به گفته كارشناسان، در حال حاضر بيش از 60 هزار كتاب در مورد شادي وجود دارد. اين موضوع زماني براي شما جالبتر ميشود كه به اين حقيقت پي ببريد كه شادي وجود خارجي ندارد، چون اگر شادي يك شيء خارجي بود:
ـ ميتوانست خارج از خودتان پيدا يا گم شود.
ـ ميتوانستيد آن را به كسي بدهيد يا از او بگيريد.
ـ ميتوانستيد آن را بخريد.
ـ ميتوانستيد آن را با ديگران قسمت كنيد.
البته اين موارد با تفكر بسياري از ما راجع به شادي، همخواني دارد، اما اگر هدف اين است كه نه تنها در حال حاضر بلكه هميشه احساس شادي كنيم، بهتر است كه شادي را به عنوان يك فرآيند در نظر بگيريم.
«شادي فرآيند ايجاد و تجربه احساسات خوب در جسم و ذهن است، البته لحظه به لحظه و هميشه.»
وقتي شادي را اينچنين و نه يك شيء در نظر بگيريم درمييابيم كه:
ـ ميتوانيم آن را در وجودمان داشته يا نداشته باشيم.
ـ ميتوانيم در آن پيشرفت كنيم.
ـ ميتوانيم در هر موقعيتي شاد باشيم.
به هر حال اكثر افراد دوست دارند چنين فكر كنند كه شادي در گوشهاي پنهان است و زماني كه آنها كارهايشان را به طور مرتب انجام ميدهند و زماني كه به اهداف و روياهاي خود ميرسند، شادي به طور معجزهآسايي از راه ميرسد.
اما آيا اين تفكر در مورد شادي واقعا درست است؟ اگر شادي دست يافتن به چيزي بود كه آن را ميخواستيد، آنگاه بايد ثروتمندان جامعه ما، خوشحالترين افراد بودند. در حالي كه هيچگاه چنين نيست.»
آيا شما هم اينچنين فكر ميكنيد؟ آيا براي شاد بودن به دنبال بهانه هستيد؟ يا فكر ميكنيد بدون هيچ بهانهاي ميتوان شاد بود. بايد خواست تا شادي مهمان قلب و روح ما شود.
نويسنده كتاب «چگونه شاد باشيم و از زندگي خود لذت ببريم» بر اين باور است كه سه اصل وجود دارد كه براي احساس شادي كردن، نهتنها اكنون بلكه براي تمام عمر، بايد آنها را بدانيد و تمرين كنيد.
1 ـ احساسات بهتري به خود هديه بدهيد.
2 ـ براي خودتان داستانهاي بهتري بگوييد.
3 ـ باهوش و ذكاوت دروني خود عمل كنيد.
در توضيح اين موارد بايد گفت، شما همان طور كه شادمانه احساس كردن، فكر كردن و عمل كردن را ياد ميگيريد، خواهيد فهميد كه هر مهارتي روي مهارت قبلي ساخته ميشود و سرانجام يك حلقه شاد و شگفتانگيز را به وجود ميآورد. يعني هر قدر احساس بهتري داشته باشيد مايل خواهيد بود داستانهاي بهتري در مورد زندگي به خودتان بگوييد و هر چه داستانهاي بهتري بگوييد راحتتر آنچه را كه براي خود درست ميدانيد، انجام خواهيد داد و هر چه بيشتر آنچه را كه درست ميدانيد انجام دهيد، احساس بهتري خواهيد داشت و راحتتر به تمرين مهارتهايي خواهيد پرداخت كه شادي را براي شما به ارمغان ميآورد. هر يك از ما ميتوانيم تمرين كنيم، مهم نيست كجا يا كي، آنچه مهم است اين كه شروع كنيم.
به واقع چنين است، شاد بودن و شادي را به زندگي خود آوردن نيازمند تمرين كردن است و نيازمند دانستن نكتههايي كه خيلي از ما آنها را نميدانيم.
پس يك نكته را فراموش نكنيد. برخلاف آنچه ممكن است فكر كنيد، مانع اول در احساس شادي شما، شغل، دوستان، روز يا ماه يا حتي وضعيت اقتصادي شما نيست؛ بلكه عليرغم همه اينها، مهم ميل شخصي شما براي احساس شاد بودن است.
اين به آن معناست كه شادي شما نسبت مستقيم با خواستتان براي شاد بودن دارد، بدون اينكه لازم باشد چيزي را در زندگي خود تغيير دهيد. به اين موارد فكر كنيد:
1 ـ فهرستي از موقعيتهايي را تهيه كنيد كه فكر ميكنيد شاد بودن در آنها نامناسب، نادرست يا اشتباه محض است. مثلا: در يك مجلس ترحيم، پس از باخت در يك بازي فوتبال يا وقتي كه همسرتان از دست شما ناراحت است.
2 ـ حالا فهرستي از موقعيتهايي كه شادي در آنها معنادار است تهيه كنيد مثلا: در يك مجلس عروسي، پس از پيروزي در يك مسابقه يا زماني كه همسرتان از شما راضي و خوشحال است.
3 ـ براي هر يك از موقعيتهاي مورد يك، سوالهايي را از خود بپرسيد. چرا احساس شادي در اين موقعيتها نادرست است.
اگر در اين موقعيتها احساس شادي ميكرديد چه معنايي برايتان داشت و مواردي از اين قبيل.
جام جم آنلاین
ـ ميتوانست خارج از خودتان پيدا يا گم شود.
ـ ميتوانستيد آن را به كسي بدهيد يا از او بگيريد.
ـ ميتوانستيد آن را بخريد.
ـ ميتوانستيد آن را با ديگران قسمت كنيد.
البته اين موارد با تفكر بسياري از ما راجع به شادي، همخواني دارد، اما اگر هدف اين است كه نه تنها در حال حاضر بلكه هميشه احساس شادي كنيم، بهتر است كه شادي را به عنوان يك فرآيند در نظر بگيريم.
«شادي فرآيند ايجاد و تجربه احساسات خوب در جسم و ذهن است، البته لحظه به لحظه و هميشه.»
وقتي شادي را اينچنين و نه يك شيء در نظر بگيريم درمييابيم كه:
ـ ميتوانيم آن را در وجودمان داشته يا نداشته باشيم.
ـ ميتوانيم در آن پيشرفت كنيم.
ـ ميتوانيم در هر موقعيتي شاد باشيم.
به هر حال اكثر افراد دوست دارند چنين فكر كنند كه شادي در گوشهاي پنهان است و زماني كه آنها كارهايشان را به طور مرتب انجام ميدهند و زماني كه به اهداف و روياهاي خود ميرسند، شادي به طور معجزهآسايي از راه ميرسد.
اما آيا اين تفكر در مورد شادي واقعا درست است؟ اگر شادي دست يافتن به چيزي بود كه آن را ميخواستيد، آنگاه بايد ثروتمندان جامعه ما، خوشحالترين افراد بودند. در حالي كه هيچگاه چنين نيست.»
آيا شما هم اينچنين فكر ميكنيد؟ آيا براي شاد بودن به دنبال بهانه هستيد؟ يا فكر ميكنيد بدون هيچ بهانهاي ميتوان شاد بود. بايد خواست تا شادي مهمان قلب و روح ما شود.
نويسنده كتاب «چگونه شاد باشيم و از زندگي خود لذت ببريم» بر اين باور است كه سه اصل وجود دارد كه براي احساس شادي كردن، نهتنها اكنون بلكه براي تمام عمر، بايد آنها را بدانيد و تمرين كنيد.
1 ـ احساسات بهتري به خود هديه بدهيد.
2 ـ براي خودتان داستانهاي بهتري بگوييد.
3 ـ باهوش و ذكاوت دروني خود عمل كنيد.
در توضيح اين موارد بايد گفت، شما همان طور كه شادمانه احساس كردن، فكر كردن و عمل كردن را ياد ميگيريد، خواهيد فهميد كه هر مهارتي روي مهارت قبلي ساخته ميشود و سرانجام يك حلقه شاد و شگفتانگيز را به وجود ميآورد. يعني هر قدر احساس بهتري داشته باشيد مايل خواهيد بود داستانهاي بهتري در مورد زندگي به خودتان بگوييد و هر چه داستانهاي بهتري بگوييد راحتتر آنچه را كه براي خود درست ميدانيد، انجام خواهيد داد و هر چه بيشتر آنچه را كه درست ميدانيد انجام دهيد، احساس بهتري خواهيد داشت و راحتتر به تمرين مهارتهايي خواهيد پرداخت كه شادي را براي شما به ارمغان ميآورد. هر يك از ما ميتوانيم تمرين كنيم، مهم نيست كجا يا كي، آنچه مهم است اين كه شروع كنيم.
به واقع چنين است، شاد بودن و شادي را به زندگي خود آوردن نيازمند تمرين كردن است و نيازمند دانستن نكتههايي كه خيلي از ما آنها را نميدانيم.
پس يك نكته را فراموش نكنيد. برخلاف آنچه ممكن است فكر كنيد، مانع اول در احساس شادي شما، شغل، دوستان، روز يا ماه يا حتي وضعيت اقتصادي شما نيست؛ بلكه عليرغم همه اينها، مهم ميل شخصي شما براي احساس شاد بودن است.
اين به آن معناست كه شادي شما نسبت مستقيم با خواستتان براي شاد بودن دارد، بدون اينكه لازم باشد چيزي را در زندگي خود تغيير دهيد. به اين موارد فكر كنيد:
1 ـ فهرستي از موقعيتهايي را تهيه كنيد كه فكر ميكنيد شاد بودن در آنها نامناسب، نادرست يا اشتباه محض است. مثلا: در يك مجلس ترحيم، پس از باخت در يك بازي فوتبال يا وقتي كه همسرتان از دست شما ناراحت است.
2 ـ حالا فهرستي از موقعيتهايي كه شادي در آنها معنادار است تهيه كنيد مثلا: در يك مجلس عروسي، پس از پيروزي در يك مسابقه يا زماني كه همسرتان از شما راضي و خوشحال است.
3 ـ براي هر يك از موقعيتهاي مورد يك، سوالهايي را از خود بپرسيد. چرا احساس شادي در اين موقعيتها نادرست است.
اگر در اين موقعيتها احساس شادي ميكرديد چه معنايي برايتان داشت و مواردي از اين قبيل.
جام جم آنلاین