودید را بیابید. زمانی كه توانستید بدون احساس درد و اندوه به نكات مثبت او فكر كنید میتوانید مطمئن باشید كه از او دور شده و از رابطه خود چیزی آموخته اید.
حالا زمان جلو رفتن در زندگی و آغاز راهی جدید فرارسیده است.
 
بالا