فیلمی که نمی توان با خانواده دید!

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


فیلم پر حاشیه آتشکار به علت محتوای قابل تأمل آن در جشنواره بیست و ششم و بیست و هفتم موفق به حضور در جشنواره بین المللی فیلم فجر نشد اما در جریان بیست و هشتمین جشنواره فیلم خبر به نمایش درآمد. متأسفانه در ایام جشنواره از سوی مسئولین سینمایی از جمله اداره کل نظارت و ارزشیابی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی بدون اعلام تکلیف نهایی فیلم و قاعدتا مجوز نهایی اعلام برای اکران، حتی بدون ضرورت لازم نه تنها در جمع داوران خارجی بخش بین المللی فیلم فجر ( که نگرشی متفاوتی در فرهنگ آنان با فرهنگ ایرانی- اسلامی مردم ایران و تقید آنان به هنجارهای اخلاقی وجود دارد) به نمایش گذاشته شد و به علت همین نگرش فرهنگی متفاوت در مورد شئونات اخلاقی مورد تعریف و تمجید داوران خارجی قرار گرفت و رسانه ای شدن این تمجیدها نیز تبلیغی برای تطهیر فیلم به شمار آمده.بلکه براساس اطلاع رسانی های انجام شده در زمره نمایش های ویژه (محدود) مردمی و در معرض دید خانواده های مسلمان و ایرانی مقید به شئونات اخلاقی نیز قرار گرفت.


فیلم آتشکار از سه اپیزود بهشت، دوزخ، برزخ تشکیل شده است.


سهراب شخصیت اصلی فیلم که نقش آن را حمید فرخ نژاد بازی می کند. آتشکار ذوب آهن اصفهان است و همسرش فردوس، پس از به دنیا آمدن سه فرزند دختر، به علت عدم توانایی بارداری و زایمان مجدد از سهراب می خواهد که عمل وازکتومی را انجام دهد.


سهراب در انجام این عمل در تردید به سر می برد و در خواب های متعدد بر سر این موضوع، نه تنها با روح پدرش منصور درگیر می شود. بلکه با واکنش همکارانش نیز مواجه می شود اما در نهایت در برابر این عمل تسلیم می شود.


نکته قابل طرح در مورد این فیلم انتخاب موضوع آن برای ساخت فیلم است .چنانچه موضوع این اثر وازکتومی براساس ضرورت اجتماعی و بر مبنای برنامه تنظیم خانواده و کنترل جمعیت انتخاب شده است. پس نیازمند نگاه جدی و کارشناسی علمی نسبت به آن و پرداختی به دور از زیرپا نهادن هنجارها و شئونات اخلاقی است که این مهم مانند همه موضوع هایی مشابه آن با استفاده از کارشناسان علمی، اجتماعی و دینی در سنت ها و میزگردها با رعایت موازین اخلاقی نیز قابل بررسی است.


اما هنگامی که چنین موضوعی برای فیلمسازی انتخاب و با ادبیات فکاهی و طنز نیز به آن پرداخته می شود،زمینه مناسب برای افتادن آن به ورطه ابتذال فراهم می شود که متأسفانه چنین اتفاقی در فیلم آتشکار افتاده است. به همین دلیل از همان ابتدا انتخاب چنین موضوعی برای فیلمسازی و به خصوص آمیختن آن با گونه طنز انتخابی کارشناسانه و اشتباه بوده است و لاجرم محصول چنین خطایی نیز فیلمی به نام آتشکار است که جز هنجارشکنی غیراخلاقی برای پرده نقره ای و ابتذال کلامی و تصویری حاصلی ندارد. این انتخاب خطا و غیرکارشناسانه و آمیختن آن با ادبیات فکاهی و گونه ای از طنز موقعیت چنان ابتذال را در تار و پود اثر تنیده است که حتی حذف برخی صحنه ها و دیالوگ ها نیز چاره درمان آن نمی تواند باشد.


سهراب به رغم داشتن سه فرزند دختر، مانند پدرش منصور که داشتن فرزند پسر را از تفاخر خانوادگی و قابلیت مردانگی مرد خانواده می داند در حسرت داشتن فرزند پسر به سر می برد و همین یکی از دلایل تردید سهراب در مورد قبول درخواست همسرش برای انجام وازکتومی است. گرچه درگیری سهراب(به عنوان نمادی انسانی که هنوز بین سنت و مدرنیته سرگردان است) و پدرش منصور (به عنوان نمادی از انسانهای سنت گرا که به هیچ عنوان با تکنولوژی و مظاهر دنیای مدرن سازگاری ندارد) در مورد وازکتومی علاوه بر موضوع تنظیم خانواده و کنترل جمعیت نمادی از تقابل سنت و مدرنیته است که قصه فیلم را پیش می برد اما دستمایه قرار دادن دیگر تبعات اجتماعی تقابل این دو عصر با استفاده از نمادهای آنان و ایجاد موقعیت طنز از دیگر نگرش های فیلمسازی در این اثر است که با پرداخت مناسب به آن و دیگر جنبه های اثر می توانست از ویژگی های آن به شمار آید.


اما متأسفانه فیلم چنان انباشته از صحنه های اروتیک و *** پنهان و آشکار و صحنه های غیراخلاقی شرم آور است که نه تنها قلم از ذکر بسیاری از مصادیق آن نیز شرم دارد بلکه ابتذال آن همان اندک صحنه های مثبت فیلم را تحت الشعاع خود قرار داده است.


زوم کردن دوربین به صحنه هایی که سهراب با لباس خواب قصد ورود به اتاق خواب را دارد و قفل شدن در اتاق خواب توسط همسرش و یا پرت کردن او به همراه متکا از اتاق خواب توسط همسر سهراب یا بردن دوربین به اتاق خواب و بردن دوربین به صحنه آماده نمودن سهراب برای عمل جراحی وازکتومی و یا دیالوگهای سخیف و حتی رفتارهای غیراخلاقی سهراب در این مورد و ... به همراه ایجاد طنز موقعیت برای این صحنه ها در فیلم از کمترین مصادیق این فیلم غیراخلاقی است.


گرچه حضور یک شخصیت روحانی در فیلم می تواند القاء کننده اهمیت موضوع انتخابی فیلم از جنبه مذهبی باشد اما پرداخت نابخردانه به این جنبه در فیلم باعث شده است که نتیجه ای معکوس در پی داشته باشد.


دراین فیلم متأسفانه شأن روحانیت به عنوان نمادی از دین و عقاید دینی حفظ شده است و نه شأن خانواده ها با گرایشات مذهبی. قصه فیلم در خانواده ای با عقاید مذهبی از جمله محجبه و چادری بودن فردوس (همسر سهراب) اتفاق می افتد.


تعریف یک شخصیت روحانی در فیلم و به همراه ایجاد طنز موقعیت برای سخنان و رفتارهای دور از شأن این شخصیت روحانی نشان می دهد که فیلسماز از دستمایه قرار دادن این قشر از جامعه و همراه نمودن آنان با موقعیت های طنزگونه ای که برای آنان در بطن موضوع فیلم خود ایجاد کرده است نیز نگذشته است. روحانی که به خانه سهراب می آید تا اذان و اقامه در گوش نوزاد دختری که سهراب به تازگی صاحب آن شده است بخواند و او را نامگذاری کند همان روحانی محل کار سهراب در ذوب آهن است.


واکنش این روحانی یا به قول سهراب «حاج آقا» در مقابل درخواست خانواده سهراب برای نامگذاری نوزاد به نام آتوسا در یک گوش و نام اعظم در گوش دیگر از سوی موقعیتی طنز برای وی ایجاد می کند.


حاج آقا روحانی آتوسا را اسمی ملی و اعظم را نامی مذهبی می داند که در صورت خواندن آن در گوش نوزاد تعادل ذهنی نوزاد را در آینده به هم می ریزد. حتی در جای دیگری از فیلم حاج آقا به نظر علمای اهل سنت، هندی، مسیحی و یهودی و سپس به نظر امام خمینی(ره) می پردازد اما در برابر سئوال های مکرر سهراب از خود حاج آقا که اگر جای سهراب بود اقدام به این عمل می کرد یا نه به طفره می رود و از دادن پاسخ خودداری می کند.


اما در آخر فیلم با ترفندی که فیلمساز در مورد فایلهای رنگی در زیرزمین خانه آقا دکتری که عمل وازکتومی را برای مراجعان خود انجام می دهد به کار می برد و نشان دادن فایل سبز رنگی به سهراب و با ذکر محرمانه بودن نام های صاحبان پرونده های داخل آن که حتی به سهراب هم گفته نمی شود و همچنان به طور محرمانه باقی می ماند و نیز همراه کردن این موضوع با ترفند معرفی بازیگران از روی رایانه داخل زیرزمین همین آقای دکتر نشان می دهد که بسیاری از شخصیت های مرد فیلم نتوانسته اند از عمل وازکتومی شانه خالی کنند.


این فیلم از متلک های سیاسی نیز چشم نپوشیده است. در صحنه ای به کار گردان ذوب آهن به علت مخالفت با تعدیل نیرو اعتصاب می کنند حاج آقا به سهراب که (سابقه حضور در جبهه هم دارد) با کارگردان همراهی کرده است می گوید: تو که دیگر از خودمانی تو چرا (از تعدیل) نگرانی؟ و یا در صحنه ای دیگر به سهراب در مورد اقدامش به وازکتومی گفته می شود که «تو که در توی جنگ، انقلاب، سازندگی بودی، چرا می خواهی این کار را بکنی؟ توطئه استکبار است که می خواهند مردان توسعه را عقیم کنند.» و سپس آیه ای از قرآن برای او خوانده می شود.


چت کردن خواهرزاده سهراب از طریق رایانه گرچه به عنوان نمادی دیگر از عصر مدرنیته است اما چت کردن با انواع دخترهای مذهبی و چادری و غیرمذهبی؟سگ در آغوش و هماهنگ نمودن تیپ و رفتارهای طنزگونه این خواهرزاده با نوع عقاید دخترانی که در فضای مجازی رایانه چت می کند هم صحنه تأسف بار دیگر این فیلم است. به تمسخر کشیدن موضوع ارواح و مفاهیم عوالم پس از مرگ و سرنوشت کسانی که اقدام به وازکتومی و نسل کشی (که در فیلم مشخص می شود کار کمونیست ها بوده و روح پدر سهراب نمی داند که چرا تا به حال تصور می کرده کار انگلیسی هاست) کرده اند از دیگر موارد قابل تأمل این فیلم است.


نکات قابل تأمل فیلم آتشکار هم به لحاظ کثرت جنبه های غیراخلاقی و هم به لحاظ کثرت موارد قابل تأمل دیگران امکان پراختن به آن وجود ندارد.


آتشکار فیلمی است که حتی با رده بندی سنی نیز نمی توان با خانواده آن را روی پرده سینما دید.


اما متأسفانه همین فیلم نه تنها بدون ضرورت لازم به معرض نمایش عمومی گذاشته می شود. حتی مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی هم اظهار نظر مشخصی را در رابطه با این فیلم نکرده است.
 
بالا