polbadman
عضو جدید
به نام خدای مهربان بخشنده
تمام دانسته های بشر بر اثر دو فرایند فلسفی و منطقی بدست آمده.
به نظر حقیر فلسفه و منطق اینگونه از هم تمیز میشن که:
منطق:
در منطق همواره یک سری مفروضات پذیرفته شده وجود دارد که بر اساس انها به یک حکم میرسیم که این فرایند یک بررسی منطقی میشود
اما فلسفه :
هر گاه برای برسی یک پدیده , سوال ,مفهوم وغیر...در آغاز از مفروضاتی استفاده کنیم وحکمی دهیم (یعنی همان فرایند منطقی را پیش رویم) اما بعد خود مفروضات پذیرفته شده را نپذیریم و زیر سوال ببریم (با انواع روشهای اثبات مثلآ برهان خلف وغیره...) واینبار مفروضات سوال موضوع سوال شود این فرایند برسی فلسفی است.
تکمله:
مفروضات مجرد, اصیل ,بسیط,اتم,یاهر چی ...:
اینگونه مفروضات که پایه ای برای مفروضات و یا حکمهای مفروض شده بعدی هستن بر دونوع هستن:
بدیهی ویا محال
بدیهی یا محال :
مفروضاتی که آنها را بدون برسی میپذیریم .(حکمی که برای حکم بعدی مفروضات باشد. بدیهی و محال نیست)
بنا براین در حقیقت پردازش ذهنی بشر فرایندی منطقی است و فرایند برسی فلسفی هم نوعی فرایند منطقی است و بشر جز منطق چیز دیگری را درک نمی کند.
اما از انجایی که ما برای من (ذات انسان)اختیار قایل ایم پس پذیرفتن این بدیهی محال کاملآ اختیاری بوده وجبری نمی باشد.اما از انجاکه جهان حاضر جهان نسبیتهاست این اختیار هم نسبی است وحالت چند ریختی به خود میگیرد.نسبت به چیزی اختیار است و در همان لحضه نسبت به چیز دیگر جبر است.
بنده اینها را بدون مطالعه عرض کردم و سواد هم ندارم (ادعایی ندارم)ولی بنظر خودم تعریف ساده ای از فلسفه ومنطق هست . اگر مثال نقضی اشکالی یا هر چی ...بیاورید و راهنمایی فرمایید یک دنیا از شما متشکرم.
تمام دانسته های بشر بر اثر دو فرایند فلسفی و منطقی بدست آمده.
به نظر حقیر فلسفه و منطق اینگونه از هم تمیز میشن که:
منطق:
در منطق همواره یک سری مفروضات پذیرفته شده وجود دارد که بر اساس انها به یک حکم میرسیم که این فرایند یک بررسی منطقی میشود
اما فلسفه :
هر گاه برای برسی یک پدیده , سوال ,مفهوم وغیر...در آغاز از مفروضاتی استفاده کنیم وحکمی دهیم (یعنی همان فرایند منطقی را پیش رویم) اما بعد خود مفروضات پذیرفته شده را نپذیریم و زیر سوال ببریم (با انواع روشهای اثبات مثلآ برهان خلف وغیره...) واینبار مفروضات سوال موضوع سوال شود این فرایند برسی فلسفی است.
تکمله:
مفروضات مجرد, اصیل ,بسیط,اتم,یاهر چی ...:
اینگونه مفروضات که پایه ای برای مفروضات و یا حکمهای مفروض شده بعدی هستن بر دونوع هستن:
بدیهی ویا محال
بدیهی یا محال :
مفروضاتی که آنها را بدون برسی میپذیریم .(حکمی که برای حکم بعدی مفروضات باشد. بدیهی و محال نیست)
بنا براین در حقیقت پردازش ذهنی بشر فرایندی منطقی است و فرایند برسی فلسفی هم نوعی فرایند منطقی است و بشر جز منطق چیز دیگری را درک نمی کند.
اما از انجایی که ما برای من (ذات انسان)اختیار قایل ایم پس پذیرفتن این بدیهی محال کاملآ اختیاری بوده وجبری نمی باشد.اما از انجاکه جهان حاضر جهان نسبیتهاست این اختیار هم نسبی است وحالت چند ریختی به خود میگیرد.نسبت به چیزی اختیار است و در همان لحضه نسبت به چیز دیگر جبر است.
بنده اینها را بدون مطالعه عرض کردم و سواد هم ندارم (ادعایی ندارم)ولی بنظر خودم تعریف ساده ای از فلسفه ومنطق هست . اگر مثال نقضی اشکالی یا هر چی ...بیاورید و راهنمایی فرمایید یک دنیا از شما متشکرم.
آخرین ویرایش: