فاصله های خط خطی

Life13

عضو جدید
خدايا ! من هماني هستم که وقت و بي وقت مزاحمت مي شوم

هماني که وقتي دلش مي گيرد و بغضش مي ترکد مي آيد سراغت. من هماني ام که هميشه دعاهاي عجيب و غريب مي کند و چشمهايش را مي بندد و مي گويد: (من اين حرفها سرم نمي شود بايد دعايم را مستجاب کني.)
هماني که گاهي لج مي کند و گاهي خودش را برايت لوس مي کند
هماني که نمازهايش يک درميان قضا مي شود و کلي روزه نگرفته دارد
هماني که بعضي وقتها پشت سر مردم حرف مي زند و گاهي بدجنس مي شود.البته گاهي هم خودخواه .گاهي هم دروغگو.حالا يادت آمد من کي هستم؟
خدايا مي دانم که خوب من را مي شناسي و بر تمامي کارهاي من آگاهي همه چيز من را مي داني و مي داني که . . .
خدايا !اما من هيچي از تو نميدانم .هيچي که دروغ است
چرا يک کمي مي دانم.اما من مدتهاست مي خواهم چيزهايي برايت بنويسم.البته من هميشه با تو حرف زده ام . باز هم حرف مي زنم.
من چند تا تصميم جدي گرفته ام و مي خواهم و دوست دارم عوض بشوم


از یک جایی شروع کن. تو هم یک جور سر صحبت را با خدا وا کن.یک کم از خودت بگو.درست است خدا خوب تو را می شناسد اما عیبی ندارد خودت را به او م عرفی کن.
راستی تو چه برنامه ای داری؟می خواهی چه کار کنی؟به خدا چه می خواهی بگویی؟چه می خواهی برایش بنویسی؟
 
آخرین ویرایش:

nazaninfatemeh

عضو جدید
الان ديگه راز تو و خدا و منه
خدا كسي رو فراموش نميكنه كه نياز به معرفي داشته باشي ي بار كه صداش كني با تمام وجودش بهت نگاه ميكنه و به حرفات گوش ميده
من تويه يه بلاتكليفيه بزرگ موندم اصلا نميدونم اوني كه ميخوام رو بايد بخوام يا نه
هميشه بهش گفتم و ميگم خيرمو برسون و خيرمو تو اون چيزي كه دوست دارم برسون تا ازش گلايه نكنم تا ناراحت بشي
 

Similar threads

بالا