اره منم باbardinova موافقم و به علاوه اوناز ماست که بر ماست.
در یکی از شرکتهای معتبر مشغول به کار هستم اینجا مهندسین صنایعی هستند که مفت نمی ارزند، بیسواد،بی لیاقت،مغرور و ... اکثرشون دچار یک سری کارهای روزمره شدند و اصلا به بهبود مستمر و اصلا به تغییر فکر نمی کنند، کارهایی را دارند انجام می دهند که یک دیپلم هم می تواند انجام بده حالا ما که در ان شرکت در یک واحد دیگه داریم زور میزنیم چه فایده داره.
اگر هر کدام از مهندسین صنایع در هر شرکتی یک بهبود ایجاد کنند مطمئنا رشته ما هم جا می افته.
با اين جملت كلي حال كردم(يه امتياز كوجولو هم دادم)میدونین چیه ، حکایت صنعت ما حکایت اون شاکرد تنبل هست که اگه بتونه به نمرهء 10 و قبولی برسه کلاه شو میندازه هوا و از بابا مامانش جایزه میگیره !!! . مهندسی صنایع کارش بهبود هست . اما ما اصولا هیچوقت به مقولهء بهبود (نمرهء 16 رو 17 کردن ، 17 رو 18 کردن و ...) نمیرسیم ! چون ما همیشه رسیدن به همون نمرهء 10 قبولی برامون یه حرکت فضایی به حساب میاد ! . جالبترین موضوع اینه که برای رسیدن به همون نمرهء قبولی هم از مهندسی صنایع استفاده نمیشه !!! . چون اگه درجریان باشین ، واسه رسیدن به 10 ، چندان نیازی به مهندسی صنایع نیست ! . میشه با یه سری حرکتهای کلاسیک به این حد رسید . اما باقی قضیه چی ؟! .
در تكميل صحيت هاي شما و مقايسه اقتصاد ما بازار ما.....با دنيا توجهتون رو جلب ميكنم به كتابها و غرفه هاي مهندسي صنايع در بين ناشران داخلي كه واقعا ناراحت كننده بود و غرفه هاي مهندسي صنايع خارجي ها كه به گفته ي خودشون بيشترين كتاب در بين مهندسي ها كتاب هاي مربوط به صنايع بود.آره اينه فرق جايگاه صنايع در ايران و دنيا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!واقعيت اينه كه ماميخواهيم درچه چيزي تغيبرحاصل كنيم
ازمقوله صنعت شروع ميكنم
1ايجاد
2تغيير
وضعيت صنعت مابدليل شرائط خاص واينكه ماواردكننده تكنولوژي هستيم اينه كه ازتمام دنيا عقبيم به همين دليل ما درمملكت خودتوليداقتصادي نداريم
اولادرزمينه ايجادبايستي تكنولوژيهاي روزدنيارو ياكپي برداري كنيم يا واردكنيم مقوله واردات بدليل تحريم مملكت منتفي هست مگردرمواردخاص وپرداخت هزينه چندين برابركه نهايتا منجربه هزينه زيادراه اندازي واحدهاي صنعتي ميشه
پس درهمين ابتداي كار(ايجاد)يك قدم ازتمام دنيا عقب افتاديم
بحث تغييردرسازمانهاي فعلي چون هنگام راه اندازي اين واحدها سرمايه گزاران اوليه به فكردرامدباسرمايه كمتربودن اقدام به واردكردن تكنولوژي دست چندم ازكشورهاي معمولا بلوك شرق كردن كه ماشين آلات پرهزينه ومستهلك موجب بالارفتن هزينه توليدشده
اينگونه مجموعه ها نهايتادرحدكارگاه آفتابه سازي بالاترنميرندمگراينكه مديريت شركت با اعتقادبه اينكه براي رقابت دربازارجهان(توجه كنيدبازارجهان چون امروزه فقط فكركردن به بازارداخلي منجربه شكست هست)نيازبه روزكردن تكنولوژي توليدهست داشته باشه
اونوقت تازه كارتحليل گراقتصادي وصنعتي كه همون مهندسان صنايع هستن بايد توانائي ارائه دانش داشته باشن
البته بازكردن اين بحث خيلي مفصله فعلا به همين كفايت ميكنم
كاملا موافقم باهات مهدي جانؤمنتظر ادامه مطلبت هم هستمبا سلام
بچه ها یه خورده دور خودمون می پیچیم ، آسیب شناسی اجتماعی یادتون نره.
یه بحث پیچیده هست ، اونم خصوصی سازیه . ما همه چیزه مون دولتیه پس رقابت وجود نداره همه چیز صرفا دست یه ارگان بزرگه به نام دولت حالا چیکار میکنه این ارگان بزرگ:
بهینه سازی در حد تولید دستورالعمل ، چارت سازمانی در حال افزایش عمودی ، بورکراسی در حال افزایش روزافزون ، منابع مالی حروم میشه ، رقابت ابدا وجود نداره ، تهدید های بازار ماله خودشونه ، تلاش برای افزایش سهم بازار رقیبی وجود نداره(نمونه ایران خودرو) و ....
ببین اولین اصل برای ایجاد دانش مهندسی صنایع و تولید تئوری های متنوع مدیریتی همین رقابت بود(اصل رقابت بر روی سهم بازار خودرو).
ما این مسئله رو نداریم ، پس مدیر کی احساس نیاز برای پیشرفت روزانه می کنه ، کی برای از دست دادن سهم بازار نگرانه ، کی می خواد هزینه ها رو پایین بیاره ، کی مهندس صنایع می خواد ، هیچوقت.
همین میشه که مهندس صنایع رو با گزارشات رنگی ، شعارهای توی برد ، مارکهای مختلف استانداردها می شناسن.
موضوع خیلی بزرگتر از این حرف هاست چون با نوشتن این مطالب دل خودم گرفت ، بعدا بازم می نویسم.
با احترام