معرفي گياه درحال انقراض كرفس كوهي

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
نتایج عملیات صحرائی نشان داد که بیش از 90 درصد از رویشگاههای کرفس از بین رفته است .در این حالت بعلت بهره برداریهای غیر اصولی خطر انقراض آن نیز وجود دارد.
نتایج آزمایشات جوانه زنی نیز نشان داد که اگر بذور دوره سرمایی حدود 2 ماه را طی نمایند قادر به جوانه زنی می باشند و در غیر این صورت بعد از جذب رطوبت و متورم شدن ،پوسیده شده و از بین می روند.
جهت کشت بهترین زمان در مناطق سردسیر اوایل پاییز می باشد.و در کشت بهاره فقط درصد بسیار کمی از بذور قادر به جوانه زنی هستند.
کشت در ایستگاه زاغه در پاییز موفقیت آمیز بود و بعد از دوسال کشت متوالی جوانه زنی خوبی مشاهده شد و گیاهچه های سال اول مجددا در سال دوم نیز رشد نمودند.
در ایستگاه خرم آباد بعلت ارتفاع از سطح دریا کمتر از رویشگاه طبیعی کرفس و عدم تامین سرمای مورد نیاز رشد نکردند.
عمق کشت 3 تا 5 سانتی متر در پاییز در مناطق مرتفع باعث جوانه زنی مطلوب می شود.
علت اصلی تخریب رویشگاهها برداشت غیر اصولی غنچه ها قبل از بیرون آمدن غنچه هااز سطح خاک می باشد.
برداشت در حالت سبز و مرحله رویشی(بعد از خروج گیاهچه ها از خاک )هر چند در صورت برداشت متوالی باعث ضعیف شدن آن می شود اما از بین نمی رود
برداشت در مرحله خشک شدن گیاه و بعد از بذر دهی خسارتی به گیاه وارد نمی نماید.
خوشبختانه چرای دام عامل تخریب نمی باشد ،چون که دامها در موقع رویش گیاه و حالت سبز آن بدلیل عطر و طعم خاص آن از کرفس تغذیه نمی نمایند.
کرفس بذر زیادی تولید می نماید که در صورت کشت به موقع و در مناطق مستعد می تواند زادآوری خوبی داشته باشد.
در عملیات صحرائی و کسب اطلاعات لازم مشخص گردید که بخش مهمی از تولیدات به شهرهای اصفهان و تهران وارد و از آنجا به کشورهای دیگر صادر می شود.
قسمتهای مورد استفاده گیاه شامل غنچه قبل از خروج از خاک ،شاخ وبرگهای جوان ،شاخ و برگهای بالغ و ساقه های بذری می باشد.در همه این موارد جهت تولید انواع ترشی ،و از خشک شده آنها جهت افزایش عطر و طعم نوشیدنی ها استفاده می شود.
علاوه بر این از شاخ و برگ خشک کرفس جهت تغذیه دامها در زمستان نیز استفاده می شود.
همچنین بصورتهای مختلف جهت درمان برخی از دردها و بیماریها مانند کاهش فشار خون ،روماتیسم و بیماریهای عصبی ،جلوگیری از تولید سنگ کلیه و مثانه،تمیز کردن مجاری ادرار ... استفاده می شود.
بدلیل ایجاد پوشش مناسب و پنجه دهی فراوان ،جهت کاهش فرسایش و حفظ آب و خاک موثر هست.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]خواص دارويي[/h]جوامع محلي و عشايري كه ساليان دراز از كرفس كوهي به شكلهاي مختلف استفاده كرده‌اند، معتقدند كه اين گياه داراي اثرات ضد درد، ضد التهاب، آرام بخش و ضد سرفه مي‌باشد. يافته‌هاي جديد علمي نيز تأييد مي‌كند كه فلاونوئيدها به عنوان بخش مهمي از تركيبات اين گياه، داراي اثرات ضد التهابي، ضد ويروس، ضد ديابت، ضد سرطان و ضد سم بوده كه به طور عمده در بذر، ساقه و گل آذين گياه تجمع مي‌يابند.
فتاليدها گروه ديگري از تركيبات مؤثر اين گياه هستند كه آن را به صورت مكمل غذايي و به عنوان عامل پيشگيري كننده شيميايي از سرطان و زخم معده مطرح مي‌كنند. فتاليدها به طور عمده در بذر كرفس كوهي يافت مي شوند. آزمايشها نشان داده كه اين مواد در مهار كردن تومور معده و كاهش ازدياد آن به ميزان 67 تا 83 درصد تأثير مثبت داشته‌اند. همچنين فتاليدها باعث مي‌شوند گياه داراي اثرات محافظت كبدي نيز باشد. با مطالعه و بررسي بيشتر خواص دارويي و درماني تركيبات كرفس كوهي، اين احتمال وجود دارد كه بتوان از اين گياه به عنوان دارويي موثر در درمان بعضي بيماريها مانند اضطراب، بيماريهاي گوارشي، رماتيسم و نيز به عنوان مقوي معده. اشتهاآور و تامين كننده ويتامين‌هاي مختلف استفاده كرد.
مردم و جوامع محلي و بومي نيز استفاده‌هاي گوناگوني از كرفس كوهي مي‌كنند. به عنوان مثال از بذور و ريشه گياه به صورت جوشانده براي درمان سرماخوردگي و سرفه‌هاي شديد و از اندامهاي گياه براي رفع دل درد، درمان رماتيسم و تصفيه خون استفاده مي‌نمايند.
در استان كهكيلويه و بويراحمد مردم محلي بيشتر از صمغ كرفس كوهي در درمان چربي خون، فشار خون، ناراحتي‌هاي قلبي و كمردرد استفاده مي‌كنند. علاوه بر اثرات دارويي، اسانس موجود در بذور و ريشه گياه باعث جذب حشرات و تسهيل عمل گرده افشاني، دور نمودن بعضي حيوانات و آفات گياهي و محافظت در برابر آسيبهاي ناشي از افزايش گرما مي‌شود.
مصارف خوراكي و تغذيه‌اي
از زمانهاي قديم مردم محلي از كرفس كوهي به شيوه‌هاي مختلفي در رژيم‌ غذايي خود استفاده مي‌كرده‌اند. در سالهاي اخير اين فرهنگ به جوامع روستايي و شهري نيز منتقل شده و همگام با ازدياد جمعيت، تقاضا براي استفاده خوراكي از كرفس كوهي افزايش يافته است.
به طور كلي استفاده‌هاي تغذيه‌اي و خوراكي كرفس كوهي را مي‌توان به دو دسته تقسيم نمود:
1ـ استفاده از اندامهاي‌تر گياه (به صورت غنچه يا برگ، ساقه و گل آذين) جهت تهيه فرآورده‌هايي از قبيل ترشي و شور كرفس كوهي و يا استفاده در پخت غذاهاي از قبيل سوپ، خوراك گوشت، پلوكرفس، خورش كرفس و يا خورش‌هاي ديگر و همچنين پختن اندامهاي گياه براي استفاده در ماست. لازم به ذكر است كه از ساقه و گل آذين گياه بيشتر جهت تهيه ترشي و شور كرفس كوهي استفاده مي‌شود.
2ـ استفاده از اندامهاي خشك گياه به منظور تهيه پودر خشك كرفس براي معطر كردن دوغ. ماست و لبنيات ديگر و يا به عنوان طعم دهنده غذا
البته قابل ذكر است كه برخي از مردم محلي نيز در طول سالهاي اخير اقدام به ريشه‌كني كرفس كوهي به منظور استفاده از قسمتهاي مختلف ريشه (مخصوصاً اندام غده مانند در ريشه) مي‌كنند كه اين امر موجب از بين رفتن بسياري از پايه‌هاي كرفس كوهي شده و يكي از عوامل تهديد كننده بقاي آن مي‌باشد. اين شيوه استفاده به هيچ وجه قابل توصيه نيست و بايد به شدت از آن پرهيز كرد.
[h=1][FONT=times new roman, times, serif]ارزش‌هاي اقتصادي و اكولوژيكي [/FONT][/h][FONT=times new roman, times, serif]كرفس كوهي گياهي است كه كاربردهاي بسيار متنوعي از جمله مصارف غذايي (تهيه ترشي و شور و كنسرو) دارد. همچنين مي‌توان محصول خشك شده اين گياه را بسته‌بندي و به بازار عرضه نمود كه در اين صورت ارزش اقتصادي آن چند برابر خواهد بود. اين گياه از لحاظ درآمد زايي و ايجاد معيشت براي مردم محلي بسيار حائز اهميت است از سوي ديگر بذر كرفس كوهي در زمان بلوغ كامل توسط بهره‌برداران جمع‌آوري و با قيمت مناسب توسط ادارات منابع طبيعي خريداري مي‌شود. بنابراين جمع‌آوري بذر اين گياه خود از ارزش قابل توجهي برخوردار است. بر اساس گزارش مركز توسعه صادرات ايران در سال 1382 قيمت پايه هر كيلو اسانس كرفس كوهي مبلغ 73 دلار تعيين گرديد. كه اين مبلغ در مقابل اسانس گياهي چون ترخون 38 دلار و نعناع 34 دلار و با توجه به ميزان اسانس اين گياهان كه 2 درصد مي‌باشد ميزان اسانس كرفس كوهي همان طور كه گفته شد، 8/4% مي‌باشد. حاكي از ارزش بالاي اين و فرآورده‌هاي آن است.[/FONT]
علاوه براین به برخي از ارزشهاي اقتصادي و اكولوژيكي كرفس كوهي اشاره می شود.
1ـ اين گياه به صورت تازه از ارزش اقتصادي خوبي در بازار برخوردار است و منبع درآمد مناسبي براي مردم محلي و بهره برداران مي‌باشد. همچنين در صورت فرآوري، ارزش اقتصادي آن چند برابر خواهد شد و از لحاظ درآمد زايي و ايجاد معيشت جايگزين براي مردم محلي بسيار حايز اهميت است.
2ـ بذر كرفس كوهي توسط مرداد و اوايل شهريور ماه با توجه به شرايط جغرافيايي و اقليمي محل رويش به بلوغ كامل رسيده و توسط بهره‌برداران جمع‌آوري و با قيمت مناسب توسط ادرات منابع طبيعي خريداري مي‌شود تا براي كارهاي تحقيقاتي در اختيار كارشناسان و محققان قرار داده شود. بنابراين جمع آوري بذر اين گونه نيز از ارزش اقتصادي قابل توجهي برخوردار است.
3ـ گل آذين گياه كرفس كوهي محل مناسبي براي تغذيه زنبور عسل مي‌باشد. گلهاي متعدد اين گياه از شهد مناسبي براي استفاده زنبور عسل برخوردار بوده كه مي‌تواند اين گياه را به عنوان گياه داراي پتانسيل براي پرورش زنبور عسل مطرح كند.
4ـ همان‌طور كه مي‌دانيم فرسايش خاك و بياباني شدن حوضه‌هاي آبخيز يكي از مشكلات كنوني كشور ما مي‌باشد. از ديدگاه حفاظت خاك اين گياه با ايجاد تاج پوشش وسيع و ريشه ضخيم و دوكي شكل خود باعث حفظ خاك شده و از فرسايش و شستشوي آن جلوگيري به عمل مي‌آورد. استفاده‌ از اين گياه چند منظوره تأثير بسزايي در حفظ آب و خاك رويشگاههاي خود دارد.
5ـ كرفس كوهي منبع توليد علوفه فراوان براي دام مي‌باشد. دام بيشتر از علوفه خشك اين گياه استفاده مي‌كند. با توجه به توليد علوفه فراوان، اين گياه مي‌تواند نقش بسزايي در تامين علوفه زمستانه براي دام جوامع نيز داشته باشد. لازم به ذكر است كه در گذشته مردم محلي اندامهاي خشك اين گياه را به همراه اندامهاي خشك برخي ديگر از گياهان آسياب نموده و به عنوان علوفه زمستان و با نام «كاه گل» براي تغذيه دام استفاده مي‌كردند.
6ـ رويشگاه‌هاي كرفس كوهي مناظر و چشم اندازهاي طبيعي بسيار بوجود مي‌آورد در دوران معاصر كه انسان از افسردگي روحي و جسمي رنج مي‌برد و همه جا براي او آپارتمانهاي آسمان خراش و كارخانه‌هاي غول پيكر را تداعي مي‌كند، چه بسا ابهت، زيبايي و غرور بوته‌هاي كرفس كوهي و ساير گونه‌هاي مشابه بتواند مرهمي بر دردهاي روحي اين انسان ماشيني باشد. حفظ و گسترش رويشگاه‌هاي اين گونه مي‌تواند نقش مهمي در جذب تروريست و توسعه اكوتوريسم داشته باشد.
7ـ شناخت دقيق اين گياه به خصوص در سطح سلولي، كمك شاياني به حفظ ذخاير ژنيتيك اين گياه و بهره‌برداري پايدار از پتانسيلهاي آن در جهت ايجاد منبع درآمد براي مردم محروم در مناطق داراي پتانسيل رويشي اين گياه خواهد نمود. همچنين كرفس كوهي از نظر تنوع زيستي و ژنيتيك داراي اهميت فراوان بوده و جلوگيري از انقراض آن باعث حفظ تنوع زيستي ساير گونه‌هاي وابسته به آن مي‌باشد. مشخص شدن ارتباط ژنتيكي كرفس كوهي با گونه‌هاي زراعي و جنسهاي مرتفعي نزديك به آن، تاثير بسزايي در انتقال ژن‌هاي مفيد در پروژه‌هاي اصلاحي مرتعي با اين گياهان خواهد داشت.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
در اردی بهشت 1387 با همکاری آقایان مهندس رضا سیاه منصور و رسول درویشیان و ستار قنبری پور جهت بازدید و مطالعه پراکنش کرفس کوهی عازم الیگودرز شدیم و بعد از جلسه با مسئول منابع طبیعی آقای مهندس مهدوی مقررگردید به منطقه چین عزیمت نماییم و جهت راهنمای مسیر با آقای هماهنگی بعمل آمد.درانتهای مسیر جاده سد رودبار به بزنوید رسیدیم.از آنجاییکه مسیر بسیار صعب العبور و راه ماشین نداشت مجبور شدیم جهت حمل مایحتاج از الاغ استفاده کنیم.بعد از هشت ساعت راهپیمایی در مناطق صعب العبور به اولین رویشگاه کرفس رسیدیم.از آنجاییکه در سومین مرحله از ماموریت در طی سال 85-86 برای اولین بار موفق به پیدا کردن رویشگاه کرفس شدیم بسیار خوشحال شدیم. بعداز گذر از اولین رویشگاههای بوته های کرفس وارد روستای چین شدیم.علت نامگذاری این روستا بقول ساکنین محل وجود خاک حاصلخیز و دوری از دیگر مناطق مسکونی خصوصاشهر بود.در طی این مسیر به ترتیب از مناطق بزنوید ،کی وار ( علت نامگذاری این منطقه این بود که هر کیلو بذر محصولات زراعی یک بار محصول می دهد)چشمه های سیب (بعلت وجود درختان سیب وحشی در منطقه)،دره بنه،سرتنگ ،کین عبور کردیم و به منطقه چین رسیدیم.این روستا 30 خانوار و حدود 200 نفر جمعیت دارد.روستا فاقد برق ،بهداشت ،مدرسه]آب آشامیدنی سالم و جاده دسترسی بود،و از هر طرف چند ساعت پیاده روی با دیگر مناطق مسکونی فاصله داشت.خانه ها کاه گلی وحالت کپر های سنگی داشتند و بسیار تاریک و غیر اصولی و غیر بهداشتی ساخته شده بودند. تمام زمینهای کشاورزی آنها دیم بودو هیچگونه اراضی کشاورزی آبی نداشتند.بعد از کشاورزی مختصری که داشتند شغل اصلی ساکنین دامپروری می باشد.وضعیت مراتع بعلت دام مازاد بسیار فقیر بودو به جرات می توان گفت حیات ساکنین به گونه ارزشمند کرفس وابسته می باشد. و بقول مردم زندگی بدون کلوس بی معنی و غیر ممکن می باشد.منطقه چین زمستانهای بسیار سرد دارد بطوریکه چند ماه از سال در زیر برف بسر می برند.ودر این مدت دامها را در خانه نگهداری می نمایند.از آنجاییکه هیچگونه گیاه علوفه ای بجز کرفس در منطقه نیست و همچنین تولیدات علوفه وجود ندارد و کشاورزی بسیار مختصری دارندحیات دامها به تغذیه از کرفس وابسته می باشد.خوشبختانه در بهار و اوایل تابستان دامها در مرته چرا می نمایند و بعلت وجود اسانس و بوی تند ،دامها در حالت تر از کرفس استفاده نمی نمایند.بنابراین دامپروران بعد از خشک شده کرفس آن را برداشت و در خانه انبار می نمایند و در زمستان ودر مواقع برف به مصرف دامها می رسانند که در این مرحله دامها از علوفه خشک آن خوب تغذیه می نمایند.هر خانواده بیشتر از 4 تن علوفه خشک جمع آوری می نمایند.خوشبختانه برداشت در این مرحله هیچگونه آسیبی به رشد کرفس وارد نمی کند . کرفس یکی از استثنایی ترین مرحله زندگی گیاهان را دارد بطوریکه در زمانی که بوته کاملا خشک گردید و برداشت شد در اوایل تابستان ساقه ای بلند ،قطور و مستحکم شروع به رشد می کند و این راز بقاء این گونه ارشمند می باشد.این ساقه بلند شاخه نرک گیاه می باشدو تولید بذر فراوانی دارد.بذر آن در ابتدای فصل پاییز می رسد و در زمین پرکنده می شودو باعث زاد آوری آن می گردد.علاوه براستفاده علوفه ای از کرفس ، بهره برداران استفاده های دیگری نیز دارند.بهمین دلیل به عنوان سادات گیاهان آن را می شناسند.قبل از خروج بوته از خاک در اسفند ماه ،سودجویان گیاه را بصورت غنچه برداشت می نمایند و در همین حالت کیلویی 10تا15 هزار تومان می فروشند.مهمترین استفاده غنچه جهت مصارف ترشی ،خشک شده آن جهت مصارف نوشیدنی و در نهایت جهت تولیدنوشیدنی های دیگر می باشد.بعد از طی مراحل رویشی ،در فروردین و اردی بهشت وارد مرحله پنجه دهی می شود و شاخ وبرگ زیادی تولید می نماید.در این مرحله هم برداشت و جهت تولید ترشی استفاده می شود و علاوه بر این از اندامهای خشک شده نیز جهت معطر کردن نوشیدنی ها استفاده می شود.همچنین ساقه های اصلی را در زیر آتش و خاکستر می پزند و بعد از پختن و کندن پوست آن همراه و مخلوط با ماست استفاده می شود .بعلت گران بودن و اقتصادی بودن متاسفانه برداشت از کرفس بسیار بی رحمانه بوده و هر ساله سطح زیر کشت آن کاهش می یابد .در همین منطقه از هزاران هکتار سطح پراکنش کرفس در قبل هم اکنون فقط مساحت محدودی در اطراف روستا باقی مانده است .بعلت حفاظت مردم از کرفس ها در طی سالین اخیر ،سودجویان جهت وارد نمودن آخرین ضربه ها بر پیکر نحیف کرفسها ، به خشونت نیز روی آورده و متاسفانه دست به اسلحه نیز برده اند. به عنوان نمونه گروهی از سودجویان با محاصره روستا و جمع کردن اهالی در روستا انها را تحت کنترل گرفتند و بقیه افراد گروه به برداشت مشغول شده بودند .یکی از اهالی می گفت شرایط غزه در سرزمین اشغالی فلسطین از ما بهتر می باشد .(درگیری های غزه را از تنها وسیله ارتباطی روستا با دنیای خارج یعنی رادیو شنیده بودند).از آنجاییکه تا دسترسی به شهرها ومراکز امنیتی ساعتها فاصله می باشد بنابراین اهالی برای دفاع از خودشان ،گروههای گشت زنی و دیده بانی ایجاد کرده اند و در فاصله های دور در صورت دیدن سودجویان به آنها شلیک می نمایند که متاسفانه سابقه قتل نیز وجود دارد.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشاهدات منطقه اي\ ايستگاهي\ و آزمايشگاهي:

مشاهدات منطقه اي\ ايستگاهي\ و آزمايشگاهي:

-مطالعات رويشگاهيبعد از تصويب طرح، در دو مرحله در مورخه 8/8/84 و 4/4/85 به همراه يك تيم كارشناسي جهت بررسي وضعيت پراكنش كرفس و كسب اطلاعات لازم به شهرستان اليگودرز منطقه بشارت و روستاههاي دست‌گرد، صالح‌كوتاه (سيدين)، پز و روستاي لرك عزيمت نموديم. كرفس كوهي كه در گويش محلي بنام كلوسه شناخته مي‌شود در كوهستانهاي اطراف روستاي پيروالي بنام كوه كلي‌لو رويش دارد. كرفسها در بالاي خط‌الرأس جنگلهاي بلوط بصورت متراكم وجود دارند و بصورت تنك و پراكنده در جنگلهاي بلوط نيز رشد مي‌نمايند و رويش آن تا منطقه بازفت از شهرستان كوهرنگ ادامه دارد. -مناطق رويش كرفس بنا به تقسيمات عرفي، داراي مالك خصوصي مي‌باشند و هرگونه بهره‌برداي از آنها مي‌بايست با نظر مالكين صورت گيرد و ديگران مجاز به بهره‌برداري نمي‌باشند. ساليانه صدها تن كرفس به استانهاي ديگر خصوصاً تهران و اصفهان صادر مي‌شود. برداشت از كرفس به دو شكل صورت مي‌گيرد:1-بصورت غنچه: در اواخر اسفندماه هر ساله قبل از باز شدن غنچه‌ها ساكنين منطقه با كنار زدن خاك غنچه را برداشت مي‌نمايند در اين حالت متأسفانه بعلت آسيب‌ديدگي ريشه، كل بوته گياه در اثر عفونت و بيماري از بين مي‌رود و فقط تعداد بسيار كمي از ساكنين از نظر فني قادر به برداشت اصولي و صحيح مي‌باشند و بهمين دليل و برداشت غير اصولي، هر ساله شاهد كاهش پراكنش اين گياه ارزشمند مي‌باشيم. بنا به گفته بهره‌برداران اگر برداشت در بالاي ريشه (قسمت طوقه) صورت گيرد امكان ادامه حيات و رشد مجدد آن وجود دارد و در غير اينصورت اگر ريشه آسيب ببيند از بين خواهد رفت. 2-برداشت هوايي: در اواخر اردي‌بهشت ماه، زماني كه برگها كاملاً سبز باشند و قبل از زرد شدن بوته اقدام به برداشت برگ مي‌نمايند و برگها بعد از چيده شدن بصورت سبز (تر) به فروش مي‌رسند.قيمت فروش:هر كيلوگرم غنچه كرفس در منطقه حدود 15000 تومان به فروش مي‌رسد و اين در حالي است كه در استانهاي اصفهان و تهران بیشتر از قيمت فوق به فروش رسانده مي‌شود. مشخصات گياه:ارتفاع رويش گياه در مرحله تشكيل بذر به حدود 120 سانتي‌متر مي‌رسد و حجمي معادل يك مترمربع از سطح خاك را مي‌پوشاند. هر بوته چند ساله حدود 2 كيلوگرم برگ سبز و حدود 250 گرم غنچه توليد مي‌كند. در تيرماه گياه به بذر مي‌نشيند و بعد از تشكيل بذر سيكل فنولوژيكي آن به اتمام مي رسد و در تابستان و اوائل پاييز به خواب مي‌رود و بعد از آن مجدداً شروع به رويش مي‌نمايد. تكثير: كرفس كوهي گياهي چند ساله مي‌باشد و علاوه بر اين از طريق بذر نيز تكثير مي‌شود. متأسفانه تا كنون ساكنين منطقه موفق به تكثير آن از طرق بذر نشده‌اند و باعث نگراني بهره‌برداران شده است و نگران انقراض آن در سالهاي بعد مي‌باشند. موارد مصرف:علاوه بر فروش غنچه ، برگ وحتي بذرآن كه ساليانه درآمد بالائي را براي بهره‌برداران به ارمغان مي‌آورد از بوته گياه كرفس به عنوان علوفه جهت چراي دام استفاده مي‌شود و دامها با اشتها از برگهاي آن تغذيه مي‌نمايند. -تهيه بذرجهت اجراي آزمايش اقدام به تهيه بذر از شركت كشاورزي دشتيار اصفهان گرديد. -آزمايش قوه ناميهجهت تعيين قوه ناميه بذور روشهاي زير بكار برده شد:1-بدون تيمار سرما ابتدا سه عدد كاغذ حوله اي در داخل آب مقطر قرار داده شد و بعد از جذب رطوبت و نم دار شدن آنها 100 عدد از بذور كرفس به فواصل 1 سانتي متر از هر طرف روي دو عدد كاغذ حوله اي قرار داده شدند و سپس با قرار دادن كاغذ حوله اي ديگر روي آنها در داخل پلاستيك فريزر قرار داده شدند و جهت جوانه زني در داخل ژرميناتور قرار گرفتند .نتايج نشان داد كه بذور توانستند آب جذب نمايند اما قادر به جوانه زني نبودند.2-استفاده از سرماي زير صفربذور ابتدا در آب خيسانده شدند و بعد از آن در داخل حوله ي پارچه اي به مدت يك هفته در داخل فريزر قرار گرفتند.بعد از آن بذور به روش قبلي جهت آزمون جوانه زني مورد استفاده قرار گرفتند.بعد از 10 روز كه در داخل دستگاه جوانه زني قرار گرفتند مشاهده گرديد مجددا بذور توانستند آب جذب نمايند اما قادر به جوانه زني نبودند.3-استفاده از سرماي يخچال بذور بعد از خيساندن به مدت 45 روز در داخل يخچال قرار گرفتند و بعد از طي دوره سرمايي ، از روش كاغذ حوله اي جهت جوانه زني استفاده گرديد. مشاهده گرديد كه بذور بعد از جذب آب قادر به جوانه زني نبودند .-كشت در مزرعهازآنجائيكه منطقه رويش كرفس در ارتفاعات و مناطق برف‌گير مي باشد بهمين دليل مناطقي مشابه انتخاب و اقدام به كشت گرديد. جهت اجراي آزمايش منطقه زاغه ، ارتفاعات زاليان ،مناطق برف گير هشتاد پهلو و داخل محوطه مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي لرستان انتخاب و آزمايش اجرا گرديد.-ايستگاه تحقيقاتي زاغه-در سه نقطه ايستگاه در شيبهاي جنوبي، شمالي و بخش هموار ايستگاه اقدام به كشت گرديد فواصل خطوط كشت 50 سانتي‌متر و فواصل بذور در روي رديف 5 سانتي‌متر انتخاب گرديد در هر نقطه 10 خط كشت به طول 10 متر انتخاب گرديده است جهت بررسي تأثير زمان كشت بذور در اوائل زمستان كشت گرديدند و همچنين جهت اجراي كشت بهاره، اقدام به كشت در اسفندماه خواهد شد. بعد از بازديد ها تا مورخه 10/12/85 مشخص گرديد هنوز جوانه زني بذور شروع نشده بود .در کشت مجدد در آبان سال 1386 نتایج رضایت بخش بود و خوشبختانه تمام بذور کشت شده در روی ردیفهای کشتدر فروردین 1387 نمایان شدندايستگاه تحقيقات زاليان:بخشي از بذور نيز مشابه ايستگاه زاغه در اسفندماه كشت شدند. با همكاري يكي ار مرتعداران نمونه منطقه عمليات كشت انجام شده است.مناطق برف گير ارتفاعات هشتادپهلومانند ديگر مناطق از آنجاييكه از نظر ارتفاع از سطح دريا و رطوبت خاك (بدليل برف گير بودن) مشابه منطقه رويشگاهي تشخيص داده شد اقدام به كشت بذور با همكاري يكي از ساكنين منطقه گرديد. -مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي-جهت بررسي كشت آن در شرايط اقليمي خرم‌آباد و همچنين بصورت آبي، بذور فوق نيز در محوطه داخل مركز تحقيقات كشت گرديدند.آزمايش در دو زمان دي ماه و اسفند ماه كشت شدند .متاسفانه در سال اول جوانه زنی انجام نشد.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
زراعت كرفس كوهي:

زراعت كرفس كوهي:

زراعي كردن گونه‌هاي وحشي يكي از روشهاي جلوگيري از انقراض آنهاست كاشت گياهان وحشي و زراعي كردن آنها نيازمند تحقيق در نحوه گرده‌افشاني، تعيين ساختار ژنتيكي و مقدار تنوع زنتيكي بين گونه‌اي و درون‌گونه‌اي، شرايط مورد نياز براي جوانه‌زني و تعيين نيازهاي محيطي گياه مورد نظر مي‌باشد. بررسي‌هاي ژنتيكي، كرموزومي و مطالعه نيازهاي محيطي و رفتار جوانه‌زني بذر به كشت موفقيت‌آميز گونه‌هاي وحشي كمك شاياني خواهد كرد. در ارتباط با زراعي كردن گياه كرفس كوهي تاكنون مطالعه خاصي انجام نشده اما تجربه‌هاي بدست آمده از كاشت اين گياه توسط مردم محلي (دانش بومي) و نيز تجربه‌هاي حاصل از كاشت اين گياه در راستاي اجراي پروژه پيام سبز را مي‌توان به عنوان الگوي مناسبي جهت كشت اين‌گونه به كار برد. در اين بخش به نحوه كشت كرفس كوهي در زمينهاي كشاورزي (ديم و آبي) از مرحله انتخاب بذر تا مرحله استقرار گياه پرداخته مي‌شود. لازم به ذكر است كه اطلاعات گرد‌آوري شده در اين بخش براساس نتايج زراعت كرفس كوهي در زمينهاي كشاورزي و مرتعي توسط مردم محلي در راستاي اهداف پروژه «مشاركت مردمي در حفاظت از تنوع زيستي منطقه زاگرس مركزي» تدوين گرديده است.1-تهيه بذر مناسببراي تهيه بذر مناسب در زمان كامل شدن بذر گياه (مرداد ماه) اقدام به جمع‌آوري بذر از پايه‌هاي قويتر نموده و پس از بوجاري و جدا كردن كاه و كلش، آن را در شرايط مناسب تا زمان كاشت نگهداري مي نمايند. بذر خوب بايد داراي قوه ناميه و قدرت جوانه‌زني بالا باشد. بذر گياه كرفس كوهي نگهداري شده در شرايط انبار در سال اول به خوبي جوانه مي‌زند ولي در سالهاي بعد از قدرت جوانه‌زني آن كاسته مي‌شود. به نظر مي‌رسد پس از گذشت 3 سال بذر انبار شده اين گياه در بيش از 80 درصد موارد فاقد قدرت جوانه‌زني ‌باشد.هاشمي (1377) در طرحي با عنوان عوامل فيزيولوژيكي مؤثر بر شكستن خواب جنين بذر در گياه كرفس كوهي، نتيجه گرفت كه بذرهاي اين گياه براي جوانه‌زني نياز به طي يك دوره سرما دارند. به طور كلي بذر بايد در محل سرد و خشك نگهداري شود تا قوه ناميه آن از بين نرود. در مواردي كه درجه حرارت و رطوبت محل نگهداري بذر بالا باشد، قسمت اعظم مواد غذايي ذخيره شده در بذر به علت فعاليت و تنفس يشتر آن مصرف شده و پس از كشت، بذر قادر به جوانه زدن نمي‌باشد. آفت انباري بذر گياه كرفس كوهي نوعي مگس بذرخوار مي‌باشد كه بايد از فعاليت آن توسط سموم مناسب جلوگيري نمود. اين آفت ذخيره مواد غذايي موجود در بذر را مصرف نموده و به اين ترتيب بذر را فاقد قدرت جوانه‌زني مي‌نمايد.با توجه به اينكه بذرهاي جمع‌اوري شده از پايه‌ها قوي و سالم داراي جنين بزرگتر و مواد ذخيره‌اي بيشتري مي‌باشند، توصيه مي‌گردد بذر مورد نياز هميشه از گياهان سالم، قوي و شاداب جمع‌آوري شود. همچنين بذر بسياري از گونه‌هاي وحشي پس از بلوغ احتياج به يك دوره استراحت دارد تا تركيبات بازدارنده جوانه‌زني با گذشت زمان و در شرايط انبار تجزيه شده و گياه آماده جوانه‌زني شود. حال آنكه براساس تجربه‌هاي موجود، بذرهاي كشت شده كرفس كوهي در سال اول به خوبي جوانه زده و به نظر مي‌رسد كه نيازي به دوره استراحت براي بذر اين گياه نباشد.2-آماده كردن صحيح زمينموفقيت در زراعت كرفس كوهي بستگي زيادي به چگونگي آماده كردن زمين دارد كه بايد در زمان صحيح و با وسايل مناسب انجام شود. براي تهيه بستر مناسب براي كاشت كرفس كوهي بايد تيمارهاي زير را بر روي زمين اعمال نمود:-شخم چپ و راست زمين با استفاده از دنده يا شخم با گاوآهن و تراكتور به منظور اصلاح رابطه آب و خاك و از بين بردن علف‌هاي هرز -تقويت خاك با استفاده از كودهاي شيميايي حاوي تركيبات فسفر (مانند فسفات آمونيوم) و يا با كودهاي حيواني. براي اين كار در شرايط كشت آبي 20 كيلوگرم و در شرايط كشت ديم 10 كيلوگرم كود فسفات‌دار به ازاي هر جريب (1000 مترمربع) توصيه مي‌شود.-زدن ديسك يا دنده و سپس ماله به ميزان كافي به منظور خرد كردن كلوخه‌ها به طور كامل و تسطيح زمين. البته اگر عمليات شخم در شرايط مناسب رطوبتي خاك (گاورو) انجام شود، كلوخه‌هاي زيادي ايجاد خواهد شد. به هر حال حذف كلوخه‌ها نقش مؤثري در جوانه‌زني بهتر بذر اين گياه دارد.-ايجاد شيارهايي به عمق حداقل 15 سانتي‌متري و با فاصله 50 سانتي‌متر با استفاده از دستگاه شيار زن. تجربه كشت‌هاي انجام شده نشان مي‌دهد كه در اين روش كاشت علاوه بر آبياري راحت‌تر (در كشت آبي) و يا نگهداري بهتر آب (در كشت ديم) كنترل علفهاي هرز نيز ساده‌تر است.در كشت ديم ممكن است انجام مراحل فوق با محدويت روبرو باشد ولي توصيه مي‌شود تا حد امكان در آماده‌سازي زمين به موارد فوق توجه شود.3-زمان صحيح كشتبذر گياه كرفس كوهي براي جوانه‌ زدن نياز به دوره سرما‌دهي به منظور خارج شدن از حالت كمون دارد. با توجه به اينكه در منطقه زاگرس مركزي حداقل به مدت 4 يا 5 ماه در سال دوره يخبندان وجود دارد اين فرآيند به صورت طبيعي انجام مي‌شود. بنابراين بذر اين گياه بايد در فصل پاييز و قبل از شروع دوره يخبندان و بارندگيهاي پاييزه كشت شود.4-ميزان بذر مورد نيازميزان بذر مورد نياز در هر هكتار تابعي از درصد خلوص بذر، قوه ناميه بذر، وزن هزار دانه (يا تعداد در يك كيلوگرم بذر)، تراكم كشت (فاصله رديف‌ها و فاصله كشت در هر رديف)، روش بذركاري، كيفيت زمين، نوع كشت و درصد استقرار بذر مي‌باشد. براساس نمونه‌گيريهاي انجام شده وزن هزار دانه كرفس كوهي به طور متوسط 35 گرم است. بنابراين تعداد بذر در يك كيلوگرم بذر خالص و داري قوه ناميه آن، حدود 28500 عدد مي‌باشد. با توجه به اينكه قطر متوسط تاج گياه كرفس كوهي 40 سانتي‌متر است، فاصله مناسب كاشت در هر رديف 50 سانتي‌متر توصيه مي‌گردد تا از ايجاد رقابت بين پايه‌هاي اين گياه جلوگيري شود. با فرض استقرار كامل بذرهاي كشت شده، كاشت بذر كرفس يه صورت تك‌كشتي در رديف‌هايي با فاصله 50 سانتي‌متر و قرار دادن 4 عدد بذر در هر گودال حفر شده، ميزان بذر خالص و سالم مورد نياز براي ايجاد يك هكتار زراعت كرفس كوهي تقريباً 3500 گرم است. بايد توجه نمود كه در صورت كاهش كيفيت بذر (قوه ناميه و درصد خلوص) ميزان بذر مورد نياز به همان نسبت افزايش مي‌يابد. اگرچه در كشت ديم براي جلوگيري از رقابت پايه‌هاي گياه بايد تراكم كاشت كمتر گرفته شود، اما بايد ميزان بذر بيشتري را براي هر گودال حفر شده استفاده نمود تا درصد موفقيت و استقرار بذرهاي كشت شده افزايش يابد. روشن است كه در كشت مخلوط به نسبت كاشت كرفس با بذر گياهان ديگر، ميزان بذر مورد نياز كاهش مي‌يابد. ميزان بذر مورد نياز در كپه‌كاري مرتع يا كاشت در قالب نظام جنگل زراعي نيز به همين ترتيب و براساس تراكم كاشت قابل محاسبه مي باشد.5-عمق صحيح كشتعمق صحيح كشت براساس كوچكي و بزرگي بذر و بافت خاك متغير است. كاشت بذر كرفس كوهي با توجه به اندازه متوسط بذر آن (طول يك سانتي‌متر و عرض 7 ميلي‌متر) در خاكهاي با بافت سنگين تا متوسط در عمق 3 تا 5 سانتي‌متري و در خاكهاي سبكتر تا عمق حداكثر 10 سانتي‌متر از سطح خاك توصيه مي‌شود. گفتني است كه عمق كاشت در شرايط ديم معمولاً بيشتر در نظر گرفته مي‌شود تا بذر رطوبت كافي در اختيار داشته باشد. براي راحتي كار مي‌توان كشت را با استفاده از قطعات چوب مناسب كه تا عمق ذكر شده رنگ‌آميزي شده‌اند، انجام داد.6-نوع كشتكشت كرفس كوهي به هر دو صورت مخلوط و تك‌كشتي امكان‌پذير است، اما با توجه به مدت كه طول مي‌كشد تا گياه كرفس كوهي به محصول برسد (حداقل 3 سال) و بدون استفاده بودن زمين در اين مدت، مي‌توان كشت اين گياه را به همراه گياهان دارويي كه زودتر به محصول مي‌رسند و يا گياهان علوفه‌اي كه امكان برداشت آنها به وسيله دست وجود دارد، انجام داد. بعد از انجام كشت پاييزه بذر كرفس كوهي، جوانه‌هاي گياه در فروردين ماه از زير خاك بيرون مي‌آيند. برگهاي اوليه بعد از چند روز كامل مي‌شوند. در اين مرحله ريشه گياه هنوز به حالت دوكي شكل خود نرسيده و عمق آن حداكثر به 5 سانتي‌متر مي‌رسد. بعد از گذشت حدود 20 روز برگ جديد را با حاشيه مضرس و بريده بريده مي‌توان ديد. در اين مرحله ريشه گياه، دوكي شكل شده و عمق آن بالغ بر 15 سانتي‌متر مي‌شود. در صورتي كه آبياري انجام نشود، رشد گياه از اين مرحله به بعد چندان زياد نبوده و گياه تقريباً در پايان ارديبهشت ماه شروع به زرد شدن مي‌كند. در اين مرحله ريشه گياه بسته به بافت خاك حداكثر 20 سانتي‌متر عمق پيدا كرده است.اما در شرايط كشت آبي وضعيت متفاوت است. در كشت‌هاي انجام شده در سال اول اجراي پروژه توسط پيام سبز، در اراضي كه به طور مداوم در طول فصل رويشي رطوبت خاك آن حفظ شده بود، برگ شانه‌اي كه از سه قسمت با حاشيه مضرس و بريده بريده تشكيل مي‌شود، نيز در سال اول ايجاد گرديد. در واقع به نظر مي‌رسد در صورتي كه آب مورد نياز پايه‌هاي گياه كرفس كوهي تأمين شود، اين گياه تا اواخر خرداد ماه در سال اول خزان نمي‌كند و در اين مدت مي‌تواند به رشد ريشه و اندامهاي هوايي خود ادامه دهد. البته قابل ذكر است در پايان فصل رويش، تفاوت محسوسي بين عمق ريشه پايه‌هاي سبز شده در شرايط آبي با عمق ريشه پايه‌هاي سبز شده تحت شرايط كشت ديم مشاهده نگرديد.اگر به زمان رويش كرفس كوهي نيز دقت شود، اين زمان مطابق با شروع زمان ذوب شدن برفها بوده و تا زماني كه آب حاصل از ذوب برفها وجود داشته باشد، اين گياه سبز است و به رشد رويشي خود ادامه مي‌دهد. پس از گرم شدن هوا و با تمام شدن رطوبت سطحي خاك، گياه به گل مي‌رود. در زمان گلدهي برگهاي گياه كاملا خشك شده‌اند.اما در سال دوم، رشد رويشي گياه كرفس كوهي با ظهور 2 يا 3 برگ شانه‌اي آغاز شده و تا پايان فصل رويش، ارتفاع اين برگها حداكثر به 10 تا 15 سانتي‌متر مي‌رسد. در طول سال دوم قطر ريشه گياه به حداكثر يك سانتي‌متر و عمق آن با توجه به شرايط خاك حداكثر به 30 سانتي‌متر مي‌رسد.در سال سوم، رشد رويشي گياه كرفس كوهي با برگهاي شانه‌اي آغاز و ارتفاع گياه به حدود 20 تا 25 سانتي‌متر بالغ مي‌گردد. در يان مرحله اندام غده مانند در قسمت يقه گياه ديده مي‌شود. در اين هنگام مي‌توان با نزديك شدن به پايان رشد رويشي گياه كرفس كوهي، برگها و ساقه گياه را از ارتفاع نزديك به يقه قطع كرد و مورد استفاده قرار داد. البته قابل ذكر است اين مراحل از تغييرات محيطي و آب و هوايي و شرايط خاك متأثر شده و ممكن است شرايط رشد رويشي گياه كرفس كوهي در طول سالهاي اول تا سوم با شرايط فوق‌الذكر متفاوت باشد.بيماري و آفت خاصي در پايه‌هاي سبز شده كرفس كوهي ديده نمي‌شود ولي پرندگان در اوايل رشد رويشي گياه از اندامهاي تازه روييده آن تغذيه مي‌كنند. همچنين عمليات وجين علفهاي هرز براي جلوگيري از ايجاد رقابت در زمان رشد رويشي گياه مخصوصاً در سالهاي اول ضروري است و از توسعه علفهاي هرز در مزارع كرفس بايد جلوگيري نمود. لازم به ذكر است كه پخش كود دامي بر روي سطح زميني كه به زير كشت گياه كرفس كوهي رفته است، در سرعت رشد رويشي گياه در سالهاي بعد بسيار مؤثر مي‌باشد. لذا توصيه مي شود پس از خزان گياهچه‌هاي جوان و قبل از شروع دوره سرما، كود دامي به ميزان مناسب بر روي سطح زمين پخش شود.موارد ذكر شده بايد با انجام تحقيقات گوناگون كه براي زراعي كردن يك گونه وحشي لازم است كامل شود. به عنوان مثال اثر كودهاي شيمياي و آبياري در رشد رويشي گياه، كشت گلخانه‌اي و انتقال به زمين كشاورزي، جوانه‌زني بذر، تكثير از طريق ريشه، كشت بافت از طريق پايه‌هاي مادري قوي، روشهاي مناسب براي اصلاح بذر و ... عناوين پروژه‌هاي تحقيقاتي مختلفي است كه بايد با انجام آن در جهت زراعي كردن اين گونه گياهي با ارزش كوشيد.( ايرواني مجيد و زهرا جابرالانصار1384)
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهره برداري پايدار و جلوگيري از انقراض:

بهره برداري پايدار و جلوگيري از انقراض:

متأسفانه در دهه‌هاي اخير به دليل بهره‌برداريهاي بي‌رويه، غيرمجاز و نادرست از كرفس كوهي، اين گياه در آستانه انقراض و نابودي قرار گرفته است و باعث تشويش افكار بسياري از متخصصان، كارشناسان و دوستداران منابع‌طبيعي و تنوع زيستي شده است.به طور كلي براي جلوگيري از انقراض گياه كرفس كوهي بايد در دو بعد حفظ رويشگاه‌هاي موجود و توسعه آنها به فعاليت پرداخت.الف)حفظ رويشگاه‌هاي موجوداولين گام در حفاظت از رويشگاه‌هاي موجود، جلوگيري از بهره‌برداري بي‌رويه آن است كه بايد با كار كارشناسي دقيق، فرهنگ‌سازي در بين جوامع بهره‌بردار و نيز جلب مشاركت مردم محل در امر حفاظت انجام شود. در واقع كارشناسان و دوستداران حفظ منابع‌طبيعي و تنوع زيستي بايد در قالب گروههاي چند نفره به منطقه اعزام و با برگزاري جلسات متعدد و ايجاد ارتباط نزديك با جوامع بهره‌بردار در بهبود فرهنگ عمومي و ايجاد انگيزه براي حفاظت از رويشگاه‌هاي اين گونه تلاش كنند.واضح است كه تأمين نيازمنديهاي جوامع بهره‌بردار مي‌تواند نقش بسزايي در ايجاد انگيزه براي حفاظت از اين گونه داشته باشد. جوامع بهره‌بردار به طور عمده در اثر شرايط نامناسب معيشتي و اقتصادي سعي مي‌كنند تا با برداشت بيشتر محصولات اين گياه، به نوعي بخشي از هزينه‌هاي ساليانه خانواده را تأمين كنند. لذا ايجاد روشهاي معيشت جايگزين مي‌تواند انگيزه حفاظت را در بين جوامع محلي به شدت افزايش دهد. به عنوان مثال اداره كل منابع‌طبيعي استان اصفهان در سالهاي گذشته تلاش نمود تا با روشهاي گوناگون كنترل و اعمال مجازاتهاي سنگين، از برداشت بي‌رويه اين گياه جلوگيري كند اما به دليل عدم تأمين نيازمنديهاي مردم محلي اين طرح چندان موفق نبوده و متخلفان با بهره‌برداري غيرقانوني سعي كردند از راههاي مختلف اقدام به خروج محصولات برداشت شده اين گياه از منطقه كنند كه حتي اين موضوع در چند مورد تلفات جاني نيز در برداشته است. يكي از تجربه‌اي موفقي كه در راستاي انجام پروژه «مشاركت مردمي در حفاظت از تنوع زيستي» حاصل شد، خريد بذر اين گياه با قيمت مناسب بود. اين شيوه علاوه بر آنكه تا حدودي باعث ايجاد معيشت جايگزين و درآمد اقتصادي براي مردم گرديد، نقش بسزايي در جلوگيري از برداشت بي‌رويه از رويشگاههاي گياه كرفس كوهي داشت. در واقع بهره‌بردارانن به جاي تحمل رنج و مشقت زياد براي برداشت و فروش قاچاق محصولات كرفس كوهي، ترجيح دادند به پايه‌هاي اين گياه فرصت توليد بذر داده و سپس بذر آن را بدون هيچگونه مشكل قانوني با قيمت قابل توجهي به اداره كل منابع‌طبيعي بفروشد. در اين روش بذر مورد نياز براي توسعه رويشگاههاي كرفس كوهي نيز فراهم مي‌شود. همچنين مردم محلي براي جمع‌آوري بذر به گياه فرصت مي‌دهند تا رشد رويشي سال بعد تكميل كرده و در سال آينده با شادابي و قدرت رويشي مناسب‌تر سبز شود و در نهايت بذر ريخته شده در سطح مرتع در زمان برداشت، باعث بذركاري و احياي طبيعي رويشگاههاي كرفس كوهي گردد. لذا سازمان‌هاي دولتي مسئول حفاظت از تنوع زيستي براي جلوگيري از انقراض گونه‌هاي گياهي در معرض خطر، حداقل با خريد بذر اين قبيل گونه‌ها با قيمت قابل توجه، مي‌توانندنقش مهمي را در حفظ آنها ايفا كنند.كارشناسان و متخصصان نيز مي‌توانند شيوه‌هايي مشابه شيوه ذكر شده را كه با مطالبات بهره‌برداران و جوامع محلي تطابق دارد به كار گرفته و بر انگيزه‌هاي حفاظتي آنها بيفزايند. البته در مواردي نادر نيز چراي دام در رويشگاه‌هاي كرفس كوهي مشاهده مي‌شود كه بايد سعي شود با احداث قرق در اين مناطق از آن جلوگيري شود تا جريان زادآوري و احياي طبيعي در رويشگاه‌هاي اين گونه از سر گرفته شود. احداث قرقها باعث حفظ ذخاير ژني حاصل از توده‌ها و جمعيت‌هاي مختلف اين گياه در منطقه خواهد شد.ب)توسعه رويشگاه‌هابراي توسعه رويشگاه‌ه‌اي گياه كرفس كوهي ابتدا بايد مناطق مستعد و مناسب براي كاشت اين گونه انتخاب شود. اين كار از طريق تماس با افراد محلي و شناسايي محل رويشگاه‌هاي سابق كرفس كوهي و يا با تعيين مناطق مستعد با استفاده از شرايط محيطي رويشگاه‌هاي موجود امكان‌پذير است. بنابراين امكان توسعه رويشگاه‌هاي كرفس كوهي در چهار گروه از اراضي وجود دارد:1-اراضي مرتعي مستعد به عنوان رويشگاه‌هاي طبيعي سابق كرفس كوهيجهت توسعه رويشگاه‌هاي كرفس كوهي در اين اراضي مي‌توان از روش كپه‌كاري يا كشت چند عدد بذر سالم گياه در چاله‌هاي حفر شده در سطح مرتع (حداكثر به عمق 10 سانتي‌متر) استفاده نمود. انجام اين كار با كمك چوپانان و عشاير در مناطق مستعد ارتفاعات و نيز مرتعداران و بهره‌برداران مجري طرحهاي مرتعداري در مراتع نزديكتر توصيه مي‌شود.ادارت كل منابع‌طبيعي بايد در برنامه‌هاي اصلاح و احياي پيش‌بيني شده در طرحهاي مرتعداري، مرتعداران را ترغيب كنند تا در اراضي مرتعي مستعد اقدام به كپه‌كاري كرفس كوهي نمايند. كپه‌كاري در مناطق مرتفع بسيار مفيد است زيرا اين مناطق به راحتي در دسترس بهره‌برداران نبوده و گياه به راحتي مي‌تواند با زادآوري طبيعي، رويشگاه خود را احيا كند. توجه به اين نكته ضروري است كه پس از انجام كپه‌كاري بايد شرايطي فراهم شود تا حداقل به مدت 2 سال از چراي دام در عرصه‌هاي كپه‌كاري شده جلوگيري و در طول سالهاي بعد، شروع فصل چرا مطابق با پايان رشد رويشي (گلدهي) گياهان مرغوب مرتعي باشد. تأخير در چرا اجازه مي‌دهد گياه كرفس كوهي بدون آسيبهاي احتمالي رشد رويشي خود را كامل نمايد. البته همانطوري كه قبلاً نيز ذكر شد، فرصت دادن به گياه براي توليد بذر و برداشت آن، خود نوعي بذركاري طبيعي است كه باعث احياي رويشگاه‌هاي اين گونه مي‌شود.2استفاده از ديمزارهاي رها شده و كم بازدهبخشي از ديمزارهاي رها شده موجود در منطقه زاگرس مركزي استعداد لازم براي كاشت كرفس كوهي را دارند. جهت توسعه رويشگاه‌هاي كرفس كوهي تبديل اين نوع از ديمزارها توصيه مي‌شود. اين كار را مي‌توان به صورت كشت مخلوط با ساير گياهان دارويي و مرغوب مرتعي يا به صورت تك‌كشتي انجام داد. با توجه به اينكه كاشت كرفس كوهي تا برداشت محصول آن حداقل 3 سال به طول مي‌انجامد، كشت مخلوط اين گونه با گونه‌هاي علوفه‌اي يا دارويي كه امكان برداشت محصول از آنها در زمان كوتاهتر وجود دارد، از عاطل ماندن زمين براي مدت چند سال جلوگيري مي‌كند. به عنوان مثال كشت مخلوط اسپرس و كرفس كوهي براي احياي اين اراضي توصيه مي‌گردد. نتيجه اين كشت در چند سال اول توليد علوفه اسپرس و در سالهاي بعد برداشت محصول (كرفس كوهي) مي‌باشد. كاشت كرفس كوهي در ديمزارها را مي‌توان هم به روش كپه‌كاري و هم با آماده‌سازي زمين و بذركاري انجام داد كه در ادامه كاشت آن توضيح داده خواهد شد.3-اراضي نهال كاري شده و باغهابرخي از اراضي واقع در منطقه زاگرس مركزي طي سالهاي اخير براي اجراي طرح طوبي و احداث باغهاي مختلف مخصوصاً گردو و بادام به مردم محلي واگذار شده مه نهالهاي كشت شده پس از حداقل 4 يا 5 سال به محصول مي‌رند. توسعه رويشگاه‌هاي كرفس كوهي د ر قالب طرحهاي جنكل زراعي در آن قسمت از اين باغها كه داراي شرايط محيطي مناسب براي رشد كرفس كوهي باشد، توصيه مي‌شود. تا زماني كه تاج نهالهاي كشت شده بزرگ شود، گياه كرفس كوهي نيز به طور كامل استقرار يافته و امكان برداشت محصول آن وجود دارد .شايد اين تصور پيش آيد كه با بزرگ تر شدن تاج درختان و ايجاد سايه، امكان رشد اين گياه وجود نداشته باشد اما در بازديدهاي انجام شده از كاشت گياه كرفس كوهي در باغچه برخي منازل مسكوني در منطقه پيشكوه (مازه ابول) و پشتكوه (آچك) فريدونشهر مشاهده گرديد كه اين گياه در شرايط سايه نه تنها از رشد خوبي برخوردار است بلكه توليد بذر نيز مي‌كند. بنابراين ادارت كل منابع‌طبيعي مي‌توانند در طرحهاي جنگل‌كاري خود و طرح‌هايي مانند طوبي، مجريان را به كاشت (كپه‌كاري) اين گياه در قالب سيستم جنگل زراعي تشويق نمايند.4-اراضي كشاورزي مستعد براي كاشت كرفس كوهيدر منطقه زاگرس مركزي در بين اراضي كه در حال حاضر اختصاص به كاشت گياهان زراعي دارد، اراضي مستعدي براي كاشت گياه كرفس كوهي وجود دارد. در بسياري از موارد مشاهده مي‌گردد كه محصولات كشت شده در اين اراضي به دليل نامناسب بودن شرايط آب و هوايي منطقه براي كشت آن محصول (مثلاً كشت گندم در مناطق بسيار سرد و مرتفع)، وارداتي بودن گياه (مانند كلزا) و پرهزينه بودن كاشت آن (مانند كاشت سيب‌زميني) و يا موارد ديگر فاقد صرفه اقتصادي مي‌باشد. در حاليكه اين اراضي استعداد زيادي براي كاشت گياهان مرتعي و غيرزراعي مانند كرفس كوهي دارند. در حال حاضر بيشتر مردم محلي منطقه زاگرس مركزي از طريق دامداري امرار معاش مي‌كنند. زراعي كردن گياه كرفس كوهي علاوه بر آنكه منجر به توسعه رويشگاه‌هاي اين گونه مي‌شود، باعث ايجاد نوعي معيشت جايگزين در منطقه (از طريق فروش محصولات و فرآورده‌هاي كرفس كوهي) به جاي دامداري سنتي شده كه اين موضوع در درازمدت باعث كاهش دام موجود در منطقه و كاهش فشار چراي دام يا تعادل دام و مرتع مي‌گردد. در اين صورت مراتع منطقه فرصت احياي طبيعي را پيدا خواهند كرد.شايد بسياري از كارشناسان در امكان زراعي كردن كرفس كوهي ترديد داشته باشند. اگرچه تاكنون تحقيق خاصي در ارتباط با زراعي كردن كرفس كوهي انجام نشده، اما بررسي و تجربه‌هاي بدست آمده از كاشت اين گياه در اراضي كشاورزي و باغچه منازل توسط افراد محلي نشان مي‌دهد كه اين كار به راحتي امكان‌پذير است. افراد محلي در اين مورد نه تنها از سال سوم به بعد برداشت محصول داشته‌اند، بلكه پس از 6 سال موفق به بذرگيري از پايه‌هاي كشت شده اين گياه شده‌اند. كاشت بذر اين گياه در قالب پروژه «مشاركت مردمي در حفاظت از تنوع زيستي منطقه زاگرس مركزي» نيز موفقيت‌آميز بوده و جوانه‌زني بذرها در سال اول به خوبي انجام شده و گياه تا مرحله ظهور برگ شانه‌اي رشد رويشي داشته و انتظار مي‌رود در سال سوم، برداشت محصول از پايه‌هاي كشت شده اين گياه امكان‌پذير باشد.بنابراين با توجه به توان مناسب اين گياه توصيه مي‌گردد سازمانهاي دولتي نظير سازمان جهاد كشاورزي، اداره كل منابع‌طبيعي، سازمان تعاون روستايي و مؤسسات مالي و اعتباري در منطقه زاگرس مركزي با همكاري يكديگر و از طريق تنظيم آيين‌نامه‌اي مناسب، شرايطي را فراهم كنندكه مردم محلي به كاشت اين گياه در اراضي كشاورزي مستعد تحت مالكيت خود تشويق شوند. بديهي است ايجاد تشكلها، گروههاي محلي و يا تعاونيها و حمايت از آنها نقش مؤثري در توسعه رويشگاه‌هاي كرفس كوهي خواهد داشت.سازمانهاي دولتي مسئول حفاظت از تنوع زيستي نيز بايد با ايجاد مزارع آموزشي-ترويجي نمونه در اراضي مستعد، مردم را از فوايد و ارزشهاي اقتصادي اين گياه آگاه نمود و آنها را در جهت توسعه رويشگاه‌هاي كرفس كوهي تشويق و فعال نمايند.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مصارف دارويي\خوراكي\تغذيه اي:

مصارف دارويي\خوراكي\تغذيه اي:

گندم‌كار، مصطفي (1378) در برري فيتوشيميايي روغن فرار گياه كرفس كوهي، تركيبات مختلف موجود در اسانس گياه را مورد شناسايي قرار داد. در اين تحقيق گياه به دو صورت در اندازه حدود 10 سانتي‌متر داراي برگهاي زرد و در اندازه 20 سانتي‌متري داراي برگهاي سبز روشن و همراه با برگهاي جوان برداشت و اسانس‌گيري شدند. نتايج نشان داد كه بيش از 90 درصد اسانس برگهاي جوان و زرد رنگ گياه را فتاليدها بخصوص Z-Ligustilide تشكيل داده است. با سبز رنگ شدن گياه بر تعداد تركيبات اسانس افزوده مي‌شود و همچنين مشخص گرديد كه فتاليدها مسئول بوي نافذ گياه مي‌باشند و به احتمال زياد مسئول اثرات فارماكولوژيكي گياه نيز مي‌باشند. همچنين در تحقيق ديگري نيز اثر فيبرلينوليتيك عصاره كرفس نيز مشخص شده است.از زمان قديم مردم محلي از كرفس كوهي به شيوه‌هاي مختلفي در رژيم غذايي خود استفاده مي‌كرده‌اند. در سالهاي اخير اين فرهنگ به جوامع روستايي و شهري نيز منتقل شده و همگام با ازدياد جمعيت، تقاضا براي استفاده خوراكي از كرفس كوهي افزايش يافته است. بطور كلي استفاده از اندامهاي تغذيه اي و خوراكي كرفس كوهي را مي توان به دو دسته زير تقسيم نمود:1-استفاده از اندامهاي تر گياه جهت تهيه فر آورده هاي از قبيل ترشي و شور كرفس كوهي و يا استفاده در پخت غذاهايي از قبيل سوپ، خوراك گوشت، پلو كرفس، خورش كرفس و يا خورش‌هاي ديگر و همچنين پختن اندامهاي گياه براي استفاده در ماست. لازم به ذكر است كه از ساقه و گل‌آذين گياه بيشتر جهت تهيه ترشي و شور كرفس كوهي استفاده مي‌شود.2-استفاده از اندامهاي خشك گياه به منظور تهيه پودر خشك كرفس براي معطر كردن دوغ، ماست و لبنيات ديگر و يا به عنوان طعم‌دهنده غذاالبته قابل ذكر است كه برخي از مردم محلي نيز در طول سالهاي اخير اقدام به ريشه‌كني كرفس كوهي به منظور استفاده از قسمتهاي مختلف ريشه (مخصوصاً اندام غده مانند در ريشه) مي‌كنند كه اين امر موجب از بين رفتن بسياري از پايه‌هاي كرفس كوهي شده و يكي از عوامل تهديد كننده بقاي آن مي‌باشد. اين شيوه استفاده به هيچ وجه قابل توصيه نيست و بايد به شدت از آن پرهيز كرد.ارزش‌هاي اقتصادي و اكولوژيكي (بوم‌شناختي)ايران يكي از كشورهاي بسيار غني از نظر تنوع گياهي است و مراتع كشور با توجه به وجود اين تنوع زيستي و ژنتيكي پايدار خواهند ماند. برخي از ارزشهاي اقتصادي و اكولوژيكي كرفس كوهي عبارتند از:1-اين گياه به صورت تازه از ارزش اقتصادي خوبي در بازار برخوردار مي‌باشد. همچنين در صورت فرآوري، ارزش اقتصادي آن چند برابر خواهد شد و از لحاظ درآمدزايي براي مردم محلي بسيار حائز اهميت است.2-بذر كرفس كوهي اواسط مرداد و اوايل شهريورماه با توجه به شرايط جغرافيايي و اقليمي محل رويش به بلوغ كامل رسيده و توسط بهره‌برداران جمع‌آوري و با قيمت مناسب توسط ادارات منابع‌طبيعي خريداري مي‌شود تا براي كشت در سال بعد در اختيار مرتعداران، روستائيان و عشاير و براي كارهاي تحقيقاتي در اختيار كارشناسان و محققان قرار داده شود. بنابراين جمع‌آوري بذر اين گونه نيز از ارزش اقتصادي قابل توجهي برخوردار است.3-گل‌آذين گياه كرفس كوهي محل مناسبي براي تغذيه زنبورعسل مي‌باشد. گلهاي متعدد اين گياه از شهد مناسبي براي استفاده زنبورعسل برخوردار بوده كه مي‌تواند اين گياه را به عنوان گياه داراي پتانسيل براي پرورش زنبورعسل مطرح كند.4-همانطور كه‌ مي‌دانيم فرسايش خاك و بياباني شدن حوضچه‌هاي آبخيز يكي از مشكلات كنوني كشور ما مي‌باشد. از ديدگاه حفاظت خاك اين گياه با ايجاد تاج پوشش وسيع و ريشه ضخيم و دوكي شكل خود باعث حفظ خاك شده و از فرسايش و شستشوي آن جلوگيري به عمل مي‌آورد. استفاده از اين گياه چندمنظوره تأثير بسزايي در حفظ آب و خاك رويشگاههاي خود دارد.5-كرفس كوهي منبع توليد علوفه فراوان براي دام مي‌باشد. دام بيشتر از علوفه خشك اين گياه استفاده مي‌كند. با توجه به توليد علوفه فراوان، اين گياه مي‌تواند نقش بسزايي در تأمين علوفه زمستانه براي دام جوامع محلي نيز داشته باشد. لازم به ذكر است كه در گذشته مردم محلي اندامهاي خشك اين گياه را به همراه اندامهاي خشك برخي ديگر از گياهان آسياب نموده و به عنوان علوفه زمستانه و با نام «كاه گل» براي تغذيه دام استفاده مي‌كردند.6-رويشگاه‌هاي كرفس كوهي مناظر و چشم‌اندازهاي طبيعي بسيار زيبايي به وجود مي‌آورد. در دوران معاصر كه انسان از افسردگي روحي و جسمي رنج مي‌برد و همه جا براي او آپارتمان‌هاي آسمان‌خراش و كارخانه‌هاي غول‌پيكر را تداعي مي‌كند، چه بسا ابهت، زيبايي و غرور بوته‌هاي كرفس كوهي و ساير گونه‌هاي مشابه بتواند مرهمي بر دردهاي روحي اين انسان ماشيني باشد. حفظ و گسترش رويشگاههاي اين گونه مي‌تواند نقش مهمي در جذب توريست و توسعه اكوتوريسم داشته باشد.7-شناخت دقيق اين گياه به خصوص در سطح سلولي، كمك شاياني به حفظ ذخاير ژنتيكي اين گياه و بهره‌برداري پايدار از پتانسيلهاي آن در جهت ايجاد منبع درآمد براي مردم محروم در مناطق داراي پتانسيل رويشي اين گياه خواهد نمود. همچنين كرفس كوهي از نظر تنوع زيستي و ژنتيكي داراي اهميت فراوان بوده و جلوگيري از انقراض آن باعث حفظ تنوع زيستي ساير گونه‌هاي وابسته به آن مي‌باشد. مشخص شدن ارتباط ژنتيكي كرفس كوهي با گونه‌هاي زراعي و جنسهاي مرتعي نزديك به آن، تأثير بسزايي در انتقال ژن‌هاي مفيد در پروژه‌هاي اصلاحي مرتبط با اين گياه خواهد داشت.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
رويشگاه هاي طبيعي:

رويشگاه هاي طبيعي:

رويشگاه‌هاي طبيعي كرفس كوهي بيشتر شامل ارتفاعات و مناطق برفگير ناحيه زاگرس مركزي مي‌باشد. اگرچه در حال حاضر رويشگاههاي اين گونه فقط محدود به مناطق صعب‌العبور و دوردست مي‌شود اما با نگاهي به رويشگاه‌هاي قبلي اين گياه، مي‌توان وضعيت اكولوژيكي آن را به صورت زير بيان كرد:كرفس كوهي به طور كلي در مناطق با حداقل ارتفاع 2500 متر از سطح دريا كه سالانه به طور متوسط بيش از 450 ميليمتر بارندگي داشته و حداقل 60 درصد ريزشهاي جوي آن به صورت برف مي‌بارد، به خوبي رشد مي‌كند. دوره يخبندان در رويشگاه‌هاي كرفي كوهي حداقل 130 روز در سال مي‌باشد و حداكثر دماي هوا در طول فصل رشد رويشي گياه به ندرت از 20 درجه سانتي‌گراد تجاوز مي‌كند.در قسمتهايي از منطقه زاگرس مركزي كه ارتفاع كمتري از سطح دريا دارند، رويش اين گياه محدود به جهت‌هاي شمالي دامنه‌ها و ارتفاعات مي‌شودكه هم برف‌گيرتر بوده و هم از درجه حرارت پايين‌تري برخوردار هستند. اما در مناطق مرتفع و مناطقي كه برف دائمي دارند، رويشگاه‌هاي طبيعي كرفس كوهي در جهت‌هاي شيب مختلف ديده مي‌شود.رويشگاه‌هاي طبيعي كرفس كوهي بر روي خاكهاي كم‌عمق تا بسيار عميق با بافت متوسط تا سنگين كه ظرفيت نگهداري آب بالايي داشته و فاقد شوري و قليائيت مي‌باشند، ديده مي‌شود.در حال حاضر رويشگاه‌هاي طبيعي كرفس كوهي به قطعات كوچكي در استانهاي اصفهان، چهارمحال و بختياري، كهكيلويه و بويراحمد، فارس و لرستان محدود مي‌شود. رويشگاه‌هاي اين گونه در استان اصفهان كه به طور عمده در شهرستان فريدونشهر قرار دارد، عبارتند از:كوههاي چاله ميشان تهلكي تا كوههاي دستگرد و بهرام‌آباد، كوههاي شاهان، فردان و نيزان در منطقه پشتكوه موگويي كه اين گياه در آنها به صورت خيلي تنك و كم‌تراكم ديده مي‌شود. مراتع و ارتفاعات روستاهاي طره، كلوسه و كاهگان سفلي و عليا، رزوه و دره سپستان كه گياه كرفس كوهي در آنها به صورت نسبتاً متراكم و در سطح گسترده‌تري رويش دارد. قابل ذكر است كه در حال حاضر اين مناطق به عنوان مهمترين رويشگاه‌هاي اين گونه در كشور محسوب مي‌شوند.در ارتباط با وضعيت رويشگاههاي اين گونه در استان لرستان در قسمت‌هايي از ارتفاعات و مراتع واقع در اشتران‌كوه، قالی ‌كوه، كبيركوه وكوه كازنيستان ،ونیزان در بزنوید ، روستای پیر والی در کوه کلی لوبه صورت بسيار پراكنده و تنك رويش داشته باشد.رويشگاه‌هاي كرفس كوهي در استان چهارمحال و بختياري نيز بيشتر به قطعات كوچكي در ارتفاعات و مراتع واقع در رشته كوه زردكوه (كوهرنگ، شيخ عليخان، سرآقاسيد)، كوه ميلي و منطقه دوماب سمسامي‌، كوه قارون و شهرستان هاي لردگان و گندمان محدود مي شود كه تراكم پايه‌هاي اين گياه در اكثر اين مناطق بسيار تنك مي باشد. به نظر مي رسد در حال حاضر منطقه سرآقاسيد و روستای چین از بهترين رويشگاههاي اين گونه در استان چهارمحال و بختياري باشد. تنها قرق احداث شده در اين استان در منطقه شيخ عليخان قرار دارد كه مساحت آن حدود 3 هكتار است.در استان كهكيلويه و بويراحمد رويشگاه‌هاي كرفس كوهي در محدوده بخش ديشموك از شهرستان كهكيلويه در مناطق كوه‌ دل‌افروز، بردكر، لزور، گورون، مهمك، سه چاه، سرتل، گندمكار تا كوه ديوك پراكنش دارد. در دو منطقه كوه دل‌افروز و كوه ديوك پراكنش اين گونه و درصد پوشش آن زياد است. به طوري كه درصد تاج پوشش اين گياه در كوه دل‌افروز به حدود 20 درصد از مساحت 50 هكتار و در كوه ديوك به حدود 30 درصد از مساحت 375 هكتار بالغ مي‌گردد. در حال حاضر اين دو منطقه به صورت ذخيره‌گاههاي مرتعي توسط اداره منابع‌طبيعي استان كهكيلويه و بويراحمد و با به كار گماردن 8 قرقبان فصلي حفاظت مي‌گردد. در ديگر مناطق نامبرده پراكنش كرفس كوهي كم و اين گياه با درصد پوشش بسيار پايين مشاهده مي‌شود. لازم به ذكر است كه برخي از گزارشها نيز به روش رويش گياه كرفس كوهي به صورت موردي در استان فارس (كوه دنا و ارتفاعات همجوار با استان كهكيلويه و بويراحمد) اشاره داشته‌اند. البته با توجه به نزديك بودن رويشگاههاي اين گونه در نقاط مرزي استانهاي ياد شده به نظر مي‌رسد پيش از اين، بخشهاي زيادي از ارتفاعات و مراتع واقع در ناحيه زاگرس (از كوه دنا تا اشتران كوه) رويشگاهاي كرفس كوهي بوده‌اند.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
معرفي گياه كرفس كوهي:

معرفي گياه كرفس كوهي:


كرفس كوهي با نام علمي Kelussia odoratissima و نام محلي «كلوس» يكي از گياهان مرتعي و بومي ايران مي‌باشد كه از ارزشهاي ويژه‌اي برخوردار است. به نظر مي‌رسد نام علمي اين گياه از نام محلي و نام روستايي به نام «كلوسه» واقع در منطقه پشتكوه شهرستان فريدونشهر در استان اصفهان وکوه مرتفعی در نزدیک بزنوید در استان لرستان گرفته شده باشد. لازم به ذكر است كه اين گياه در گذشته در سطح وسيعي از مراتع اطراف اين روستا رويش طبيعي داشته و از تراكم قابل توجهي نيز برخوردار بوده است. قبل از اينكه نام علمي جديد گياه كرفس كوهي مشخص شود، در منابع، كتابها وگزارشهاي مختلف، اين گونه با نامهاي علمي Apium graveolens, Amirkabiria Odoratissima و Opopanax sp. نامگذاري شده است. نام علمي جديد نيز احتمالاً براساس صفات ظاهري آن تعيين شده است. كرفس كوهي گياهي چندساله و از خانواده چتريان مي‌باشد. ارتفاع اين گياه (ارتفاع گل) به 120 و گاهي تا 200 سانتي‌متر هم مي‌رسد.اين گياه داراي ريشه‌اي راست و دوكي شكل است كه در قسمت فوقاني آن داراي غده بزرگي مي‌باشد. اين غده محل ذخيره مواد غذايي مورد نياز گاه براي شروع رشد رويشي مجدد گياه در فصل بعد است. برگهاي آن داراي بريدگيهاي پنجه‌اي شكل و در قاعده داراي دمبرگ‌هاي بلند و بدون غلاف مي‌باشد. گلهاي كرفس كوهي به صورت چترهاي زردرنگ بوده كه انشعابات 2 تا 8 شعاعي دارد.بذر اين گياه درشت و صفحه‌اي شكل به رنگ سبز و قهوه‌اي مايل به زرد مي‌باشد. البته رنگ بذر در اين گياه در محدوده طيف رنگهاي زرد، سبز و قهوه‌اي تيره تغيير مي‌كند. از جمله صفات بارز در بذر كرفس كوهي مي‌توان به وجود سه رگه مشخص اشاره نمود كه اين مشخصه در تمام نمونه‌هاي بذر جمع‌آوري شده از رويشگاه‌هاي مختلف اين گونه در منطقه زاگرس مركزي به چشم مي‌خورد. بذر اين گياه حساسيت بسيار زيادي به آفات و بيماريهاي گياهي دارد و انتخاب بذر سالم از بذر بيمار و آفت‌زده گاه احتياج به تجربه فراوان دارد. آفات گياهي به راحتي پوسته چرمي بذر را سوراخ كرده و از قسمتهاي مختلف آن تغذيه مي‌كنند.رشد اين گياه و زمان رويش آن نيز بستگي به ميزان و نوع بارندگي منطقه دارد. در سالهايي كه بارش بيشتر به صورت باران باشد، اين گياه از نيمه اول اسفندماه شروع به رشد مي‌كند. به خصوص در كوههايي كه در جهت شيب جنوبي واقع شده‌اند، رشد كرفس كوهي زودتر و سريع‌تر است. اما سالهايي كه بارش به صورت برف باشد، كرفس كوهي همراه با ذوب برفها رشد رويشي خود را شروع مي‌نمايد. عمر برگهاي گياه به طور متوسط 75 روز مي‌باشد. بعد از خشك شدن كامل برگها، گل‌آذين گياه ظاهر مي‌شود. زمان رسيدن بذرها با توجه به شرايط محيطي هر يك از رويشگاه‌ها متفاوت ولي به طور معمول نيمه‌هاي مردادماه مي‌باشد. البته قابل ذكر است كه هر ساله فقط تعدادي از پايه‌هاي اين گياه به بذر مي‌روند.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقدمه:

مقدمه:

مقدمهجنگلها و مراتع هر كشور موهبتي است الهي و از جمله با ارزش ترين منابع ملي آن كشور محسوب مي‌شوند ،كه در صورت بهره برداري صحيح اگر همراه با برنامه هاي اصلاحي و احيايي صورت گيرد مي تواند نقش اساسي در حفظ آب وخاك و ديگر نيازهاي مردم از قبيل تامين فراورده هاي پروتيني داشته باشند . استان لرستان با ويژگيهاي خاص جغرافيائي وبا كوهها ودره ههاي فراوان و دشتهاي نه چندان وسيع داراي امكانات و جاذبه هاي است كه مامن اقشاروگروههاي اجتماعي مختلف با توقعات گوناگون از اين منابع بوده است .در گذشته نه چندان دور استان لرستان از نظر پوشش گياهي در وضعيتي به مراتب مناسب تر از حال بوده است، ولي متاسفانه به دليل دخالت هاي بي رويه و غير اصولي از جانب ساكنان مناطق جنگل نشين ، منابع طبيعي اين استان روند تخريب را پيموده است و بعلت ادامه اين روند در حال حاضر اغلب جنگلها در حال تبديل شدن به اراضي ديم و جنگلهاي مخروبه مي باشند وعلاوه بر اين اراضي مرتعي با برداشتهاي بي رويه و غير اصولي در حال تبديل شدن به زمينهاي بدون پوشش و حساس به فرسايش مي شوند .مساحت كل مراتع استان بر اساس بررسي هاي انجام شده در سال 1342 حدود 2100000 هكتار بوده است كه 750000 هكتار آن مراتع مشجر وبقيه آن غير مشجر است. با توجه به تخريب تقريبي 250000 هكتار آن در حال حاضر مساحت مراتع به 1850000 هكتار كاهش يافته است. تخريب جنگلها و مراتع كه با حذف پوشش گيا هي صورت مي گيرد ، در نهايت منجر به انقراض بسياري از گونه هاي ارزشمند خواهد شد.ذخائرتوارثي گياهي به عنوان پرارزش ترين ذخايرومنابع هركشوربه حساب مي آيد. متاسفانه آسيب پذيري منابع ژنتيكي بومي وخويشاوندان وحشي ارزنده آنهادرمقابل عوامل نامساعد و فرساينده سوانح طبيـعـي، چـرا و بهـره بـرداري هاي بي رويـه،توسعـه كشـاورزي وصـنعت و غيـره باعث گرديده بسياري از گونه هاي مفيد از بين رفته و يا در حال انقراض باشند. حذف پوشش گياهي، افزايش و توسعه فقر ودر نهايت نابودي بشـر و سـايـر مـوجـودات را نـيـز بدنبال خواهد داشت. اهلي كردن گياهان در حال انقراض در سـراسـر جهـان ازطـريـق جمـع آوري، مـحفاظـت دائمي و احيا و تكثير منابع تجديد شونده گياهي نقش مهمي در حفظ و بقاء پوشش گياهي و گونه هاي تشكيل دهنده آنها و نهايتاً حفاظت اكوسيستم ها را به عهده دارد. از طرفي بكارگيري اصول عمليات به زراعي و به نژادي به عنوان يكي از مهمترين راهها و تكنيك هاي علمي براي افزايش كمي و كيفي محصولات زراعي و جلوگيري از انقراض آنها را بدنبال خواهد داشت.گاهي انتقال حتي يك ژن مفيد و با ارزش از منابع بومي و يا خويشاوندان وحشي آنها چه از طريق روش هاي معمول اصلاح نباتات و چه از طريق تكنيك هاي جديد پيشرفته مهندسي ژنتيك مي تواند تحولي عظيم و غير قابل تصور در سرنوشت و وضع آن محصول در يك كشور يا مناطق وسيعي از جهان ايجاد نمايد. اين ژنها عمدتا در ارقـام بومـي و خويشاوندان وحشي آنها طي قرنهاي متمادي بوجود آمده و ذخيره شده اند.كشور ما به واسطه موقعيت خاص جغرافيايي و تنوع آب و هوائي داراي انواع مختلف گونه هاي گياهي مي باشد و از معدود كشور هاي جهان است كه بيشترين تنوع و پراكنش گياهي در آن مشاهده مي شود. حفظ ذخاير خدادادي وظيفه اخلاقي هر ايراني است. با توجه به تخريب مراتع در سالهاي اخير و داشتن نمونه هاي گياهي متنوع در رويشگاههاي موجود در كشور جهت مطالعه و انتخاب نمونه هاي سازگار و بومي هر منطقه كمك بزرگي به حفظ گونه هاي كمياب ، خوشخوراك و با ارزش دارويي و جلوگيري از انقراض آنها مي نمايد وبه لحاظ اينكه ذخاير گياهي كشور يكي از ثروتهاي مهم ملي محسوب مي شود نگهداري آنها در محل رويش و تلاش در جهت تكثير آنهااز ضروريات مي باشد.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
معصومه ديوانعلى تفاوت گل گاوزبان اصلى با گياه گاوزبان در چيست؟ گیاهان دارویی 3

Similar threads

بالا