معرفی کشتی سازی امیرکبیر

وضعیت
موضوع بسته شده است.

hasan_marine

عضو جدید
سلام دوستان
تو این تاپیک قصد دارم به عنوان فردی که از دانشکده ی کشتی سازی دانشگاه امیرکبیر فارغ التحصیل شده، این رشته رو بهتون معرفی کنم،البته یک معرفی واقعی نه از اون معرفی ها که توش فقط حرفای قشنگ می زنن.سعی می کنم یه روز در میون پست بدم.یه کم روده درازمو تمام اون چیزایی که گذشت رو توضیح میدم،اگه حوصله خوندنشو نداشتین فقط نتیجه گیری هی آخر هر دفعه رو نگاه کنین.
بخش اول:
شرح وقایعی که در این 4 سال به ما گذشت رو براتون می گم تا صرفا اظهار نظر شخصی هم نشه و خودتون برداشت خودتون رو داشته باشید(البته آخرش چند تا نظر خودمم می گم و یه جمع بندی می کنم)،قبل از شروع یک جواب کوتاه و مستقیم به دوست عزیزی که در مورد موقعیت خانم ها در این رشته پرسیده بود می دم:
اگر خانم هستید:اگه ادامه تحصیل و کار کردن با مدرکت برات مهمه تحت هیچ شرایطی حتی اگر خدای آسمون ها هم اومد پایین و گفت برو کشتی سازی بخون،این کارو نمیکنی(اگه ادامه متن رو بخونی میفهمی چرا)
اگر آقا هستید:90 % دوستان من که در این رشته تحصیل کرده اند،حالا بعد از 4 سال پشیمونند و افسوس میخورند کاش یک سال دیگه وایستاده بودنو تو کنکور سراسری دوباره شرکت می کردند.بهتره این رشته رو حتی تو لیست انتخاب رشته کنکورت هم قرار ندی .
دو تا مورد بالا فقط در چند مورد نقض میشه،یکیش اینه که پدرت برادرت یا یه عضو درجه اول دیگه از اشناهات تو کشتی سازی باشه و از موقعیت خوبی هم برخوردار باشه،بهتره بدونی بدون پارتی باید قید کار کردن تو تهرانو بزنی و یا بری جنوب تو کارخونه هایی مثل ایزوایکو و صدرا و شهید درویشی و گهگاهی شهید رجایی و و جاهای مشابه یا بری شمال مثل نکا که البته کارخونه هایی که داره اصلا قابل مقایسه با جنوب نیست.بقیشم تو نتیجه گیری هست.
بریم سراغ شرح ما وقع(قبلا از این که یه کم روده درازم عذر خواهی می کنم:)،آخر هر دفعه هم یه نتیجه گیری کلی میکنم برا کسایی حوصله خوندن متن کامل رو نداره):
4 سال پیش تو کنکور سراسری شرکت کردم و به علت این که رتبم زیر 2000 نشد و به خاطر تهران موندن،رشته ی کشتی سازی رو انتخاب کردم.
روز معارفه رفتم دانشگاه و در جلسه ای که اساتید گرانقدر! و باسواد!!! و متخصص در حوزه ی صنعت!!!!!!!! دانشکده برای معرفی دانشکده و فرصت های شغلی آن گذاشته بودند شرکت کردم.یادمه در اون جلسه(اسم افراد رو که می خوام بگم فقط از حرف اول فامیلشون استفاده می کنم اگه خواستی تا یه حدودایی بفهمی اینا کین میتونی بری به آدرس دانشکده:
http://www.aut.ac.ir/marinetech/index.htm(باید با explorer برید)
) دکتر .ق،دکتر .خ،دکتر .ر و دکتر .ز و همچنین پروفسور بختیاری نژاد (که استاد دانشکده مکانیک و آدم باسوادیه و در اون زمان به طور موقت و به دلیل موجود نبودن آدم شایسته برای ریاست دانشکده ما منصوب شده بود ) شرکت داشتند.کلی حرفای قشنگ که هر سال در دنیا حدود 20000 کمبود آدم متخصص در دنیا در این رشته هستو،اگه فارغ التحصیل بشین کلی کار خوب هستو،ما تنها دانشکده ی مستقل کشتی سازی در ایران هستیمو(کاش علاوه بر تنها بودن یه کم باسواد و با امکانات هم بودین) خلاصه کلی از این حرف های قشنگ و گولزنک برای بچه ها،خوب ما هم اون موقع بچه بودیم دیگه گول خوردیم،اشتباه کردیم و تا یه سال بعدش که هنوز فرصت تغییر رشته رو داشتیم این کارو نکردیم و تو این مجمع العالمین موندگار شدیم،بگذریم...خلاصه رسیدیم اول ترم اول و مثل بقیه دانشکده ها به ما 18 واحد دادند که فقط 2 واحدش درس تخصصی خودمون بود به نام ((شناخت کشتی)) که مدرسش استاد .ق بود(البته ایشون از معدود آدمایی بود که به کار عملی هم بلد بود و سوادش فقط رو کاغذ نبود)
ترم اول برای ما تقریبا مثل بقیه دانشجو های این دانشگاه گذشتو،هنوز گرم قبول شدن تو کنکور بودیم.رسید ترم دومو تخصصی تر شدن درس ها از یک طرف و ملاقات با دکتر .ر در درس استاتیک،ایشون بین بچه ها به بهترین استاد دانشکده معروف هستند و واقعا هم از معدود آدماییه که ازش چیز یاد گرفتیم،البته باز در مقایسه با اساتید تاپ دانشکده مکانیک ایشون هم خیلی سطح بالا نیستند ولی چه شود بضاعت دانشکده ما همینه.ترم دوم هم گذشت با این تفاوت که کم کم داشتیم میدیدیم و می فهمیدیم که بچه های دانشکده های دیگه چه راحت می تونند ما رو مسخره کنند و وقتی مثلا میری قرائت خونه دانشکده مکانیک بهت بگن فلانی چی میخونی؟کشتی سازی؟پاشو از قرائت خونه ما برو بیرون!!یا به خاطر کشتی سازی خوندن دستت بندازن و از این به بعد جرات نکنی جلوشون بگی کشتی سازی می خونم.به هر حال ترم دوم گذشتو...
پوف!!!خسته شدم،بقیه اش رو فردا یا پس فردا مینویسم،ولی نتیجه گیری از مطالب امروز:
1-به هیچ وجه کشتی سازی نخونید مگر در موارد زیر:
-پارتی داری
-واقعا علاقه و آگاهی داری*
-بچه جنوب کشور باشی چون بدون شک این رشته بیشتر به درد بچه های جنوب می خوره تا جاهای دیگه
-کار کردن با مدرکت برات موضوعیت نداره و مهم برات فقط گرفتن یه لیسانس در هر رشته ی ممکنه.
-با سواد شدن برات زیاد مهم نیست(انتظار نداشته باش اون امکاناتی که بهت تو این دانشکده میدن با مکانیکی های امیر کبیر و حتی تمام رشته های دیگه تو دانشگاه برابری کنه)
-همین الان داری تو صنایع کشتی سازی کار میکنی و برای بهتر شدن موقعیت کاریت باید یه مدرک داشته باشی(کما اینکه از طرف برخی شرکت های دولتی افرادی میومند و با بورس در دانشکده ما فوق لیسانس می گرفتند)


*:دقت کنید که منظورم از علاقه،علاقه ی فانتیزانی و اینکه هی بشینی پیش خودت بگی ((وای خدا من یه مهندس کشتی میشم که سالی 5 تا کشتی طراحی می کنه،من در اوج امواج دریاها به سفر می پردازم و تجربه کسب میکنم،من با کشتی سازی خوندن در دانشگاه امیرکبیر و بعد سخت کار کردن اسم خودم رو در تاریخ این مملکت ثبت می کنم)) نیست یا اینکه مثلا فکر کنی تمام چیزایی که تو متن هایی مثل این
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=58919
نوشتن درسته و بخوای آرزوها و علایقتو رو این جور چیز ها بند کنی،شک نکن نصف بیشترش حرفای صد من یه غازه که هر کسی برای گذروندن روزگار خودش می زنه ،منظورم علاقه ای که رفته باشی و حداقل یک سال جنوب و کارش رو دیده باشی و بعد علاقه مند بشی.برای مثال چند تا از این موارد ذکر شده در صفحه ی مورد نظر رو برات نقض می کنم:

"مهندسي معتمدي استاد دانشكده مهندسي دريايي دانشگاهصنعتي اميركبير در همين زمينه مي‌گويد: «مهندسان كشتي به عنوان مدير فنيكشتي مسوول تعمير، نگهداري و راه‌اندازي موتور كشتي هستند و به همين دليلدانشجويان اين رشته پس از آن كه آموزش‌هاي تئوري را در مدت سه سال و نيمطي كردند، يك دوره كارآموزي 6 ماهه را بر روي كشتي‌هاي اقيانوس‌پيما درخارج از كشور در آبهاي استراليا، بنادر اروپا ، آسياي جنوب شرقي، سنگاپور،چين و كره مي‌گذرانند. "

این مورد برای بچه هایی که تو دانشکده ما مهندسی کشتی خوندند ثابت شد که دروغ محضه،نه 6 ماه بلکه حتی یک روز هم هیچکدام از بچه های ما رو روی دریا نبردند،فقط 4 سال سر دووندنشون و بهشون وعده دادند،هر چی از مشکلات آموزشی این دانشکده بگم کم گفتم...،گول این حرفا رو نخورید که دروغ محضه،تو این دانشکده از روز اول بهت دروغ میگن.در ضمن اون جناب معتمدی که حرف فوق را زده اند الان چند ساله که تو دانشکده پیداش نیست،معلوم نیست این حرف ماله چند ساله پیشه!

"دانشجويان مهندسي كشتي‌سازي «ارتعاشات در كشتي»‌ را مطالعه مي‌كنند. "
ما که تو این 4 سال ندیدیم!استاد مربوطه ارتعاشات که الان داره تو دانشکده درس میده بلد نیست "ارتعاشات مکانیکی" رو درست درس بده چه برسه به ارتعاشات کشتی!

"مهندس موسوي‌زادگان نيز در معرفي اين رشته مي‌گويد: «مسووليت طراحي، ساخت و نظارت بر ساخت كشتي و تعميرات آن بر عهده مهندسكشتي‌سازي است
وي همچنين در مورد تفاوت مهندسي كشتي‌سازي و مهندسيمكانيك گرايش دريا مي‌گويد: «اين دو رشته تفاوت چنداني با يكديگر ندارند ودر واقع واحدهاي هر دو رشته يكي است، فقط دانشجويان مهندسي كشتي‌سازي بطورتخصصي‌تر به مطالعه اين رشته مي‌پردازند. »"


آره ای یکی حرفش تا حدودی درسته ولی نه در مورد کشور ما،به طور اسمی شاید واحد های کشتی سازی و مکانیک حدود 40 واحد از 140 واحد با هم فرق کنند،ولی وقتی تو یه کشور جهان سوم زندگی می کنی که منابع محدود و تقاضا زیاده نتیجش این میشه که امکانات خوب به یه سری آدمای محدود برسه،سیالاتی که ما پاس کردیم کجا سیالا تی که مکانیکی ها پاس کردند کجا!،ارتعاشاتی که ما پاس کردیم کجا،ارتعاشاتی که مکانیکی ها پاس کردند کجا!،آزمایشگاه و کارگاهی که ما پاس کردیم کجا آزمایشگاه و کارگاهی که مکانیکی ها پاس کردند کجا!(این آخری شرح ماوقع داره که به جاش توضیح میدم)
اون چیزایی که الان در مورد نتیجه گیری به نظرم رسید اینا بود اگه دوستان می تونن چیزی اضافه کنند خوشحال می شم.
نکته ی آخر در مورد اون دوستی که گفتند باید 4 5 ماه رو آب باشی:
این رشته گرایش های مختلف داره یکیش ((مهندسی کشتی)) یکی دیگش ((مهندسی کشتی سازی)).مهندس کشتی ها میرن رو آب و پدرشون در میاد،مهندس کشتی سازی ها کار دفتری و تو کارخونه ای می کنند.

حرف آخر این دفعه:واقع بین باشین نه بچه،کشتی سازی اسمش قشنگه ولی واردش که شدی پشیمون می شی.

فعلا خداحافظ

 
آخرین ویرایش:

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود بر شما:
خود من بودم که برای ادامه تحصیل خانوم ها و...پرسیده بودم اول از همه از شما تشکر می کنم که بدون سانسور وبی مبالغه در خوب بودن این رشته در ایران صحبت می کنید من بدون هیچ اطلاعاتی اومدم در اینترنت سرچ کردم و مثلا دیدم شرکت هایی مثل فراساحل خبر از ساخت کشتی هاشون در ایران میدن و...و تصمیم گرفتم برم و بخونم این رشته رو چون در اصل من به دریانوردی علاقه داشتم که برای خانوم ها در ایران امکانش نیست اما عموی خودم مهندس دریا هستند و همین صحبت های شما و اینکه یک کشتی که اسمش بود خودمون ساختیم برای تعمیر حتی به ایران نیاوردنش! برام توضیح دادند اما خوب شاید همه مثل من یکی از اشناهاشون در این گود نباشه تا اگاه بشن و از شما سپاسگذارم امیدوارم بقیه هم استفاده کنند
(از اینکه بین صحبت هاتون وارد شدم عذرخواهم)
بدرود
 

hasan_marine

عضو جدید
سلام دوستان
متاسفانه به دلایل شخصی تا دو ماه دیگه قادر به آپ کردن این پست نیستم،ولی دو ماه دیگه با کلی اطلاعات جدید و کاملا به درد بخور برای اونایی که می خوان بدونن کشتی سازی چیه بر میگردم.
پس تا اون موقع خداحافظ
 

hasan_marine

عضو جدید
درود بر شما
اون چیزایی که من گفتم جز حقیقت نبود،چرا باید به دلیل اطلاع رسانی غلط افرادی که می تونند رشته های بهتر قبول شن یا میتونند یه سال دیگه کنکور بدند و آینده ی بهتری رو برای خودشون بخرنند بیان و تو این دانشکده درس بخونند،بنده خودم 4 سال پیش می تونستم خیلی رشته های بهتر رو حتی تو تهران انتخاب کنم اما به همون دلیل اطلاع رسانی غلطی که به من توسط دانشجو ها و مسوولین همین دانشکده شد این اتفاق نیافتد،یکی از دلایلش هم همون مصاحبه ی پر از دروغی بود که لینکش تو پست اول هست.من و امثال من رو اون زمان با دروغ گفتن گول زدند،ولی ما که اشتباه کردیم باید بذاریم بقیه هم این اشتباه رو تکرار کنند؟صد البته که نه،حداقلش اینه که باید برخی موارد روشن تر بشند تا تصمیم افراد آگاهانه تر بشه.اگه ما اون زمان اشتباه کردیم شاید نشه زیاد بهمون خرده گرفت چون کسی نبود که در مورد حقایق به ما بگه،کسی نبود به ما بگه اصلا کشتی سازی تو ایران به معنی عملی و واقعی یعنی چی؟یعنی اگه تو ایران این درسو خوندی بعدش قراره واقعا چی کار کنی؟حالا اگه افرادی بودند که پرده پر نقش و نگار دانشکده کشتی سازی براشون کنار زده شد و واقعیت ها رو دیدند،بعد بازم تصمیم گرفتند اونجا درس بخونند بدون شک کوچکترین حقی نخواهند داشت که
بعد از 4 سال افسوس بخورند و بگن 4 سال پیش چه اشتباهی کردیم!!!
 

moeed48

عضو جدید
سلام دوستان
تو این تاپیک قصد دارم به عنوان فردی که از دانشکده ی کشتی سازی دانشگاه امیرکبیر فارغ التحصیل شده، این رشته رو بهتون معرفی کنم،البته یک معرفی واقعی نه از اون معرفی ها که توش فقط حرفای قشنگ می زنن.سعی می کنم یه روز در میون پست بدم.یه کم روده درازمو تمام اون چیزایی که گذشت رو توضیح میدم،اگه حوصله خوندنشو نداشتین فقط نتیجه گیری
اين حسن آقاي ما خيلي دلش پره!!
من هم از فارغ التحصيلان همون دانشگاهم البته وروديه سال 67
خوبي اين سالها اينه كه تو تهرون درس ميخونن - ما چي بگيم كه بعد از جنگ تو سن 18 سالگي رفتيم تو بندر عباس و 4 سال عمر نازنين رو اونجا طي كرديم.
اما نكته مهمي كه من بهش رسيدم اينه كه آدم بايستي خودش بخاد.هر كسي تو هر رشته اي بايد خودشو تقويت كنه تا بتونه به اون موقعيتي كه ميخاد برسه.من نه پارتي داشتم و نه اون چيزائي كه اين دوستمون لازم ميدونه.
دريا اونقدر وسعت داره و براي بشر ناشناخته است كه.....
منم هم همانند شما فكر ميكردم وقتي فارغ التحصيل بشم يه كارخونه را ميسپرن به من كه هدايتش كنم :biggrin:
اما بعدا فهميدم اينا همش تخيلات جوونيه و خاميه خودم.
فرق نميكنه چي بخوني.هر چي خونده باشي بايد تو محيط كار قرار بگيري و تجربه كسب كني و ببيني كه اونچيزائي كه ياد گرفتيو چه جوري بكار ببري.
خيلي وقته كه ما اشتباه فكر ميكنيم كه اگر مدرك گرفتيم ديگه كار تمومه.نه اينطور نيست.

بازم ميام تا با هم حرف بزنيم.
بيكار نشينيد.;)
 
آخرین ویرایش:

hasan_marine

عضو جدید
بخش دوم

بخش دوم

سلام دوستان
(در قسمت قبلی گفته بودم از اظهار نظر شخصی سعی میکنم به دور باشم،الان هم سعی من همین خواهد بود اما خب بعضی جاها دیگه یه مسئله شاید فقط برای من اتفاق افتاده باشه و این یعنی اظهار نظر شخصی!مثلا آز فیزیک 2 که تو بخش دوم می خونید شاید یه کم شخصی باشه،من چون میخوام چیزی رو جا نندازم خب این جور چیز ها رو هم میگم دیگه تشخیصش راحته و به عهده خودتون)
میرسیم به بخش دوم:
امروز به خود دانشکده کشتی سازی میپردازم نه کشتی سازی:
ترم سوم شد و علاوه بر دروس عمومی مثل درس های دینی و معادلات دیفرانسیل مجاز شدیم درسایی مثل دینامیک و مقاومت مصالح ،رسم فنی 1 و آز فیزیک 2 رو هم بگیریم.استاد مقاومت مصالح مثل استاتیک همون دکتر رهبر بود که تقریبا تمام درسای جامداتی رو تو دانشکده ارایه می کنه و همون طور که گفتم چون نحوه ی تدریس و بیانش نسبت به اساتید دیگمون در طی این 4 سال بهتر بود نمیشه بهش زیاد ایراد گرفت،اما درس دینامیک!این درس رو به طور سنتی همیشه یکی از اساتید مکانیک میومد تو دانشکده ما درس میداد (حتی بندر هم استاد مکانیک میرفت) اما از بخت بد ما زد و این ترم این اتفاق نیافتد( شاید به دلیل اینکه در ترم قبلش توسط دانشجوها به یکی از استاد های خانم مکانیک تو دانشکده ما بی احترامی شده بود و به همین دلیل هم دیگه برامون استاد نفرستادند(البته من این موضوع رو فقط شنیدم و به طور کامل مطمئن نیستم خیلی هم روش تاکید نمی کنم)) و ضمام امور درس پایه و اساسی دینامیک رو سپردند دست دکتر .ق(این دکتر .ق با استاد .ق دفعه اول فرق داره اون فوق لیسانس بود این یکی دکتره)،سپردند دست آدمی که تا حالا حتی یک بار هم تجربه ی دینامیک درس دادن رو نداشت و اصلا تخصصش چیز دیگه بود (بهتره بگیم از طرف اونایی که تو دانشکده ی ما باند باز تر و پر قدرت ترند به دکتر .ق تحمیل شد)،خب فکر میکنین چی پیش میاد؟معلومه دیگه 30 دانشجو که آخر ترم هنوز دارند گیج می زنندمعادلات حرکت یه دیسک ساده تو صفحه رو چه جوری میشه نوشت!!!(البته نه اینکه بخوام سواد جناب .ق رو زیر سوال ببرم بلکه منظور اینه که هر کاری رو باید سپرد دست آدمش).خلاصه از سادگی و ترم دومی بودن ما استفاده کردنو به جای مگنوم بهمون بستنی یخی دادن!گفتن هم رنگش بیشتره هم هزینش کمتره هم وقتی میخوری رنگش رو زبونت میمونه با هیچیم نمیره!
این مسئله از اولین بارهایی بود که باعث شد کم کم چشم و گوش خیلی از بچه ها بازتر شه و بفهمند تو کجا دارن درس می خونند! و بفهمند یه استاد مسلط چقدر میتونه باعث باز شدن فکر آدم تو اون درس بشه و برعکس یه استاد نامسلط بتونه....بفهمند دانشکده ی ما تا چه حد برای دانشجوهاش ارزش قائله!بفهمند این دانشکده چقدر به اموزش دانشجو هاش علاقمنده! بفهمند چرا اصولا دانشجوی کشتی سازی تو دانشگاه از لحاظ اموزشی دانشجوی تحقیر شده است!
اما آز فیزیک 2،خب این درس درس سرویس هست و دانشکده فیزیک برا تمام دانشکده ها ارائه می کرد،به همین دلیل از لحاظ آموزشی مشکلی نبود اما از لحاظ برخرو استادها چرا!استاد ما آقای ن بود که هیکل درشت و موهای کم پشت(با عرض معذرت همون تقریبا کچل خودمونJ) داشت و البته یه کم حالت خاص داشت!یه جلسه میومد به به چه چه، جلسه بعد نفس میکشیدی از کلاس بیرون بودی!،گروه ها هم 3 نفری بود تو گروه من یه برقی بود با یه صنایعی ،از همون اول که فهمید من کشتی سازی میخونم رفتارش عوض شد یه جوری که انگار از پشت کوه اومدی دانشگاه!همش میرفت با هر کی که برق و مکانیک و رشته های با رتبه قبولی بهتر بود میشست گپ میزد موقع آزمایش باهاشون گرم میگرفت،حتی وقتی که سختترین مدار کل آزمایشگاه رو من از همه زودتر بستم اومد گفت:((هی!به نظر درست میاد!)) همین!البته فکر نکنی که باید تعریف میکرده ها!ولی اگه همین مدار رو یه برقی بسته بود جلو همه علمش میکرد که این برقیه،آخرش هم من که همیشه گزارش کارام به موقع بود شدم 16 یه برقی عزیز تو گروه کناریمون که دقیقا 3 تا آزمایش رو بدون جبرانی غیبت کرد شد 19!می بینی عزیز،یه چیزی رو هیچ وقت یادت نره تو هرچیزی اگه از همون اول ضعیف کار کنی و در مورد اینجا به جای مکانیک کشتی سازی بخونی همیشه ریسک درست شدن دردسر و سختی رو برا خودت بیشتر کردی،مثلا یهو میخوری به پست یکی که از همون اول بین تو و بقیه علنا فرق میذاره(البته خوشبختانه این مسئله در مورد بقیه دروس سرویس اتفاق نیفتاد.)
یه نکته ی جالب در مورد استاد های این دانشکده(کشتی سازی) اینه که هر وقت بهشون گیر بدی و از سوادشون اشکال بگیری بهت این جواب رو می دند:(و اکثرشون در اکثر موارد هم همینو می گند):
((شما چرا این طوری برخورد می کنید ما خودمون تو فلان جا که درس می خوندیم(این فلان جا معمولا یا ژاپنه یا گدانسک لهستان)استاد مربوطه میومد پای تخته هیچی هم برامون نمینوشت یه 1 ساعت حرف میزد و میرفت)).
یکی نیست بگه استاد شما اون طور بوده که الان کسی از تدریس شما راضی نیست دیگه،شما چرا خودتو اصلاح نمی کنی.
بیشتر از این در مورد مسایل اموزشی ترم 3 توضیح نمیدم،چون شاید مهمترین جنبه ی منفی آموزشی این ترم که برای همه ی بچه ها پیش اومد،همون دینامیک بود.

پس این شد نتیجه ی امروز:
-تو این دانشکده برات از لحاظ آموزشی ارزش قائل نیستند،نه اینکه فکر کنی این یه مورد رو مصداق قرار دادم،نه،این خوبش بود صبر کن برسیم سال چهارم اون وقت می فهمی وقتی میگم اگه رتبت خوبه نیا کشتی سازی یعنی چی!!!
-هیچ وقت کاری رو طوری انجام نده که از همون اول سرخورده و زده بشی.
بخش ویژه:
برخی ویژگی های این دانشکده:
آدمای راس کار این دانشکده می ذارن که عین آب خوردن حق و حقوق بچه های کشتی سازی توسط دانشکده های دیگه پایمال بشه و جیکشون هم در نمیاد،میدونی چرا چون تو دانشگاه برش ندارند،چون زور مکانیکی ها بیشتره،اصلا قاعده ی تاریخ همین بوده همیشه گروهی که زورش بیشتر بوده بقیه رو پایین نگه می داشته و خودش می رفته بالا و بعد هم میزده تو سر ضعیف ترها و تا جایی که میتونسته از منابع ضعیف تر ها استفاده میکرده، اینم دو نمونش:
-کلی از پول ساخت ساختمان ابوریحان رو از دانشکده ما گرفتند آخرش چی بهشون دادند؟4 تا اتاق تو همکف که اون ها رو هم به اسم کشتی سازی نداده بودند بلکه به اسم مکانیک و با اکراه داده بودند تا هر موقع دلشون خواست پس بگیرند!!!
-کیه که ندونه دانشکده مکانیک کل کارگاه اتومکانیکشو مدیون استاد قدرت نما استاد دانشکده ما است،اونوقت استاد مکانیک میاد و سر کلاس جلوی همه ی دانشجو های کشتی سازی یه همچین آدم با سوادی تو قسمت موتور بی احترامی میکنه که(( فلانی چرا 5 دقیقه بیش از حد مجاز کلاس درستو طول دادی!مگه نمیدونی این کلاسا برای ماست)).این ثمره ی اون همه کار کردن برای مکانیکی ها جناب قدرت نما! این همه ازت کشیدن چیش به ما رسید؟ شد یه دفعه برای بچه ای کشتی-موتور هم موقعیتش پیش بیاد از سوادت تو موتور استفاده کنیم؟
،دانشکده ی ما جایی بود که کلی از اتاقاش مال مکانیکی ها بود بعد ادعای مستقل بودن رو هم میکردنند .آی روسای عزیز دانشکده! مستقل بودن فقط به جمع کردن چند تا استاد کشتی سازی دور هم نبود باید جاتون هم مستقل می بود!(از فعل گذشته استفاده کردم چون الان از اون کلبه ی محقری که بهش میگفتند کاخ سفید و مرکز تجمع و سکونت اساتید در دانشگاه بود نقل مکان کرده اند به ساختمان جدید که همون ساختمان قبلی نهاد رهبریه و تا حدودی فضای بیشتری دارند)،باید 4 تا کارگاه مستقل درست و حسابی هم میداشتین.
دانشکده ی ما جایی یه که بچه های انجمن علمیش باید 3 سال زور بزنند تا بتونند یه اتاق کوچیکو برای انجمن بگیرند و بالاخره انجمن علمی کشتی سازی بعد از 20 سال از بدو تاسیس دانشکده بالاخره یه سقف کوچیک بیاد رو سرش و تا سه سال اول جلسه هاشون رو هوا شایدم بعضی وقت ها با بیرون کردن بچه ها از کتابخونه ی کوچیکمون تو تهران اونجا برگزار میشد...
شاید بگی(( بابا دلت خوشه دانشکده ی ما اصلا انجمن علمی نداره)) منم میگم راست میگی ولی بدبختیه ما اینه که مثلا تو دانشگاه امیرکبیریمو و وضعمون اینه.


یه نکته رو لازمه بگم:
یکی از دوستان گفته بود زیادی منفی به قضیه نگاه میکنی،در جواب ایشون:
بنده به قضیه زیاد منفی نگاه نمیکنم بلکه واقعیات رو همون طوری که بود بیان می کنم،از یه لحاظ حق با شماست،شاید اگه یکی که تا حالا دانشگاه نرفته و در شرف کنکور سراسری باشه و بیاد این مطالب رو بخونه به خودش بگه(( این کشتی سازی کدوم جهنم دره ای یه که دانشجوهاش توش گیر کردند))،محض خاطر عزیزانی که شاید این طور فکر کردند بگم ،بله بدون شک تو دانشکده کشتی سازی درس خوندن بهتر از درس خوندن تو دانشگاه آزاد چابهاره!!!حداقلش اینه که 4 تا آدم درست حسابی تر تو امیرکبیر میبینی،ولی وقتی می تونی درس بخونی و بری یه جای بهتر واسه چی با دستای خودت خودتو بندازی تو باتلاق،
واقعیت های موجود تو دانشکده ی ما اونقدر تلخ هست که نشه بهشون انگ منفی نگاه کردن رو زد.


دوست عزیز moeed48
راستش من یه کم آدم تندی هستم رک و پوس کنده حرف میزنم امیدوارم باعث ناراحتی نشه:
شما میگین:
"خوبي اين سالها اينه كه تو تهرون درس ميخونن - ما چي بگيم كه بعد از جنگ تو سن 18 سالگي رفتيم تو بندر عباس و 4 سال عمر نازنين رو اونجا طي كرديم."
من نمیدونم بزرگترها چرا علاقه دارن همیشه بگن ((زمان ما بدتر از مال شما بود)).این که نشد حرف حساب!،خب بدتر بوده مگه قراره تا ابد همه مثل شما 4 سال عمرشون شاید هم بیشتر براشون بد بگذره،اگه به مقایسه است که خیلی ها تو جنگ جهانی که قبلتر از دوران شما بود وضعشون بدتر از شما بود!این که بگیم چون من این طور بودم پس شما هم باید سطح خواسته هاتون بالاتر نره و قانع باشین که نمیشه!(البته این حرف شما نبود اما این طور برداشت میشد).
در ضمن بنده به هیچ وجه فکر نمی کنم که وقتي فارغ التحصيل بشم يه كارخونه را ميسپرن به من كه هدايتش كنم ،دیگه اون خر 4 سال پیش که نیستیم دیگه!من این رشته رو همون طور که هست میبینم نه اون طور که باید باشه یا اون طور که آرزو می کنم!

شما میگین:
"هر كسي تو هر رشته اي بايد خودشو تقويت كنه تا بتونه به اون موقعيتي كه ميخاد برسه.من نه پارتي داشتم و نه اون چيزائي كه اين دوستمون لازم ميدونه."
آره هر کسی تو هر رشته ای بايد خودشو تقويت كنه تا بتونه به اون موقعيتي كه ميخاد برسه ولی این که رشتت چی باشه کاملا تو مسیرت تاثیر می ذاره،لطفا اگه اشتباه میگم تصحیح بفرمایید:
یه نفر شاید دلش بخواد گدای موفقی باشه،بعد میره تلاش میکنه و به اون موقعیتی که میخواد میرسه!
یه نفر شاید دلش بخواد جوشکار یا تعمیرکار موفقی باشه، بعد میره تلاش میکنه و به اون موقعیتی که میخواد میرسه!
یه نفر شاید دلش بخواد یه مهندس کشتی ساز موفقی باشه، بعد میره تلاش میکنه و به اون موقعیتی که میخواد میرسه!
یه نفر شاید دلش بخواد یه مهندس مکانیک موفقی باشه، بعد میره تلاش میکنه و به اون موقعیتی که میخواد میرسه!
یه نفر شاید دلش بخواد یه دکتر موفقی باشه، بعد میره تلاش میکنه و به اون موقعیتی که میخواد میرسه!
(لطفا جملات بالا رو با در نظر گرفتن اینکه تو ایران هستیم بخونید)

خب دوست عزیز همون طور که دیدید تمام آدمهای بالا تو کارشون موفق بودند اما هر کدوم برای موفقیتش یه مسیر جداگانه رو طی میکنه،یه تجربیات متفاوت بدست میاره و متعاقبا هرکدوم نتایج متفاوتی هم از زندگیش میگیره.چند مورد بدی و خوبییای این کارها:
بدی کاریه گدای موفق تو زندگیش اینه دست به کار خلاف میزنه،مجبوره با آدمای ناجور بگرده و کارش تو عرف اجتماع سطح بالا و دارای پرستیژ محسوب نمیشه و نمیتونه شخصیت اجتماعی پیدا کنه و دائما میزنن تو سرش کلی بدیه دیگه خب گفتیم گدای موفق دیگه نگفتیم مهندس موفق که!،خوبیه کارش اینه که تو دهات قمرعقرب هم که بره شغل گدایی واش کارش پیدا میشه بالاخره چند تا آدم خر برای گول زدن پیدا میکنه!بالاخره گدای داستان ما با ماهی 500- 600 تومان در آمد زندگیش رو میگذرونه(البته تو این دوره زمونه باید به این رقما شک کرد!)
بدی کار جوشکاره اینه که مثلا یه آدم متخصص محسوب میشه ولی تخصصش خیلی قابل ستایش محسوب نمیشه،به خاطر نوع کارش از لحاظ سلامت جسمی تا حدودی در خطره ،تو تابستونا اگه محلش هم بد باشه مثل بندر عباس خودمون و تو خن کشتی هم جوش کاری کنه که پدرش به معنای واقعی در میاد، ،از لحاظ شخصیتی در اکثر موارد جزو آدمای عامی جامعه محسوب میشه و کلا به عنوان یه آدم سطح بالا بهش نگاه نمیشه،خوبیش اینه که در آمدش تا این حد که بتونه یه زندگی رو تا حد متوسط بچرخونه کفایت میکنه و بالاخره هر چی باشه از کلی کارهای دیگه مثل گدایی بهتره!
دکتره هم که دیگه نیاز به توضیح نداره و فکر کنم همه موافقین که این شغل کاملا شریف،سطح بالا و ازلحاظ مالی هم جواب سختی هایی که در طی درس خوندنشون میکشن رو میده.

اما اصل مطلب :مهندس کشتی ساز و مکانیک:
(دقت شه که تمام مطالب بالا و ذیل رو با توجه به اینکه تو این آب و خاک زندگی مکنیم می گم)
مهندس کشتی ساز:در بهترین حالت میتونه بیاد امیرکبیر درس بخونه،نزد برادران بزرگوار که یکیشون هم استاد تمام نیست و پیش رییس فعلی دانشکده دکتر خدمتی با رکورد افسانه ای 4 مقاله ISI که در صدر دانشکده همچنان پیشتازی میکنه!هورا!!!!.:w33::w33:
 
آخرین ویرایش:

hasan_marine

عضو جدید
بخش دوم(ادامه)

بخش دوم(ادامه)

بعد از 4 سال که به انواع مختلف بهتون توهین شده و دروغ گفتن،رسما استاد بهتون فحش میده،یه کارگاه درست نمیگذرونی،واحدهای اصلیت به شکل کاملا مفتضحی برات برگزار شده، 3 سال از 4 سالو باید برای واحد ارایه شدن بهت دنبال استادا بدویی تا یهو تو اون ترم 12 واحد ارایه نکنن! و هزار تا مشکل و بدبختی دیگه با سلام و صلوات فارغ التحصیل بشی.
بعد که فارالتحصیل شدی دو راه داری یا میری فوق لیسانس که من به این مورد حالا کار ندارم یا میگی آخیش خلاص شدم بریم سراغ کار.یه فاراتحصیل معمولی رو مثال میزنم و این فارغ عزیز میگه: بابا دیگه مهندس شدیم بریم سراغ کار دیگه باید احترام خاصی داشته باشم بالاخره مهندسیم دیگه!اونم چی کشتی ساز!اونم کجا تو ایران!بابا باید خیلی خفن باشی!فارغ ما از بخت بدش اهل تهرانه و پارتی نداره بعد ازیه سال سگ دو زدن این ور و اونور از یه طرف و فشار بیکاری از طرف دیگه تصمیم میگیره بره بندر،میره بندر رو هوا میزننش!استخدام میشه!.
(البته به نظر شخص بنده اسم آدمی رو که تمام عمرش پشت یه میز نشسته و کاغذ بازی کرده یا اصلا تو یه شرکت کشتی سازی استخدام شده برای حسابرسی مالی یا کاری غیر از تخصصش که کشتی سازی با شه اصلا نباید ((مهندس کشتی ساز)) گذاشت همون بهتر که تهران کار پیدا نکرد!،خب البته یک ویژگی بارز این رشته تو ایران همینه که خیلی ها بعد از فارغ شدن، کارشون اصلا به اون چیزی که تو دانشگاه خوندن ربط پیدا نمیکنه)
حالا بر فرض مثال که طرفمون ایزوایکو استخدام شده بهشم حال دادن تو دفتر طراحی گذاشتنش.این هم از کشتی ساز عزیز بالاخره عاقبت به خیر شد!حالا بعضی خوبی ها وبدی هاش:
بدی:دوران تحصیل-هیچکس نمیتونه تاثیر محیط بر آینده ی انسان رو انکار کنه شما در این دانشکده افرادی رو میبینید که با رتبه 15000 کشوری اومدن و دارن درس میخونن معنی مستقیمش اینه که تو این دانشکده به آدم های IQ بالا برخورد و نشست و برخاست نخواهید داشت!فکر نمیکنم کسی بدش بیاد رفیقاش باهوش باشن چون این جور آدما دید قویتری نسبت به کار و زندگی دارن و میتونن به راحتی تاثیر مثبت بر دوستانشون بذارن. ضعیفتر بودن این رشته نسبت به مکانیک حتی تو دنیا!اگه شما برید و یه سرچی در دانشگاههای دنیا که این رشته و مکانیک را توامان دارند بکنید میبیند که در اکثر موارد تفاوت سطح امکانات و اساتید کاملا قابل توجه است در کل دنیا این قانون که اکثرآدم های با استعداد میرن سراغ رشته های اصلی برقراره و از طرف دیگه مکانیکم رشته ی دم دستتری است پس این پیشرفت کند در کشتی سازی تا حدودی قابل توجیه است، تو هوا بودن زندگیت تا مدت زیادی بعد از فارغ التحصیلی،محدود بودن جاهایی که میشه کار کرد همان طور که مشاهده شد این دوست عزیز بعد از تهران نرفت کرج دنبال کار رفت بندر عباس!کند بودن پیشرفت علمی در این کار به دلیل کم و محدود بودن منابع تو این رشته اگه بخوای مثلا در مورد پروانه ی خاصی اطلاعات کسب کنی میبینی که کلا یه کتاب تو کل دنیا در موردش نیست اونهم الکترونیکیش پیدا نمیشه باید 200 دلار پول بدی حالا برو دنبال یه چیزی تو رشته مکانیک حداقل 5 تا منبع درست واسش پیدا میکنی که راحت قابل دسترسی هستند با کلی فایل فلش و آموزشی دیگه ،یکسان بودن درآمد با مکانیکی های عزیز که دارن تهران کار میکنند علیرغم شرایط بدتر محیط کاری و زندگی،مسایلی از قبیل دور بودن از خانواده و تنها بودن(این یکی برای من مشکل محسوب نمیشه اما خب برای بعضی ها چرا)،اگه بخوای بعدا کار دانشگاهی بکنی مثلا بری استاد شی 3-4 جا بیشتر نمیتونی بری اونم همه درپیت!،عمرا تو مملکت ما که باند و باندبازی علمی تو دانشگاهاش موج میزنه با مدرک کشتی سازی نمیذارن بری شریف یا تهران یا امیرکبیر یا صنعتی اصفهان یا فردوسی مشهد یا سهند تبریز و حداقل چند تا جای سطح پایینتر دیگه و البته سطح بالاتر از دانشکده های کشتی سازی ایران و تو دپارتمان مکانیک درس بدی و این یعنی از بدو ورودت به این دانشکده کلی موقعیت سطح بالاتر رو از خودت گرفتی،کارت تو کارخونه تا جایی که ما دیدیم بدون ابتکار و بر حسب گذران عمر و تجربه غیر خلاق صرف پیش میره در حالی که در رشته ی مکانیک میتونی به علت همون دم دستتر بودنش از کوچکترین چیزی خلاقیتی سود ببری،راکد بودن!قربونش برم صدرا هم داره کشتی سازی رو میذاره کنار،محدود بودن نوع کاری که میتونی بکنی یه کشتی ساز تو کارخونه چند تا کار محدود از قبیل پشت کامپیوتر نشینی و کار با نرم افزار،مسوول بازرسی بودن،دیگه اوجش اینه که مسوول پیاده کردن نقشه های کشتی طراحی شده توسط خارجی ها بشی و به قول معروف سرمهندس شی طوری که تمام صنایع کشتی سازی ایران روت حساب ویژه باز کنند و درآمد خدا!،این یکی که خوب بود نه!آره انصافا به این آخری نمیشه خرده گرفت البته یه همچین آدمی به نام مهندس معتمدی(اگر اسمشون رو اشتباه نکنم چون این اسم رو یک سال و نیم پیش از مهندس ایمان زاده مسوول روابط عمومی ایزوایکو شنیدم ومطمئن نیستم که درست خاطرم باشه) هستش که تحصیل کرده داخل نبودند و سالهای اول کارشون رو هم ایران نبودند.
برای الان دیگه بدی ها رو بذاریم کنار . بریم سراغ خوبی ها که ایشالا تو پست بعدی.
 
آخرین ویرایش:

moeed48

عضو جدید
و اما
حسن آقاي ما دلش حسابي از مديريت دانشكده پره و حق هم داره
ولي منظور من طرفداري از اوضاع بيريخت دانشكده نبود.كه براي اطلاع دوستان بايد بگم از نظر اداره كردن اون محيط وضعيت ما به مراتب بهت بود.
اما اونچيزي كه من تو مدت تحصيلم به عنوان كمبود ديدم بر ميگرده به امكانات مورد نياز براي تحصيل.يادمه براي داشتن كتاب درسي تو هر ترم بايد يكي از بچه ها رو راهي تهرون ميكرديم كه 3-4 تا گوني كتابازانقلاب بره و برامون بياره
اوضاع كتابخونه بد نبود اما تو اوضاع نابسامان بندر عباس و سخت بودن دسترسي به امكانات تحصيلي قابل چشم پوشي در قياس با تهران نبود.
اونجائي هم كه گفتم همه چيز به خود آدم بستگي داره مربوط ميشه به تجربه اي كه داشتم.وگر نه اوضاعي كه شما نام برديد تو دانشكده هاي ديگه و دانشگاه هاي ديگه هم ديده ميشه.
شما فكر ميكنيد چند نفر از اساتيد مكانيك شريف كه يه زماني كشتي سازي ارائه ميكرد - متخصص اين رشته و حرفه بودند.
تو زمان ما كه دوره دوم اين رشته تو كشور به حساب مياييم اساتيدمون مثل دكتر عربشاهي - دكتر فلاحي(ناصر خان معروف) و دكتر امامي بودند كه دروس تخصهنوز هم به عنوان مراجعي محكم قابل استفاده است.
اين كه رئيس فعلي دانشكده حتي از دانش پايه زبان انگليسي بهره لازم را ندارد و براي مثلا يك مهمان خارجي بايد يكي از دانشجويان جور ايشان را متقبل شود بنده شكش ندارم.
مابقي اساتيد اونجا هم همينطورند.
مشكل اصلي اينه كه هيچكدوم از اونها ليسانس كشتي سازي ندارند كه از نامبردن تك تك اونها پرهيز ميشه.
نهايتا بايد عرض كنم كه موقعيت تحصيل در تهران به علت وجود مراجع بسيار در اين محل بسيار بهتر از شهرستانهاست.اينو كه ديگه همتون قبول داريد.
پس تو اين وضعيت نابسامان مقايسه بد و بدتر بود كه خدمتتون عرض گرديد.

اما مقايسه گذشته و حال خيلي هم بيراه نبود.درسته كه وضعيت جنگ جهاني دوم بهتر از وضعيت زمان تحصيل من بوده اما اين بهتر بودن براي من بي مزيت نبوده همونطور كه بهتر بودن براي موقعيت زماني شما هم بدون مزيت نيست.
ولي مهم اينه كه مزيت يك تعبير بالقوه است و براي استفاده از اون بايد بالفعلش كرد.
همه مثالهائي هم كه در مورد كار و موفقست زدي درسته اما آيا تو دانشكده هاي كشتي سازي در تمامي دنيا - تمامي اونهائيكه فارغ التحصيل اين رشته هستند (غير از ايران) موفقند؟ نه بگو - هستند يا نه؟

ولي يه نكته واضحتر!! شما چرا اومديد كشتي سازي بخونيد؟ بخاطر رتبه بالاي 10000 يا اينكه گول خورديد؟
سال 67 من دوستاني داشتم كه با رتبه 1600 اومدن تو اين دانشكده.اونزمان رتبه خود من 2400 تقريبا بود.از اين رشته و حتي خيلي رشته هاي ديگه كوچكترين اطلاعي مگر اسم و از اين جور چيزا - نداشتم.بدون مشاوره و برنامه ريزي و .... انتخاب رشته كردم.امتحانات نهائي هم كه به علت موشك باران همچين وضعيت مناسبي نداشت. مدرسه ها از ماه چهارم سال تحصيلي تعطيل بو
مثل اين زمونه هم اينقدر كلاس كنكور و مشاوره و تقويتي و...نبود.
وقتيهم كه وارد دانشگاه شديم همين اوضاع برقرار بود.دروس تخصصي مكانيك از اساتيد مكانيك بهره ميگرفت اما همه اونها از پلي نبودند.يادمه كه ديناميك و سيالات از شيراز استاد پروازي ميومد.زبان هم اون اوايل همينطور بود.درسهاي عملي هم كه هميني بود كه شما گفتيد با اين تفاوت كه نه تو خوابگاه و نه تو دانشگاه -اوضاع اونجوري نبود كه شما گفتيد بلكه كاملا برعكس.كاش بتونيد از دوستان اونموقع اگه سراغ داريد نحوه برخورد دانشجويان بندر عباسي( كشتي سازي) را با تهراني ها سوال كني.خلاصه كمي به ريشه دانشجوئي دانشكده اميدوار خواهيد شد.
از موضوعات زيادي صحبت كرديد كه براي هر كدومشون كلي حرف و خاطره دارم اما اينجا مجال گفتنشون نيست.
باز هم ميگم - من همكادر علمي دانشكده را در حال حاضر اصلا قبول ندارم اما چاره اي نيست.اين عزيزاني كه در حال حاضر مديريت اين امر را بعهده دارند هم بايستي تا پيدا كردن كساني كه مناسب اين كار هستند - تحمل كرد.
 
آخرین ویرایش:

hasan_marine

عضو جدید
اما آيا تو دانشكده هاي كشتي سازي در تمامي دنيا - تمامي اونهائيكه فارغ التحصيل اين رشته هستند (غير از ايران) موفقند؟ نه بگو - هستند يا نه؟.
پاسخ سوالتون مسلما نه خواهد بود،اما دقیقا متوجه نشدم منظور شما از طرح این سوال چی هست،بله در تمام دنیا در تمام رشته ها افرادی هستند که در کارشان موفق نیستند،یه دوست مهندسی دارم که در آمریکا زندگی میکنه با 20 سال سابقه کار در زمینه ی عمران ،یه دفعه اومد ایران حرف قشنگی زد،گفت اگه تو آمریکا یه گدا دیدی شک نکن که خودش خواسته گدا باشه و اونجا دولت اینقدر زمینه کار و تحصیل فراهم کرده که تا یکی از ته دل نخواد نمیتونه گدا باشه!(البته خب گدا یه نمونه نوعی هست این گدا میتونه یه جارو کش هم باشه،منظور کلیه ی افرادی هستند که از موقعیت چندان بالایی برخوردار نیستند)یعنی توی اون کشور و تقریبا اکثر کشورهای جهان اول اگه موفق نشدی خودت کردی که لعنت بر خودت باد!
بله حرف شما درسته در تمام دنیا کشتی ساز ها موفق نیستند اما یه تفاوت عمده وجود داره در کشورهای درست و حسابی زمینه برای موفقیتت تو این رشته به اندازه کافی هست و اگه کسی موفق نشد بیشتر از اینکه به محیط و نوع کاری شما بستگی داشته باشه به خود فرد بستگی داره یعنی تو این کشورها (دقت بشه که من فقط از لحاظ کاری دارم میگم نه از لحاظ تحصیلی) اگه تو کارت موفق نشدی(من موفقیت کاری رو به تجربه و بالا رفتن رنک و درآمد تعبیر میکنم) نباید تعبیر کرد چون فلانی کشتی سازی میخونه اوضاعش خراب شده تا اینجا حق با شما، ولی تو مملکت ما موفقیت به شدت با محیط و نوع کار بستگی داره،این جا شما خودتتون کلی سابقه کار دارید و دیگه با محدودیت های ایران آشنایی دارین، خداوکیلی از خود شما میپرسم اگه بخوایم درصد بگیریم بین مهندس های کشتی سازی که الان دارن تو ایزوایکو یا رجایی کار میکنن و بین مهندسین مکانیکی که الان مثلا دارن تو ایران خودرو یا یه جای دیگه تو تهران کار میکنن،به نظر شما درصد رضایت از کار تو کدوم گروه بیشتره گروه اول یا دوم؟درصد رضایت از محیط کار توکدوم گروه بیشتره؟(به خصوص اگه بچه جنوب نباشی)
من دو ترم تمام، یکی از کارام این بود که به اسم پروژه پا میشدم میرفتم ایزوایکو تحقیق،به والله یه نفر از فارغ التحصیلای خودمون امیرکبیریها رو ندیدم که از شرایط کارش یه رضایت نسبتا خوبی داشته باشه،این خاطره ی بندر رو میخواستم تو پست های بعدی وقتی رسیدم به سال چهارم بگم اما خب الان بگم جاش هست،
ترم اول بندر سر کلاس آقای ا بودیم تو ساختمون قدیم،بحث کار شد یکی از بچه های شیرازی پاشد پرسید "استاد ما الان بخوایم بیایم بندر کار کنیم چقدر به ما میدن" استاد هم گفت حدود پانصد هزار تومان اگه خوب بدن"،بعد دوست شیرازی ما گفت "خب استاد چه کاریه اگه قرار باشه به عنوان مهندس بیایم بندر با این شرایط کار کنیم 500 تومن بگیریم،میریم همون شیراز خودمون با ماشین پدرمون رانندگی میکنیم،هم درآمدش بیشتره هم آب و هواش بهتره هم با خانواده ایم" میدونی استاد ا چی گفت؟آبروی ما رو با جوابش برد،به دوستمون گفت"خب،راست میگی"، یعنی چی؟ 4 سال درس میخونیم تو امیرکبیر که وقتی به استادت بگی راننده بودن بهتر از این رشته است بگه "راست میگی"؟،
(نمیخوام بگم حرف دوستمون درست بوده یا نه،ولی مسلما بدون حتی کوچکترین شکی امکان نداره موردی که الان گفتم تو دانشکده ی مکانیک امیرکبیر رخ بده)
حق با شما است همه جای دنیا آدما موفق نیستند اما وقتی میایم سراغ ایران و کشورهای عقب افتاده ای مثل مال ما یه کم باید با احتیاط بیشتری در مورد آینده مون فکر کنیم،یه کم آگاهانه تر تصمیم بگیریم.

ولي يه نكته واضحتر!! شما چرا اومديد كشتي سازي بخونيد؟ بخاطر رتبه بالاي 10000 يا اينكه گول خورديد؟سال 67 من دوستاني داشتم كه با رتبه 1600 اومدن تو اين دانشكده.اونزمان رتبه خود من 2400 تقريبا بود.از اين رشته و حتي خيلي رشته هاي ديگه كوچكترين اطلاعي مگر اسم و از اين جور چيزا - نداشتم.بدون مشاوره و برنامه ريزي و .... انتخاب رشته كردم
من سال 67 نمیدونم چند نفر تو کنکور ریاضی شرکت میکردند لطفا شما که کنکور دادید تعداد شرکت کننده ها رو بگید،اما فکر نمیکنم 400000 نفر بوده اند،اگر دقت کرده باشید تو قسمت های قبل تاکید کردم "اگر رتبتون خوبه نیایید کشتی سازی"،در مورد خودم اگه رتبه ی من بالای 10000 بود اصلا به خودم حق نمیدادم پاشم بیام اینجا این تاپیک رو بزنم البته محض اطلاع پیرارسال تا رتبه ی 8000 منطقه 1 دانشکده قبولی داده بود!یعنی حدود 16000 کشوری،رتبه ی خود من هم از شما بهتر بود هم از دوستتون(در ضمن 400000 نفر رو هم در نظر بگیرید) در هر رشته ای و هر شهری که می خواستم به غیر از برخی رشته های تاپ مثل برق و مکانیک و عمران و صنایع اونم در تهران، همه جا هر رشته ای اعم از برق و مکانیک تا هر رشته ی دیگه ای رو قبول میشدم،بله!گول خوردم!بچگی کردم،خدا وکیلی حقه که من با اون رتبه بشینم کنار کسایی درس بخونم که رتبه هاشون اکثرا بالا 7000 و 8000 کشوری هست؟. کمبود اطلاعات من رو تو انتخاب رشته دچار اشتباه کرد، از طرف دیگه یه بابایی هم که اینجا درس خونده بود اومد یه سری تصویر سازی غلط برای ما از این دانشکده کرد بدتر گول خوردیم. دادن اطلاعات غلط!

از موضوعات زيادي صحبت كرديد كه براي هر كدومشون كلي حرف و خاطره دارم اما اينجا مجال گفتنشون نيست.
من از شما خواهش می کنم به عنوان فردی که چند سال سابقه داره بیایین و حرفهایی رو که فکر میکنید میتونید در اختیار همه بذارید یا در همین تاپیک یا در تاپیک جداگانه بگید،چه بهتر که از شما که تجربه دارید بشنویم،یک وقت تعبیر نشه که من میخوام بشینم هی هرچی شما میگید یه جوری منفیش کنم،من فقط از بحث کردن و اینکه بدونم هر نظری تا چه حد درسته خوشم میاد،باز هم ازتون خواهش میکنم اگر حرف یا خاطره ای دارید لطفا بگید.
هم برای در حال تحصیل های این رشته خوبه هم برای کسایی که شاید درآینده تو دفترچه کنکور اسم کشتی سازی رو میبینن.

از اینکه نظراتتون رو میگید ممنون.
(شما کشتی ساز هستید یا کشتی -موتور؟)
 
آخرین ویرایش:
من چند روز بيشتر مهلت ندارما!

من چند روز بيشتر مهلت ندارما!

سلام!
من 3500 منطقه 2 شدم!
مي خواستم بزنم كشتي سازي دو ترم آ بگيرم بعد تغيير رشته بدم ولي با اين چيزا كه نوشتي بهم ريختم چي كار كنم؟
هرچي زودتر مي تونيد جواب بديد!
 

moeed48

عضو جدید
همه اينها برميگرده به وضعيت كلان مديريت در كشور.
همه چيز خر تو خره.
موضوعي هم كه شما به اون پرداختي نتيجه همين بيمديريتيه
تمامي دانشكده هاي و رشته هاي داخل همين وضعيت را دارند.
علت عقب موندن و وضعيت خراب دانشكده برميگرده به وضعيت صنعت
عقب موندگي صنعت هم حاصل بي سامانيه مديريت اونه

من پيشنهاد ميكنم بهتون كه حالا كه چشمتون باز شده خودتون را براي پرش مرزي تقويت كنيد.
 

moeed48

عضو جدید
در ضمن تا يادم نرفته - فارغ التحصيل كشتي سازي حتما نبايد بره تو يه كارخونه كشتي سازي يا يه شركت مادر مثل ايزوايكو . .....

ميتونيد تو موسسات رده بندي هم كار كنيد.مثلا براي 3-4 سالي بريد تو ايرانيان-از اونجا براي "دي-ان-وي" اقدام كنيد 3 سالي هم تو دفتر تهران يا نمايندگيهاش كار كنيد-بعدش خود موسسه ميفرستتون به نمايندگيهاي خارجي مثل مالزي-دبي-هلندو.....
ميتوني تو شركتهاي خصوصي هم مشغول بشيدالبته يادتون باشه كه چند سال اول حكم كار آموز را داريد و تازه بايد چيز ياد بگيريد.
صنعت كشتي سازي يك صنعت هايتك(hitec) نيسما چون جزو صنايع سنگين به حساب مياد مقدار زيادي از فرهنگ ما فاصله داره.
از بازار كار آمار بگيريد ببينيد چند نفر از فارغ التحصيلان اين رشته در كجا ها با چه شرايط و كريير كاري مشغول هستند- در اين صورت ديدگاه هاي بهتري براي ادامه پيدا ميكنيد.

من هم كشتي سازي خوندم.ليسانس اميركبير و فوق شريف.
 

hasan_marine

عضو جدید
در ضمن تا يادم نرفته - فارغ التحصيل كشتي سازي حتما نبايد بره تو يه كارخونه كشتي سازي يا يه شركت مادر مثل ايزوايكو . .....

ميتونيد تو موسسات رده بندي هم كار كنيد.مثلا براي 3-4 سالي بريد تو ايرانيان-از اونجا براي "دي-ان-وي" اقدام كنيد 3 سالي هم تو دفتر تهران يا نمايندگيهاش كار كنيد-بعدش خود موسسه ميفرستتون به نمايندگيهاي خارجي مثل مالزي-دبي-هلندو.....

به نکته خوبی اشاره کردید،ازتون ممنونم،راستش من یادم رفت به شرکت های خصوصی اشاره کنم.نکته ای که شما گفتید کاملا به حق و به جا است،البته ویژگی شرکتهای خصوصی اینه که یه کم شاید کارشون محدودتر باشه،تا جایی که من میدونم تو کشتی سازی هم این محدودیت بیشتره و تنوع فعالیتها کمتره.
مطمئنا موسسه ایرانیان بین بچه های کشتی سازی طرفدار زیاد داره و خیلی از بچه ها دوست دارن برای کار برن اونجا،البته مثل موسسه ایرانیان کم شاید خیلی هم کم پیدا بشه،من چند ماه پیش رفتم اونجا و برخورد کاملا خوبی داشتن به خصوص مدیرشون آقای صفری حتی بهم پیشنهاد کار هم کردن،البته خود صفری دلیل پیشنهادشون رو وضعیت خیلی خوب تحصیلیم گفت.
 
آخرین ویرایش:

Admin

مدیر کل سایت
عضو کادر مدیریت
مدیر کل سایت
تاپیک به درخواست صاحب تاپیک قفل شد و به زودی حذف خواهد شد.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا