عذاب انکار حق...

ghiamat

عضو جدید
آنکه آگاهانه حقیقتی را انکار می کند این انکار حق او را جبراً بسوی ارتکاب اعمال بر خلاف میلش می کشاند و بدینگونه اراده اش انکار می شود . آنکه حقّی را انکار می کند خود را انکار می کند و مجبور می شود اعمالش را انکار کند و کل سرنوشت خود را منکر خود می سازد و بر علیه اراده اش زندگی می کند و ضد خود می شود . زیرا هر حقّی همانا حقِّی از وجود انسان است و حق وجود است . آنکه حق را انکار می کند حیات و هستی اش را بطرزی جادوئی نفی و باطل می سازد و همه زحماتش را جنون آسا بهدر می دهد و گوئی دشمن خویش است و این حق انکار است .
حق وجود انسان معرفت دربارۀ این حق است و تصدیق آن . انسان به این قصد خلق شده که حق را بشناسد . آنکه بیشتر می شناسد مسئولتر است . آنکه معرفت خود دربارۀ حق را منکر می شود حق وجودش را و علت هستی اش را انکار می کند و لذا به ضلالت و حماقتی هولناک مبتلا می شود .
هیچ سرنوشتی هولناکتر و عبرت انگیزتر از کسانی نیست که حق را شناختند و انکار نمودند و حماقت عذاب این انکار است . عذابی که هیچ شفا و شفاعتی نمی پذیرد . وجود چنین کسانی قلمرو سلطه شیطان است و اینان شیاطین مجسم می شوند و مأمور گمراه سازی دیگران هستند و این گمراه سازی از طریق القای یأس از رحمت خدا و دین او صورت می گیرد بواسطه برانگیختن احساس ترحّم در دیگران آنان را از خدا و دین او باز می دارند و به فساد و کفر تشویق می کنند . اینان همچون دیوهای افسرده اند . اینان از یکسو حق را تأئید می کنند به زبان و از سوی دیگر این راه را غیرممکن معرفی می کنند . اینان محاق حق هستند .
وامّا انکار حق خود عذاب بخل نسبت به هدایت مردم است بر اساس آن حق انکار شده .
 

Similar threads

بالا