nj_electronic88
عضو جدید
بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیوننفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. به جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان قاچاق است
گلفروشي در سر چهارراهها، فالفروشي داخل مترو، بادكنكفروشي، زبالهگردي، واكسي، كارگري كورهپزخانهها و مزارع، ترمينالها و...، بيشتر صاحبان اين مشاغل كودكان بين 5 تا 15 سال هستند كه در موضوع كودك بودن و كار مشتركند، همه ما با اين كودكان در موارد مختلف روبهرو شدهايم و در حس ترحم و افسوس نسبت به اين كودكان كار مشتركيم.
هيچ كدام از آنها بيش از 15 سال ندارند، اما در بازوان نحيف هر كدام تجربه كارهاي سخت در برابر مزدي اندك، حكايت از دشواري تامين معيشت دارد.
ايراني و افغاني تفاوتي نميكند. كودك هستند و برخلاف قانونهاي نوشته و نانوشته شده، دشواري روزهاي سخت بزرگي را تجربه ميكنند.
ای کاش همه چیز همین بود. ای کاش جسم نحیف این کودکان زیر باری که از شانه هایشان بسیار بزرگتر است به زحمت تاب می آورد، اما این تنها غصهءشان بود.
این فقر ماست. نه آنها..
این روزها در این فکرم که کاش این بچه های فقیر که از سبزه میدان می گذرند فرق پلاک قرمز را با سفید ندانند. این قطار ماشینهای پلاک قرمز را که جلوی رستوران اقبالی پارک می کنند نشناسند. کاش...
تمام چسب زخمهایت را هم که بخرم
گلفروشي در سر چهارراهها، فالفروشي داخل مترو، بادكنكفروشي، زبالهگردي، واكسي، كارگري كورهپزخانهها و مزارع، ترمينالها و...، بيشتر صاحبان اين مشاغل كودكان بين 5 تا 15 سال هستند كه در موضوع كودك بودن و كار مشتركند، همه ما با اين كودكان در موارد مختلف روبهرو شدهايم و در حس ترحم و افسوس نسبت به اين كودكان كار مشتركيم.
هيچ كدام از آنها بيش از 15 سال ندارند، اما در بازوان نحيف هر كدام تجربه كارهاي سخت در برابر مزدي اندك، حكايت از دشواري تامين معيشت دارد.
ايراني و افغاني تفاوتي نميكند. كودك هستند و برخلاف قانونهاي نوشته و نانوشته شده، دشواري روزهاي سخت بزرگي را تجربه ميكنند.
ای کاش همه چیز همین بود. ای کاش جسم نحیف این کودکان زیر باری که از شانه هایشان بسیار بزرگتر است به زحمت تاب می آورد، اما این تنها غصهءشان بود.
این فقر ماست. نه آنها..
این روزها در این فکرم که کاش این بچه های فقیر که از سبزه میدان می گذرند فرق پلاک قرمز را با سفید ندانند. این قطار ماشینهای پلاک قرمز را که جلوی رستوران اقبالی پارک می کنند نشناسند. کاش...
تمام چسب زخمهایت را هم که بخرم
باز نه زخمهای من خوب میشود
نه زخمهای تو ...
نه زخمهای تو ...
پیوست ها
آخرین ویرایش: